آشفتگی فکری شریعتمداری و فشارهای وارده

حسین شریعتمداری این روزها دچار آشفتگی های درونی فوق العاده ای شده است که سایه این آشفتگی ها, در یادداشت های وی در روزهای چهارشنبه, پنجشنبه و امروز به وضوح پدیدار شده است

حسین شریعتمداری که در روزهای پس از دوم خرداد و انفعال شدید اقتدارگرایان، پرچمدار مبارزه با دوم خرداد شد و با طرح‌هایی چون دولت شش ماهه و ایجاد بحران برای دولت خاتمی، توانست اصولگرایان را از لاک دفاعی بیرون بکشد، این روزها دچار نوعی آشفتگی ذهنی شده است و هر روز در مطالب خود، سعی در توضیح گاف‌های روز قبل دارد.

به عنوان نمونه، وی روز پنجشنبه کوشید تا در مطلبی، ضمن عذرخواهی از احمدی‌نژاد بابت اینکه از روابط دولت و سایت نوسازی پرده برداشته بود، این سایت هتاک به بیت امام(ره) را دوم خردادی معرفی کند.

امروز هم وی در یادداشت خود با تیتر "دو کلمه حرف حساب"، کوشیده است تا به نوعی به دلجویی از جعفری، فرمانده سپاه، بابت انتقادات خود از وی بپردازد و در ادامه چند سوزن هم به دوم خردادی‌ها بزند.

وی در این مطلب آورده است؛

خدا مرحوم کیومرث صابری -گل آقا- را رحمت کند. تیتر یادداشت امروز را از آن مرحوم وام گرفته‌ایم اگرچه موضوع این یادداشت، طنز نیست، بلکه «حرف حساب» به مفهوم واقعی کلمه است. نگاهی جدی به یک واقعیت تلخ... بخوانید؛

روز پنج شنبه هفته گذشته -۸۶.۱۱.۲۵- سردار جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به سخنانی که در همایش بسیج دانشجویی ایراد کرده و با واکنش‌های متفاوتی روبرو شده بود، گفت؛ «سپاه براساس آموزه‌های حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری وظیفه خود می‌داند از اصولگرایی به عنوان یک تفکر و اندیشه بنیادی و نه یک جناح و حزب سیاسی حمایت کند» و تاکید کرد آنچه درباره حمایت از جریان اصولگرایی بیان کرده بود «هرگز به منظور حمایت سیاسی و جناحی نبوده است... واژه اصولگرایی همه قشرها و آحاد جامعه که اعتقاد به نظام، انقلاب و التزام به اسلام ناب محمدی(ص) و ولایت فقیه را دارند شامل می‌شود و دایره آن محدود به احزاب و جناح‌های سیاسی موسوم به اصولگرایان نیست.»

کیهان نیز در یادداشت روز چهارشنبه ۸۶.۱۱.۲۴ تحت عنوان «خطا را باید پذیرفت» با اشاره به شخصیت انقلابی و متعهد فرمانده کل سپاه پاسداران و نه فقط اعتقاد قلبی و التزام عملی بلکه شیفتگی آزمون شده ایشان به امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب، تاکید کرده بود که «به سختی می‌توان اظهارات اخیر ایشان را در تقابل با نظر حضرت امام(ره) و حمایت از یک حزب و جناح سیاسی تلقی کرد، بلکه به نظر می‌رسد فرمانده محترم سپاه از اصولگرایی به مفهوم و معنای واقعی آن یعنی وفاداری به ارزش‌های اسلامی و انقلابی حمایت کرده بی آن که یک جریان یا جبهه سیاسی با این نام ویژه را مورد نظر داشته باشد.» کیهان در همان حال با اشاره به بخشی از اظهارات فرمانده سپاه نوشته بود؛

«متاسفانه، ایشان در بیان مقصود و منظور خود موفق نبوده است» و از نوع بیان فرمانده محترم سپاه با عنوان «خطای لفظی» و «سهوالبیان» یاد کرده و آورده بود «چاره آن، پوزش از خطای لفظی -سهوالبیان- و توضیح درباره آن است.»

خوشبختانه، توضیح فرمانده سپاه در خوزستان نشان داد که نظر کیهان درباره پایبندی عمیق ایشان به دوری سپاه از رقابت‌های سیاسی و جناحی صحیح بوده و آن بخش از اظهارات وی که برخی از انتقادها را در پی داشت فقط یک خطای لفظی و سهوالبیان بوده است که همیشه و از جانب همه کس احتمال آن وجود داشته و دارد.

و اما، اکنون نوبت آن دو کلمه حرف حساب است که در عنوان این نوشته آمده بود؛

حرف اول؛ فرمانده سپاه درباره سهوالبیان خویش توضیح داد و اگر هم توضیح نمی‌داد در شیفتگی او به اسلام و امام و انقلاب کمترین تردیدی نبود. سردار جعفری جانباز ۵۰ درصدی، وفاداری خود به امام و انقلاب را نه در زبان که با حضور ۸ ساله در جنگ تحمیلی و مایه گذاشتن از جان و مال و جوانی خود برای دفاع از آرمان‌های اسلام و انقلاب و امام(ره) به اثبات رسانده است و در تمامی طول زندگی، همواره از امام(ره) به یک اشاره بوده است و از او به «سر دویدن». اما...

حرف دوم؛ و اما، انتقاد برخی از افراد و گروه‌های دوم خردادی و مدعیان اصلاحات به اظهارات سردار جعفری بیشتر از آن که تعجب‌آور باشد، مضحک و خنده‌دار است چرا که بسیاری از آنها نه فقط کمترین ارادتی به حضرت امام(ره) ندارند، بلکه در طول دوران حاکمیت خود بر قوه اجرایی و مجلس ششم، بارها برای محو اصلی‌ترین مبانی اندیشه امام راحل(ره) خیز برداشته‌اند و در مقابل اهانت‌های صریح هم حزبی‌های خویش به ساحت حضرت امام(ره) و آموزه‌های شناخته شده ایشان سکوتی همراه با تائید داشته‌اند که هرچند شرح تمامی آن موارد بیرون از محدوده این نوشته است ولی در این وجیزه اشاره به چند نمونه ضروری است. شاید، حضرات اندکی به خود آیند و دستکم چند قطره عرق شرم بر پیشانی آرند.

آقایان مدعی دفاع از حریم امام(ره)، آیا فراموش کرده‌اید که یکی از هم حزبی‌های شما در مصاحبه با نشریه آلمانی «تاگس اشپیگل» به وقاحت گفته بود «افکار امام خمینی(ره) باید به موزه تاریخ سپرده شود»؟! شما مدعیان خط امام در مقابل این اظهارنظر بی‌شرمانه چه واکنشی نشان دادید؟... هیچ! به آسانی از کنار آن گذشتید، چرا؟!... مگر شما در نشریات وابسته به خود شهادت امام حسین(ع) را نتیجه خشونت جدش رسول خدا(ص) در جنگ‌های بدر و احد نمی‌دانستید؟! مگر نمی‌نوشتید «قوانین اسلامی متعلق به ۱۴قرن پیش بوده و جوابگوی مشکلات جوامع کنونی نیست»؟! و یا «تفکر شیعه موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است»؟! و یا «فرهنگ شهادت‌طلبی باعث ترویج خشونت می‌شود» ؟! و «انقلاب اسلامی شبیه استبداد قجری است»! و یا «پس از گذشت ۲۰سال، عدم کارایی حکومت دینی بر همگان آشکار شده است»! و...

براستی آقایان مدعی اصلاحات که از یک سهوالبیان فرمانده دلاور و فداکار سپاه و کسی که همه عمر خود را در راه دفاع از آرمان‌های امام صرف کرده است، تظاهر به نگرانی کرده‌اید- تاکید می‌شود که تظاهر- اگر در ادعای خود صادق هستید- که نیستید- چرا در برابر آنهمه اهانت به امام(ره)، اسلام، انقلاب و حتی پیامبر خدا(ص) و ائمه هدی(ع) ساکت بودید؟... آقایان! این دم خروس‌ها از زیر ردای دورویی شما بیرون زده است، بنابراین بهتر آن که از اینهمه گناه کبیره توبه کنید، انشاءالله خدای مهربان توبه شما را بپذیرد و مردم نیز از خیانتی که در حق امام و انقلاب روا داشته‌اید چشم‌پوشی کنند.

این سخن فرمانده سپاه برحق است و ماموریت قانونی اوست که در مقابل توطئه‌ها و توطئه‌گران علیه اسلام و انقلاب و خط امام(ره) و رهبری ساکت نباشد و درباره سهوالبیان مورد اشاره نیز با شهامت توضیح داد، بنابراین، اولا؛ جایی برای اعتراض به این مجاهد فی سبیل الله باقی نمی‌ماند و ثانیا؛ افراد و گروه‌هایی که خدای نخواسته عبور از خط اسلام و انقلاب را در سر می‌پرورانند حق دارند! که با وجود سپاه و فرمانده جان برکف آن، آرام نداشته باشند.

و بالاخره یک گلایه جدی هم از «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)» و جناب آقای انصاری در میان است که چرا و با کدام توجیه منطقی در مقابل برخی از اهانت‌های آشکار به ساحت مقدس حضرت امام(ره) و حتی تحریف صریح بیانات آن بزرگوار سکوت کرده است؟! مگر واکنش در برابر اینگونه پلشتی‌ها وظیفه قانونی آن مرکز نیست؟ پس چرا...؟!

توضیح:

۱) یادداشت آقای شریعتمداری همانگونه که خود گفته است، بیش از آنچه تعجب‌آور باشد، مضحک و خنده‌دار است، چراکه در بند ۳ از مطلب وی درباره اظهارات جعفری آمده بود -مطالب عیناً نقل می‌شود-؛ "و اما... متاسفانه باید پذیرفت که اظهارات فرمانده محترم سپاه- دستکم در ظاهر- با رهنمود صریح حضرت امام(ره) مغایرت داشته و در خوشبینانه‌ترین حالت می‌توان گفت که ایشان در بیان مقصود و منظور خود موفق نبوده است. سردار جعفری در سخنان اخیر خود اگرچه روی اصولگرایی به مفهوم واقعی کلمه تاکید می‌کند ولی نشانی‌ها و مشخصاتی که از اصولگرایی ارائه می‌دهد نشانه‌ها و مشخصات یک جبهه سیاسی است و نه یک مفهوم ارزشی به معنای واقعی آن. ایشان در بخشی از اظهارات خود می‌گوید «جریان اصولگرایی بعد از گذشت ۲۵ سال از انقلاب دوباره زنده شده است و اکنون در حاکمیت دو قوه از سه قوه کشور قرار گرفته» و یا در بخش دیگری اظهار می‌دارد «امروز در قوه مجریه و مقننه جریان اصولگرایی حاکم است از این رو اگر بسیج می‌خواهد در این رابطه کاری کند، ابتدا باید از این جریان مراقبت کرده و سپس در حفظ، توسعه و پیشرفت آن و برطرف کردن نقاط ضعفش تلاش کند.» همانگونه که ملاحظه می‌شود فرمانده محترم سپاه در سخنان خود از اصولگرایی به عنوان یک جریان مشخص سیاسی یاد می‌کند که امروزه در دو قوه مجریه و مقننه حضور دارد یعنی واژه اصولگرایی را به مفهوم واقعی کلمه و جدا از احزاب سیاسی به کار نبرده بلکه با صراحت از یک جریان و جبهه سیاسی سخن می‌گوید که اکنون در دو قوه مجریه و مقننه -دولت و مجلس- حاکمیت دارد و از بسیجیان می‌خواهد که حمایت از این جریان را برای خود یک «وظیفه الهی» بدانند. بدیهی است که این اظهارات با رهنمود صریح حضرت امام مبنی بر عدم دخالت نظامیان در رقابت‌های سیاسی در تناقض بوده و نقض صریح دستورالعمل ایشان و مفاد قوانین جاری است."

۲) ضمن تایید گفته‌های شریعتمداری درباره وفارداری سردار جعفری به انقلاب و نظام که با ادله‌ای چون جانبازی ایشان مستحکم شده است، به اطلاع ایشان می‌رساند که بسیاری از جانبازان جنگ تحمیلی که از سوی اصلاح‌طلبان کاندیدای شرکت در انتخابات مجلس هشتم بودند، توسط همفکران شما ردصلاحیت شده‌اند؛ از جمله آقای اعلمی، نماینده شجاع مردم تبریز و اگر حافظه تاریخی ایشان یاری کند به اطلاعشان می‌رسانیم که معاون سیاسی استاندار لرستان در زمان دولت آقای خاتمی که جانباز جنگ بود و روی ویلچر، توسط همفکران ایشان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و لذا دم خروس شما هم بیرون زده است!

۳) مضحک‌ترین بخش نوشتار ایشان همان مطالبی است که درباره دفاع از اندیشه‌های امام(ره) از سوی همفکران ایشان و بی‌توجهی دوم خردادی‌ها بیان شده است. ایشان حتماً فراموش نکرده‌اند که هم‌فکرانشان در پاسخ به امام(ره) گفتند که بهتر است امام به دهان مجلسی‌ها پوزه‌بند بزند، چون برخلاف منویات ایشان، فرموده‌ای بیان کردند و یا فراموش کرده‌اند که نص صریح امام(ره) در خصوص عدم دخالت نظامیان در انتخابات، از سوی هم‌فکرانشان، به شرایط زمانی و مکانی منوط شده و قصد دخالت تمام عیار در انتخابات را داشتند که بیداری بزرگانی چون سید حسن خمینی، این خواب را بر ایشان آشفته ساخت.

۴) وی در همان نوشتار روز چهارشنبه به صراحت اعلام کرده بود که "برخی از دوستان اصولگرا بدون توجه به صراحت نظر حضرت امام(ره) از اظهارات برادر عزیزمان سردار جعفری حمایت کرده‌اند که باید گفت؛ اگرچه بسیاری از مدعیان اصلاحات بارها نشان داده‌اند که به آموزه‌های خط امام(ره) و ارزش‌های انقلابی کمترین اعتقاد و توجهی ندارند ولی در موضوع مورد اشاره، اعتراض آنها به سخنان فرمانده محترم سپاه یک اعتراض قانونی و برحق است بنابراین تاسف‌آور است که شماری از دوستان اصولگرا در قضاوت خویش، نظر صریح حضرت امام(ره) را نادیده گرفته و اعتراض رقبای سیاسی خود به سخنان سردار جعفری را ملاک و معیار خود برای حمایت از اظهارات ایشان تلقی کرده‌اند!... مگر نه این که مطابق آموزه‌های اسلامی باید «جانب حق را گرفت ولو علیه خودتان باشد» و یا مگر خداوند سبحان سفارش نفرموده است دشمنی با این یا آن گروه نباید شما را از حق‌گویی و عدالت‌ورزی دور کند؟ و..."