دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

داستان استیضاح


داستان استیضاح

نگاهی به پرونده استیضاح وزیران دولت در مجالس نه گانه

حسن روحانی؛ از نمایندگان موافق استیضاح نخستین وزیری که در تاریخ جمهوری اسلامی استیضاح شد. وی علیه وزیر مسکن و شهرسازی دولت موسوی در مجلس سخنرانی کرد

داستان استیضاح در جمهوری اسلامی داستان عجیب و غریبی است. داستانی که می‌توان ساعت‌ها و کلمه‌ها درباره آن صحبت کرد و مطلب نوشت. اکنون که در پس آخرین استیضاح( رضا فرجی‌دانا وزیر سابق علوم، تحقیقات و فناوری دولت یازدهم ) عدد استیضاح در ۹ دوره مجلس شورای اسلامی به ۲۲ رسیده است، شاید بتوان به شکلی جدی‌تر نگاهی به این فرآیند مهم در رابطه مجلس و دولت و استفاده مجلس از حق قانونی خود داشت. استفاده‌یی که بدون شک عجیب‌ترین مورد آن مربوط به همین آقای فرجی‌دانا است. وزیری که خوب کار می‌کرد، پرده از اتفاقات عجیب درون وزارت دولت قبل برداشته بود و فضای امید را به دانشگاه باز گردانده بود، اما قرار بود سرنوشتش همان باشد که این استیضاح را به عجیب‌ترین استیضاح جمهوری اسلامی تبدیل کرد. روندی که فرآیند آن تاکنون ۲۱ بار دیده شده بود، اما آنچه اتفاق افتاد دقیقا حاصل همین لحظه بود. ماجرای استیضاح در ایران چگونه آغاز شد قصه مفصلی دارد که در این سطور نمی‌گنجد اما شاید بتوان مهم ترین استیضاح های تاریخ جمهوری اسلامی را از دیدگاه های گوناگون تورقی کوتاه کرد. جنبه هایی که هر کدام یک از این استیضاح ها را مهم تر از بقیه می کند. از نظر نوع وزیر، نقش او، چرایی برکناری یا ماندن و دلایل استیضاح. اولین ها هم که در این بررسی جای خود را دارند. اولین استیضاح، اولین عدم رای اعتماد، اولین حضور نیافتن و ... . .

استیضاح اول: شهاب الدین گنابادی

همواره آغاز هر مقوله‌یی نقطه مهمی برای ریشه‌یابی آن است. اولین استیضاح در تاریخ جمهوری اسلامی نیز به آبان سال ۱۳۶۱ باز می‌گردد. زمانی که پس از اتفاقات سال ۶۰ حاکمیت به ثباتی تقریبی دست یافته بود و در عرصه جنگ نیز پس از فتح خرمشهر اتفاقات به گونه‌یی دیگر رقم می‌خورد. همین بود شهاب‌الدین گنابادی وزیر مسکن و شهرسازی دولت اول میرحسین موسوی برای استیضاح به مجلس فراخوانده شد. اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات این سال خود در روز چهارشنبه ۲۷ مرداد می‌نویسد: «به‌ خاطر قرار دیدار با امام‌ به‌ مجلس‌ نرفتم‌.... امام‌ از برخورد تند نمایندگان‌ مجلس‌ با وزرا ناراضی‌ بودند و دستور دادند که‌ وحدت‌ را حفظ کنند و بعضی‌ انتقادها راخصوصی‌ مطرح‌ کنند و در مورد استیضاح‌ وزیر مسکن‌ هم‌ فرمودند، ترجیح‌ دارد که‌ پس‌ بگیرند.» این اولین باری است که هاشمی در خاطرات خود از استیضاح گنابادی سخن می‌گوید و نظر صریح امام را نیز در آن مطرح می‌کند. فردای همان روز هاشمی در خاطره خود از جو حاکم بر مجلس چنین می‌نویسد: «جلسه‌ علنی‌ شروع‌ شد. اعتراض‌ به‌ تاخیر استیضاح‌ شد که‌ جواب‌ دادم‌. با اطلاعی‌ که‌ نمایندگان‌ از نظر امام‌ داشتند، رضایت‌ دادند.» رضایتی که تنها سه روز دوام می‌آورد و او در روز یکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۶۱ چنین گزارش می‌دهد: «آقای‌ نخست‌‌وزیر هم‌ دوسه‌ بار، راجع‌ به‌ نامه‌یی که‌ صد نفر از نمایندگان‌ در مورد وزیر مسکن ‌امضا کرده‌اند و با متوقف‌ ماندن‌ استیضاح‌، از ایشان‌ خواسته‌اند که‌ وزیر را عوض‌ کنند، تلفن‌ کردند. ایشان‌ لازم‌ می‌دانند که‌ وزیر از خودش‌ دفاع‌ کند.» پس از آن گنابادی تا ۱۱ آبان یعنی روز استیضاح مشغول رایزنی است و حتی در چند جلسه مجلس نیز به صورت غیرعلنی شرکت می‌کند تا نمایندگان را برای انصراف از قصد خود راضی نماید. اما هیچ کدام یک از این کارها افاقه نمی‌کند و در روز سه‌شنبه ۱۱ آبان ۱۳۶۱ اولین جلسه استیضاح جمهوری اسلامی برگزار می‌شود: «دستور جلسه‌، استیضاح‌ وزیر مسکن‌ آقای‌ مهندس‌[شهاب‌الدین‌ پروین‌]گنابادی‌ بود. آقایان‌ [محمدعلی‌]فردوسی‌پور و دکتر [حسن‌]روحانی‌ و[محمدعلی‌]موحدی‌ ساوجی‌ و [سیدمجتبی‌]میرجعفری‌ علیه‌ وزیر صحبت‌ کردند. وزیر هم‌ کمی‌دفاع‌ کرد و بقیه‌ دفاع‌ به‌ جلسه‌ بعد افتاد.» جلسه‌یی که در روز پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۳۶۱ نیز ادامه می‌یابد: «جلسه‌ علنی‌ به‌ استیضاح‌ گذشت‌. بالاخره‌ وزیر مسکن‌ رای‌ اعتماد گرفت‌ و استیضاح‌‌کنندگان‌ از من‌ رنجیدند که‌ از وزیر حمایت‌کردم‌ و می‌گویند که‌ او به‌ خاطر حمایت‌ تو رای‌ آورد. واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ اظهارات‌شان‌ ضعیف‌ بود.» هر چند گنابادی جزو آن دسته وزیرانی بود که هاشمی آنان را وزیران «به اصطلاح تندرو» می‌نامد اما اولین وزیر استیضاح شده جمهوری اسلامی از این خوان سخت به سلامت گذشت.

