پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مدیریت سیاسی گرهی از مشکلات زنان باز نمی کند
تمایل فطری همه بر این اساس است که فکر میکنیم ظلمی که زنان در سراسر دنیا با آن روبهرو هستند، فقط تابع استثمار مردانه است و راه حل این موضوع این است که سعی کنیم رهبران زن بیشتری داشته باشیم.
اما در حقیقت، نگاهی گذرا به وضعیت کشور بنگلادش نشان میدهد که موضوع بسیار پیچیدهتر از این بحثها است. شیخ حسینه، نخست وزیر بنگلادش، زنی است که تا به حال هیچ اقدام ویژهای برای زنان کشورش انجام نداده و حتی در حال پیگیری تشکیل کمپینی علیه محمد یونس، برنده جایزه صلح نوبل است که به عنوان قهرمان مبارزه با فقر زنان در دنیا شناخته میشود.
یونس یکی از موسسان تامین مالی خرد (Microfinance) بود و بانک «گرامین» را تاسیس کرد تا فرصتی برای زنان فقیر به وجود آورد که کسبوکاری را برای خود شروع کنند و درآمدی داشته باشند. او به میلیونها زن بنگلادشی و حتی زنان بسیاری از کشورهای دیگر جهان کمک کرده و از طرفداران سرسخت تساوی حقوق و فرصتها برای زن و مرد بوده است.در واقع، اگر بخواهیم دو نفر را که طی دهههای گذشته بیشترین کار را به نفع زنان در سرتاسر دنیا انجام دادهاند معرفی کنیم، نمیتوان افرادی را بهتر از دو مرد بنگلادشی، یعنی یونس و فاضل عابد، موسس سازمان موفق ضد فقر BRAC در بنگلادش، نام برد. درست است که تامین مالی خرد علاج همه دردها نیست، اما تعداد ۸ میلیون نفری که در بنگلادش از بانک گرامین وام گرفتهاند، گواهی بر این حقیقت است که این روش میتواند تفاوت ایجاد کند.
اما دریافت جایزه صلح نوبل توسط یونس، حسادت بسیاری از بنگلادشیها به خصوص سیاستمدارانی مانند شیخ حسینه را برانگیخت. حتی پیشنهاد سیاسی یونس که در نهایت بینتیجه ماند، نوعی نگرانی را در میان این سیاستمداران به وجود آورد که او به دنبال آیندهای سیاسی است و استعداد ذاتی یونس برای ارتقا، اعتراض برخی از بنگلادشیها را مبنی بر اینکه برنامه او نمایشی است یا مدل او کارآیی ندارد یا او به خود فکر میکند، برانگیخت. شیخ حسینه دائما فعالیتهای یونس را پیگیری کرده، او را از شغلش در بانک گرامین بیرون کرده و اتهاماتی قانونی را علیه او وارد کرده که او را از سفر کردن منع میکند و ممکن است او را روانه زندان کند.
بسیار عجیب و البته ناامیدکننده است که ببینیم یک نخست وزیر زن که خودش هیچ کاری برای زنان کشورش انجام نداده، برای مردی که زندگیاش را صرف کمک به نیازمندترین زنان کرده، دردسر ایجاد کند. همچنین این موضوع یادآور این نکته است که تلاش برای تحقق تساوی جنسیتی، دعوای بین دو جنس مخالف نیست، بلکه کاری بسیار دقیقتر و موشکافانهتر است.
کاملا ناعادلانه است که بخواهیم شیخ حسینه را نماینده رهبران زن بدانیم، همان طور که ناعادلانه است اگر معمر قذافی، رهبر سرنگون شده لیبی را نماینده رهبران مرد بدانیم. دیدگاه شخصی من این است که بیشتر بودن تعداد رهبران زن، فقط از نظر نمادین میتواند مهم باشد، چراکه حداقل، زنانی که پستهای رهبری دارند، دیدگاههای موجود در مورد زنان و رهبری را تغییر میدهند.
این نکته درست است که رهبری زنان اهمیت زیادی دارد، اما برای من مشخص نشده به طور خاص زنانی که در رأس هدایت کشوری قرار دارند، حداقل در ابتدای کار خود، کار اضافهای در راه توسعه امور به نفع شهروندان زن کشور خود انجام دهند. هنگام نوشتن کتاب «نیمی از آسمان» در مورد این موضوع تحقیق کردم. برخی رهبران زن اقدامات قابل توجهی در این زمینه انجام دادهاند، اما در کل، هیچ رابطه مستقیمی بین ریاستجمهوری یا نخست وزیری یک زن و پیشرفت تحصیل دختران یا بهداشت مادران و به طور کلی وضعیت زنان آن جامعه مشاهده نکردم. به عنوان مثال، اگر فیلیپین را طی دهههای اخیر در نظر بگیرید، روسایجمهور زن این کشور مانند کورازون آکینو و گلوریا آرویو، دسترسی زنان را به طرحهای تنظیم خانواده محدود کردند، اما روسایجمهور مرد مانند فیدل روماس و جوزف استرادا، اقدامات مثبت بیشتری در جهت ارتقای بهداشت زنان انجام دادهاند.
اما اگر در راس حکومت بودن زنان لزوما کمکی به ارتقای آموزش دختران یا دسترسی بهتر به طرح تنظیم خانواده نکرده، مدیریت سیاسی آنان در سطوح پایینتر بسیار موثر بوده است. بهترین مثال این موضوع هند است که شواهد معتبری نشان میدهند مثلا زنانی که ریاست دهکدهای را بر عهده داشتهاند، توانستهاند امکان دسترسی به آب سالم را (که از وظایف زنان در روستاها است) ایجاد کنند. با بررسی مثالهای دیگر ما به این نتیجه رسیدیم که مقام و منصب داشتن زنان بسیار مهم است، اما کارآیی آنها حداقل در مراحل ابتدایی در سطوح پایینتر و محلی بیشتر است.
البته این نتیجه به این معنی نیست که زنان فقط باید رییس انجمن اولیا و مربیان باشند و مقامهای بالاتر را فراموش کنند. ما کماکان به روسایجمهور، نخستوزیر و حتی دبیر کل سازمان ملل زن، بیش از پیش نیاز داریم، کما اینکه برخی از آنها هم در این سمتها عملکرد بسیار موثری داشتهاند. حتی من احساس میکنم در کشورهایی مانند روآندا که بیشتر اعضای پارلمان آن زن هستند، در سیاست برخی امور مانند آموزش دختران، تفاوتی اساسی ایجاد شده است، اما تلاش من این است که بگویم مسائل دنیا آنقدر پیچیده است که صرف انتخاب یک زن به عنوان رهبر یک کشور برای حل مشکلات زنان، کافی نیست.
همچنین به یاد داشته باشیم که تلاش در جهت احیای حقوق زنان، فقط دعوای بین زن و مرد نیست، چون در این قضیه فقط زنان ذینفع نیستند. وقتی دختران تحصیل کنند، وقتی زنان وارد بازار کار رسمی شوند، وقتی استعدادهای زنان شکوفا شود، همه جامعه اعم از مرد و زن نفع خواهند برد. به همین دلیل است که سادهترین و موثرترین راه مبارزه با فقر جهانی، کاهش جنگهای داخلی و حتی کاهش انتشار گازهای گلخانهای برای بلندمدت، سرمایهگذاری در تحصیل دختران و وارد کردن زنان به بازار کار رسمی است.
نویسنده: نیکلاس کریستوف
مترجم: مریم رضایی
منبع: نیویورک تایمز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست