یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نمونه ای برای پیوند ابدی


نمونه ای برای پیوند ابدی

امام علی ع نمونه و الگوی تمام نمای اسلام حقیقی و روحانی است که تربیت خویش را از اوان کودکی در محضر ختم المرسلین گرفته و از رشحات روحی و انوار معنوی ایشان بهره تام و تمام برده است, از این رو سیره علمی و عملی ایشان برای مسلمین و علی الخصوص شیعیان الگویی است که به سمت سعادت رهنمون می شود و در پرتو آن انسان را به تعالی می رساند

امام علی(ع) نمونه و الگوی تمام‌نمای اسلام حقیقی و روحانی است که تربیت خویش را از اوان کودکی در محضر ختم‌المرسلین گرفته و از رشحات روحی و انوار معنوی ایشان بهره تام و تمام برده است، ‌از این رو سیره علمی و عملی ایشان برای مسلمین و علی‌الخصوص شیعیان الگویی است که به سمت سعادت رهنمون می‌شود و در پرتو آن انسان را به تعالی می‌رساند.

حضرت فاطمه زهرا(س) [فاطمه به معنی بریده شده از دوزخ «فُطِمت فاطمه من الشر»] نیز که بزرگ ترین بانوی معنوی عالم اسلام است در مکتب معنوی نبوی(ص) تربیت یافته و مهر رسول الله(ص) همواره شامل حال این بانوی مکرم شده است و این امر به گونه ای بود که ختمی مآب(ص) ایشان را ام ابیها (مادر پدر) خطاب فرموده و هرگاه فاطمه(س) بر پدر وارد می گشت به احترام دختر کوچک خویش به پا می ایستاد و وی را اکرام می کرد. از این رو سیره فاطمه زهرا(س) نیز بر عموم مسلمین نمونه و الگوی یک بانوی معنوی و شایسته است که پیروی از آن تعالی و تکامل را برای نوع انسان به ارمغان خواهد آورد.

حال که رشحه ای از مقامات امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) بیان شد، به شمه ای از زندگی مشترک ایشان نیز اشاره می شود که این زندگانی مشترک را توان گفت نمونه متعالی یک خانواده اسلامی است که تعالی روحی و معنوی را مناط اعتبار قرار داده و حب و بغض دنیا در تعاملات اعضای آن نقشی نداشته است و این زندگانی نورالنور بود، چه نور وجودی علی(ع) با نور معنوی فاطمه زهرا(س) در آن پرتوافشانی می کرد.

به گواه تاریخ پس از جنگ بدر که اندک غنیمتی به دست مسلمانان افتاده و شادی پیروزی بر فضای جامعه یثرب حاکم بود علی(ع) که جوانی برومند شده بود، تصمیم به خواستگاری از دخت پیغمبر(ص) گرفت، در صورتی که از مال دنیا بهره ای نداشت و قبل از وی نیز بسیاری از بزرگان ازجمله ابوبکر و عمر نیز فاطمه(س) را از پیغمبر اکرم(ص) خواستگاری کرده بودند که حضرت محترمانه رد کرده بود، به هر حال خواستگاری انجام گرفت و پیغمبر با شنیدن خواسته علی(ع) خشنود شد و به فرزند خویش فرمود که من در حق تو کوتاهی نکردم تا بهترین فرد از خاندانم را برای تو برگزیدم.

پس از آن پیامبر(ص) دستور فرمود، غنیمت جنگی که به علی(ع) رسیده بود (سهم غنیمت حضرت از جنگ یک زره بود که گویی به ۴۰۰ درهم به فروش رسید) فروختند و با آن اندکی عطر برای فاطمه زهرا(س) تدارک دیدند و با باقیمانده آن وسایل ضروری زندگی ایشان را فراهم آوردند. سیدجعفر شهیدی به نقل از شیخ طوسی جهاز حضرت زهرا(س) را به قرار زیر ضبط کرده است: «پیراهنی به بهای هفت درهم، چارقدی به بهای چهار درهم، قطیفه مشکی بافته خیبر، تختخوابی بافته از برگ خرما، دو گستردنی(تشک) که روی های آن کتان ستبر بود یکی را از لیف خرما و دیگری را از پشم گوسفند پر کرده بودند، چهار بالش از چرم طائف که از اِذخِر (= کاه مکی) پر شده بود، پرده ای از پشم، یک تخته بوریای بافت هَجَر، آسیای دستی، لگنی از مس، مشکی از چرم، قدحی چوبین، کاسه ای گود برای دوشیدن شیر در آن، مشکی برای آب، ...، سبویی سبز و چند کوزه گلی»۱.

