سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

هدف آدمی از ارتباط با جهان و خالق جهان


هدف آدمی از ارتباط با جهان و خالق جهان

هدف از شناخت خدا رسیدن به این مسئله است كه او سرچشمه جاودان هستی است جز او كسی و مصدری برای تنظیم امور این جهان نیست در آفرینش شریكی برای خود نگرفته و زمام امر و نهی به دست اوست و هیچ چیز از حیطه تصرف او خارج نیست

● هدف ها در رابطه با آفریدگار

هدف كلی ، وصول به مقام قرب خداوند است كه قدرت و غنای مطلق است و جلب رضای او ، و یافتن عشقی ملكوتی كه پرتوش دیده بصیرتمان را بگشاید و ژرفنای دل و زندگی ما را روشن كند.

این امر مستلزم شناخت او و آنگاه عبادت اوست.

الف – هدف از شناخت خدا رسیدن به این مسئله است كه او سرچشمه جاودان هستی است ؛ جز او كسی و مصدری برای تنظیم امور این جهان نیست. در آفرینش شریكی برای خود نگرفته و زمام امر و نهی به دست اوست و هیچ چیز از حیطه تصرف او خارج نیست. هیچ خلل و سستی در كارهای او راه ندارد. او علم و غنای مطلق است ، قدرت و حیات مطلق است ، ازلی و ابدی و احد و واحد است.

ب – در جنبه عبادت نخست یادآور می شویم كه عبادت عالی ترین راه برای سیر ، و وصول به كمال است.

عبادت ایجاد زمینه جهت پیوند دائمی با خداست كه درآن انجام هر عمل و رفتاری بر لباس مشورت با او و طبق نظام اوست . عبادت از آثار عملی رابطه با خداست چنان ارتباطی كه داد و ستدش با خدا، ترس و پروایش از خدا، محبتش به خدا و بازگشتش به خدا باشد.

عبادت بدین گونه ای كه تصویر شد تنها شامل لحظاتی نیست كه در آن آدمی در نقطه ای معین قرار گیرد و به راز و نیاز و كـُرنش او بپردازد بلكه شامل تمام لحظات حیات و تمام جنبه های زندگی است؛ همه شئون زندگی را از رفتار و كردار ، تفكر و ادراك فرا می گیرد . عبادت به حقیقت قبول مسئولیتی است از منبع فیض ها ، وابستگی به قدرتی است كامل كه نتیجه آن پر و بال یافتن است زیرا تعلق به قدرت كامل ، خود قدرت آفرین است.

عبادت جهت دادن تلاش ها به سوی او، جلب رضایش درهمه امور، گردن نهادن به فرمانش ، توجه به او در تمام جنبش ها و حركت هاست و در سایه آن احساس لذت و یافتن غنای روحی است.

در ایجاد رابطه با خدا ، گام اول ایمان است ؛ گام دوم اطاعت و گام سوم تقوا یعنی پروا داشتن از او ، و گام چهارم عمل مداوم به وظایف و مسئولیت هاست ، و گام پنجم احسان است.

● هدف ها در مورد با جهان :

مذهب در قلمرو فعالیت خود برای روابط ما با جهان به معنای اعم نیز ضوابطی تهیه می كند. آنچه از جهان مورد نظر است قطعاً یكی همان كره خاكی ، و دیگر كلیه عوالم غیر از زمین است كه در مذهب اشاراتی راجع به رابطه بشر با آنها رفته است . جهان از نظر مذهب ، مدرسه و دارالتكمیل است و رابطه با آن باید منتج تغییرات مطلوب در آن و بهره برداری از آن ، به نفع خود و جامعه باشد.

رابطه با این كره خاكی حداقل چهار نوع است : رابطه ای با انسان ، رابطه ای با حیوان ، رابطه ای با نبات و رابطه ای با جماد.

رابطه ما با جماد و نبات رابطه بهره مندی ، استعمار و استثمار است . به عبارت دیگر با ایجاد تغییر و تبدیل در آن و پرورش آن ، برای زندگی خود و جامعه ، رفاه و آسایش و وسیله تنعم می آفرینیم .

در جنبه رابطه با حیوانات ، ضوابطی تحت عنوان حقوق حیوانات داریم كه برای نمونه با اتكای به سخن معصوم می گوییم حیوان بر صاحبش شش حق دارد كه باید آنها را رعایت كند:

۱- بیش از طاقت بر او بار نكند ۲- برای صحبت كردن با دیگران بر پشت او ننشیند ۳- در هر منزلی كه پیاده شد نخست به آب و علف او بپردازد ۴- صورت او را داغ نكند ۵- هر وقت از آب عبورش داد آب را بر او عرضه كند ۶- او را نزند زیرا تسبیح گوی خداست .

البته درباره دیگر حیوانات حتی خفاش ، گربه ، سگ ، حیوانات موذی ، مورچه ها و... نیز توصیه هایی شده است.

در جنبه ی رابطه با انسان دامنه بحث وسیع ، و نوع ضوابط متفاوت است . نوع ضوابط برای روابط افراد از نظر تعلق به مذهب ، از نظر رابطه خونی و رحمی ، رابطه همسایگی ، رابطه انسانی ، فرق می كند . فی المثل رابطه با والدین رابطه احترامی و احسانی است "و قـَضی رَبَّك الا تعبـُدوا اِلّا ایاه و بـِالوالدینِ اِحساناً" و نوع رابطه با برادر و خواهر با آن فرق دارد و همین طور نوع رابطه با همسر یا عمو وعمه و دایی و خاله .

نوع ضوابط برای رابطه با افراد انسان آن قدر متنوع است كه ما مجبوریم فقط خود را در چهارچوب ذكر آنها محدود كنیم . این روابط عبارت اند از:

- رابطه والدین با فرزندان : رابطه با فرزندان از نظر جنس ، رابطه با فرزندان از نظر ارشدیت.

- رابطه فرزند با والدین : والدین مسلمان ، اهل كتاب ، كافر؛ رابطه با پدر؛ رابطه با مادر.

- رابطه با محارمی چون عمه ، خاله ، عمو، دائی ، پدر بزرگ ، مادربزرگ، جد و جده.

- رابطه با ارحام درجه دوم : یعنی فرزندان عمو، عمه ، دایی ، خاله .

- رابطه با همسایه : همسایه خویشاوند ، همسایه بیگانه ، همسایه مسافر، همسایه همكیش، همسایه كافر

- رابطه با افراد جامعه : رابطه با جامعه انسانی ، با مسئولان جامعه ، با حاكم ، و رابطه مسئولان جامعه با مردم.

- رابطه با همكیشان اگر چه در جامعه ما نباشند.

- رابطه با اهل كتاب : رابطه با افراد الهی ، رابطه با انسان فقط به خاطر این كه انسان است .



همچنین مشاهده کنید