یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

احساس حقارت می کنم


احساس حقارت می کنم

مشکل مهم من, احساس حقارت بیش از اندازه و نداشتن اعتماد به نفس است

مشکل مهم من، احساس حقارت بیش از اندازه و نداشتن اعتماد به نفس است. شاید بهتر باشد از زندگی روزانه‏ام، مثال‏هایی بزنم و مواردی را که فکر می‏کنم در این احساس، ریشه دارند، برشمارم؛

۱) در کلاس هیچ وقت اجازه سؤال کردن به خود نمی‏دهم؛ چون فکر می‏کنم سؤالم خیلی احمقانه و پیش پا افتاده و از نظر استاد و دانشجویان، بسیار ساده و بی‏اهمیت است.

۲) هیچ وقت دوست ندارم به میهمانی بروم؛ زیرا حس می‏کنم دیگران طور دیگری به من نگاه می‏کنند و مرا بی‏کفایت می‏دانند.

۳) هرگاه در رسیدن به یکی از خواسته‏ها و اهدافم - هر چند بسیار جزیی و کم اهمیّت - شکست بخورم، خویشتن را خوار می‏شمارم و به شدت سرزنش می‏کنم. چگونه می‌توانم از این حالت، نجات یابم؟

همان طور که آگاهی از خویشتن، می‏تواند انسان را از هرگونه خیال‏بافی و افکار منفی دربارة خود رهایی بخشد و وی را به سمت کمال واقعی و اصلاح کاستی‏ها رهنمون شود، نبود اعتماد به نفس و منفی بافی، می‏تواند مانع شکوفایی قابلیت‏ها، خلاقیّت‏ها و ایفای مسئولیت‏ها شود.

اعتماد به نفس، انسان را مستقل و به دور از هرگونه وابستگی بار می‏آورد و برای انجام مسئولیت‏های فردی و اجتماعی، آماده می‏کند. این امر، سبب می‏شود که فرد، مسئولیت‏های خویش را با اطمینان کامل انجام دهد و با افزایش قابلیت‏ها و توانایی‏هایش، از هرگونه توقف و سکون، بپرهیزد. در واقع، اعتماد به نفس، به معنای باور کردن قابلیت‏های خویش، روبه‏رو شدن فعال با رویدادهای زندگی و انجام دادن درست وظایف است. بنابراین، اعتماد به نفس از درون فرد سرچشمه می‏گیرد؛ نه از بیرون. افرادی که از اعتماد به نفس کافی برخوردارند، استقلال عمل دارند و مسئولیت‏پذیر و پیشرفت‌گرایند و ناکامی‏های زندگی را می‏پذیرند؛ اما هیچ گاه تسلیم نمی‏شوند. آنان در ایجاد رابطه با دیگران، توانایند و از هرگونه گوشه‏گیری، دوری می‏جویند.

کسانی که از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستند، از مشکلات زیر رنج می‏برند:

۱) احساس خود کم‌بینی؛ این گونه افراد در اکثر اعمال و نگرش‏هایشان، احساس عدم اطمینان و درماندگی می‏کنند؛ خود را در مواجهه با مشکلات، ناتوان می‏بینند و جملاتی چون «نمی‏توانم این کار را انجام دهم»، «هرگز قادر به یادگیری در سطوح عالی نیستم» و «توان نیل به مراتب عالی را ندارم»، همیشه ذهن این افراد را به خود مشغول می‏کنند.

۲) بروز احساسات و عواطف منفی؛ رفتار این افراد، حاکی از نوعی خشونت، بی‏قیدی و بدخلقی است و به سبب عدم پذیرش محوری به نام «خود»، همواره در انعکاس علایق خویش، با تردید و تغییر روبه‌رو هستند و توان ابراز رفتار عاطفی مناسب را ندارند.

۳) گریز از موقعیت‏های اضطراب‌آور؛ این افراد در برابر فشارهای روانی - به ویژه ترس و خستگی و آن‌چه موجب آشفتگی می‏شود - بسیار کم تحمّل هستند؛ حتّی موردی مانند امتحان، ممکن است برایشان بحران‏هایی اضطراب‌آور فراهم آورد و به عدم موفقیتشان بینجامد.

۴) نومیدی؛ یأس از دست‌یابی به اهداف، رایج‏ترین ویژگی این افراد است.

۵) کم‏رویی؛ یکی از شایع‏ترین صفات این افراد، کم‏رویی است و معمولاً آنان در برقراری ارتباط‌های اجتماعی در صحنه‏های گوناگون زندگی، با مشکل جدی روبه‏رو هستند.

۶) رنج عمیق؛ ناراحتی و اندوه، همچون ابری سیاه، بر زندگی آنها سایه افکنده است.

اکنون در پرتو شناخت مختصر در این زمینه، اشاره به بعضی از راه‏کارهای عملی جهت تقویت اعتماد به نفس، اشاره می‏شود. امید است رعایت این موارد، به کاهش مشکل شما بینجامد؛ زیرا همان طور که خودتان نیز نگاشته‏اید، مشکل شما در عدم اعتماد به نفس یا ضعف آن ریشه دارد و بی‏تردید، با تقویت اعتماد به نفس و به دست آوردن درکی صحیح از خود و توانایی‏هایتان، بر مشکلات چیره می‏شوید و به تدریج، احساس عدم کفایت و مهتری به احساس سربلندی تبدیل می‏شود. این راهکارها عبارتند از:

۱) شناخت استعدادها و قابلیت‌ها؛ شناخت استعدادها و قابلیت‏ها، در کسب اعتماد به نفس، مفید است و شما را از دام ناامیدی رها می‌سازد. بدین منظور، استعدادها و توانمندی‏های مختلف علمی، ورزشی، هنری، کلامی و... خویش را یادداشت کنید و هر روز، آنها را برای خود بخوانید.

۲) تکیه بر توانایی‏ها و موفقیت‏های گذشته؛ باید بر توانایی‏های خویش تکیه کنید و ضمن مرور موفقیت‏های گذشته، آنها را در کانون تمرکز و توجّه خود قرار دهید.

۳) فراموش کردن گذشتة ناموفق؛ اگر تصوری نامطلوب از گذشته دارید، آن را به دست فراموشی سپارید. تصور نامطلوب، اجازه نمی‏دهد که به تغییرات خویش پی ببرید و حقیقت کنونی خود را دریابید.

۴) ارزیابی مثبت خود؛ دربارة خویش، مهربان باشید و شخصیت خود را با دید مثبت، ارزیابی کنید و در شایستگی خویش، تردید نکنید و خود را با صفات خوب بشناسید و در انجام کارها، توانا بدانید.

۵) ریسک کردن؛ روی تجربیات جدید، با دید یادگیری بیشتر، فعالیت کنید و از شکست نهراسید. اگر این گونه عمل کنید، امکانات جدیدی برای شما فراهم شده، حس خویشتن پذیری‏تان تقویت می‏شود.

۶) کاستن از خواهش‏های خود؛ عزّت و سربلندی انسان، در گرو عدم درخواست‏های مکرّر از دیگران است؛ پس به خود متکی باشید و به آن‌چه هستید و دارید، اکتفا کنید؛ تا اعتماد به نفس بیشتری به دست آورید.

۷) عدم مقایسه خود با دیگران؛ هرگز خود یا موفقیت‏هایتان را با دیگران مقایسه نکنید؛ بلکه همواره به رقابت با خویش بپردازید؛ زیرا هر کس از شرایط و امکانات ویژه‏ای برخوردار است.

۸) ارتباط با خدا؛ مهم‏ترین روش کسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند و نیایش با اوست. اگر حضور در برابر خالق هستی و کمال مطلق را احساس و به او تکیه و اعتماد کنید و بزرگی‏اش را دریابید و به او بپیوندید، به بزرگی شخصیت خویش، آگاه خواهید شد. بنابراین، در نمازها، حضور قلب بیشتری پیدا کنید و خود را با ذات اقدس الهی، مرتبط بدانید.

۹) انتخاب هدف‏های کوچک و متوسط؛ یکی از علت‌های شکست‏ افراد و خود کم‌بینی آنها، در نظر گرفتن هدف‏های بزرگ و دست نیافتنی است. برای این‌که به خودباوری و اعتماد به نفس برسید، ابتدا از هدف کوچک‏تر شروع کنید؛ تا با دست یافتن به هدف و چشیدن طعم موفقیت، اعتماد به نفس و احساس خودباوری در شما تقویت شود.

مشاور: ابوالقاسم بشیری