به هر حال بانوی دو عالم با این اثاث مختصر به خانه علی(ع) رفت و زندگانی مشترک خویش را به اندک مایه دنیوی شروع کردند، در حالی که سادگی زندگی هیچ گاه کرامت طبع و وقار قدسی ایشان را بازنستاند و زحمت متحمل شده بر اثر کمبودها در زندگی که در آن روزگار نه تنها بر ایشان بلکه بر جامعه مسلمین در مدینه مستولی بود نتوانست خلق الهی این خانواده شریف و متعالی را تنگ و رفتارشان را تحت تأثیر قرار دهد.

مورخ مسیحی جرجی زیدان در تاریخ تمدن اسلام در باره سادگی زندگانی امام علی(ع) می نویسد: «داستان زهد و پرهیزکاری علی(ع) محتاج به ذکر نیست و هر کس آن را می داند. علی(ع) مرد آزاده ای بود، در قول و فکر و عمل جز آزادگی و مردانگی چیزی نمی دانست، از حیله و مکر و تزویر بویی نبرده بود... برای نمونه می گوییم این مرد بزرگ همین که با دختر پیغمبر(ص) ازدواج کرد، بسترش پوست گوسفندی بود که شب ها روی آن می خوابیدند و روزها شتر آبکش خود را بر آن پوست علف می دادند و کسی جز خودشان خدمت خانه را انجام نمی داد»۲.

البته باید ذکر کرد که قسمتی از این سادگی و قناعت ناشی از فشار روزگار نبود، بلکه امری اختیاری بود که زهد و تقوی صاحبان آن را متجلی می ساخت چه اگر هر کدام از ایشان می خواستند به اندک مدتی خانه کوچک خویش را همردیف کسری و قیصر می ساختند، چنان که در ادوار بعدی خلفای اموی و عباسی چنان کردند.

عبدالفتاح عبدالمقصود، نویسنده کتاب هشت جلدی با نام «امام علی بن ابی طالب» است که در مجلد اول آن درباره شرایط زندگی حضرت می نویسد: «خانه اش[ فاطمه زهرا(س)] اثاث و اسبابی را که در خانه های آن روز معمول بود نداشت. وضع آن خانه تهیدستی علی و همسرش را نشان می داد، در آن خانه پوست گوسفندی دیده می شد که بستر شب و محل علف شتر در روز بود. با این وضع، آن خانه در چشم این دو همسر، کاخ بلندپایه ای بود که ستون های آن در اعماق فضا سرکشیده است. آری عظمت خانه وابسته به ساکن است نه اثاث و اسباب تجمل آن. آنچه از نمونه عالی و کامل مردان جهان آفاق فکر فاطمه را پر کرده بود، در شخصیت علی جمع می دید، نمونه عالی و کامل مردان در چشم فاطمه همان محمد(ص) بود که علی از هر جهت به او نزدیک تر و در اندیشه و کردار و گفتار به او شبیه تر بود»۳.

این سادگی و قناعت بهره ای بود که ایشان از سهم دنیا برای خود اختیار کرده بودند [این امر را فقر محمدی نامند که زندگی به ریاضت و تهذیب نفس ارادی است نه به اجبار] و مناعت طبع ایشان نیز به قدری بود که با وجود این شرایط سخت معیشتی باز ایثار می کردند و طعام خویش را در صورتی که خود گرسنه بودند به فقیر می بخشیدند و این است اسلام اصیل و معنویت حقیقی که در محفل کوچک خانه علوی(ع) ساری و جاری بود و در آن نگاه اخروی به میل دنیوی چیره و عقل الهی بر نفس زمینی تسلط داشت.

اما زندگانی ایشان نه تنها از بعد زهد و معنویت تامه حاکم بر آن الگو و سرمشق مسلمین، بلکه از جهت رفتار و سلوک با اهل خانه، روان شناسی تربیتی، درک متقابل و رعایت حقوق اعضا، رعایت حرمت همدیگر و احترام به امر بزرگ تر در این خانه بشدت و حدت جلوه گر بود که می تواند سرمشق عالی و نمونه ای بی نظیر برای مسلمانان باشد.

در خانه علی(ع) امور بیرون منزل و درون آن تقسیم شده بود و هر یک از اعضا وظیفه خویش را بجد و بدون مداخله در امر دیگری به انجام می رسانید، حرمت بزرگ تر جای خویش را محفوظ داشت و حضرت محمد(ص) علاوه بر این که مقام پیامبری بر ایشان داشت، از جنبه پدری نیز افاضاتی می فرمودند که بجد تمام توسط ایشان اعمال می شد و علی(ع) و فاطمه زهرا(س) در بسیاری از امور تقدم بر پیغمبر نمی گرفتند تا حضرت ایشان دستور بر اقدام یا تصمیم بر انجام آن کار دهند.

تربیت فرزندان نیز از مهم ترین و بزرگ ترین وظایف یک خانواده است که می بینیم نسل ولایت با تربیت علوی و فاطمی در زیر سایه نبوت چنان بال و پر می گشاید و از خانه کوچک علی(ع) یازده سلاله که سریر ولایت تمامی عالم را یکی پس از دیگری جالس بودند، به ظهور می رسند؛ در تربیت ایشان احترام به کودک و نیز تنبیه در جای خویش و به حد آن مرعی می شد چه اگر امری خلاف شأن از ایشان سر می زند، مورد عتاب علوی بودند و در مواقع بسیاری نیز به علت حسن رفتار مورد لطف و نوازش پدری و مادری قرار می گرفتند و نیز حب و بغض دنیایی نیز در این تعلیم و تربیت مداخله نداشت؛ یعنی به تعبیر امروزین پدر و مادر عقده های شخصی و نظرات خصوصی خویش را در امر تعلیم مداخله نمی دادند و نظر مستقیم بر تربیت صحیح می کردند [این امر در روان شناسی بسیار مورد توجه دانشمندان قرار دارد که والدین باید توجه به استعداد ذاتی کودک در انتخاب امور دقت نمایند و علایق شخصی خویش یا آرزوهای محقق نشده خود را بر فرزندان تحمیل نکنند ].

این تعالیم و تربیت در خانه علی(ع) منحصر به گفتار نبود، بلکه بیشتر جنبه های آموزشی و شیوه عملی داشت؛ یعنی فرزندان با دیدن رفتار والدین گرامی خویش معنویت و اخلاق حسنه عینی را مشاهده می کردند و ناخودآگاه از این تعاملات درس می گرفتند، چنان که عبادت ها، معاملات، معاشرات اعضای خانوده چه بیرون و چه درون خانه همه از منظر چشم فرزندان در صفحه دل و جان ایشان نقش می بست و شاکله روحی و معنوی ایشان را تشکیل می داد. در این باره روایتی از امام حسن(ع) در باره عبادت مادر مکرمه ایشان نقل است که فرمودند: «مادرم شب های جمعه را تا بامداد در محراب عبادت می ایستاد و چون دست به دعا برمی داشت مردان و زنان با ایمان را دعا می کرد، اما درباره خود چیزی نمی گفت.

روزی بدو گفتم: مادر چرا برای خود نیز مانند دیگران دعای خیر نمی کنی، گفت: فرزندم همسایه مقدم است»۴. آری به این شکل است که فرزندان ایثار علمی و عملی را از والدین می آموزند و چنان می شود که در ادوار بعدی خود صاحب اثر در جامعه می شوند و ایثار و شهامت را به عینه متجلی می کنند.

توجه به زندگی علی بن ابی طالب(ع) و فاطمه زهرا(س) امری نیست که گذر زمان تاثیری در اهمیت آن بگذارد چه امور معنوی و حقیقی هیچ گاه از تازگی و تراوت نمی افتند و جنبه علمی و عملی آن با تغییر آداب و رسوم جوامع کارایی خود را از دست نمی دهد، چه بنیان های معنوی و الهی گون که مبتنی بر توجه به مبدأ خیر و حق الحقایق عالم شکل می گیرد، رشحاتی از انوار معنوی و الهی را مشعشع می دارد که همواره این انوار ساطع و لامع است و بر جهانیان پرتوافشانی می کند که می توان از آن بهره برد و برای تشبه به آن کوشید.

پا نوشت ها:

۱ ـ زندگانی فاطمه زهرا(س)، سیدجعفر شهیدی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۳. ۲ ـ تاریخ تمدن اسلام جرجی زیدان، ترجمه و نگارش علی جواهرکلام؛ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۶. ۳ ـ امام علی بن ابی طالب، عبدالفتاح عبدالمقصود، ترجمه سیدمحمدمهدی جعفری، چاپخانه مروی، ۱۳۵۳. ۴ ـ زندگانی فاطمه زهرا(س) ، سیدجعفر شهیدی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۳.

امیر هاشم پور