استیضاح دوم: علی اکبر ناطق نوری

اما دومین استیضاح مهم جمهوری اسلامی بدون شک یکی از مهم‌ترین آنها نیز بود. استیضاح یکی از کسانی که جز السابقون انقلاب شناخته می‌شد و در کسوت وزیر کشور در سال ۱۳۶۲ در مقابل نمایندگان مجلس قرار گرفت. رییس این جلسه استیضاح نیز اکبر هاشمی رفسنجانی بود و او بهترین کسی است که می‌توان از کتاب خاطراتش ماجرای استیضاح علی اکبر ناطق نوری را پی گرفت. هاشمی در روز یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۶۲ می‌نویدس: «آقای‌ ناطق‌‌نوری‌ وزیر کشور، وقت‌ گرفته‌ بود که‌ درباره‌ بنیاد جنگ‌زدگان‌ صحبت‌ کند. جمعی ‌از نمایندگان‌ تصمیم‌ داشتند، به‌ عنوان‌ اعتراض‌ به‌ مصاحبه‌ ایشان‌ ـ که‌ توهین‌ به‌ مجلس‌ تلقی‌ شده‌ بود ـ هنگام‌ ورود ایشان‌، جلسه‌ را ترک‌ کنند. منع‌شان‌ کردم‌؛ پذیرفتند و ماندند، ولی‌ خیلی‌ تند وموهن‌ برخورد می‌کردند. آقای‌ ناطق‌‌نوری‌ هم‌ کوتاه‌ می‌آمد؛ گرچه‌ حرف‌هایش‌ را زد، ولی‌ باملاحظه‌. کنترل‌ مجلس‌، بسیار دشوار بود؛ به‌ خیر گذشت‌.» همین یک ماجرا از کتاب خاطرات سال ۶۲ هاشمی کافی است تا بدانیم نمایندگان مجلس چندان دل خوشی از او نداشتند. از سوی دیگر موضع گروهی از وزرا - که ناطق نیز جزیی از آنها بود - در برابر سیاست‌های دولت نخست‌وزیر و نامه آنها به امام باعث شده بود، تا در مجلس جو مثبتی با این نمایندگان همراه نباشد. هاشمی در خاطرات روز جمعه ۱۴ مرداد ۱۳۶۲ خود می‌نویسد: «آقای‌ ناطق‌نوری‌ [وزیر کشور]آمد و راجع‌ به‌ اختلافات‌ دولت‌ و موضع‌گیری‌ها و مشکلات‌ و انتقادات‌ و انتظاراتش‌ از ما، مفصلاصحبت‌ کرد. من‌ سعی‌ کردم‌، نقاطی‌ را که‌ در عمل‌ ایشان‌، اشتباه‌ تشخیص‌ داده‌ام‌، توضیح‌ بدهم‌؛ بی‌تاثیر نبود و تصمیماتی‌ اتخاذ شد.» اما کلید استیضاح ناطق از روز یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۶۲ در مجلس روشن می‌شود: «در تنفس‌، مطلع‌ شدم‌ که‌ برای‌ استیضاح‌ آقای‌ ناطق‌‌نوری‌ [وزیر کشور]، امضا جمع‌ می‌کنند وبه‌ حدود ۴۰ امضا رسیده‌ است‌. آقای‌ [محمد]رشیدیان‌ [نماینده‌ آبادان‌] را خواستم‌ و نهی‌ کردم‌.» هر چند که هاشمی نمایندگان را نهی کرده بود اما به نوشته خود او نمایندگان استیضاح کننده روز پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۶۲چنین هاشمی و سایرین را «غافلگیر» کردند: «در جلسه‌ علنی‌، آقای‌ [محمد] نوروزی‌ نماینده‌ گنبد، در نطق‌ پیش‌ از دستور اعلام‌ کرد که‌ با امضای‌ ۵۰ نماینده‌، وزیر کشور استیضاح‌ شده‌ است‌. این گونه‌ غافلگیر کردند. با بعضی‌ از آنهاصحبت‌ کرده‌ بودم‌ که‌ پس‌ بگیرند، ولی‌ به‌ خاطر اینکه‌ مورد استیضاح‌، معین‌ نشده‌ بود، قابل‌ طرح‌ندانستم‌ و گفتم‌ تکمیل‌ کنند؛ طبق‌ آیین‌نامه‌ باید موارد استیضاح‌، مشخص‌ باشد که‌ وزیر، بتواند برای‌جواب‌ بررسی‌ کند.» تلاش‌های هاشمی و ناطق در روزهای بعد افاقه نمی‌کند و حتی کنار رفتن مهندس کاظم سیفیان، شهردار تهران از سمت خود و قبول آن از سوی وزیر کشور نیز که یکی از مطالبات اصلی نمایندگان بود، راه به جایی نمی‌برد تا در روز ۱۵ آبان ۱۳۶۲ ناطق نوری در مقابل نمایندگان مجلس قرار گیرد. این استیضاح در