سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

مجسمه اثری گلخانه ای نیست


مجسمه اثری گلخانه ای نیست

چشم اندازی بر برپایی اولین اکسپوی مجسمه سازی ایران

بازار فروش و چگونگی شکل‌گیری آن در کنار دیگر ملزومات هنری، جزو ضروریات غیرقابل چشم‌پوشی امروز جامعه تجسمی به‌شمار می‌رود. در دنیایی که تحولا‌ت فراگیر اجتماعی در بطن چرخه‌های پرسرعت اقتصاد به محلی برای عرضه و تقاضا یا بهتر بگوییم، مصرف بدل شده است، گردش کم‌شتاب اقتصاد هنری و کم‌توجهی به این بخش، در شکل عام، غیر از نادیده انگاشتن هنرمند در بهره‌مندی از تولید کالا‌ی خود و در پی داشتن خسران معنوی، حرفه‌ای و مالی، در ابعادی دیگر به بروز اختلا‌ل در روند اصیل جریان هنرهای تجسمی می‌انجامد. افول بارقه‌هااز این‌رو در شرایطی که هنر تجسمی ما با سنگ محکی کم‌نقص یا بی‌نقض یا...! در بازارهای منطقه و دیگر کشورها از اقبال جهانی برخوردار شده، فعال‌سازی بازارهای فروش آثار تجسمی در داخل کشور (همانگونه که در بسیاری از کشورها مرسوم است) می‌تواند هموارکننده مسیری باشد که از محل آن این حوزه بتواند به‌نوعی تثبیت منطقی در ارزیابی قیمت‌گذاری آثار بپردازد و به چشم‌اندازی ساختارمند دست یابد.

اولین اکسپوی مجسمه‌سازی ایران که ۱۸ آبان‌ماه، حدود ۲۰۰ اثر را در خانه هنرمندان به نمایش گذاشت، به زعم دست‌اندرکاران آن با تمرکز بر خوش‌بینی فضای رقابتی سالم و مطلوب می‌اندیشید. این رویداد که قطعا از تنگناها مبرا نمانده و مسلما با وجود نوپایی در استیصال پاره‌ای آشنایی‌زدایی‌ها از گروه‌ها و جمعیت‌های مرتبط، کار خود را آغاز کرده است، ضمن آنکه در قیاس با انواع مشابه خود در دنیا از قابلیت‌هایی که سهم عمده‌ای در عرضه و رقابت را رقم می‌زنند، خالی مانده، بر آن است تا با تکیه بر اصل همگرایی هنرمندان، گالری‌داران، مجموعه‌داران، ارگان‌ها و سازمان‌های مختلف و... سنگ‌بنای موثری را در عرصه‌ای که تاکنون کمتر موقعیت‌های جدی را تجربه کرده، بنیان نهد. آنچه می‌خوانید، حاصل گزارشی از نظرات متفاوت هنرمندان دست‌اندرکار برپایی این اکسپو است که از اهداف و عملکرد آن سخن گفته‌اند. اولین اکسپوی مجسمه‌سازی که به همت انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز ایران، خانه هنرمندان و... از ۱۸ آبان امسال در خانه هنرمندان برپا می‌شود، متشکل از هیات‌های انتخاب و قیمت‌گذاری است که اعضای آن را هنرمندان مجسمه‌ساز و کارشناسان زبده این حوزه تشکیل می‌دهند. این اعضا در شورای کارشناسی و قیمت‌گذاری هنرمندانی چون کامبیز صبری، سعید شهلا‌پور، حمید شانس، بهروز دارش، نادر قشقایی، کورش گلناری، کیوان پورهنری و سیدمجتبی موسوی هستند و کار شورای انتخاب را نیز بهروز دارش، طاهر شیخ‌الحکمایی، حمیدالله رضایی، ملک دادیار گروسیان، رضا قره‌باغی، کورش گلناری و فرزین هدایت‌زاده به‌عهده دارند.

یکی از اهداف برپایی اکسپو معرفی هنر مجسمه‌سازی ایران به علا‌قه‌مندان و خریداران اعلا‌م‌شده؛ معرفی‌ای که باید به همراه درک جایگاه هنر مجسمه و حجم در میان سایر هنرها و همچنین کارکردهای آن در زندگی روزمره مردم و حضور تاریخی آن در شکل‌گیری بخشی از خاطرات قومی و فرهنگی، نزد ما شفافیتی نسبی داشته باشد و زمینه‌های توسعه آن را در امر مراودات فرهنگی و هنری فراهم آورد. <کامبیز صبری>، هنرمند مجسمه‌ساز و عضو شورای قیمت‌گذاری اکسپو با اشاره به جایگاه مجسمه نزد مخاطبان، ابتدا مقدمه‌ای را درخصوص برپایی اکسپو بیان می‌کند: لا‌زم بود که این اکسپو برای رونق بخشیدن به زندگی و کار مجسمه‌سازان زودتر از اینها اتفاق بیفتد تا آثار هنرمندان که مثلا‌ در فاصله یک سال خلق شده‌اند و در خانه، کارگاه یا انبارها نگهداری می‌شوند، فرصتی بیابند تا در دسترس مخاطبان که جایگاه اصلی آنهاست، قرار گیرند.

او به طیف‌های مختلف مخاطبان و خریداران هم اشاره می‌کند: به‌طور حرفه‌ای گالری‌داران اولین گروه مخاطبان هستند و دسته دیگر، مجموعه‌داران هنری و سومین دسته ارگان‌های دولتی و سازمان‌ها و بانک‌ها هستند که کار را برای فضاهای داخلی یا خارجی‌شان خریداری می‌کنند. طیف دیگر معماران و انبوه‌سازان هستند و گروه بعد کارگزاران شهری و شهرداری و سازمان‌ها را نیز می‌توان نام برد. این هنرمند، پروسه قیمت‌گذاری بر اثر هنری را کاری بسیار تخصصی و ظریف می‌داند و درباره آن توضیح می‌دهد: این تخصص از این جهت است که باید معیارهای متفاوتی در مورد هنر سنجیده و سپس قیمت‌گذاری صورت گیرد که آنها عبارتند از: سابقه هنرمند، موفقیت‌ها و تجربیات گذشته وی، تعداد آثار هنرمند در موزه‌ها و گالری‌ها و مجموعه آثار هنری مجموعه‌داران، قیمت‌های پایه قبلی آثار فروخته‌شده هنرمندان، جنس اثر، تکنیک، خلا‌قانه‌بودن و ایده. صبری در پاسخ به سوالی در همین راستا و مبنی بر چگونگی ارزیابی کارهای جوانان و دانشجویان شرکت‌کننده می‌گوید: ما سعی می‌کنیم به نفع جوانان برخورد کنیم. در مورد آثاری از آنان که قابل توجه و از هر نظر با کیفیت باشد، پایه قیمت از بالا‌ شروع می‌شود. این هنرمند معاصر ضمن مقایسه برپایی اکسپوهای خارجی با این اکسپو، نقاط ضعفی را طرح می‌کند، در حالی که نقاط قوت را نیز از قلم نمی‌اندازد: نقطه قوت اکسپو حضور نسل جوان، میانسال و پیشکسوت، کنار هم است که پشتوانه قوی‌ای است.

ولی متاسفانه هماهنگی بین هنرمند، برپاکننده، گالری‌داران و مجموعه‌داران، منتقدان هنری، روزنامه‌نگاران و خبرنگاران هنری، ناشران و وسایل ارتباط‌جمعی تا به حال ضعیف بوده است. این با اکسپویی که الا‌ن دارد در خارج از کشور برپا می‌شود، غیرقابل مقایسه است. چراکه از چند ماه پیش به نقطه قوت خودش رسیده و الا‌ن علا‌وه بر حضور و شناخت هنرمندان، کارگزاران، گالری‌داران و مجموعه‌داران و... خبرنگاران هنری در حال پوشش این رویداد بوده یا ناشران در حال چاپ کتاب هستند که با این وصف رقمی که رد و بدل می‌شود، بالا‌ی میلیارد دلا‌ر است. وی حضور و استقبال مجموعه‌داران و احتمالا‌ دیگر خریداران را با اشاره به اولین برپایی قدری محافظه‌کارانه توصیف می‌کند: با توجه به اولین برپایی اکسپو، طبیعی است که در آن اندکی محافظه‌کاری دیده می‌شود. ولی از طرفی جریانات اخیر هنری دنیا و تاکید و توجهی که نسبت به هنرمندان شرقی به‌وجود آمده، سبب شده که فعالیت‌های هنری در کشورهای شرقی از چشم مجموعه‌داران و گالری‌داران دور نماند. <کورش گلناری>، مجسمه‌ساز و دبیر اکسپوی مجسمه‌سازی نیز ابتدا ما را در جریان آثار ارسالی و منتخب قرار می‌دهد: از بین ۶۰۰ اثر ارسالی به دبیرخانه، ۱۵۰ کار انتخاب شده، همچنین ۵۰ نفر از هنرمندان حرفه‌ای نیز برای ارائه اثر به اکسپو دعوت شده‌اند. این هنرمند درباره سطح کیفیت آثار به لحاظ هنری توضیح می‌دهد: ما سعی کردیم که کارها متنوع باشد. همچنین در وهله اول کیفیت ‌آثار مدنظر بوده.

چون قرار است کاتالوگ تهیهشده به خارج از کشور هم ارسال شود. او با بیان توضیحات بیشتری می‌گوید: البته ما سعی می‌کنیم که قیمت‌ها را تعدیل کنیم و شرایط مطلوب و منطقی را در نظر بگیریم. گلناری با خوش‌بینی درباره حدود برآورده شدن نیازهای تبلیغی و حمایتی پاسخ می‌دهد: قول‌های همکاری زیادی گرفته‌ایم، از گالری‌داران، مجموعه‌داران و... و فکر می‌کنم شرایط خوبی را داریم سپری می‌کنیم. وی درباره چشم‌انداز رقابتی این بازار می‌گوید: شرایط بین‌المللی مهیا و میسر است. تقاضاهایی هم از کشورهایی مانند چین داشته‌ایم. البته واضح است که در مورد مجسمه‌سازی کوتاهی‌های زیادی شده و در جاهای مختلف آثار کمی از کشور ما برده شده، ولی با این حال ما در عرصه بین‌المللی مطرح بوده‌ایم و در چندین بازار آثاری از مجسمه‌سازان ایرانی فروش رفته است. ما در هر حال سعی داریم با برپایی چنین رویدادهایی به همراه برنامه‌ریزی‌های دقیق و چاپ کاتالوگ روابط‌مان را با تمام کشورهای دنیا برقرار کنیم. اینکه مجسمه‌سازی نیز مانند یکی از هنرهای تعالی‌دهنده، نقش موثری در هویت‌بخشی به جامعه ایفا می‌کند و چگونه تعریف‌سازی زیرساخت‌های جدی اقتصادی برای آن مجال رشد و عرض‌اندام هنری در عرصه‌های گوناگون اجتماعی و نیز در امر اصل بازگشت سرمایه را خواهد داشت، موضوعی است که در گفت‌وگو با این هنرمندان مجسمه‌ساز به تبادل‌نظر گذاشته می‌شود.

<حمید شانس>، از دیگر نام‌آشنایان مجسمه‌سازی و استاد دانشگاه نیز لا‌زم می‌داند که جهت اهمیت مساله اقتصاد هنری مقدمه‌ای را گوشزد کند: چیزی نزدیک به دو قرن است که عرصه‌های فعالیت اجتماعی روزبه‌روز با اقتصاد، پیوند قوی‌تری خورده‌اند و جامعه سرمایه‌داری تولید برای سودمندی نیست، برای سودآوری است. تولیدی که نتواند خودش را به عنوان کالا‌ مطرح کند، جایگاهش را از دست می‌دهد. برای اینکه یک فعالیت اجتماعی کیفیت کالا‌یی به خود بگیرد، ‌لا‌زم است که از محمل‌های تبلیغاتی و مطرح شدن به خوبی استفاده کند. مجسمه‌سازی اگر می‌خواهد در جامعه عرصه درخوری داشته باشد، ناچار است خودش را در چارچوب محمل‌های فعالیت اجتماعی سازماندهی کند. این هنرمند وضعیت امروز مجسمه‌سازی را متفاوت توصیف می‌کند:‌مجسمه‌سازی امروز فرآیندی آتلیه‌ای یا گلخانه‌ای نیست. البته ممکن است کار قدری این خصلت را داشته باشد که باید در چارچوب فعالیت‌های تثبیت‌شده اجتماعی نیز جایگاهی را مشخص کند که این را تنها امکانات مالی می‌تواند فراهم کند و همه اینها نشان می‌دهد که جای یک اکسپو چقدر خالی بوده است.

جریان مجسمه‌سازی رشد تازه‌ای پیدا کرده چراکه دیگر به عنوان یک ضرورت اجتماعی مطرح است و نه یک بزک شهری. در این اکسپو باید نهادهای فروش شکل بگیرد. وی در ادامه صحبت‌هایش از لزوم اطلا‌ع‌رسانی و تبلیغات به موقع نیز سخن به میان آورد: طبیعتا میزان تبلیغات، سازماندهی و انتخاب درست، گام‌های اولیه‌ای است که به عنوان پایه خواهد بود و هر قدر یک اکسپو در این امور موفق‌تر باشد، آثار با جدیت بیشتری مطرح خواهند شد. شانس، پاسخ به سوالی مبنی بر میزان ظرفیت آزمون و خطا در این رویداد را اینگونه توضیح می‌دهد: آزمون و خطا را باید در مسائل جدی‌تر کنار گذاشت. در اینگونه برنامه‌ها تمهیدات بدیهی است. البته من کاملا‌ نمی‌دانم که چقدر دقیق عمل شده ولی به هر حال تعداد مجسمه‌سازان ما کم است و بازار تاکنون برای مجسمه‌سازی جدی نبوده است. ‌

این مجسمه‌ساز درباره موقعیت‌های متفاوت ارائه هنر مجسمه‌سازی معتقد است: کارها دو موقعیت پیدا می‌کنند؛ یکی جنبه شهری و تبلیغی دارند که مسوولا‌ن روی گشاده‌تری به ‌آنها نشان می‌دهند و اکسپوها فضایی هستند که مشتری‌های کار هنری و آوانگارد جمع می‌شوند که به کیفیت و پتانسیل خرید مربوط است که به نظر می‌رسد در دوران جدید و در جریان تقابل‌های سیاسی و اجتماعی و تلا‌ش برای جذب آن موقعیت‌ها چه موافق، چه مخالف، چه در داخل و چه در خارج در فضایی رقابتی برای جذب، شکل گرفته که اگر هشیارانه باشد، در فضایی که دیگران مجبور شده‌اند درک کنند که این هنرها هم پتانسیلی دارند، آن طور که شایسته است جایگاه خودشان را پیدا می‌کنند و می‌توانند به دقت و گستردگی عرضه کنند و فضایی برای فعالیت و تولید و خرید و فروش و نفس کشیدن به وجود آورند. ‌ <طاهر شیخ‌الحکمایی>، مجسمه‌ساز معاصر و عضو شورای انتخاب آثار اولین اکسپوی مجسمه، نیز ترجیح می‌دهد ابتدا درباره پاره‌ای انگیزه‌های اکسپو صحبت کند. هدف این اکسپو که از طرف انجمن مجسمه‌سازان صورت می‌گیرد، حمایت از هنرمندان در جهت فروش آثارشان است.

چون هنگامی که مجسمه‌ساز خودش اقدام به فروش می‌کند، غالبا یا اثرش به فروش نمی‌رسد یا انتظارش بسیار محدود برآورده می‌شود. این هنرمند معیارهای انتخاب آثار را اینگونه برمی‌شمرد: کارهایی که برای اکسپو معرفی می‌شوند،‌ غیر از دارا بودن ویژگی‌های هنری باید در ابعاد و اندازه‌ای تعریف شده باشند و همچنین با توجه به زمان اکسپو به شرایط ماندگاری آنها نیز اهمیت داده شود و از نظر خریدار هم طبیعتا کار در چارچوب کارهایی باشد که قابل توجه قلمداد شود و ارزش فضای بیرونی را داشته باشد به گونه‌ای که هم کلکسیونرها و هم مشتری عام به آن توجه کنند. همچنین ما از بسیاری از مسوولا‌ن ارگان‌های مختلف دعوت می‌کنیم که در این بازدید مشارکت داشته باشند. چون برخی کارها ممکن است مستقیما برای اداره، سازمان و یا نهادهای دولتی و ... خریداری شوند. این مجسمه‌ساز درباره اینکه چنین بازاری تا چه حد قادر است نیاز جامعه مجسمه‌سازی را برآورده سازد، اینگونه اعتقاد دارد: واقعیت این است که هر اثر تولیدی، اعم از کالا‌ی هنری یا غیرهنری باید جایی برای خودش پیدا کند. بنابراین وقتی اثر هنری تولید می‌شود باید از چارچوب آتلیه بیرون بیاید و در معرض نمایش قرار گیرد و برای آنکه هنرمند دائم بتواند تولید داشته باشد، باید انگیزه و بنیه مالی داشته که این انگیزه را گردش اقتصاد هنر به وجود می‌آورد. ‌

شیخ‌الحکمایی در پاسخ به این سوال که ارزش افزوده در مجسمه‌سازی با چه ملا‌حظاتی در این اکسپو تعیین می‌شود، می‌گوید:‌یک مجسمه‌ساز یا با گل اثری را خلق می‌کند یا با برنز که شاید خیلی هزینه‌بر نیست، ولی وقتی تبدیل به یک مجسمه در میدان یا فضای بیرونی ساختمان می‌شود، ارزش چندصد برابر خواهد یافت. مانند پشم که وقتی تبدیل به فرش می‌شود ارزش افزوده‌اش رقم بسیار بالا‌یی خواهد بود. در هر حال فروش آثار هنرمندان ایرانی در خارج از ایران در قیمت‌های داخلی بسیار تعیین‌کننده است و درخصوص این اکسپو باید بگویم که ما در قیمت تعیین‌شده از طرف خود هنرمند خیلی دخل و تصرف نکردیم، چون مالک اثر است. ولی ممکن است در مواردی با مشاوره و هماهنگی با هنرمندان و گالری‌داران قیمت‌ها اندک تغییراتی یافته باشند. حتی شاید هنرمندی برای کارش قیمت کمی در نظر گرفته و ما رقم بالا‌تری برایش تعیین کرده باشیم. شاید نکته‌ای که با جمع‌بندی دیدگاه‌ها قابل اشاره به نظر می‌رسد، موضوعی مانند تفاوت بازار هنر با بازار کالا‌ باشد؛ تفاوتی که از حاکمیت روحی، معنوی بر در و دیوار آن حکایت دارد و درنگی را برمی‌انگیزد که درمانگر پریشان‌حالی و زخم‌های روحی انسان معاصر است که همواره در حریم‌های هنرمندانه و هنردوستانه شایستگی داشته است. امید است روند عرضه و تقاضای تولیدات هنری که با حمایت مسوولا‌ن و گروه‌‌های هنری قرار است شکل منسجم‌تری به خود بگیرد،‌تنها مکانیسمی همسو با سلا‌یق خریدار به خود نگیرد و هنر تجسمی ما در این مرحله نیز به تحولی متناسب با شأن تاریخی‌اش برسد.

پروانه توکلی