دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجسمه داریوش و كاخ دروازه شوش
در فاصله سال های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۹ هیات باستان شناسی فرانسه كه قبل از این نیز كاوش هایی را در شوش انجام داده بود، بنا به درخواست اداره كل وقت حفاظت از آثار و بناهای تاریخی ایران برای از سرگیری مطالعه كاخ های هخامنشی در شوش كار تحقیق و كاوش در این زمینه را آغاز كرد. بسیاری از بقایای كاخ های هخامنشی كه از سال ۱۸۵۴ در تپه آپادانای شوش كشف شده بودند، در آن هنگام زیر پوششی از علف های هرز پنهان مانده بودند و بسیاری از بازدیدكنندگان كه قصد دیدار از آثار هخامنشی مكشوفه در شوش را داشتند و روز به روز نیز بر تعداد آنها افزوده می شد، بیهوده در لا به لای علف های هرز به دنبال یافتن نشانه هایی از كاخ های باشكوه هخامنشی بودند. از این رو پیشنهاد شد تا برای مشخص ساختن طرح و نقشه داخلی كاخ ها، بر روی سنگ چین ها و پی كاخ ها، دیوارهایی از خشت ساخته شود. برای انجام این امر لازم بود كه با بررسی دقیق آثار مشهود به جای مانده، از حاصل مطالعات مكنوم Macquenem و پیله Pillet كه قبلا طرح هایی از كاخ ها را كشیده و برخی قسمت ها را بازسازی كرده بودند، به عنوان اطلاعات پایه ای استفاده شود. مسئولیت اجرایی طرح به عهده دانیل لدیری Daniel Ladiray ، مهندس فرانسوی عضر CNRS (مركز ملی مطالعات علمی فرانسه) سپرده شد. عملیات از بخش جنوب غربی تپه كه ورودی كاخ را همان جا می دانستند، آغاز شد. از همان ابتدای خاكبرداری متوجه شدیم كه در تعیین محل دروازه ورودی كاخ و معبرهای آن اشتباهاتی صورت گرفته است و این مساله تعجب همه ما را بر انگیخته بود. بنابراین تصمیم گرفتیم كه محوطه مورد بررسی را گسترش بدهیم و عملیات خاكبرداری و كاوش را به ضلع شرقی و ورودی L ، در طرح مكنوم هدایت كنیم چرا كه ورودی (L) به شكل كامل از زیر خاك بیرون آورده نشده بود و به فضای سنگ فرش شده وسیعی باز می شد. در آن سوی دروازه تا حدود منتهی الیه حاشیه شرقی تپه در فاصله ای به طول صد متر عملیات كاوش كه پیشتر توسط لوفتوس Loftus و دیولافوا Dieulafoy انجام گرفته بود، در حد ترانشه های كم عمق متوقف مانده بود. در جریان این كاوش ها، باستان شناسان نتوانسته بودند به لایه مربوط به عصر هخامنشیان برسند. بعدها، مكنوم با هدف یافتن آثاری از گورهای عیلامی، محوطه سنگفرش شده رو به روی ورودی كاخ را حفاری كرد. در سال ۱۹۴۸ رومن گریشمن بار دیگر عملیات كاوش را در حاشیه تپه از سر گرفت اما با رسیدن به طبقات دوره اسلامی كار حفاری متوقف شد. بنابراین تصمیم گرفتیم تا با به خدمت گرفتن كارشناس و باستان شناس عصر اسلامی در مركز ملی مطالعات علمی خانم مونیك كروران Monique Kervran گمانه را باز كنیم و دانیل لدیری نیز كار بررسی نقشه و طرح كاخ ها را ادامه دهد.
مجسمه داریوش
این گمانه در ۲۳ دسامبر ۱۹۷۲ باز شد. با تمیز كردن بخشی از آثار كه پیشتر گریشمن آنها را از زیر خاك بیرون آورده بود، در داخل گودالی مملو از خاكستر، قطعه سنگی خاكستری رنگی پیدا شد كه به نظر می رسید بر روی آن حجاری شده است. كشف این سنگ چندان ما را متعجب نساخت زیرا در هر گوشه ای از تپه قطعاتی از سر ستون های كاخ های هخامنشی پراكنده شده بود. فردای آن روز قطعه سنگ بزرگی پیدا شد كه به نظر می رسید بخشی از یك مجسمه بزرگ باشد. آنچه كه در نگاه اول توانستیم تشخیص بدهیم، بازو و مشت بسته دست چپ در این مجسمه بود. چنین كشفی بسیار مهم و جالب توجه بود. زیرا تا آن هنگام نمونه ای از مجسمه های هخامنشی شناسایی نشده بود. به نظر می رسید كه این مجسمه در داخل گودالی به _ متعلق به دوران اسلامی _ به طور اتفاقی افتاده است و یا كسی آن را داخل گودال پرت كرده است. یكی از همكاران گروه كه مشغول كنار زدن خاك از روی مجسمه بود، وقتی به كمربند مجسمه رسید، بر روی آن كتیبه ای به خط هروگلیف را مشاهده كرد كه توانست نام داریوش را نیز بر روی آن پیدا كند و بخواند. وی تصور می كرد كه شیء كشف شده محدود به این قسمت می باشد ولی ناگهان متوجه شد كه مجسمه هم چنان در پایین ادامه می یابد. لذا نحوه حفاری قبلی را كه با دقت كمتری صورت می گرفت، كنار نهاد و كاوش را به طور منظم و با دقت بیشتری ادامه داد. پس از زدودن خاك ها از روی مجسمه، كتیبه های میخی و هروگلیف در جلوی پیراهن حجاری شده دیده شد. برای این كه كار حفاری به طور دقیق تری انجام گیرد، مجبور شدیم، محدوده ای به حجم صد متر مكعب (ابعاد ۱۰?۱۰ متر) را با حوصله حفاری كنیم تا به این ترتیب لایه های اسلامی _ ساسانی، پارتی و سلوكی آسیب نبینند. چندین هفته طول كشید تا مجسمه به طور كامل از زیر خاك بیرون آورده شود. با وجود این كه مجسمه سر نداشت ولی با این حال هنوز هم حجم و ابعاد آن بزرگ بود. ارتفاع آن در حدود ۵/۲ متر و وزن آن به چندین تن می رسید. مجسمه بر روی پایه ای قرار گرفته بود و با توجه به متن كتیبه ها، یقیق یافتیم كه مجسمه از آن داریوش، شاه هخامنشی است. وی به حالت ایستاده قرار داشت كه پای چپ، كمی جلوتر از پای راست و بازوی راست به حالت افتاده بود كه با دست راست نیز چوب دستی كوتاهی را نیز محكم گرفته بود. ساعد چپ بر روی سینه قرار گرفته بود و با دست چپ شاخه ای از گل نیلوفری را گرفته بود. بر روی هر دو مچ دست، النگویی ساده دیده می شد. داریوس لباس رسمی مراسم هخامنشیان را به تن داشت. لباسی چیندار با آستین هایی بلند كه به صورت مورب برش داده شده بودند و كمربندی كه در جلو گره می خورد، لباس را به تن سفت می كرد. خنجری در این كمربند جای داده بودند كه بر روی لبه بین قبضه و تیغه آن با ظرافت بسیار كنده كاری شده بود. در جلوی لباس، چین هایی از بالا به پایین به حالت افتاده دیده می شود. در حالی كه در سایر قسمت ها، چین ها عمودی هستند كه از پایین آنها به شكل زیگزاگ است. روی چین های سمت راست، كتیبه ای به خط میخی و در سمت چپ، كتیبه ای به خط هیروگلیف حك شده است. پادشاه كفش های سر هم بدون بند پوشیده است. پایه مجسمه به صورت بلوك سنگی چهارگوشی است، كه سالم در زیر خاك باقی مانده است. روی پایه مجسمه تزیینات مصری و كتیبه هایی حك شده است. اما آن چه كه بیش از هر چیزی به نظر عجیب می رسید این بود كه مجسمه به طور عمودی روی ۲ قطعه سنگ بزرگ محكم شده بود كه این سنگ ها نیز روی سنگریزه ها قرار گرفته بودند. مجسمه به دیواره آجری تكیه داده شده بود. بر روی پایه های ستون های تالار مركزی كتیبه ای به سه زبان پیدا شد كه فرانسوا والا Fransois Vallal ، متخصص كتیبه های هیات حفاری به سرعت آنها را ترجمه كرد و به این ترتیب، گروه حفاری توانست كاخ را شناسایی كند: خشایارشا، پادشاه ایران چنین می گوید: ?داریوش شاه با یاری اهورامزدا این دروازه را بنا نهاد، داریوش كه پدرش بود.? به این ترتیب، هیات توانسته بود، در ورودی كاخ را شناسایی كند. و مجسمه در سمت چپ ورودی كاخ قرار گرفته بود. در سمت راست دروازه روكشی دیده می شد و همین مساله این فرض را در ذهن تقویت می كرد كه شاید مجسمه دیگری در سمت راست آن قبلا وجود داشته كه اینك از بین رفته است و شاید برخی قطعات سنگی كه امروز در موزه لوور نگهداری می شوند، مربوط به این مجسمه باشند. به نظر می رسد كه مجسمه داریوش، حجم عظیمی از اطلاعات را در خود پنهان كرده است. سبك و نوع مجسمه به دلیل وجود كتیبه های میخی و هیروگلیف، تزیینات پایه مجسمه در امتداد دو سمت آن كه نقش ۲۴ ملت امپراطوری را به صورت زانو زده به تصویر كشیده است و نیز تصویرهایی كه به دلیل نوع پوشش و لباس ملی هر یك از آنها، آرایش موی سر و نگارش نام آنها به زبان هروگلیف در قاب كتیبه ها این فرضیه را تقویت می كنند. با كشف مجسمه از اداره باستان شناسی فرانسه درخواست شد تا یكی از همكاران CNRS به نام ژان یویوت Jean Yoyotte و مصرشناس معروف و استاد فعلی كولژ دو فرانس College de France مسئول حفاری های تانیس Tanise در دلتای مصر را به ایران بفرستند. از سوی دیگر به اداره حفاظت از بناهای تاریخی و باستانی ایران مستقر در تهران نیز اعلام شد تا كارشناسان ایتالیایی كه مسئول مرمت بناهای تخت جمشید بودند به شوش بیایند و مجسمه را بازسازی كنند. پس از آن مجسمه را به نوعی استتار كردیم تا از هر گونه آسیبی به دور بماند و بتوانیم بعدا با مطالعه بیشتر به سوالاتی كه ممكن بود مطرح شود پاسخ دهیم. با این حال برخی از روزنامه نگاران ایرانی كه از تهران به شوش آمده بودند، توانستند شبانه، عكس هایی از مجسمه بگیرند كه به نظر می رسد چندان هم خوب نبودند ولی آنها را منتشر ساختند. اعتراض هایی كه از جانب گروه و هیات حفاری صورت می گرفت، چندان مثمر به ثمر واقع نشد. به نظر می رسید كه برای تعیین اصل و منشا اثر، قدمت آن و دلایل قرار دادن مجسمه در آن مكان تحقیقات مفصلی باید انجام می گرفت. متن میخی مجسمه به خوبی این مطلب را روشن می ساخت كه اثر در مصر ساخته شده است. ولی در این میان آن چه در نگاه اول كمی تعجب برانگیز بود، این كه به نظر می رسید سنگ خاكستری رنگ مجسمه از جنس سنگ های البرز بود كه در ساخت ستون ها و نقش های برجسته شوش از آن استفاده شده بود. ولی با كمی دقت تفاوت هایی را بین این دو نوع سنگ یافتیم. ژان تریشه Jean Trichet مدیر آزمایشگاه زمین شناسی دانشگاه اورلئان Orlean كه به همراه هیات حضور داشت، پس از بررسی های طولانی به این نتیجه رسید كه مجسمه از نوعی سنگ آتشفشانی حاوی ماگما Magma است كه زمین شناسان آن را گروویك (Grauwacke) می نامند و نمونه هایی از این نوع سنگ در ایران شناسایی نشده است، در عوض معادن گروویك در منطقه ای به نام هاماما (Hamamat) در مصر، حد فاصل نیل و دریای سرخ وجود دارد. با بررسی های مقایسه ای كه بعدها صورت گرفت، این فرضیه اثبات شد كه مجسمه، سرمنشا مصری دارد و مصرشناسان مشخصا تخمین می زنند كه مجسمه مذكور به هنر حجاری عصر ساییت Saite ها تعلق دارد یعنی زمانی كه مصر بخشی از امپراطوری پارس به شمار می رفت.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست