جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

باز هم درباره بنزین


باز هم درباره بنزین

بنزین به موضوعی خسته كننده در عرصه كارشناسی و تصمیم گیری تبدیل شده و به صورت ترجیع بندی ثابت در بحث های سالانه بودجه ظاهر می شود بنزین نام داستانی است كه برای آنان كه با كاركرد اقتصاد سیاسی ایران آشنایی دارند ابتدا و انتهایی ملامت بار دارد كه حتی اگر آغاز و ادامه آن متفاوت باشد اما معمولا به پایانی یكسان ختم می شود

بنزین به موضوعی خسته‌كننده در عرصه كارشناسی و تصمیم‌گیری تبدیل شده و به صورت ترجیع‌بندی ثابت در بحث‌های سالانه بودجه ظاهر می‌شود. بنزین نام داستانی است كه برای آنان كه با كاركرد اقتصاد سیاسی ایران آشنایی دارند ابتدا و انتهایی ملامت‌بار دارد كه حتی اگر آغاز و ادامه آن متفاوت باشد اما معمولا به پایانی یكسان ختم می‌شود.

▪ در مورد بنزین، به نظر می‌رسد در موارد زیر اتفاق نظر همگانی وجود دارد:

۱) قیمت بنزین در كشور ما در سطحی بسیار پایین هم در مقایسه بین‌‌المللی و هم در مقایسه با كالاهای دیگر است. بنزین هر لیتر كمتر از ده سنت در شرایطی كه قیمت نفت هر بشكه بیش از پنجاه دلار است به معنی عرضه تقریبا مجانی این محصول گران‌قیمت است. در بازار داخلی نیز قیمت ده لیتر بنزین ارزان‌تر از یك كیلو ماست به عنوان یك محصول بسیار معمولی است.

۲) عرضه ارزان بنزین در داخل و فاصله بسیار زیاد آن با قیمت‌های بین‌المللی باعث شده است كه كشور ما به‌رغم آن كه خود به شدت با مشكل بیكاری مواجه است و نیاز به سرمایه‌گذاری‌‌های گسترده دارد، تامین‌كننده بخشی از بنزین مورد نیاز كشورهای عراق و افغانستان و پاكستان در قالب پدیده قاچاق مرزی باشد. جمع كمك‌های بلاعوضی كه از این طریق به كشورهای ذكر شده كرده‌ایم طی چند سال گذشته رقم قابل‌توجهی است.

۳) قیمت پایین بنزین و به ویژه تثبیت قیمت آن طی دو سال گذشته باعث رشد بسیار زیاد مصرف شده است. برای اقتصادی كه به سختی سالی ۵‌درصد رشد می‌كند رشد مصرف بیش از ۱۰‌درصد بنزین هیچ گونه توجیهی ندارد. ارقام واردات بنزین تا چند سال دیگر به چه میزان خواهد رسید و چگونه می‌توان از چنین وضعیتی به عنوان دستاورد سیاست‌گزاری دفاع كرد؟

۴) متاسفانه در مورد خسارات انسانی و مالی وارد آمده در نتیجه آلودگی هوا در سطح كشور به ویژه در شهرهای بزرگ و تهران ارقام كارشناسی منتشر نمی‌شود. اما همه می‌دانیم كه سهم اصلی آلودگی هوا ناشی از سرب موجود در بنزین است كه در اثر تنفس وارد ریه مردم شده و زمینه‌ساز بروز بیماری‌های گوناگون در گروه‌های مختلف سنی می‌گردد. آیا اجازه وارد آوردن این خسارات را به مردم داریم؟

۵) استمرار حفظ قیمت‌های پایین بنزین در شرایطی كه دستمزدها و قیمت سایر اقلام همراه با تورم افزایش پیدا می‌كند باعث شده است كه عمر طولانی خودروها و فرسایش آنها توجیه اقتصادی داشته باشد و تداوم بهره‌برداری از ماشین‌هایی كه در صورت وجود قیمت‌های واقعی بنزین، هزینه‌های سنگینی را به مالك آن منتقل می‌كند، همچنان قابل توجیه با‌شد. پدیده خودروهای فرسوده كه امروز به صورت معضل بزرگی درآمده، تنها ناشی از وجود قیمت پایین و غیر‌منطقی بنزین در كشور ماست.

آنچه كه به اختصار ذكر شد عمده‌ترین مشكلاتی است كه به طور مستقیم با قیمت بنزین ارتباط دارد و از مواردی است كه مطمئنا اگر طی سال‌های گذشته اصلاح قیمت صورت گرفته بود امروز با این مشكلات در این ابعاد مواجه نبودیم.

در حدود ۱۵‌میلیارد دلار مصرف بنزین برای كشوری با كمی بیش از ۲۰۰‌میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی به معنی مصرف حدود ۷‌درصد از تولید ناخالص داخلی فقط برای یك قلم كالا نشان از وجود نارسایی‌هایی بزرگ در بازار این كالا است. امروز متاسفانه بنزین به شاخصی برای ارزیابی كیفیت سیاست‌گزاری درآمده و منعكس‌كننده فاصله بسیار عمیق تشخیص كارشناسی از مصلحت اندیشی‌ است.

در مقابل همه مواردی كه به عنوان نكات منفی ذكر شد این سوال مطرح می‌شود كه چرا تصمیمی جدی گرفته نشده و قیمت بنزین اصلاح نمی‌شود؟

▪ پاسخ‌هایی را كه معمولا ارائه می‌شود می‌توان در موارد زیر خلاصه كرد:

۱) بنزین كالایی است كه دارای حساسیت اجتماعی بسیار بالاست و تغییر قیمت آن از طریق مكانیزم قیمت تمام شده، بر روی دیگر اقلام به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر می‌گذارد و منجر به بروز تورم با ضریبی فزاینده خواهد شد.

در این استدلال معمولا اشاره به افزایش قیمت‌ها در فروردین هر سال به دنبال افزایش قیمت بنزین طی سال‌های گذشته می‌شود و اینكه هزینه حمل‌و‌نقل براساس یك سازوكار واقعی و نیز چیز دیگری به نام «تاثیر روانی افزایش قیمت‌ها» ملاك قرار می‌گیرد.

۲) تقاضای قیمتی حمل‌و‌نقل بسیار كم كشش است و به دلیل ضعف‌ها و كمبودها در سیستم حمل‌و‌نقل عمومی، افزایش قیمت بنزین باعث كاهش مصرف نمی‌شود و اساسا مردم ایران همان گونه كه در پس‌انداز و سپرده‌گذاری در بانك به نرخ سود سپرده توجه ندارند در مصرف بنزین هم حساسیتی به قیمت بنزین از خود نشان نمی‌دهند.

۳) دولت خود مصرف‌كننده بزرگ بنزین و دیگر فرآورده‌ها است و افزایش قیمت باعث افزایش كسری بودجه شده و از این طریق موجب تورم می‌شود، مطرح می‌شود.

معمولا برای تاثیر موارد مطرح شده نیز برخی برآوردهای نسبتا عجیب مبنی بر این كه در ازای ‌درصد كمی تغییر در قیمت بنزین، نرخ تورم در حد ارقامی بالا واكنش نشان می‌دهد، مطرح می‌شود.

همان گونه كه مشاهده می‌شود همه استدلال‌های مطرح شده در جهتی است كه افزایش قیمت را به طور مطلق نفی می‌كند و نشان می‌دهد كه این كار می‌تواند عواقب وخیمی برای اقتصاد داشته باشد. حال می‌توان اینگونه سوال كرد كه اگر استدلال‌های مطرح شده درست است، با توجه به اینكه قیمت هر لیتر هشتاد تومان بنزین نیز مبنای قابل دفاعی ندارد، چرا بنزین را ارزان نمی‌كنیم و به عنوان مثال به سطوح ۴۰ و یا حتی بیست تومان تقلیل نمی‌دهیم. در صورت صحت استدلال‌های مطرح شده، مصرف مردم واكنشی نشان نخواهد داد، عامل روانی تورم هم در جهت مطلوب به كار خواهد افتاد و كسری بودجه هم به خاطر كاهش هزینه‌ها كم خواهد شد.

اساسا می‌توان سوال كرد كه تثبیت قیمت‌ها به چه دلیل قابل دفاع است؟ مخالفین موجود با افزایش قیمت‌ها در گذشته هم با افزایش‌های ایجاد شده در قیمت بنزین مخالفت خود را ابراز كرده‌اند. پس چرا از ثابت نگه‌داشتن قیمت در حدی كه غیرقابل قبول است دفاع كنیم و قیمت را پایین نیاوریم.

به نظر نگارنده مدافعان محترم تثبیت قیمت‌ها، استدلال‌های ذكر شده را تنها به صورت تدافعی و انفعالی و به منظور خنثی كردن فشار برای افزایش قیمت‌ها مطرح می‌كنند و خود نیز تا این اندازه آن را جدی نمی‌گیرند وگرنه علی‌الاصول می‌بایست از كاهش قیمت‌ها به جای تثبیت دفاع كنند. حال آیا واقعا افزایش قیمت بنزین اینچنین تورم‌زا است و باید از آن ترسید؟

▪ برای پاسخ به این سوال هر چند می‌توان به طرح مباحث نظری پرداخت اما شاید مروری بر برخی عملكردها در اقتصاد ایران و اقتصاد جهانی طی سال‌های اخیر بتواند مخاطبان بیشتری را متقاعد سازد.

۱) در سال ۱۳۷۸، قیمت بنزین با هشتاد‌درصد افزایش از بیست تومان به ازای هر لیتر به سی و پنج تومان رسید.

زمانی كه موضوع افزایش قیمت بنزین در مباحث مربوط به لایحه بودجه سال ۱۳۷۸ در دولت مطرح بود، وزارت امور اقتصادی و دارایی كه دارای تحلیل‌هایی مشابه استدلال حاضر نمایندگان تحصیلكرده اقتصاد در مجلس بود، پیش‌بینی افزایش نرخ تورم حدود بیست‌ درصدی را فقط برای این افزایش قیمت مطرح می‌كرد كه بر این مبنا نرخ تورم جاری با آن جمع می‌شد و به چیزی بین سی و پنج تا چهل ‌درصد می‌رسید.

وزارت مذكور همچنان در مورد تداوم شرایط تورمی پس از آن هشدار می‌داد. سازمان برنامه و بودجه وقت، پیش‌بینی تورم بین ۵/۱ تا دو ‌درصدی را در صورت اعمال كنترل بر نرخ رشد نقدینگی مطرح و از آن دفاع می‌كرد.

دکتر مسعود نیلی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.