شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
خدا امیدتان را
تا چندی پیش، حمایت بیچون و چرای رسانههای عمومی از دولت احمدینژاد و چشم و گوش بستن آنها بر ضعفهای غیرقابل انکار در این دولت، سوژهای بود که انتقاد فعالان سیاسی اصلاحطلب را به دنبال داشت. این وضعیت حتی گاه اعتراض فراکسیونهای غیردولتی اصولگرایانرا برمیانگیخت. اما ظاهرا همه آن تبلیغات بیاثر بوده است و اکنون، ارزیابیها و نظرسنجیها - اعم از رسمی و غیررسمی- به گونهای است که هر روز بر نگرانی فراکسیون دولتی اصولگرایان و حامیان رسانهای آنها افزوده میشود.
این گروه، با تنی خسته از تلاشهای تبلیغاتی چهار ساله و روحیهای ناامید به خاطر بزرگ نماییهای بیحاصل ، در تدارک راههای موثرتری هستند که بتواند آنها را به هدف خود یعنی تزیین عملکرد دولت در برابر چشمان مردم برساند. اما ظاهرا هرچه که به انتخابات ریاست جمهوری نزدیکتر میشوند امیدها کمرنگ تر و ناامیدیها، آزاردهندهتر میشود. ضمن آنکه رقبا به دلایل محکمتر و نشانههای آشکارتری دسترسی پیدا میکنند تا بتوانند مردم را نسبت به ترجیح اصلاحطلبان در اکثر عرصهها قانع کنند.در این شرایط، اصلاحطلبان بدون آنکه نیازمند تلاش خسته کننده باشند تنها به دنبال تریبونهای محدود میگردند تا ضمن تشریح ضعفهای موجود، مردم را از پیامد برخی تصمیمات و اقدامات فعلی دولت آگاه سازند.
اصلاحطلبان همچنین ناچارند در همین تریبونهای محدود و معدود، به اتهامات مکرری پاسخ دهند که توسط اعضای دولت و حامیان آنها با سخاوتمندی کامل و با استفاده از تریبونهای فراگیر و حکومتی علیه دوره استقرار دولت و مجلس اصلاحات مطرح میشود. در نقطه مقابل، فراکسیون دولتی جناح اصولگرا که از تبلیغات پرخرج و بعضا خسته کننده سابق برای اثبات »متفاوت بودن و کارآمدی بینظیر دولت نهم« نتیجهای نگرفته، اکنون راضی شده است که در سه ماه آینده از ریزش بیشتر آرای احمدینژاد جلوگیری کند. برای این جلوگیری نیز ظاهرا راهی نیافتهاند جز محدود ساختن هرچه بیشتر اصلاح طلبان و بستن یا کاهش کانالهای ارتباطی آنها با مردم.
این گروه »مردمنشناس« و »ناآشنا با دنیای رسانه« تا چندی پیش دچار این توهم کودکانه بود که چشم و گوش همه مردم به رسانه ملی و برخی تریبونهای پرخرج سپرده شده است. پس به خیال خود، تلاش میکردند بخشی از وقت این رسانهها را به تمجید از موفقیتهای بینظیر دولت نهم اختصاص دهند و بخش دیگر را به تخطئه چهرههای فکری و اجرایی اصلاحطلبان. اما به نظر میرسد عقلای آن جناح، گوشههایی از واقعیتها را به تصمیمسازان و تصمیمگیران تبلیغاتی در رسانههای جناح خویش منتقل کردهاند که »اگر دیر بجنبید معدود رسانههای غیرحکومتی که اصلاحطلبان کم و بیش از آن استفاده میکنند تمام طراحیهای پرخرج رسانههای ظاهرا فراگیر را خنثی خواهند کرد«. برهمین اساس، حامیان دولت بدون آنکه عادت قبلی یعنی استفاده افراطی از تبلیغات رادیو و تلویزیونی را ترک کنند به دنبال راههای جدیدی هستند که ارتباط رقبای دولت فعلی با مردم را نیز به حداقل ممکن برساند. ناگفته پیداست که در این محدودسازی، کسانی اولویت دارند که هنوز خاطرات خوشی از رفتار، گفتار و موفقیتهای نسبی آنها در ذهن مردم وجود دارد. همچنین هر جلسه یا تجمعی که بتواند زمینهساز افشاگری نسبت به ضعفهای متعدد اصولگرایان در چهار سال اخیر باشد برای تحقق آرزوی فراکسیون دولتی، سم مهلک است و بایستی از آن جلوگیری کرد.
تحولات یک هفته گذشته و ممانعتهای بیسابقه از سخن گفتن دو چهره سرشناس اصلاحطلب با مردم را تنها میتوان در راستای این امید اصولگرایان ارزیابی کرد که »اگر نمیتوانیم بر آرای رئیسجمهور موردنظر خود بیفزاییم لااقل از روند کاهشی آرای او جلوگیری کنیم.« اما ای کاش این شجاعت در میان طیف ویژه اصولگرایان وجود داشت که با صراحت، به انگیزههای خود اعتراف میکردند. در روزهای اخیر، برای جلوگیری از سخنرانی دو چهره شاخص اصلاحطلب این توجیه ارائه شده است که »این سخنرانیها، تبلیغات زودرس انتخاباتی است و نباید تریبونها و امکانات عمومی، برای این منظور مورد استفاده قرار گیرد.« البته کسانی که این ادعای طنزگونه را مطرح میکنند به خوبی میدانند که شروع کننده تبلیغات زودهنگام، چه کسانی بودند و برای این تبلیغات از کدام رسانههای وابسته به بیتالمال استفاده کردند. مردم میدانند کدام روزنامهها، از چند ماه قبل رسما به تبلیغ برای دوره دوم ریاست جمهوری احمدینژاد پرداختند و رسانه ملی چگونه با سخاوتمندی، در فاصله کمتر از یکصد روز از انتخابات، بر تبلیغات خود برای دولت و شخص رئیسجمهور افزوده است. همچنین میلیونها ایرانی امسال شاهد بودند که برای نخستینبار در سی سال گذشته، مراسم ملی ۲۲ بهمن به تریبونی برای تبلیغ بخش کوچکی از مجموعه توانمندیهای مدیریتی کشور تبدیل شد و همان تریبون، در خدمت تخطئه دولتهای گذشته - رقبای رئیسجمهور فعلی- قرار گرفت.
پس، مهمترین توجیه ارائه شده برای جلوگیری از سخنرانیهای خاتمی و کروبی احتمالا حتی مطرح کنندگان این ادعاها را قانع نخواهدکرد. البته توجیه دیگری نیز برای جلوگیری از سخنرانی کروبی در دانشگاه همدان ارائه شده است. سه روز قبل به نقل از رئیس یکی از دانشگاهها اعلام شده است: <با توجه به اینکه دانشگاهها در شرایطی به سر میبرند که تعطیلی کلاسها در نیم سال دوم قابل جبران نیست و از طرف دیگر قبل از اینکه کاندیداهای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان تایید شوند از نظر قانونی اجازه فعالیت تبلیغاتی ندارند، هیئت نظارت دانشگاه به هیچیک از افراد مطرح، اجازه سخنرانی در دانشگاه را نخواهد داد.>
برای رد این توجیه، دلایل گوناگونی قابل ارائه است. مثلا این رئیس دانشگاه میتواند چهار سال به عقب بازگردد و ببیند که کاندیداهای ریاست جمهوری در آن سال- از جمله رئیس جمهور فعلی- تبلیغات انتخاباتی خود را از چه زمانی آغاز کردند. ضمن آنکه ظاهرا "خود همه کاره بینی" بلیهای است که از عالیترین سطوح دولت نهم به عناصر پایین دست تسری یافته است. یک روز مقام عالیرتبه دولتی، قانون مصوب مجلس و مورد تایید شورای نگهبان را ابلاغ نمیکند زیرا برای خود این حق را قائل است که به جای مجلس و شورای نگهبان، تطابق مصوبه مجلس با قانون اساسی را احراز کند. امروز هم یک مسئول رده چندم دولتی، به خود اجازه میدهد که به جای شورای نگهبان و سایر دستاندرکاران انتخابات، میزان تطابق رفتار کاندیداهای ریاست جمهوری با قوانین انتخاباتی را مقایسه و براساس همان تشخیص برای کاندیداها دستورالعمل صادر کند. اما توجیه دوم رئیس دانشگاه یعنی اخلال در فعالیتهای تحصیلی دانشجویان، طنز تلخی است که حتی گوینده آن را به خنده وا نمیدارد!راستی حضرات، نگران چه چیزی هستند؟آیا به هنگام سخنرانی یک شخصیت اصلاحطلب در دانشگاهها، کسی میتواند دانشجویان را به زور از حضور در کلاسها منع کند و آنها را به جلسه سخنرانی بکشاند؟
شاید نگرانی بعضی افراد بحق باشد. لابد آنها گزارش چندی قبل سایت اصولگرای تابناک را خواندهاند و گمان میکنند تجربه تعطیلی مدارس برای حضور دانشآموزان در مراسم استقبال از برخی مقامات دولت نهم، این بار قرار است در کلاسهای دانشگاهها و برای استماع سخنرانی شخصیتهای اصلاحطلب تکرار شود. اما آیا با مدیریت فعلی دانشگاهها، حتی تصور این اقدام ممکن است؟ آیا کسانی که مجموعه اخبار و توجیهات روزهای اخیر برای جلوگیری از سخنرانیهای خاتمیو کروبی را میشنوند حق ندارند به این توجیهگریهابا دیده تردید بنگرند؟
البته برخی نگرانیهامیتواند ناشی از همان تفکر دولتی باشدکه دانشجویان را صغیر میپندارد و به نگرانی هایی دامن میزند که گویی این قشر فرهیخته،به راحتی تحت تاثیر تبلیغات یک فرد یا گروه سیاسی قرار میگیرد.
نگارنده بسیاری از اقدامات اخیر را تنها تحت تاثیر امید حامیان دولت نهم برای محدود ساختن افشاگری اصلاح طلبان میداند. اما مشخص نیست که اکثریت مردم از خدا چه میخواهند؟ آیا دعای مردم آن است که "خدا این امید حامیان دولت را ناامید نکند؟" یا....
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست