چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

درمان های اساسی


درمان های اساسی

اگر دقت کنیم از بین داروها و روش های درمانی که در کلام بزرگان ما به آنها اشاره شده است و بعضی به طور مکرر ذکر شده و روی آنها تاکید شده است

بر طبق سند صحیح از حضرت صادق علیه السلام حدیثی به ما رسیده است که در آن دوا را منحصر به چهار چیز دانسته اند:

▪ حجامت.

▪ دارو در بینی چکاندن.

▪ حقنه کردن.

▪ قی کردن.

و حضرت باقر علیه السلام بهترین دواها را عبارت از حقنه و دوا در بینی چکاندن و حجامت و حمام دانسته اند و در حدیث دیگر فرموده اند: «طب عرب در حجامت و حقنه است و آخرین دوای ایشان داغ کردن است».

تیاذوق حکیم در سه دستور از دستورهای ده گانه ای که برمی شمارد و عقیده دارد هر که آنها را در طول حیاتش انجام دهد مریض نمی شود، چنین می گوید: ... در هر روز یک بار به حمام برو، چرا که حمام چیزهایی را از بدنت خارج می کند که اگر در بدن باشد مبتلا به دارو و درمان خواهی شد؛ خود را به روشهای خون گیری وادار کن و با این کار خون و جریان خون را در بدنت افزایش بده؛ در هر فصلی خود را به روش قی کردن و روش اسهال دادن عادت بده...»

روایتی هم از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هست که حجامت، سیاه دانه و قسط (عود هندی) را از بهترین درمان ها شمرده اند.

به طور خلاصه در یک تحقیق می توان بهترین درمان ها را در کلام بعضی معصومین علیهم السلام به قرار زیر دسته بندی کرد:

ـ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:

حجامت، سیاه دانه، قسط (عود هندی)، سعوط (دارو در بینی چکاندن)، عسل یا مسهل ، لدود (داروی تلخ برای معده)، تنقیه، نوره، قی کردن، داغ کردن.

ـ حضرت امام باقر علیه السلام:

حجامت، حقنه (تنقیه)، سعوط، حمام، قی کردن، شربت عسل، داغ نهادن.

ـ حضرت امام صادق علیه السلام:

حجامت، نوره کشیدن، حقنه (تنقیه)، سعوط (انفیه)، قی کردن.

اگر دقت کنیم از بین داروها و روش های درمانی که در کلام بزرگان ما به آنها اشاره شده است و بعضی به طور مکرر ذکر شده و روی آنها تاکید شده است، دو تا از آنها یعنی عسل و سیاه دانه، به عنوان داروهای خوردنی و هفت روش به عنوان روشهای درمانی که بسیار کاربرد دارند، بیشتر مورد عنایت بوده است؛ و آن روش ها عبارتند از: حجامت، حقنه (تنقیه)، حمام، سعوط (انفیه، دارو در بینی چکاندن)، قی کردن، نوره کشیدن، داغ نهادن.

ضمناً، دقت دیگری در فرمایشات آن بزرگان این نکته را به دست می دهد که ایشان در درجه ی اول، برای سالم زیستن و پیشگیری از ابتلا به امراض، انسان ها را به پرهیز و کم خوری و خالی نگه داشتن معده دعوت کرده اند و در درجه ی بعدی برای مبتلایان به بیماریها، روش های اساسی درمانی را ذکر کرده اند که عموماً مبتنی بر تخلیه و پاکسازی بدن از فضولات و اخلاط مضرّ است و مواردی که در ذیل خواهد آمد معمولاً شیوه ها و دستوراتی است که در پی انجام آنها اندام ها و اعضای درونی بدن از مواد زائد و غلبه ی اخلاط نجات داده می شود و به گونه ای بدن و یا اندام بیمار تخلیه و پاکسازی می گردد که بار دیگر بتواند فعالیت طبیعی خود را از سر گیرد.

البته ذکر این نکته نیز لازم است که این درمان های اساسی و اصول درمان، ما را از درمان های فرعی دیگر و وارد شدن در جزئیات طب بی نیاز نمی کند و داروهای بی شماری که از سوی بسیاری پزشکان تجویز می شود و یا روشهای درمانی متعددی که از سوی بعضی از آنها اعمال می شود، شاخه های فرعی این اصول هستند که به مرور زمان در اثر تجربه و پیشرفت علم طب، روئیده است و این علم را همواره رو به تکامل برده است و خواهد برد.

