دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

یوشكا فیشر; از كارگری كارخانه اپل تاوزارت خارجه ژرمنها


یوشكا فیشر; از كارگری كارخانه اپل تاوزارت خارجه ژرمنها

یوشكا فیشر سیاستمدار كهنه كار كشور آلمان به عقیده بسیاری از محققان و آگاهان علوم سیاسی یكی ازعجیبترین و غیرعادیترین سیاست پیشگان عصر معاصر ماست هر كاری كه او انجام می دهد و حتی زندگی خصوصی و ازدواجهای مكررش , همگان را سخت شگفت زده می كند

آلمانیهای‌ مجاری‌ تبار

«جوزف‌ مارتین‌ یوشكا فیشر» در دوازدهم‌ آوریل‌ سال‌ ۱۹۴۸ میلادی‌ در «گرابرون‌» ناحیه‌ای‌ در بادن‌ وورتم‌ برگ‌ در آلمان‌ و در خانواده‌ای‌ متوسط متولد شد. پدرش‌ قصاب‌ بود و یوشكا فرزند سوم‌ خانواده‌محسوب‌ می‌شد. در سال‌ ۱۹۴۶ خانواده‌ فیشر مجبور به‌ ترك‌ آلمان‌ شدند و چون‌ آلمانیهای‌ مجاری‌تبارمحسوب‌ می‌شدند، به‌ بوداپست‌ مجارستان‌ تبعید گشتند. سرانجام‌ در سال‌ ۱۹۶۵ میلادی‌ زندگی‌ در غربت‌برای‌ خانواده‌ فیشر به‌ سر رسید و او به‌ همراه‌ والدین‌ به‌ آلمان‌ بازگشت‌. در همین‌ سال‌ یوشكا كه‌ ۱۷ سال‌داشت‌، در ماه‌ مارس‌ و در حالی‌ كه‌ هنوز نتایج‌ امتحانات‌ نهایی‌ كلاس‌ دهم‌ كه‌ او در آن‌ درس‌ می‌خوانداعلام‌ نشده‌ بود، او دبیرستان‌ را رها كرد.یوشكا به‌ عكاسی‌ علاقه‌ زیادی‌ نشان‌ می‌داد و در این‌ كار نسبتا مهارت‌ داشت‌; به‌ همین‌ دلیل‌ شروع‌ به‌آموزش‌ دادن‌ عكاسی‌ در یك‌ موسسه‌ كوچك‌ شد اما به‌ هر حال‌ این‌ كار هم‌ چندان‌ او را ارضا نمی‌كرد و اودر سال‌ ۱۹۶۶ عكاسی‌ را هم‌ رها كرد.در سال‌ ۱۹۶۶ یوشكا چندین‌ سفر سیاحتی‌ به‌ اروپا و آسیا را شروع‌ كرد. سفر او از انگلستان‌ شروع‌ می‌شد وپس‌ از كشورهای‌ فرانسه‌، اسپانیا و ایتالیا او به‌ یونان‌ رفت‌ و از یونان‌ عازم‌ تركیه‌ شد و مسافرت‌ خود را ازتركیه‌ تا كشور كویت‌ ادامه‌ داد.

ازدواج‌ اول‌

در این‌ زمان‌، مادر یوشكا به‌ شدت‌ بیمار بود و او به‌ همین‌ دلیل‌ سفر خود را ناتمام‌ گذاشت‌ و به‌ آلمان‌بازگشت‌. پس‌ از بازگشت‌ به‌ آلمان‌ در سال‌ ۱۹۶۶ یوشكا به‌ عنوان‌ فروشنده‌ در چند مغازه‌ كوچك‌استخدام‌ شد و مدتی‌ را در این‌ حال‌ سپری‌ كرد. در نوامبر همین‌ سال‌ ابتدا خواهر و سپس‌ پدرش‌ از دنیارفتند.اما سال‌ ۱۹۶۷ سالی‌ بسیار تعیین‌ كننده‌ برای‌ یوشكا فیشر بود. او در این‌ سال‌ با «ادل‌ ترود فیشر» همسراولش‌ در گرتناگرین‌ كه‌ ناحیه‌ای‌ در آلمان‌ است‌ و به‌ گراس‌ بریتانین‌ نیز معروف‌ می‌باشد، ازدواج‌ كرد. او دراین‌ سال‌ به‌ مسائل‌ سیاسی‌ علاقه‌مند شد; چون‌ «ادل‌ ترود» نیز یك‌ دانشجو و اهل‌ سیاست‌ بود و آنهاگرایشهای‌ بسیار محكمی‌ به‌ حزب‌ چپ‌ آلمان‌ پیدا كردند. در این‌ زمان‌ جنبشهای‌ دانشجویی‌ چپ‌ در آلمان‌بسیار فعال‌ بود و زوج‌ جوان‌ نیز جهت‌ زندگی‌ و فعالیتهای‌ سیاسی‌، راهی‌ اشتوتگارت‌ شدند. یوشكا به‌ زودی‌ به‌ چهره‌ معروفی‌ در حیطه‌ خودش‌ بدل‌ شد و در سال‌ ۱۹۶۸ به‌ همراه‌ همسرش‌ به‌فرانكفورت‌ رفتند.در آنجا یوشكا با عقاید «تئودور دابلیو آدورنو»«یوگن‌ هابرمارس‌» و «اسكار نگت‌» آشنا شد. اوهمچنین‌ به‌ شدت‌ تحت‌ تاثیر نوشته‌های‌ «كارل‌ماركس‌» (۱۸۸۳-۱۸۱۸) متفكر بزرگ‌سیاسی‌، «مائوتسه‌ تونگ‌» رهبر فقید چین‌ و«جورج‌ ویلیام‌ فردریش‌ هگل‌»(۱۸۳۱-۱۷۷۰) فیلسوف‌ آلمانی‌ قرار گرفت‌.در این‌ زمان‌ زندگی‌ یوشكا و همسرش‌ به‌سختی‌ می‌گذشت‌ و آنها هر از گاهی‌، دست‌ به‌كارهای‌ اتفاقی‌ برای‌ امرار معاش‌ می‌زدند. یوشكادر این‌ زمان‌ دوستان‌ دانشجوی‌ بسیاری‌ داشت‌ وموقعیت‌ حزبی‌ خوبی‌ هم‌ برای‌ خودش‌ بدست‌آورده‌ بود.

سازماندهی‌ تظاهرات‌

او سپس‌ به‌ یك‌ گروه‌ شبه‌ نظامی‌ چپ‌ به‌ نام‌نبرد انقلابی‌ كه‌ به‌ اصطلاح‌ RK نامیده‌ می‌شد،پیوست‌ و تظاهرات‌ خیابانی‌ دولتی‌ را سازماندهی‌می‌كرد. این‌ تظاهرات‌ به‌ علل‌ مختلفی‌ شكل‌می‌گرفت‌; از مخالفت‌ با جنگ‌ ویتنام‌ گرفته‌ تا سایرجنگ‌ امروزی‌های‌ دول‌ غربی‌ در جهان‌... درهمین‌ زمانها او دستگیر و باز داشت‌ نیز شد كه‌ البته‌این‌ بازداشتها طولانی‌ نبودند.در سال‌ ۱۹۷۱، یوشكا به‌ عنوان‌ كارگر ساده‌ دركارخانه‌ اتومبیل‌سازی‌ اپل‌ شروع‌ به‌ كار كرد تاروحیه‌ كارگری‌اش‌ را به‌ همه‌ ثابت‌ كند رسانه‌های‌آلمان‌ در آن‌ سال‌ این‌ كار وی‌ را یك‌ ادای‌ كاملاتبلیغاتی‌ برای‌ چپها بشمار آوردند. او در كارخانه‌،كارگرها را برای‌ گرفتن‌ حق‌ و حقوقشان‌ تحریك‌می‌كرد و به‌ همین‌ دلیل‌ پس‌ از شش‌ ماه‌، ازكارخانه‌ اخراج‌ شد. دوره‌ بعدی‌ زندگی‌ یوشكا فیشر را سالهای‌۱۹۷۶ تا ۱۹۸۱ میلادی‌ می‌دانند. او مدت‌كوتاهی‌ در یك‌ كارخانه‌ آلمانی‌ كار كرد و سپس‌كارهای‌ مختلفی‌ را در پیش‌ گرفت‌; از جمله‌ این‌كارها رانندگی‌ تاكسی‌ در فرانكفورت‌ و سپس‌فروشندگی‌ كتاب‌ در یك‌ كتابفروشی‌ كوچك‌ به‌ نام‌«كارل‌ ماركس‌» بود. در سال‌ ۱۹۷۷ پس‌ از یك‌روز سیاسی‌ كه‌ به‌ مرگ‌ رئیس‌ جمهور آلمان‌«هانس‌ مارتین‌ اشلایر» كه‌ از حزب‌ كارگر بود منجرشد، یوشكا مواضع‌ رادیكال‌تری‌ را برای‌ خود درسمت‌ و سوقهای‌ سیاسی‌ اتخاذ كرد. در سال‌۱۹۸۲ سرانجام‌ یوشكا رسما به‌ حزب‌ «سبزهای‌»آلمان‌ پیوست‌ و طی‌ سالهای‌ ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ ازاعضای‌ بسیار فعال‌ و نخبه‌ این‌ حزب‌ محسوب‌می‌شد...

حزب‌ سبزها در انتخابات‌ داخلی‌ آلمان‌ ۵/۶درصد از كل‌ آرا را كسب‌ كردند و در این‌ زمان‌فیشر مرد شماره‌ سه‌ در حزب‌ سبزها محسوب‌می‌شد. او عضو كمیته‌ داخلی‌ و رئیس‌ برنامه‌ریزی‌پارلمانی‌ حزب‌ بود. این‌ قسمت‌ را اصطلاحابالهای‌ حزب‌ سبزها می‌دانستند و از سازمانهای‌مهم‌ حزب‌ محسوب‌ می‌شد...

ازدواج‌ دوم‌

در سال‌ ۱۹۸۴ فیشر كه‌ «ادل‌ ترود» را طلاق‌داده‌ بود، با همسر دومش‌ «اینگه‌» آشنا شد وازدواج‌ كرد. او از ادل‌ ترود، دو فرزند یكی‌«دیوید» متولد ۱۹۷۹ و یكی‌ هم‌ «لارا» متولد۱۹۸۳ دارد. در این‌ زمان‌ حزب‌ سبزها بسیارقوت‌ گرفته‌ بود و روز به‌ روز بر محبوبیت‌ آنها درآلمان‌ افزوده‌ می‌شد...

در سال‌ ۱۹۸۵ یوشكا وزیر محیط زیست‌ درایالت‌ هس‌ آلمان‌ شد. او عادتهای‌ عجیب‌ و غیرمتعارفی‌ داشت‌ و مثلا همیشه‌ با كفشهای‌ ورزشی‌تنیس‌ سر كار و دفترش‌ حضور می‌یافت‌. همین‌ امرباعث‌ می‌شد، رسانه‌های‌ دست‌ راستی‌ در آلمان‌او را سرزنش‌ كنند...جالب‌ است‌ بدانید آن‌ كفشهای‌ تنیس‌ اكنون‌ درموزه‌ تاریخ‌ آلمان‌ در شهر بن‌ نگهداری‌ می‌شود.فیشر در این‌ زمان‌ قویترین‌ عضو كابینه‌ در حزب‌سبزها بود و توجه‌ همگان‌ به‌ وی‌ جلب‌ شده‌ بود.دغدغه‌ اصلی‌ حزب‌ سبزها در این‌ زمان‌ تلاش‌برای‌ بهبود وضعیت‌ استفاده‌ از انرژی‌ هسته‌ای‌توسط آلمان‌ بود. همچنین‌ آنها بسیار نگران‌آلودگی‌ محیط زیست‌ توسط مواد سمی‌ شیمیایی‌و در نتیجه‌ از بین‌ رفتن‌ طبیعت‌ زیبای‌ كوهستانی‌ وجنگلی‌ در آلمان‌ بودند. در سال‌ ۱۹۸۶ فیشر اقدامات‌ وسیعی‌ برای‌رفع‌ این‌ مشكلات‌ در ایالت‌ هس‌ انجام‌ داده‌; تاجایی‌ كه‌ در سال‌ ۱۹۸۷، حزب‌ سبزها تصمیم‌گرفتند از اتحادیه‌ دولتی‌ ایالت‌ هس‌ بیرون‌ برود.در این‌ زمان‌ «هولگر بورنر» نخست‌وزیر هس‌،فیشر را به‌ سبب‌ زیاده‌ روی‌ در استفاده‌ ازاختیارات‌ عزل‌ كرد. در ۵ آوریل‌ ۱۹۸۷ انتخابات‌ جدید در هس‌برگزار شد و فیشر بار دیگر به‌ عنوان‌ رهبر حزب‌سبزها در پارلمان‌ ایالتی‌ آنجا برگزیده‌ شد

ازدواج‌ سوم‌

در دسامبر ۱۹۸۷ یوشكا كه‌ همسر دومش‌ راهم‌ طلاق‌ داده‌ بود، با زنی‌ به‌ اسم‌ «كلودیابون‌»ازدواج‌ كرد. او در همین‌ زمان‌ مقداری‌ ازنوشته‌های‌ سیاسی‌اش‌ را تحت‌ عنوان‌ «حكومت‌ بامطالعه‌» منتشر كرد كه‌ سرتاسر پیرامون‌ استفاده‌صلح‌آمیز از نیروی‌ اتمی‌ بود. در سال‌ ۱۹۸۹كتاب‌ دیگری‌ از یوشكا به‌ نام‌ «تغییر شركت‌ صنعتی‌»منتشر گردید كه‌ این‌ كتاب‌ هم‌ با استقبال‌ وسیع‌مردم‌ روبه‌رو شد. در سال‌ ۱۹۹۰ حزب‌ سبزها اندكی‌ از آرای‌خود را از دست‌ داد و فیشر خواستار اصلاحاتی‌در حزب‌ شد. این‌ اصلاحات‌ به‌ رهبری‌ فیشر درحزب‌ صورت‌ گرفت‌ و نتایج‌ آن‌ برای‌ رهبران‌سبزها بسیار رضایتبخش‌ بود. در سال‌ ۱۹۹۱ حزب‌سبزها ۸/۸ درصد آرا را در پارلمان‌ فدرال‌آلمان‌ كسب‌ كرد و با «هانس‌ آكورن‌» نخست‌ وزیرآلمان‌ دست‌ دوستی‌ داد و فیشر معاون‌نخست‌وزیر و وزیر محیط زیست‌، انرژی‌ و امورفدرالی‌ آلمان‌ شد. در سال‌ ۱۹۹۲ فیشر كتاب‌سومش‌ «نفر سمت‌ چپ‌ پس‌ از سوسیالیزم‌» رامنتشر و دیدگاههای‌ خود را پیرامون‌ مسائل‌اقتصادی‌ جامعه‌ آلمان‌ بیان‌ كرد. در سال‌ ۱۹۹۴آتش‌ سوزی‌ در یك‌ ایستگاه‌ هسته‌ای‌ باعث‌جنجال‌ و زیر سوال‌ رفتن‌ فیشر شد. فیشر به‌ سرعت‌دستور داد راكتور اتمی‌ آن‌ ایستگاه‌ غیرفعال‌ شود.در همین‌ سال‌ فیشر در سمتهای‌ خود در ایالت‌هس‌ استعفا داد تا اهداف‌ بلندتری‌ را محقق‌ سازد.او همچنان‌ دغدغه‌های‌ مسائل‌ هسته‌ای‌ و اتمی‌آلمان‌ را داشت‌ و در عین‌ حال‌ سعی‌ می‌كرد درجهت‌ اعتلای‌ حزب‌ سبزها نیز بكوشد. در سال‌۱۹۹۶ او اعلام‌ كرد قصد دارد از همسر سومش‌كلودیا بون‌ نیز جدا شود ولی‌ در عین‌ حال‌ اعلام‌كرد كه‌ باید هر دو آنها بیشتر روی‌ این‌ قضیه‌ فكركنند. او در همین‌ سال‌ به‌ یوگوسلاوی‌ سابق‌ سفركرد تا بتواند تصویری‌ درست‌ از این‌ كشور جنگ‌زده‌ بدست‌ آورد. در همین‌ حال‌ او كتاب‌چهارمش‌ «انقلاب‌ جهانی‌ از دست‌ دادن‌ سعادت‌و اتحاد» را منتشر كرد. در ماه‌ ژوئن‌ سال‌ ۱۹۹۸ او متوجه‌سیاستهای‌ خارجی‌ كشورش‌ شد. یكی‌ از مسائلی‌ كه‌او را سخت‌ متوجه‌ خود می‌كرد، مساله‌ افزایش‌قوا و نیروهای‌ آلمان‌ در پیمان‌ آتلانتیك‌ شمالی‌ یاناتو بود. مساله‌ دیگر، وضعیت‌ نیروهای‌ موجودآلمانی‌ در ناحیه‌ جنگ‌ زده‌ بوسنی‌ بود. او در اكتبرهمین‌ سال‌، به‌ قائم‌ مقامی‌، وزارت‌ امور خارجه‌آلمان‌ منصوب‌ گردید و در این‌ زمان‌ چهره‌ای‌بسیار محبوب‌ بود و در سال‌ ۲۰۰۲ نیز مجددا به‌همین‌ سمت‌ انتخاب‌ شد. در آغاز سال‌ ۱۹۹۹، فیشر مسائل‌ اقتصادی‌ ومالی‌ آلمان‌ را بخصوص‌ به‌ عنوان‌ عضوی‌ از جامعه‌مشترك‌ اروپا مدنظر قرار داد و یك‌ بیانیه‌ كه‌ به‌بیانیه‌ ۲۰۰۰ معروف‌ شد، در این‌ باره‌ انتشار داد.راههای‌ حل‌ بحران‌ كوزوو هم‌ در همین‌ برنامه‌مطرح‌ شد. در مارس‌ ۱۹۹۹، او سخنرانی‌ بسیار تندی‌ علیه‌جمهوری‌ خلق‌ چین‌ در سازمان‌ ملل‌ متحد انجام‌داد و این‌ كشور را به‌ نقض‌ حقوق‌ بشر متهم‌ كرد.او در همین‌ سال‌ بالاخره‌ همسر سومش‌«كلودیا بون‌» را طلاق‌ داد و در آوریل‌ ۱۹۹۹ بایك‌ روزنامه‌ نگار جوان‌ به‌ اسم‌ «نیكولا لسكه‌»ازدواج‌ كرد. ازدواج‌ وی‌ با نیكولا تا ۲۰۰۳ دوام‌آورد ولی‌ در این‌ سال‌ یوشكا او را هم‌ طلاق‌ داد. در ۱۸ نوامبر ۲۰۰۳ سایت‌ اینترنتی‌ «وایردبلدگز» اعلام‌ كرد: یوشكا قصد دارد با یك‌ دختردانشجوی‌ ایرانی‌ به‌ نام‌ «مینو براتی‌» كه‌ سی‌ ساله‌است‌، ازدواج‌ كند. مینو دختر جوان‌ و زیبایی‌است‌ كه‌ در رشته‌ فیلمسازی‌ در آلمان‌ تحصیل‌می‌كند. او عكسی‌ از خودش‌ و یوشكا را كه‌ دربرلین‌ گرفته‌ شده‌، نشان‌ مطبوعات‌ داده‌ و ابرازامیدواری‌ كرده‌ بود كه‌ به‌ زودی‌ علیرغم‌ فاصله‌سنی‌شان‌ با هم‌ ازدواج‌ كنند و از یوشكا صاحب‌بچه‌ شود خود فیشر نسبت‌ به‌ این‌ خبرعكس‌العملی‌ نشان‌ نداد. رسانه‌های‌ طرفدارآمریكا در آلمان‌ به‌ شدت‌ به‌ او به‌ سبب‌ همین‌تنوع‌طلبی‌هایش‌ در روابط عاطفی‌ حمله‌ می‌كنند.اما او اكنون‌ محبوبترین‌ سیاستمدار آلمان‌ است‌.