پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ کوهنوردی


فرهنگ کوهنوردی

تبلور ارزش ها و ضدارزش های اخلا قی برای هر فرد مجموعه صفاتی است که از سوی یک جامعه یا افراد تشکیل دهنده آن مورد پذیرش قرار گرفته است با گذر زمان تلقی اکثریت افراد جامعه و معیارهای مشترک اعضای آن به خرده فرهنگ و سپس فرهنگ عمومی تبدیل می شود

تبلور ارزش‌ها و ضدارزش‌های اخلا‌قی برای هر فرد مجموعه صفاتی است که از سوی یک جامعه یا افراد تشکیل‌دهنده آن مورد پذیرش قرار گرفته است. با گذر زمان تلقی اکثریت افراد جامعه و معیارهای مشترک اعضای آن به خرده‌فرهنگ و سپس فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود.

از جمله ضدارزش‌هایی که در جامعه ما تقریبا تبدیل به فرهنگ شده، رسیدن به اهداف شخصی بدون توجه به منافع مشترک جمعی و دستیابی به آن به هر قیمت ممکن است ولو اینکه عمل فرد منجر به از دست رفتن جان انسانی دیگر شود، حتی اگر آن خواسته غیرمادی و یک هدف متعالی باشد. اما غرض، نقد فرهنگ عمومی در حوزه ورزش ازجمله ورزش کوهنوردی است که چند صباحی است دوستدارانش را به کام حادثه کشانده و سرانجامی اسف‌بار را رقم زده و البته پس از هر حادثه مباحثی چون حادثه‌آفرین بودن ورزش کوهنوردی، عدم آموزش مناسب، نداشتن تجهیزات کافی و... مطرح شده است. اما آیا مشکلا‌ت جامعه کوهنوردی ما تنها به این موارد بازمی‌گردد؟

آیا اگر همه آموزش دیده باشند شاهد حوادثی اینگونه نخواهیم بود؟ یا اینکه دیگر کشورهایی که به صورت حرفه‌ای و در کوهستان‌های دشوار به صعود می‌پردازند، با تلفاتی اینچنینی روبه‌رو هستند؟ به زعم نگارنده نکته مغفول این گفته ‌این است که <هدف از کوهنوردی جای خود را به کوهنوردی به‌عنوان یک هدف داده است> که خود بسی جای تاسف دارد. ‌

حالا‌ برای تفریق دو خاستگاه فوق پیامدهای هر یک به اختصار بیان می‌شود: هنگامی که هدف از کوهنوردی مورد پرسش باشد انگیزه‌هایی همچون تندرستی یا سلا‌مت روح و پرورش جان مطرح می‌شود که اغلب ارزش‌های اخلا‌قی در آن نهفته است و نیازهایی چون شادابی و تفریح را نیز دربرمی‌گیرد، اما هر گاه این ورزش به‌عنوان یک هدف مورد توجه باشد خواست‌‌هایی مانند شهرت، برتری‌جویی، کسب عنوان و ... را مطالبه می‌کند که در چنین برداشتی از کوهنوردی، بسیاری از ارزش‌های اخلا‌قی رنگ می‌بازد و تنها کامیابی شخصی بروز می‌یابد. البته کسب شهرت و عنوان در هر فعالیت ورزشی امری کاملا‌ بدیهی است اما در کوهنوردی کامیابی جمعی بر شهرت فردی ارجحیت دارد و مصلحت‌اندیشی شخصی عواقبی زیانبار به همراه دارد و نسبت به دیگر ورزش‌ها بسیار خطرناک‌تر خواهد بود.

اما آنچه در ماه‌های اخیر، همچون مواردی که در صعود به قلل هیمالیا و همچنین قله لنین روی داده و منجر به مرگ چندین کوهنورد ایرانی شده، خود به روشنی گواه این بوده که کوهنوردی به‌عنوان یک هدف مدنظر بوده چراکه اگر هدف از کوهنوردی که بدیهی‌ترین آن سلا‌مت جسم است مورد توجه بود، شاید امروز شاهد مرگ سامان نعمتی نبودیم و دوستان او اگر به این امر توجه می‌کردند که او را به تنهایی رها نکنند، تا به هدف شخصی خود که تنها صعود به قله ۸ هزار متری بوده برسند، امروز جای خالی او را حس می‌کنند. یا اگر دکتر بهاءلو تنها به صعود فکر نمی‌کرد شاید امروز فدراسیون کوهنوردی در مظان اتهام قرار نمی‌گرفت.

دردی که ورزش کوهنوردی به آن مبتلا‌ست شامل تمامی کوهنوردان، چه حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای و محدود به مسیرهای دشوار و صعودهای خطرناک نیست چراکه هر ساله شاهد رخدادهایی اینگونه حتی در صعودهای کم‌خطرتر نیز هستیم، همچون اتفاقی که سال گذشته برای دیگر همنوردان در کوه‌های ایران رخ داده است. به هر روی ناهنجاری‌های اخلا‌قی در جامعه کوهنوردی رفته‌رفته تبدیل به هنجار شده‌اند و این خود نمودی از فرهنگ عمومی جامعه است. باید توجه داشت که ورزشکاران نیز عضوی از این جامعه هستند که در آن عده‌ای تنها به فکر پر کردن انبان خود هستند و عده‌ای تنها دغدغه نشستن بر مسند قدرت را دارند، فارغ از اینکه چه سرنوشتی در انتظار این جامعه خواهد بود!

سعید بهلولی