همان گونه که ائمه ما علیهم السلام فرموده اند: «علینا بالقاء الاصول و علیکم بالتفریع» یعنی ما وظیفه داریم که برای شما اصول و کلیات را بیان کنیم و این شمائید که یایستی از اصول ما فرعیات را نتیجه گیری کنید و علوم ما را گسترش دهید؛ و مگر تولید علم و فرهنگ چیزی به غیر از این است؟!

● معرفی بعضی داروها و درمان ها

▪ سیاه دانه (شونیز)

از این داروی گیاهی در احادیث بسیاری تعریف شده است به گونه ای که یک جا از آن به عنوان بهترین چیزی که می توان خود را با آن درمان کرد نام برده اند و در جای دیگر آن را دوای هر دردی بجز مرگ شمرده اند.

سیاه دانه یا شونیز دانه های سیاه رنگ گیاهی خوش بود و روغنی است که قدما برای آن خواص زیر را ذکر کرده اند:

دافع گازهای معدی و رافع نزله های تنفسی، ضد کرم بودن، افزون کننده ی شیر، ادرارآور و قاعدگی آور.

شیخ الرئیس در کتاب قانون راجع به آن چنین می گوید: «بسیار تنقیه کننده است، بادکرده ها را فرو می نشاند و بعضی خواص دیگر آن عبارتند از: تند و تیز، تکه کننده ی بلغم، زداینده و باد شکن، خالها را می زداید و در علاج بهک و برص ویژگی دارد... اگر چند روزی آن را به کار برند، حیض را راه اندازد، اگر با عسل و آب گرم تناول نمایند از سنگ کلیه و مثانه نافع است»، همچنین وی مصرف آن را در پیشگیری و درمان زکام مفید می داند.

▪ عسل

عسل را هم از بهترین غذاها دانسته اند و هم آن را در زمره بهترین داروهاد به شمار آورده اند.

شاخص ترین سخنی که درباره ی آن شنیده ایم همان آیه ی معروف قرآن کریم که در سوره ی نحل درباره زنبور عسل آمده است و در قسمتی از آن بیان شده است که از شکم زنبور عسل نوشابه هایی با رنگ های مختلف بیرون می آید که برای مردم به عنوان درمان محسوب می شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم هم در حدیثی که از ایشان نقل شده است شفای همه ی دردها را در عسل دانسته اند و خواصی همچون دفع بلغم و سودا، صاف کننده ی ذهن و هضم کننده ی طعام، گدازنده ی اخلاط دهانه ی معده و برطرف کننده ی حرارت صفرا و تب را برای آن ذکر فرموده اند.

همچنین حضرت صادق علیه السلام فرموده اند: که هیچ دوایی با خوردن عسل برابری نمی کند.

در روایات متعددی که بعضی از آنها ذکر شد، یا به طور مستقیم عسل را در زمره ی یکی از روش های درمانی ذکر کرده اند و یا از آن به عنوان مسهل و یا شربتی از عسل یاد کرده اند.

بعضی گفته اند برودت را با استفاده از عسل درمان می کنند چرا که عسل هم گرمی پخش است و هم قطع کننده و هم لطیف کننده و جلا دهنده و نرم کننده، و بنابراین به وسیله ی آن ماده ی درونی بدن با رفق و مدارا خارج می شود.

شیخ الرئیس درباره ی عسل خوب چنین می گوید: «عسل بسیار خوب، آن است که کاملاً شیرین مزه، خوش بوی و بویش مایل به بوی تندمزه باشد، رنگش به سرخی بزند، پر مایه باشد نه رقیق و چنان به هم متصل باشد که در حال ریزش از هم نگسلد». و معتقد است نسبت به فصل ها، عسل بهاری از عسل تابستانی و تابستانی بهتر از زمستانی است.

آنگاه خواص زیر را برای عسل ذکر می کند:

زداینده است، دهانه ی رگها را باز می کند، رطوبت را از بین می برد، رطوبت ها را از ژرفای بدن، بیرون می کشد و مانع تباهی و گندیدگی گوشت می شود.

▪ حجامت

این روش درمانی یکی از مهمترین و موثرترین روشهایی است که مورد تایید و تاکید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و معصومین علیهم السلام است و در کتب متعددی که درباره ی آن نوشته شده است به خوبی معرفی و بررسی شده است اما در اینجا به تناسب بحثی که پیش کشیده ایم از آن صحبت می کنیم و برخی از مطالبی را که لازم می دانیم ذکر می کنیم.

در حدیث معتبر از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که: «حجامت داروی همه ی بیماریهاست» و نیز در سند صحیحی که از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است، ایشان دوا را در چهار چیز منحصر کرده اند و از جمله ی آنها حجامت را برمی شمارند، همچنین حضرت امام محمد باقر علیه السلام آن را جزء مهمترین دواها می آورند و در حدیثی که طبابت را منحصر در هفت مورد می کنند، حجامت را به عنوان اولین مورد ذکر می کنند.

در حدیث دیگری، امام صادق علیه السلام می فرمایند که هیچ دوایی به حجامت کردن نمی رسد و در جایی خون گرفتن از راه حجامت را یکی از چهار درمان اساسی شمرده اند.

و اما درباره ی اینکه ابزار حجامت را در چه موقعیتی باید مورد استفاده قرار داد و در کدام بیماری است که این روش بهتر موثر می افتد، باید گفت این روش نیز مانند دیگر روشهای عمده و اساسی که ذکر شد هم در پیشگیری از امراض به کار می آید و هم در درمان بسیاری بیماریها توصیه می شود.

تیاذوق حکیم به همه توصیه می کند که خود را به روشهای خون گیری و از جمله حجامت عادت دهند و با این کار خون و جریان خون را در بدن خود افزایش دهند.

لازم به یادآوری است که افزایش جریان خون در رگها سبب می شود که دیواره ی رگها همواره شسته و رسوب زدایی شوند و مانع از این می شود که مواد زائد در آنها رسوب کند و منجر به بیماریهایی از قبیل انسداد دیواره ی رگها و عوارضی همچون سکته های قلبی شود. همچنین بسیاری از بیماریهای انسان ناشی از غلظت خون و کند شدن جریان خون در رگهاست و بقراط حکیم معتقد است که بیماریهایی که در اعماق جسم عارض می شوند را می توان با روش های خون درمانی مانند فصد و حجامت درمان کرد.

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حدیثی که سه درمان را در مقابل سه درد ذکر می کند، از حجامت به عنوان دوای خون یاد کرده اند.

علامه ی مجلسی رحمهٔ الله علیه می گوید روشی مانند حجامت باعث می شود خون که یکی از اخلاط عمده در بدن است، خارج شود و این در هنگام نیاز یکی از بزرگترین درمان ها و از بهترین شفا دهنده هاست و ابن حجر هم می گوید درمان امراض دموی (خونی) از طریق خارج کردن خون است و بعضی معتقدند که حرارت را با اخراج خون درمان می کنند چرا که در روش خون گیری، مزاج در اثر خروج ماده ی خون سرد و معتدل می شود.

موفق بغدادی می گوید: « حجامت، سطح بدن را بهتر از فصد پاکسازی می کند و فصد برای پاکسازی اعماق بدن مفید است».

حضرت امام موسی بن جعفر علیهما السلام نشانه های زیادی خون را چنین برشمرده اند:

۱) جوشهای پوستی

۲) خارش بدن

۳) سرگیجه

۴) خواب آلودگی

و حضرت امام صادق علیه السلام درباره ی جوشها و دملهایی که در سطح پوست ایجاد می شود می فرمایند: « بیشتر این دملها و جوشها از خون سوخته ای ایجاد می شود که صاحبش از بدن خارج نمی کند». منظور از خون سوخته همان خونی است که در سیاه رگها جریان دارد و در بعضی افراد به قدری غلیظ و دارای مواد زائد است که از آن به خون کثیف یاد می کنند و می گویند چنین شخصی غلظت خون دارد. و این همان خون زائدی است که در بعضی روایات دستور داده اند بلافاصله باید از بدن خارج شود و گرنه شخص را دچار مشکلات و امراض فراوانی می کند و حتی ممکن است منجر به مرگ او شود.

از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است: «عامه ی دردها و بیماریها از غلبه ی صفرا و سودا و بلغم زیاد و خون سوخته شده می باشد»؛ اطبای طبّ سنتی هم ام الامراض را یبوست و غلظت خون می دانند.

در کتاب طب الصادق علیه السلام آمده است که: «قدما برای تصفیه ی خون وسائل مختلفی داشتند که از جمله ی آنها حجامت بود». و نیز « تصفیه ی خون زمینه ای برای رشد و استیلای میکروب و مرض باقی نمی گذارد، با خون پاک بیماریهای مسری پیدا نمی شود و به قول دکتر کرهو کلیه ی امراضد در اثر آلودگی خون و نسوج در بدن تولید می شود». و همچنین: « عمده ی بیماریها به واسطه ی فساد اخلاط (کثیف شدن مایعات بدن) است و از طرفی معلوم است که تمام مایعات بدن از خون تشکیل می شود، پس اگر خون سالم باشد، بدن نیز سالم است».

جالینوس حکیم خون را به بنده ای تشبیه کرده است چنانچه صالح باشد، مولا بایستی او را در بدن خود نگاه دارد ولی هر گاه دید که به قتل او کمر بسته و می خواهد شورش کند باید او را از خود دور کند.

حضرت صادق علیه السلام از احوال پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل فرموده اند که ایشان هر گاه خونشان به جوش می آمد و برانگیخته می شد حجامت می کردند و خود پیامبر نیز بارها فرموده اند که: «حجامت کنید و نگذارید طغیان خون، شما را هلاک کند».

ـ از حرث بن کلده ی ثقفی پرسیدند راجع به حجامت نظرت چیست؟

گفت: « باید از نیمه ی ماه به بعد در حالت نقصان هلال ماه انجام شود و در روزی صاف و آفتابی باشد که هیچ ابری در آسمان نباشد و نفس در آرامش و نشاط باشد و خون در رگها به آرامی جریان داشته باشد تا سرور و شادی به تو رو آورد و همّ و غم از تو دور شود».

همچنین وی معتقد است که هر گاه خون زیاد شود باید آن را خارج کرد و هر گاه به جوش آید باید آن را با مواد سرد و خشک آرام کرد.

از مجموعه ی روایاتی که درباره ی حجامت نقل شده است نیز چنین استفاده می شود که:

حجامت بهتر است در فصل های بهار و پاییز و یا هر ماه یک بار، از دوازدهم ماه قمری تا بیست و هفتم ماه، در همه ی روزهای هفته به غیر از جمعه و چهارشنبه و مدتی پس از صرف غذا انجام شود.

در سرمای شدید به همراه برف و کولاک و یا در گرمای بسیار شدید و در حالت ضعف مفرط، از حجامت نهی شده است.

و اما ممکن است سئوالی پیش آید که چرا در بیشتر احادیث از حجامت سخن گفته اند ولی ذکری از فصد و یا زالو درمانی به میان نیامده است؟ (زالو درمانی نیز یکی از بهترین روشهای خون گیری است)

جواب این سئوال این است که حجامت در منطقه ای که امامان علیهم السلام معمولاً در آنجا به سر می برده اند بهتر و سودمندتر از فصد و دیگر روشهای خون درمانی بوده است و گاهی در سخنان ایشان از فصد نیز ذکری به میان آمده است ولی این مربوط به برخی معصومین علیهم السلام همچون امام هشتم علیه السلام که از سرزمین حجاز به خراسان هجرت فرمودند و مدتی از عمر خویش را در این منطقه ی سردسیر سکنی گزیدند.

موفق بغدادی می گوید: «حجامت برای کودکان و در شهرهای گرمسیری بهتر از فصد است و آن جوش و خروش را فرو می نشاند و گاهی انسان ها را از به کار بردن بسیاری داروها بی نیاز می کند و اینکه در احادیث غالباً از حجامت نام می برند بدون این که از فصد سخنی به میان آید به خاطر این است که اعراب در مناطق خود فقط حجامت را می شناخته اند».

فرستنده: مرتضی احمدی

منبع : سایت شعائر


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.