چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
اتوبوس جنگ در جاده شب
فیلم «اتوبوس شب» امشب از شبکه یک سیما پخش میشود. این فیلم را کیومرث پوراحمد کارگردانی کرده و بازیگرانی چون زندهیاد خسرو شکیبایی، محمدرضا فروتن، مهرداد صدیقیان، الناز شاکردوست و امیر محمد زند در آن بازی میکنند.
فیلمنامه این فیلم را پوراحمد با همکاری حبیب احمدزاده نوشته است. اتوبوس شب از تولیدات مرکز سیمافیلم است. این فیلم که تاکنون در چندین جشنواره داخلی و خارجی شرکت کرده و جوایزی را نیز دریافت کرده است، از چند منظر قابل بررسی است.
فیلمنامه: داستان فیلم «اتوبوس شب» در یک شب و داخل یک اتوبوس اتفاق میافتد؛ اتوبوسی که سرنشینان آن اسیران عراقی هستند که باید به پشت جبهه منتقل شوند. فرمانده به نوجوانی از اهالی جنوب سپرده است که اسیران را به پشت جبهه برساند و آنها را تحویل بدهد.
اتفاقات فیلمنامه براساس ارتباطات انسانی شکل میگیرد و تقابل اندیشهها و نوع تفکر، داستان را پیش میبرد. شخصیتها هرکدام تعریف و جایگاه خود را دارند و تفکر آنها و نوع نگاهشان به جنگ است که داستان را پایهگذاری میکند. بیشترین سرنشینان اتوبوس سربازان عراقی هستند، افرادی که دشمن به شمار میآیند و در جنگ و کشتن و خرابی کشور ما سهم زیادی داشتهاند.
در مقابل تعداد زیاد آنها، ایرانیها تعدادشان اندک است: یک پیرمرد (عمو رحیم) که راننده اتوبوس است، یک نوجوان که تفنگ در دست دارد و باید مراقب اسرا باشد و یک رزمنده جوان که چشمانش آسیبدیده و بسته است. اتوبوس در شب و با چراغ خاموش حرکت میکند و هر لحظه امکان دارد برایش اتفاقی بیفتد. همه اینها باعث شدهاند تا کشمکش درونی فیلمنامه بخوبی شکل بگیرد و داستان فراز و فرود مناسبی داشته باشد.
آدمهای داخل اتوبوس چه دوست و چه دشمن هرکدام اندیشهای منحصر به خود را در سر دارند و در سکوت و دلهره شب با آن سر میکنند. عراقیها چون اسیر هستند باید سکوت کنند، عمو رحیم دل و دماغ ندارد اما زمانی که احساس میکند نباید در مقابل نوجوان رزمنده که از آتش جنگ و انتقام داغ است، کوتاه بیاید و باید برای رسیدن به مقصد از تجربه خود استفاده کند، با تحکم به نوجوان میفهماند به بزرگتر احترام بگذارد و در اتوبوسی که متعلق به اوست، حکمرانی نکند. آنچه داستان اتوبوس شب را پیش میبرد، دیالوگهاست که نوجوان و راننده سهم بیشتری از آن دارند.
در لابهلای همین گفتگوهاست که متوجه میشویم پسرعمو رحیم، اسیر عراقیهاست و هر ضربهای که نوجوان رزمنده به اسرای عراقی میزند، تداعیکننده این است که پسر او هم مشابه این آزار و اذیتها را دیده و میبیند.
برای پوراحمد روابط انسانی مهمترین رکن فیلمنامه اتوبوس شب بوده به همین دلیل با تحلیل به سراغ اسرای عراقی رفته و آنها را هم به دو گروه سربازان مردمی که به زور به جبهه آورده شدهاند و سربازان بعثی تقسیم کرده و برای هر دو گروه نمایندگانی در نظر گرفته است.
سربازان مردمی را از وحشیگریهای صدام مبرا کرده و سربازان بعثی را مقصران جنگ قلمداد کرده است. البته برخی منتقدان، این نوع نگاه پور احمد به جنگ را نپذیرفتند و به او یادآوری کردند که در زمان جنگ همه عراقیهایی که به جنگ علیه ایران آمدند و مردم را به خاک و خون کشیدند، مقصر بودند و اکنون نمیتوان پذیرفت که سربازی از سربازان عراقی بلند شود و بگوید: ما شما را دوست داریم، میخواستیم شما بیایید آن طرف شط، ما بیاییم این طرف شط....
اما پوراحمد با فیلم اتوبوس شب نشان داد که اکنون که سالها از جنگ میگذرد، میتوان منصفانهتر به آن نگاه کرد و سربازان عراقی را هم دید که به زور صدام به جبهه آمدند و خلاف میل خود با ایرانیها جنگیدند.
به هر حال نگاه انساندوستانه پوراحمد در فیلم اتوبوس شب در سراسر دنیا پذیرفته شد و این فیلم توانست نظر بسیاری از داوران جشنوارههای جهانی را با خود همراه کند.
بازیگران: بازی زندهیاد خسرو شکیبایی در فیلم «اتوبوس شب» بینظیر است. او در این فیلم چنان نقش را پیدا کرده و با آن عجین شده که گویا سالها راننده اتوبوسی بوده که در جادههای جنگ تردد داشته و پیچ و خم آن را خوب بلد است.
در این فیلم هم مانند دیگر آثار شکیبایی، بیان جادویی او در تکمیل نقش و اجرای آن به او کمک کرده است تا بتواند حضور خود را به حضوری تاثیرگذار تبدیل کند. نمیتوان فیلم اتوبوس شب را دید و پس از آن سکانس درگیری عمورحیم با رزمنده جوان را فراموش کرد؛ آنجایی که فریاد میزند: «بر سر اسیر فریاد نمیکشند و او را کتک نمیزنند... .»
مهرداد صدیقیان، بازیگر جوانی است که چندی پیش پوراحمد از او به عنوان «مارلون براندو» سینمای ایران یاد کرد. صدیقیان با سن کم و تجربه اندکی که در زمینه بازیگری دارد توانست از نقش بزرگی که پوراحمد در فیلم اتوبوس شب به او داد، برآید و در کنار خسرو شکیبایی چنان بازی کند که همه بازی آنها را مکمل یکدیگر بدانند.
همه آنهایی که اخبار مراسم تشییع پیکر زندهیاد شکیبایی را پیگیری میکردند، میدانند یکی از کسانی که از درگذشت شکیبایی بسیار داغدار و بیتاب بود مهرداد صدیقیان بود که با گریه از عموخسرو به عنوان استادی یاد میکرد که درباره بازیگری از او بسیار آموخته بود.
نقش فاروق در فیلم اتوبوس شب، چنان در لبه تیغ قرار داشت که اگر یک بازیگر مطرح آن را اجرا نمیکرد، باورپذیری آن بسیار دشوار مینمود. فاروق، یکی از اسیرانی بود که عاشق ایران بود و مدتها با سربازان ایرانی همکاری کرده بود. این نقش چنان که گفته شد در فیلمنامه «اتوبوس شب» گنجانده شده بود تا نماینده عراقیهایی باشد که ایران را مثل وطن خود دوست دارند.
حضور فروتن در این نقش باعث شد تا مخاطبان فیلم در کنار فکر کردن به نقش فاروق، به این هم فکر کنند که محمدرضا فروتن همه اعتبار بازیگری خود را به فیلم اتوبوس شب آورده است تا مردم فاروق را قبول کنند و از گناه مردم عراق بگذرند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست