دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
نگاهی به دلایل نازایِی علوم انسانی در ایران

همچنان كه وجهی از رنسانس خروش مردم و روشنفكران غرب بر ضد استیلای دین كلیسایی و آغاز نفوذ سكولاریسم در زوایای گوناگون زندگی انسان بود، نهضت فراگیر ایرانیان در دهه ۵۰ نیز عكس العمل دینداران آزاده در برابر سیطره نظام كفر محسوب میشود. بدین ترتیب بر خلاف روش جاری در دنیا، انقلابی به وقوع پیوست كه داعیهدار حكومت دینی، با نفی مبانی حكومت كمونیستی و لیبرال شد. اینك پس از گذشت قریب سه دهه از پیروزی انقلاب و ثبات نسبی اجتماعی ـ سیاسی كشور، مطالبات عمومی، رنگ و بویی واقعیتر به خود گرفته است. بدون اغراق مهمترین مطالبه و دغدغه روشنفكران و اندیشمندان كشور در این مقطع رشد، توسعه و پیشرفت همه جانبه از جمله پیشرفت علمی است.
عقب ماندگی و توسعه نیافتگی، از گذشته در ایران مورد توجه بوده و در ارتباط با آن آثار بسیاری نگاشته شده است. اما دغدغه اصلی نگارنده از انجام این تحقیق، كم اثر بودن تلاش پیشینیان، برای پاسخگویی به نیازهای امروز ایران است.
به اعتقاد نگارنده هر چند برخی از این نظریهها را میتوان در تاریخ اثبات كرد، اما عمدهٔ نظریهها پیرامون دلیل عقب ماندگی، توجیهی و یا هشداری است؛ و كمتر به وجه كاربردی پرداختهاند. بنابراین در فصل اول تلاش شده است با شناخت نحلههای مختلف و نیز تحلیل واماندگی و دسته بندی منطقی آنان، بستری مناسب برای بررسی علل ایستایی تولید علوم انسانی در ایران مهیا شود. در فصل دوم نیز به ضرورت تولید علم و در فصل پایانی به عوامل نظری نازایی علوم انسانی پرداخته میشود.
با این كه معمولا در پژوهشها، ابتدا به ضرورت و هدف موضوع میپردازد، سپس وارد بحث اصلی میشوند، در این تحقیق عمداً، ابتدا تاریخچه و پیشینه «عقب ماندگی» قبل از اثبات «ضرورت تولید علم» مورد مداقه قرار میگیرد. به این دلیل كه نمایانگر واقعیتی تاریخی است. در تاریخ اندیشه، ضرورت تولید علم و دانش متأخر از جستجوی عقبماندگی است و توجه یا اعتقاد به تولید علم و هدایت نهادهای علمی به سمت نظریه پردازی، بر مبنای اصول محكم ملی ـ دینی وجود ندارد. شاید به همین خاطر عمدتاً ضعفها در عاملی بیرونی جستجو میشود.
نكته دیگر در خصوص عنوان تحقیق ـ بررسی دلایل نازایی علوم انسانی در ایران ـ و تخصیص آن به علوم انسانی است. گرچه هر كشوری كه خواهان رشد و تعالی است، میبایست در تمام علوم پیشرو باشد. ولی از آنجا كه عموماً معیارهای كمی جهت بازشناسی ملل پیشرفته از عقب مانده مورد استفاده قرار میگیرد، دایره آن به تولید علوم ملموس تجربی محدود میشود. در حالیكه این تمام واقعیت نیست؟!
واقعیت این است كه علم، خواه تجربی یا انسانی، زمانی جلوه میكند كه انسان برای رفع نیازهای خود، سئوالاتی به ذهنش متبادر شود. یعنی شرط ركنی علم، كاربردی بودنش برای انسان است. سئوالاتی از قبیل: چه علمی میتواند انسان را تعریف كند، نیازهایش را بشناسد و اولویت بندی كند؟ و یا اصولا پیشرفت، توسعه و تكامل و نیز رفاه و آسایش را تحلیل كند؟ چه علمی عهدهدار تنظیم و تحدید مطالبات بینهایت انسان و سئوالهای بسیار دیگری در این زمینه است.
قطعا كسی از علوم تجربی انتظار پاسخگویی به چنین سئوالاتی را ندارد. در واقع علوم انسانی برای پاسخگویی به این نیازها شكل گرفتهاند. بنابراین پیش فرض علوم انسانی نسبت به علوم تجربی زیربنایی و پایهای است. لذا هرگونه تحرك و پویایی نتیجهبخش در علوم بناچار از علوم انسانی آغاز میشود و به تغییر نگاه به علوم انسانی بستگی دراد. پس انتظار تحول در سایر علوم بدون تحول در علوم انسانی امری واهی است.
غرب آن زمان توانست بر لایههای متراكم و آهنین قرون وسطی فائق آید كه اندیشمندانی ـ كه عمدتاً حوزه تخصصیشان علوم تجربی بود ـ از جمله فرانسیس بیكن، دكارت، نویتن و كوپرنیك در ماهیت انسان معرفی شده توسط جریان علمی غالب آن زمان تشكیك كرده و به مرور، نظام فلسفی و متعاقب آن علوم انسانی نوینی از این تغییر نگاه شكل گرفت. به تعبیر دیگر غرب پیش از انقلاب صنعتی، شاهد انقلابی علمی در علوم انسانی بود. بنابراین تا در علوم انسانی شاهد تحرك، زایش و پویایی نباشیم، نمیتوان انتظار گامهای جدید و جدی در علوم تجربی داشت. به همین خاطر عنوان تحقیق به دلایل نظری نازایی علوم انسانی اختصاص یافت.
لازم به ذكر است این تحقیق كامل و بدون نقص نیست. به ویژه با عنایت به زمان محدود، كم بضاعتی علمی صاحب اثر و در عین حال لزوم نگاه ویژه و تازه به این بحث. آنچه مهم است به قول لسان الغیب شیرازی «حل این نكته به این فكر خطا نتوان كرد.» بلكه به مساعدت گروهی از زبدگان علمی احتیاج دارد. امید است این كمینه مورد قبول افتد و با راهنمایی اساتید و پژوهشگران معزز در رسالهای مفصل، با محتوایی غنیتر فرصت ارائه مجدد پیدا كند.
● فصل اول:
«چرا عقب ماندیم»؟
اكثر ایرانیان بارها از خود پرسیدهاند چرا كشوری كه به گواه تاریخ زمانی مهد علم و فرهنگ و تمدن جهان بود، دچار واماندگی و سكون علمی شد؟
دغدغه عقب مانگی ـ كه در ادوار مختلف، حسب حال، به تعابیر متفاوتی چون توسعه نیافتگی، نازایی و ایستایی علمی و تكنولوژیكی، رشد نیافتگی و ... نیز بیان شده است ـ یكی از مهمترین دل مشغولیهای اندیشمندان ایران از دورهٔ قاجار به این سو بوده است. آن زمان كه رشادتهای ایرانیان در برابر ارتش تزار روسها سرنوشتی جز شكست و از دست رفتن بخش عظیمی از سرزمین ایران را در پینداشت، به تلخی دریافتند كه منبع الهام بخش قدرت در جهان از نیرو و سازمان انسانی به تفكر انسانی تغییر ماهیت داده است. توپها و تجهیزات مدرن روسیه در عمل به ما آموختند كه اگر روزی داشتن ارتش بزرگ، فرماندهی مدیر و شجاع و سازمان اطلاعات سری شرط مهتری جهان بود، حال تكنولوژی، دانش و تفكر انسان، تمام بخشهای جامعه و نهایتاً دنیا را رهبری و مدیریت میكند.
گسیل تعدادی دانشجو به اروپا برای شناخت تحولات دنیای جدید و تأسیس دارالفنون، از اولین حركتهای سازمان یافته حكومت ایران در پاسخ به موج تحولات علمی بوجود آمده بود.(۱) به تعبیر دیگر «تأسیس دارالفنون در سال ۱۲۳۰ ه ش(۱۸۵۱م) نقطه عطفی در تاریخ آموزش در ایران بود. این مدرسه به عنوان نخستین موسسه آموزشی به سبك اروپایی كه دولت بانی آن بود، نشانگر درك فزاینده نیاز به اصلاح نظام آموزشی به عنوان جزئی از اصلاحات گسترده بود. از آن گذشته، جهشی كیفی و كمی در عرصه آموزش به سبك اروپایی در ایران محسوب میشد. [در عین حال] دارالفنون عمیق شدن شكافهای سیاسی و فرهنگی موجود بین موافقان و مخالفان آموزش به سبك اروپایی و مدرن سازی را در ایران نشان میداد.» (۲)
بنابراین اولین وظیفه تعریف شده برای دانش آموختگان جدید ـ مصطلح به روشنفكران ـ پاسخ به این سئوال بود كه چرا غرب پیشرفت كرده و ما عقب ماندهایم؟ از این رو میتوان شكل گیری اولیهٔجریان روشنفكری در ایران را زاییده دغدغه عقبماندگی دانست.
از سال ۱۲۳۰ تاكنون متأثر از فضای سیاسی اجتماعی حاكم بر ایران سعی شده است، پاسخهای متفاوتی به سئوال فوق داده شود كه با پیش فرض فراگیری در ادبیات سیاسی، چهار موج كلی را میتوان به عنوان خاستگاه آنها احصاء كرد. این چهار موج هر كدام انگشت اتهام را به سمت یكی از امور زیر نشانه رفتهاند: دین، استعمار، استبداد و استكبار.
▪ موج اول: دین ـ یا بخشی از آن ـ عامل عقب ماندگی:
موج اول در سالهای ۱۲۳۰ تا ۱۳۲۰ در اوج تأثیرگذاری قرار داشت. این موجِ گفتمانی محصول اعزام دانشجو از كشوری ویران و آشفته، به دنیایی مدرن و در حال پیشرفت بود. دانشجویان ایرانی در جامعه غربی با كمرنگ شدن تأثیر اسطورهها، ارزشهای متافیزیك و اعتقادات غیر مادی مواجه شدند كه در آن برای این جهانی كردن پارادایمها و اساس قرار دادن تأملات عقلانی بشر تلاش شگرفی در جریان بود. آنان بر اساس آموزههای غربیان به این نتیجه رسیدندكه در آینده جهان عنصری به نام دین یا وجود نخواهد داشت و یا اگر هم باشد در ساحتهایی محدود ـ آن نیز متناسب با تعریف و خواست خود انسان ـ مطرح خواهد بود. براین اساس تحت لوای ناسیونالیسم، عَلَم دینزدایی را برافراشتند و مدعی شدند كه دین عامل عقب ماندگی ماست.(۳) میرزا ملكم خان ـ كه به پدر روشنفكری غربگرا در ایران معروف است ـ در یكی از سخنان خود مدعی شد: «علما دشمنترین اشخاص برای نظم مملكت و تربیت ملتاند.»(۴) و میرزا فتحعلی آخوندزاده افراط را به حدی رساند كه خواستار تغییر خط الفبایی به خط روسی شد.(۵)
احمد كسروی، تقی زاده، طالبوف، میرزا حسین خان مشیرالدوله و صادق هدایت از دیگر افراد مطرح در این حوزهاند.
صرف نظر از این جریان روشنفكری كه اصل دین را عامل انحطاط میدانستند، دو جریان رقیب درون دینی در حوزههای علمیه ـ فلاسفه و فقها ـ از قرن چهارم تا زمان حاضر یكدیگررا به واپسگرایی، كفر و الحاد متهم میكردند. برای مثال در قرن پنجم ه ق به پرچم داری امام محمد غزالی و در قرن ۱۳ ه ق به رهبری آیت الله بروجردی، فلسفه عامل ایجاد هرج و مرج فكری، اختلاف عقیدتی و كفریات معرفی شد. امام محمد غزالی معتقد بود، اساس دین بر ایمان و شهود استوار است، نه استدلال و منطق علمی. به همین جهت به مدد حكومت و قدرت خواجه نظام الملك به تكفیر و نابود كردن علوم عقلی ـ از ریاضی و هندسه تا هیأت، نجوم و فلسفه ـ پرداخت.(۶) شیخ مفید(۷) ، در نفی افكار فلاسفه كتاب «الرد علی الفیلسوف» را نوشت. استاد محمد رضا حكیمی نیز تفكر التقاطی فلاسفه را باعث عقبماندگی مسلمین میداند. او در اینباره چنین میگوید:
«در حكومت عباسی كوششهای بسیاری به عمل آمد وهزینههای بسیاری صرف شد تا افكار التقاطی و فرهنگهای متفاوت غیر قرآنی (یا ضد قرآنی) وارد حوزه اسلامی شود. در شبستانهای مساجد و مدارس اسلامی به جای معارف علمی وعملی ناب و فوق متعالی قران و اهل قرآن (اهل بیت) افكار مختلف و متضاد و همانی و گنوسی و سلوك صوفیانه، رهبانی بین النهرینی، به دست ملاحده و دشمنان یهودی و مسیحی و صائبی اسلام مطرح گردید... دستگاه خلافت و مخالفان پیشرفت اسلام... با یك تهاجم فرهنگی گسترده .... عقلانیت كامل و خود بنیاد دینی را پایمال كردهاند و به جای آن عقلانیت ناقص یونانی، بنیاد التقاط را قرار دادند و تفرقهها را پدید آوردند.»(۸)
در دوران زعامت آیت اله العظمی بروجردی بر حوزه علمیه قم نیز ایشان به شدت با تدریس فلسفه در حوزه علمیه مخالفت میورزیدند، به طوری كه درس اسفار آیت الله طباطبایی تعطیل و ایشان منزوی شد و كار به جایی رسید كه در حوزه، لیوان آب مرحوم سید مصطفی خمینی را به جهت اینكه پدرش حضرت امام(قدس سره) فلسفه تدریس میكرد، آب میكشیدند.(۹)
در نقطه مقابل نیز فلاسفه، حذف فلسفه از متن علمی جامعه و نیز به تعبیر خودشان عقل ستیزی فقها و در حاشیه قرار گرفتن اصحاب الرای در برابر اصحاب الحدیث را عامل واماندگی و خاموش شدن چراغ علم در ایران میدانند.
▪ موج دوم: استعمار ـ یا دشمن خارجی ـ عامل عقب ماندگی:
موج گفتمانی دوم هرچندزمینههایش به روشنگریهای سید جمال الدین اسدآبادی و اقبال لاهوری برمیگردد، اما در خلال سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۰ ه ش به اوج فراگیری رسید. فراگیری ادبیات استعمارزدایی، با تحقیرهای پیاپی دول خارجی مخصوصاً اشغال سراسری ایران و روی كارآوردن رضاخان و تبعید او به اوج خود رسید، برای ایرانیان زخم خورده مسجل شد كه نمیگذارند پیشرفت كنیم. در عین حال حضور و دخالتهای مستمر بیگانگان كه از روس و انگلیس شروع شده و با آمریكا ادامه یافت، نیز هر اندیشمند وطن خواهی را به مقابله با استعمار بیگانه كه منجر به چپاول اموال، معادن و نفی استقلال و هتك شرف ملی میشد، ترغیب میكرد. این متفكران اعتقاد داشتند، ما عقب نماندیم بلكه عقب نگه داشته شدهایم. پس اگر بر ظرفیتهای خود تكیه و دست چپاولگران بیگانه كوتاه شود، شاهد رشد خواهیم بود.
بخشی از متفكران و رهبران انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، پایگاه اولیه حركت خود را مدیون نظریه استعمارزداییاند. هرچند آنان در سالهای نزدیك به پیروزی انقلاب، خصوصاً از سال ۱۳۵۰ به بعد، كانون حملات خود را متوجه استبداد پهلوی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان كفر جهانی موسوم به استكبار كردند. اما این تغییر را میبایست نوعی تكامل شكلی نظریه دانست، چرا كه موج گفتمانی چهارم كه آن را به موج استكبار زدایی میخوانیم همان نظریه قوام یافته استعمار و استبداد در سطحی وسیعتر و با ادبیاتی ایدئولوژیكتر است. حضرت امام خمینی از سال ۱۳۴۲ كه مبارزه علیه دستگاه شاهنشاهی را علنی كردند، همواره از دو عامل استبداد و استعمار توامان به عنوان عوامل عقب ماندگی استفاده میكردند. ایشان در فرازی از سخنانش خطاب به رژیم پهلوی فرمودند:
«حكومت پلیسی شما و اسلام شما با پشتیبانی استعمارگران میخواهند ملل شرق در حال عقبماندگی باشند. حكومت [شما] قرون وسطایی، حكومت سرنیزه و زجر و حبس است. به اسم مشروطیت بدترین شكل حكومت استبدادی را دارید.»(۱۰)
و در جایی دیگر خطاب به نخبگان و اندیشمندان كشور میفرمایند: «خداوند به شما طبقه تحصیل كرده در برانداختن ریشه استبداد و استعمار توفیق دهد.»(۱۱)
نویسنده : مجدالدین معلمی
منابع و مأخذ
۱) آزاد ارمكی، تقی، مدرنیته ایرانی (تهران: اجتماع، ۱۳۸۱)
۲) ام رینگر، مونیكا، دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوران قاجار، ترجمه مهدی حقیقت خواه (تهران: ققنوس، ۱۳۸۱)
۳) پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، (قم: معارف، ۱۳۷۷)
۴) جعفریان، حبیبه، جلال آل احمد (تهران: سروش، ۱۳۸۱)
۵) حائری عبدالهادی، نخستین رویارویی هایی اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب (تهران: امیركبیر، ۱۳۷۶)
۶) حسنی، محمد، موجودیت غرب در رسانههای تكنولوژیك (قم: مركز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۴)
۷) حقدار، علی اصغر، فراسوی پست مدرن، (تهران: سهامی انتشار، ۱۳۸۱)
۸) رفیع پور، فرامرز، موانع رشد علمی در ایران (تهران: سهامی انتشار، ۱۳۸۱)
۹) زرشناس، شهریار، تأملاتی درباره روشنفكری در ایران (تهران: برگ، ۱۳۷۳)
۱۰) زیبا كلام، صادق، ما چگونه ما شدیم (تهران: روزبه، ۱۳۷۴)
۱۱) طباطبایی، جواد، وضعیت علوم عقلی در تمدن اسلامی (تهران: طرح نو، ۱۳۷۴)
۱۲) صفا، ذبیح الله، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم (تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۷۱)
۱۳) فشاهی، محمد رضا، گزارشی كوتاه از تحولات فكری و اجتماعی در جامعه فئودالی ایران (تهران: گوتنبرگ، ۱۳۵۴)
۱۴) قادری، حاتم، مبانی اندیشه اسلام و ایران (تمدن: سمت، ۱۳۷۸)
۱۵) هبیریوكف، ن. س، تلویزیون و دكترین آن در غرب، ترجمه محمد حفاظی (تهران: مركز مطالعات و تحقیقات رسانه، ۱۳۷۲)
۱۶) جمعی از نویسندگان، مؤلفههای غرب گرایی در تاریخ تحولات ایران (تهران: پژوهشكده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۱)
۱۷) جمعی از نویسندگان، نماد انحراف روشنفكری در ایران (تهران: قدر ولایت، ۱۳۸۲)
۱۸) مجموعه سخنرانیها، علم اسلامی راهی برای رسیدن به تمدن اسلامی (قم: معارف، ۱۳۸۳)
۱۹) مجموعه سخنرانیها، اسلام و مدرنیته (قم، معارف، ۱۳۸۳)
۲۰) روزنامه اطلاعات ۲۰ و ۲۷/۱۰/۸۲
۲۱) روزنامه رسالت ۲/۴/۸۳
۲۲) ماهنامه فرهنگ و توسعه شمارههای ۲۰ و ۱۹
۲۳) صحیفه نور، جلد اول
پاورقِیها:
[۱] ـ اولین اعزام دانشجو به اروپا به ابتكار عباس میرزا در فتحعلی شاه انجام شد. اما امیركبیر با تأسیس دارالفنون آموختن علم اروپایی در ایران را ساماندهی كرد و به همین جهت مبدأ تحول نظام آموزشی را تأسیس دارالفنون میدانند. هرچند او نیز راه اندازی رسمی دارالفنون را به چشم ندید و دارالفنون ۱۳ روز پس از مرگ شهادت گونه امیركبیر به وقوع پیوست.
[۲] ـ مونیكا ام رینگر، آموزش، دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوران قاجار، بر مهدی حقیقت خواه (تهران: ققنوس ۱۳۸۱)، ص ۸۱.
[۳] ـ نماد انحراف روشنفكری، جمعی از نویسندگان، (تهران: موسسه فرهنگی قدر ولایت، ۱۳۸۲) ص ۸۲.
[۴] ـ شهریار زرشناس، تأملاتی درباره روشنفكری در ایران (تهران: برگ، ۱۳۸۳)، ص ۸۲.
[۵] ـ مؤلفههای غربگرایی در تاریخ تحولات ایران، جمعی از نویسندگان (تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۱)، ص ۱۰۷، تاریخ از این دست اظهارات بسیار داردومراجعه شود به همان كتاب.
[۶] ـ ذبیح الله صفا، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم، جلد اول، چاپ چهارم ( تهران: دانشگاه تهران ۱۳۷۱) ص ۱۴۵ و ۱۴۴.
[۷] ـ آیا در استنادات به بزرگان ترتیب تاریخی و موقعیت علمی آنان رعایت شده ات. مثلا شیخ مفید در چه قرنی بوده یا محمد رضا حكیمی در سطح علمی بقیه هست كه بلافاصله به سخن او استناد شده است.
[۸] ـ محمد رضا حكیمی، روزنامه اطلاعات، ۲۰ و ۲۷/۱۰/۸۲.
[۹] ـ منشور روحانیت، نامهٔ تاریخی امام خمینی(قدس سره) به روحانیون سراسر كشور (تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(قدس سره)، ۳۱۷۱)، ص ۷.
[۱۰] ـ صحیفه نور، ج ۱، ص ۱۳۲، ۲۷/۱/۷۶.
[۱۱] ـ صحیفه نور، ج ۱، ص ۱۵۰، ۱۱/۱۰/۴۸.
[۱۲] ـ دكتر تقی آزاد ارمكی، مدرنیته ایرانی، (تهران، اجتماع، ۱۳۸۱)، ص ۵۷.
[۱۳] ـ حبیبه جعفریان، جلال آل احمد (تهران: سروش ۱۳۸۱) ص ۱۰.
[۱۴] ـ محمد رضا فشاهی گزارشی كوتاه از تحولات فكری و اجتماعی در جامعه فئودالی ایران (صدان: گوتنبرگ، ۱۳۵۴)، ص ۲۳۸.
[۱۵] ـ حاتم قادری،اندیشه مبانی اسلام و ایران (تمدن: سمت، ۱۳۷۸)، ص ۲۰۳ و ۲۰۲.
[۱۶] ـ مراجعه شود به نشریه فرهنگ و توسعه شمارههای ۲۰ و ۱۹، سال ۱۳۷۴.
[۱۷] ـ مصاحبه حضوری.
[۱۸] ـ روزنامه رسالت، ۲/۴/۸۳، ضرورت و راهكارهای جنبش نرم افیزاری در مصاحبه با حجت الاسلام میرباقری.
[۱۹] ـ محمد حسنی، موجودیت غرب و رسانههای تكنولوژیك (قم، مركز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۴) ص ۱۶۲ و ۱۶۱.
[۲۰] ـ ن. س. هبیریوكف، تلویزیون و دكترین آن در رغب، محمد حفاظی، (تهران، مركز مطالعات و تحقیقات رسانه، ۱۳۷۲) ص ۲۰۴.
[۲۱] ـ علمی میتواند نافع وضع موجود باشد كه شش خصوصیت در آن قابل احصا باشد ۱) كارآمد و مؤثر باشد. ۲) بومی و متناسب با نیازهای خودی شكل گرفته باشد. ۳) پویا و متكامل بوده ظرفیتهای زمان را در نظر بگیرد. ۴) دینی بوده و ارتباط آن با آموزههای اسلام قابل اثبات باشد. ۵) هماهنگ بوده و در یك نظام واحد قابل تعریف باشد. ۶) عقلانی و عرفی بوده و قابلیت عرضه به سایر مخاطبان جهانی و برقراری ارتباط با آنها را داشته باشد.
[۲۲] ـ مراجعه شود به كتاب موانع رشد علمی در ایران نوشته رفیع پور.
[۲۳] ـ هنجار به نوعی قاعده یا رفتار اجتماعی و همچنین زندگی فردی گفته میشود.
[۲۴] ـ فرامرز رفیع پور، موانع رشد علمی ایران و راه حلهای آن، (تهران، سهامی انتشار، ۱۳۸۱) ص ۴۷.
[۲۵] ـ تصویر درك شده از اشیاء در ذهن.
[۲۶] ـ حجت الاسلام علیرضا پیروزمند ، مصاحبه حضوری.
[۲۷] ـ شهریار زرشناس، نقد علم مدرن، (تهران، جامعه اسلامی دانشجویان، ۱۳۸۲)، ص ۷.
[۲۸] ـ علم اسلامی، مجموعه مقالات، (تهران: جامعه اسلامی دانشجویان، ۱۳۸۲)، ص ۳.
[۲۹] ـ مراجعه شود به علی اصغر حقدار، فراسوی پست مدرن (تهران، شفیعی، ۱۳۸۰) و جواد طباطبایی، وضعیت علوم اجتماعی در تمدن اسلامی (تهران، طرح نو، ۱۳۷۴).
منبع:www.danaee.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست