چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

خسته از دروغ شنیدن


خسته از دروغ شنیدن

تصورم این است كه در نهایت, چیزی جز دروغ شنیدن عاید ما نشود از این كه با تحكم با ماحرف می زنند, ما را زیر بمباران سیاست های افراطی میهن پرستانه به جای مانده از جنگ جهانی دوم, داستان های ترسناك و اطلاعات غلط قرار داده اند و انشاهای بچگانه را به عنوان اخبار و اطلاعات به خوردمان می دهند, خسته شده ایم

خواندن‌ نام‌ رابرت‌ فیسك‌(Robert Fisk) در ابتدای‌ مقالات‌ خارجی‌ و رغبت‌ زیادی‌ برای‌ ترجمه‌ آنها ایجاد می‌كند؛ چرا كه‌ گزارش‌های‌ دقیق‌ این‌ روزنامه‌نگار مشهور بین‌المللی‌ درخصوص‌ خاورمیانه‌ امكان‌ سنجش‌ و ارزیابی‌ سیاست‌های‌ رسمی‌ را برای‌ فعالان‌ سیاسی‌ سراسر دنیا فراهم‌ كرده‌ است. او كه‌ در نشریه‌ ایندیپندنت‌ لندن‌ مطلب‌ می‌نویسد، مقالات‌ كارسازی‌ برای‌ روشن‌ كردن‌ اذهان‌ ملت‌ها و سیاست‌مداران‌ دنیا نوشته‌ و به‌ چاپ‌ رسانده‌ است؛ از جمله‌ «توجیه‌ اشغال‌ از زبان‌ اسرائیل‌ توسط‌ امریكا»، «بوش‌ به‌ دنبال‌ جنگ‌ است‌ نه‌ عدالت!»، «معیار دوگانه‌ در جنگ» و...

مطالبی‌ كه‌ پیش‌ رو دارید یكی‌ از مقالات‌ جدید اوست‌ كه‌ گوشه‌ها و زوایای‌ صهیونیستی‌ طرح‌ حمله‌ به‌ عراق‌ توسط‌ امریكا را بازگو می‌كند.

تصورم‌ این‌ است‌ كه‌ در نهایت، چیزی‌ جز دروغ‌ شنیدن‌ عاید ما نشود. از این‌كه‌ با تحكم‌ با ماحرف‌ می‌زنند، ما را زیر بمباران‌ سیاست‌های‌ افراطی‌ میهن‌پرستانه‌ به‌ جای‌ مانده‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم، داستان‌های‌ ترسناك‌ و اطلاعات‌ غلط‌ قرار داده‌اند و انشاهای‌ بچگانه‌ را به‌ عنوان‌ اخبار و اطلاعات‌ به‌ خوردمان‌ می‌دهند، خسته‌ شده‌ایم. از این‌كه‌ مورد اهانت‌ كوتوله‌های‌ سیاسی‌ همچون‌ تونی‌ بلر، جك‌ استراو و افرادی‌ مثل‌ جورج‌ بوش‌ و عمال‌ محافظه‌كار نوین‌اش‌ قرار می‌گیریم‌ كه‌ برای‌ منافع‌ خود سال‌ها در حال‌ توطئه‌ و دسیسه‌چینی‌ و تغییر نقشه‌ سیاسی‌ خاورمیانه‌ بوده‌اند، حالت‌ تهوع‌ به‌ ما دست‌ می‌دهد.

پس‌ تعجب‌آور نیست‌ كه‌ تكذیب‌ صریح‌ اطلاعات‌ امریكا [درباره‌ عراق] در سازمان‌ ملل‌ متحد، از سوی‌ هانس‌ بلیكس‌ موجب‌ آرامش‌ و تسلی‌ خاطر بسیاری‌ شد. به‌ ناگاه‌ شاهدیم‌ كه‌ هانس‌ بلیكس‌های‌ این‌ عرصه‌ قادرند ماهیت‌ امریكایی‌ها را به‌ خاطر آن‌كه‌ به‌ متفقینی‌ غیرقابل‌ اعتماد تبدیل‌ شده‌اند، افشا كنند.

انگلیسی‌ها دلخوشی‌ زیادی‌ از صدام‌ حسین‌ ندارند، همان‌ طور كه‌ از عبدالناصر نداشتند. اما بسیاری‌ از انگلیسی‌ها برخلاف‌ بلر، جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ را به‌ یاد دارند؛ آنها فریب‌ قصه‌های‌ كودكانه‌ هیتلر، چرچیل، چمبرلین‌ و تسامح‌ و سیاست‌های‌ كج‌دار و مریز را نخواهند خورد. دوست‌ ندارند شنونده‌ سخنرانی‌ و آه‌ و ناله‌ مردانی‌ باشند كه‌ تجربه‌شان‌ از جنگ‌ محدود به‌ تجربیات‌ تلویزیونی‌ و هالیوودی‌ است.

مطمئنا هنوز معدود افرادی‌ وجود دارند كه‌ خواستار ورود به‌ جنگی‌ بی‌پایان‌ با فرماندار جلاد تگزاس‌ هستند؛ كسی‌ كه‌ از خدمت‌ زیر پرچم‌ برای‌ اعزام‌ به‌ ویتنام‌ فراركرد و كسی‌ كه‌ در حال‌ حاضر به‌ همراه‌ رفقای‌ نفتی‌اش‌ درصدد است‌ برای‌ نابودی‌ ملتی‌ مسلمان‌ -- كه‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ ارتباطی‌ با جنایات‌ و فجایع‌ ضد انسانی‌ ۱۱ سپتامبر ندارد -- امریكایی‌های‌ بیچاره‌ را به‌ آنجا اعزام‌ كند. جك‌ استراو و بلر از تمامی‌ این‌ نكات‌ غافلند. او با طرح‌ خطر تسلیحات‌ هسته‌ای‌ عراق‌ --- كه‌ البته‌ عراق‌ فاقد چنین‌ سلاح‌هایی‌ است‌ --- و شكنجه‌ و تجاوزگری‌های‌ یك‌ دیكتاتور [صدام] كه‌ زمانی‌ در «زمره‌ دوستان‌ ما» بود و امریكا و انگلیس‌ از او پشتیبانی‌ می‌كردند، درصدد فریب‌ دادن‌ ما است.

اما او و بلر نه‌ می‌توانند درباره‌ نقشه‌ سیاسی‌ تاریكی‌ كه‌ دولت‌ جورج‌ تهیه‌ دیده، بحث‌ كنند و نه‌ می‌توانند درباره‌ «مردان‌ شروری» (بنا به‌ تعبیر یكی‌ از مقامات‌ عالی‌رتبه‌ سازمان‌ ملل‌ متحد) كه‌ گرداگرد رئیس‌جمهور را گرفته‌اند، صحبت‌ كنند.

مخالفان‌ جنگ، ترسو نیستند. انگلیسی‌ها تا حدودی‌ تمایل‌ به‌ جنگیدن‌ دارند. در چند نسل‌ گذشته، آنها اعراب، افغان‌ها، مسلمانان، نازی‌ها، ناشیست‌های‌ ایتالیایی‌ و امپریالیست‌های‌ ژاپنی‌ را بی‌نصیب‌ از ضربات‌ و حملات‌ خود نگذاشته‌اند و عراقی‌ها نیز از جمله‌ آنها بودند؛ گر چه‌ ما سعی‌ كردیم‌ واقعیات‌ حمله‌ نیروی‌ هوایی‌ سلطنتی‌ انگلیس‌ به‌ شورشیان‌ كرد در دهه۱ ۱۹۳۰ را با استفاده‌ از گازهای‌ سمی، كم‌ اهمیت‌ جلوه‌ دهیم، اما هنگامی‌ كه‌ برای‌ جنگیدن‌ فراخوانده‌ شوند، تنها میهن‌پرستی‌ كافی‌ نیست. در مواجهه‌ با داستان‌های‌ ترسناك، انگلیسی‌ها و خیلی‌ از امریكایی‌ها بسیار شجاع‌تر از بلر و بوش‌ خواهند بود. همان‌ طور كه‌ توماس‌ مور در داستان‌ «مردی‌ برای‌ تمام‌ فصول» به‌ كرامول‌ می‌گوید، انگلیسی‌ها دوست‌ ندارند برای‌ ترساندن‌ بچه‌ها و قصه‌ تعریف‌ كنند.

شاید خشم‌ هنری‌ هشتم‌ در آن‌ نمایش، آنجا كه‌ می‌گوید: «آیا آنها مرا احمق‌ فرض‌ كرده‌اند؟» بهتر بتواند دیدگاه‌ مردم‌ انگلیس‌ را نسبت‌ به‌ بلر و بوش‌ بیان‌ كند. انگلیسی‌ها همچون‌ سایر مردم‌ اروپا، افرادی‌ تحصیل‌كرده‌ هستند. نكته‌ ظریف‌ آن‌ است‌ كه‌ موضع‌گیری‌ آنها در قبال‌ این‌ جنگ‌ شرم‌آور ممكن‌ است‌ سبب‌ شود خود را اروپایی‌تر فرض‌ كنند.

موضوع‌ فلسطین‌ بیشتر با این‌ مساله‌ ارتباط‌ پیدا می‌كند. انگلیسی‌ها هیچ‌ ارادتی‌ نسبت‌ به‌ اعراب‌ ندارند اما آنها به‌ سرعت‌ بوی‌ نامطبوع‌ بی‌عدالتی‌ را استشمام‌ می‌كنند و از این‌كه‌ ملتی‌ [اسرائیل] كه‌ در پیشبرد سیاست‌های‌ امریكا در خاورمیانه‌ نقش‌ مهم‌ دارد، بخواهد با استفاده‌ از یك‌ جنگ‌ استعماری‌ فلسطینی‌ها را در هم‌ بكوبد، برآشفته‌ خواهند شد. به‌ ما القا می‌كنند كه‌ تهاجم‌ به‌ عراق‌ ربطی‌ به‌ نبرد فلسطین‌ و اسرائیل‌ ندارد، جنگی‌ كه‌ همچون‌ زخمی‌ دردآور است. بوش‌ در سخنرانی‌ عوام‌فریبانه‌اش‌ تنها ۱۸ كلمه‌ به‌ این‌ موضوع‌ اختصاص‌ داده‌ است، در حالی‌ كه‌ بلر راه‌گریزی‌ در این‌ موضوع‌ نداشت؛ از این‌ رو كنفرانسی‌ به‌ منظور ایجاد اصلاحات‌ در دولت‌ فلسطین‌ بر پا كرد، اما از آنجا كه‌ آریل‌ شارون‌ --- نخست‌وزیر اسرائیل‌ -- به‌ هیات‌ فلسطینی‌ برای‌ شركت‌ در این‌ كنفرانس‌ اجازه‌ مسافرت‌ به‌ لندن‌ نداد، آنها مجبور شدند به‌ طریق‌ ویدیو-- كنفرانس‌ در این‌ نشست‌ حضور پیدا كنند.

برخلاف‌ تمام‌ نفوذی‌ كه‌ بلر بر كالین‌ پاول، وزیر امور خارج‌ امریكا دارد، باید بسیار متاسف‌ بود از این‌كه‌ او نتوانست‌ شارون‌ را متقاعد كند در تصمیمش‌ تجدیدنظر نماید.اما دست‌ كم‌ باید اذعان‌ كرد گر چه‌ ممكن‌ است‌ شارون‌ به‌ خاطر قتل‌عام‌هایی‌ كه‌ در سال‌ ۱۹۸۲ در صبرا و شتیلا مرتكب‌ شد یك‌ جنایتكار جنگی‌ محسوب‌ می‌شود، اما رفتار تحقیرآمیزی‌ با بلر داشت‌ كه‌ البته‌ شایسته‌ چنین‌ رفتاری‌ نیز بود. امریكایی‌ها هم‌ نمی‌توانند رابطه‌ای‌ كه‌ میان‌ عراق، اسرائیل‌ و فلسطین‌ وجود دارد، كتمان‌ كنند. پاول‌ در سخنرانی‌ ترفندآمیزی‌ كه‌ در شورای‌ امنیت‌ سازمان‌ ملل‌ متحد ارائه‌ كرد، به‌ هنگام‌ ابراز نارضایتی‌ از حماس‌ كه‌ عملیات‌های‌ شهادت‌طلبانه‌اش‌ چنین‌ بیرحمانه‌ باعث‌ بدبختی‌ اسرائیلی‌ها می‌شود و دفتری‌ نیز در بغداد دارد، عملا میان‌ این‌ سه‌ رابطه‌ برقرار كرد.

درست‌ هنگامی‌ كه‌ پاول‌ درباره‌ مردان‌ مرموز القاعده‌ كه‌ حامی‌ خشونت‌ در چچن‌ و پانكیسی‌(pankisi) در گرجستان‌ هستند سخن‌ می‌گفت، امریكا با این‌ شیوه‌ مجددا دست‌ و لادیمیر پوتین‌ را برای‌ حملات‌ و كشتار تجاوزكارانه‌ بر ضد چچنی‌ها بازگذاشت. اظهارات‌ عجیب‌ پاول‌ در دوازدهم‌ سپتامبر گذشته‌ در مجمع‌ عمومی‌ سازمان‌ ملل‌ درباره‌ ضرورت‌ حمایت‌ از تركمن‌های‌ عراقی، وقتی‌ دقیقا روشن‌ می‌شود كه‌ متوجه‌ می‌شویم‌ تركمن‌ها دو سوم‌ جمعیت‌ كركوك‌ را تشكیل‌ می‌دهند و كركوك‌ یكی‌ از بزرگترین‌ حوزه‌های‌ نفتی‌ عراق‌ است.

‌علی‌ گل‌محمدی‌

پی‌نوشت‌

۱- مترجم: تاریخ‌ دقیق‌ دهه‌ ۱۹۲۰ است. رجوع‌ شود به:

.۱۹۹۴Geoff Simons, Iraq, Frorm Sumer to saddam, Newyork:st . Martins . press,


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.