مورد وضعیت امور جنگ‌زدگان، تخلفات شهرداری تهران، قانون احزاب، قانون شوراها، بی توجهی به تذکرات نمایندگان و ضعف مدیریت از وزیر کشور مطرح شد. «هاشمی در خاطره روز ۱۵ آبان خود می‌نویسد: «آقای‌ [ناطق‌‌نوری‌] وزیر کشور پیش‌ ازشروع‌ بحث‌ استیضاح‌، ساعت‌ هفت‌ و نیم‌ آمد و درباره‌ کیفیت‌ برخورد مشورت‌ کرد... تمام‌ وقت‌ مجلس‌، صرف‌ استیضاح‌ شد و بقیه‌ بحث‌ها به‌ جلسه‌ بعد موکول‌ گردید.» می‌توان این جلسه را از زاویه نگاه ناطق نوری نیز روایت کرد: «آقای سید مهدی طباطبایی شیرازی که حاکم شرع شهرداری تهران بود، زمین‌های اطراف تهران را به افراد بی بضاعت و نهادها واگذار می‌کرد. این کار آقای طباطبایی اعتراض وزارت مسکن را در پی داشت و آقای گنابادی که وزیر مسکن بودند، مرتب به مجلسی‌ها می‌گفتند: «من این موضوع را به وزیر کشور می‌گویم، ولی گوش نمی‌دهند.»؛ در حالی که در واگذاری این اراضی، بنده نقشی نداشتم، فقط گاهی اوقات افرادی را مثل بقیه آقایان به حاکم برای واگذاری زمین، معرفی می‌کردم. این نیز از مواردی شد که زمینه استیضاح مرا فراهم کرد. مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۶۲ با امضای چند نفر نماینده، مرا استیضاح کردند و موارد استیضاح نیز مشخص شد. بنده ستادی را در وزارت کشور تشکیل دادم و راجع به هر یک از بندهای استیضاح، پرونده‌یی درست کردم و دوستان را نیز منع کردم که به هیچ‌وجه دنبال پس گرفتن امضای نمایندگان نروند، بگذارید استیضاح انجام شود. روز استیضاح که به مجلس رفتم، آقای هاشمی خیلی نگران بود و گفت: آقای ناطق استیضاح کنندگان خیلی قوی برخورد می‌کنند. گفتم نگران نباشید.» ناطق اتفاقات جلسه را نیز چنین تشریح می‌کند: «نمایندگان استیضاح کننده، خیلی قوی برخورد کردند. سخنران اول‌شان آقای هاشمیان و سخنران دوم و سوم و چهارم به ترتیب آقایان سید کاظم اکرمی و صفاتی دزفولی و رهامی بودند. بعد از صحبت‌های موافقین، مخالفین استیضاح نیز صحبت کردند. لیست اکثریت نمایندگان مجلس که زمین گرفته بودند، یا با نوشتن نامه درخواست زمین کرده بودند را تهیه کردم. حتی اسم آقای هاشمی رفسنجانی هم بود. آقای رهامی یک ربع آخر مدرکی را آورد و اظهار کرد این را دیگر وزیر کشور جواب ندارد و گفت حاکم شرع لیستی را به شما درباره زمین داده و شما نیز تایید کرده اید. من در پاسخ، شروع کردم به خواندن اسامی نمایندگانی که توصیه زمین کرده بودند. اما اسم نماینده مشکین شهر آقای علم الهدی را خواندم. دوم آقای مصباح زنگنه را خواندم. نمایندگان دیدند دارم اسامی همه را می‌خوانم و آبروریزی می‌شود، گفتند نخوانید. جار و جنجال مفصلی در مجلس به راه افتاد، عاقبت آقای هاشمی رفسنجانی گفت اسامی را نخوانید. گفتم خوب، ولی اسامی هست خیال نکنند با کسی رودربایستی داریم.» و بالاخره گزارش هاشمی از جلسه دوم استیضاح ناطق در روز سه شنبه ۱۷ آبان ۱۳۶۲: «تمام‌ وقت‌ مجلس‌ را بقیه‌ استیضاح‌ آقای‌ ناطق‌ [نوری‌] گرفت‌. ایشان‌ خوب‌ دفاع‌کرد و من‌ هم‌ از ایشان‌ دفاع‌ کردم‌. از مجموع‌ ۲۳۱ نماینده‌، ۱۴۶ رای‌ موافق‌ و ۷۲ رای‌ مخالف‌ و۱۳ رای‌ ممتنع‌ آورد و رای‌ اعتماد گرفت‌؛ خوشحال‌ شدیم‌.»

استیضاح سوم: بهزاد نبوی

شاید یک حادثه باشد که استیضاح سوم تاریخ جمهوری اسلامی نیز از آن جلسات مهم تاریخ انقلاب اسلامی شده است که کمتر درباره آن سخن گفته‌اند. حدود شش سال پس از استیضاح ناطق نوری، سومین استیضاح جمهوری اسلامی در شرایطی رخ داد که تنها دو ماه از فوت امام می‌گذشت و یک هفته پس از این استیضاح نیز دولت میرحسین موسوی جای خود را به دولت تازه می‌داد. اوصاف عجیبی که بر کشور حاکم بود این استیضاح را همان‌گونه که بهزاد نبوی وزیر صنایع سنگین گفت به عنوان به یاد ماندنی‌ترین استیضاح در تاریخ جمهوری اسلامی معرفی کرد، هر چند که دلیل استیضاح فساد گسترده درون شرکت سایپا و بازداشت مدیرعامل آن بود که در مقابل استیضاح فرجی‌دانا باز هم دلیل محکم‌تری به نظر می‌رسد. هاشمی در خاطره روز شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ خود می‌نویسد: «آقای بهزاد نبوی [وزیر صنایع سنگین] آمد. از احتمال استیضاح خود در مجلس در رابطه با پرونده سایپا نگران بود.» تعداد ۱۳۶ نماینده در نامه‌یی به هاشمی رفسنجانی در همان روزها درباره این اقدام خود چنین نوشتند: «همان‌گونه که استحضار دارید کمیسیون محترم قضایی و گروه تحقیق و تفحص سایپا بعد از ماه‌ها تلاش و بررسی و وقت و پیگیری، گزارش مهمی را به هیات رییسه محترم مجلس شورای اسلامی تقدیم داشته، مقتضی است با توجه به سوءاستفاده عظیم مالی و با عنایت به احیای ارزش‌های جمهوری اسلامی، گزارش مذکور در جلسه علنی قرائت شود تا با اعلام آن مردم در جریان امر قرار گرفته و زمینه پیاده شدن قسط اسلامی هر چه بیشتر فراهم گردد.» هاشمی که در آن روزها به‌شدت درگیر مسائل مربوط به فوت امام خمینی است تنها بار دیگر در روز چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۶۸ از ماجرای استیضاح نبوی گزارش می‌دهد: «مساله گزارش تحقیق درباره سایپا و جواب [آقای بهزاد نبوی] وزیر صنایع سنگین به خوبی برگزار شد. گزارش ۶۱ صفحه‌یی را خلاصه کردند و خوانده شد. در گزارش اصلی، ناشیانه به خیلی از ارگان‌ها تهمت زده شده بود که باعث درگیری‌ها و برخوردها می‌شد.» در گزارش خلاصه کمیسیون قضایی مجلس، تخلفات آقای تورج منصور، مدیر عامل شرکت سایپا (تولیدکننده خودرو رنو۵) و ۹ نفر از همکارانش، استفاده از حواله‌ها و گران کردن قیمت خودرو بدون ضابطه، معامله غیر قانونی ارزی، فروش تحمیلی کالا به مشتریان همراه با فروش خودرو، اخذ رشوه از دلالان و واسطه‌ها، انجام معاملات ربوی با اموال شرکت سایپا، ایجاد شبکه دلالان فروش خودرو و سوءاستفاده از امکانات سایپا برای منافع شخصی اعلام شده بود. بهزاد نبوی روز ۲۹ تیر ۱۳۶۸ در جلسه مجلس که به ریاست مهدی کروبی برگزار شد در مقابل نمایندگانی که به‌شدت نسبت به پرونده سایپا شاکی بودند، این استیضاح را چنین توصیف کرد: «به هر حال این استیضاحی که امروز می‌شود شاید از استثنائات باشد یا حداقل من در تاریخ پارلمان ایران ندیده‌ام از یک وزیری استیضاح بشود در شرایطی که حداکثر چند روز دیگر کابینه جدیدی معرفی می‌شود.» هر چند نبوی به واسطه پرونده سایپا به مجلس فراخوانده شده بود اما خود، این روند را در ادامه همه آنچه پس از امضای بیانیه الجزایر و انفجار دفتر نخست‌وزیری برایش رخ داده بود، می‌دانست. نبوی در این جلسه اظهار کرد که از کار اجرایی کنار می‌رود و شاید به همین دلیل نیز بود که تا پایان جلسه لحن موافقان استیضاح از مشارکت در جرم مدیرعامل سایپا به اعتماد نسبت به فردی فاسد تغییر کرد و در انتها نبوی نیز رای لازم برای آنکه یک هفته دیگر وزیر بماند را به دست آورد.

استیضاح چهارم: ایرج فاضل

اما روند استیضاح در کشوری که تا سال ۱۳۶۹ تنها چهار بار وزیران دولت هایش را در مجلس به قصد این کار به خود دیده بود، در این سال با برکناری یک وزیر وارد فاز تازه‌یی شد. ایرج فاضل، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت اول اکبر هاشمی رفسنجانی در روز ۲۳ دی ۱۳۶۹ نتوانست از مجلس رای اعتماد بگیرد و از پست خود کنار رفت. هاشمی در خاطره روز چهارشنبه پنج دی ۱۳۶۹ در این باره می‌نویسد: «عصر در جلسه هیات دولت شرکت نمودم. خبر دادند که در مجلس، موضوع استیضاح دکتر [ایرج] فاضل، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مطرح شده است. قبلا به دکتر [علیرضا] فرزاد، [رییس کمیسیون بهداری و بهزیستی مجلس]، گفته بودم که اقدام نکنند. فکر می‌کنم تحت تاثیر رییس دانشگاه [علوم پزشکی] مشهد، اقدام کرده‌اند.» او در روز یکشنبه ۹ دی ۱۳۶۹ همین بحث را ادامه می‌دهد: «[آقای ایرج فاضل]، وزیر بهداشت، همراه با معاونان آمدند و گزارش کار دادند؛ به خاطر استیضاح ناراحت به نظر می‌رسیدند؛ تقویت روحی‌شان کردم... شب با آیت‌الله خامنه‌ای جلسه داشتیم. درباره... استیضاح دکتر فاضل... مذاکره... شد.» اما فاضل به قول هاشمی اسیر رادیکال‌های مجلس شده بود و گویا هیچ جای آشتی نیز وجود نداشت.

استیضاح هشتم: عبدالله نوری

پس از برکناری ایرج فاضل دولت‌های هاشمی رفسنجانی سه استیضاح دیگر نیز به خود دید که هیچ کدام یک از آنها با موفقیتی همراه نبود. اما دوم خرداد ۱۳۷۶ که از راه رسید تغییر فضای جامعه باعث شد که مجلس پنجم با دیدی موشکافانه نسبت به وزرای سید محمد خاتمی نظرافکنی کند. به همین دلیل اولین وزیری که از دولت هفتم به مجلس برای استیضاح رفت عبدالله نوری بود. وزیر کشور دولت اول هاشمی رفسنجانی و یکی از نمایندگان مجلس پنجم که در دولت خاتمی دوباره وزیر کشور شده بود. اما در کمتر از ۹ ماه از روی کار آمدن دولت خاتمی عبدالله نوری در مقابل نمایندگان مجلس قرار گرفت تا از خود و عملکردش دفاع کند. چهره‌هایی که در طول این استیضاح در مخالفت و موافقت با نوری سخنرانی کردند خود یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی است که شاید بازخوانی آن در سال ۱۳۹۳ اصلا خالی از لطف نباشد. اولین کسی که به عنوان مخالف عبدالله نوری پشت تریبون قرار گرفت، محمد رضا باهنر بود. مردی که در روزهای مجالس چهارم و پنجم به همراه مرحوم محمدعلی ساوجی از پایه‌های ثابت استیضاح وزرا بودند. باهنر در قسمتی از نطق خود درباره استیضاح نوری چنین گفت: «شایسته است این نکته را باز شکافی کنیم که چرا روند اصلاحی و نظارت نمایندگان مردم در ارتباط با آقای نوری به بن‌بست کشیده شده است و راهی جز بهره‌گیری از این راه کار قانونی باقی نمانده است. با توجه به اینکه جناب آقای نوری در گذشته مورد حمایت و عنایت مسوولان درجه اول نظام قرار گرفته‌اند، انتظار بر این بود که این روند در هنگام اشتغال به کار حساس وزارت کشور ادامه یابد اما متاسفانه واقعا نمی‌دانیم به چه علت در این مدت از ناحیه ایشان شاهد بی‌اعتنایی‌های متعدد به تذکرات قانونی نمایندگان مجلس و همکاران سابق ایشان و نصایح مشفقانه بسیاری از دلسوزان انقلاب بودیم. تذکراتی که تمامی برخواسته از حس دلسوزی برای آرمان‌های انقلاب اسلامی و در جهت اصلاح امور به نفع تثبیت هر چه بیشتر نظام و دولت محترم بود.» باهنر ادامه داد: «مجلس از ایشان انتظار داشت که با هدایت مدبرانه وزارت کشور با حاکم نمودن جو آرامش و عقلانیت سیاسی ضمن گسترش مشارکت مردم در سیاست، پس‌زمینه و بستر لازم برای پیاده شدن طرح‌های ارزشمند و اجرایی دولت محترم در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را فراهم آوردند، ولی متاسفانه به دلایلی که به تفصیل توسط همکاران ارجمند ذکر خواهد شد، اقداماتی نسنجیده و غیر مدبرانه منجر به افزایش جو التهاب و هیجان‌زدگی سیاسی، حاکمیت غوغاسالاری و هرج و مرج به جای مردم‌سالاری و طبعا گسترش پدیده مذموم و زشت خشونت در جامعه شد.» بعد از باهنر اما مرضیه وحیددستجردی پشت تریبون قرار گرفت. کسی که سال‌ها بعد در دولت محمود احمدی‌نژاد وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی شد و خود نیز طمع برکناری را چشید؛ البته نه با استیضاح که با حکم مستقیم احمدی‌نژاد. دستجردی درباره دلایل مخالفت خود با نوری گفت: «وظیفه اساسی و تعریف شده وزارت کشور همانا ایجاد آرامش و برقراری امنیت در کشور و تاثیر در هماهنگ سازی مجموعه‌های تحت پوشش، حسب تعاریف قانونی است. مع الاسف جناب آقای عبدالله نوری، وزیر محترم کشور حجم قابل توجهی از فرصت‌های گرانبها را صرف ایجاد تغییرات وسیع در بافت اجرایی وزارتخانه نموده و در این تغییرات به معاونین وزارتخانه، استانداران وفرمانداران اکتفا نکرده و حتی بخشداران و شهرداران نیز دستخوش تعویض و تبدیل شده‌اند.» او ادامه داد: «اگر چه عزل و نصب معاونین و غیره حق قانونی وزیرکشور است و این قابل درک است که وزیر محترم کشور افرادی را که به دلیل نگرش سلیقه‌یی و جناحی با ایشان هماهنگ نیستند، تعویض کند، هر چند این‌گونه تعویض‌ها همخوان با خواست توده ملت نباشد، ولی مهم و سرنوشت‌ساز از دیدگاه ما، ملاک انتخاب افراد، صلاحیت و شایستگی آنان است. اعتراض ما به عدم صلاحیت‌هاست، نه انتخاب آنها از گروهی خاص، به طوری که در برخی از انتصابات می‌بینیم افرادی اصلا سابقه و تجربه کاری در وزارت کشور ندارند.» سیدطاهر طاهری،‌ نماینده مخالف دیگری بود که گفت: «آنچه‌ از اظهارات‌ فوق‌ استنباط‌ می‌شود، نشانگر حرکتی‌ تهاجمی‌ و بی‌محابا به‌ قوه‌ قضاییه‌ و درنهایت‌ تحریک‌ و تشویش‌ اذهان‌ عمومی‌ است‌.» مهدی رضا درویش‌زاده نیز اظهار کرد: «اعطای مجوز تجمع به گروه دگر اندیشی است که در قبال اصل ولایت فقیه، موضعی خصمانه را اتخاذ نموده است.» در مقابل این گفته‌ها عبدالله نوری چنین به دفاع نشست: «مساله‌ بسیار مهم‌ است‌، آبرو و حیثیت‌ یک‌ مسلمان‌ یا یک‌ انسان‌ در کار است‌، چه‌بسا با یک‌ انحراف‌ شما، یک‌ انسان‌ آبرومند در جامعه‌ ساقط‌ شود و شرف‌ یک‌ مومن‌ خدشه‌دار شود. اگر انحرافی‌ دیدید نخست‌ بدون‌ سر و صدا دنبال‌ تحقیق‌ روید، پس‌ از آنکه‌ مسلما معلوم‌ شد، قبل‌ از کشیده‌ شدن‌ به‌ مجلس‌ با طرف‌ به‌ گفت‌وگو بنشینید و مساله‌ را حتی‌الامکان‌ با خود او حل‌ کنید. اگر در این‌ مرحله‌ توفیق‌ حاصل‌ نشد در کمیسیون‌ مربوط‌ او را بخواهید و با کمک‌ دوستان‌ فیصله‌ دهید و اگر فیصله‌ نشد و شخص‌ مذکور می‌خواهد برخلاف‌ مصالح‌ اسلام‌، کشور و ملت‌ عمل‌ کند و در انحراف‌ پافشاری‌ کند، حفظ‌ مصلحت‌ عمومی‌ و اسلام‌ مقدم‌ است‌ بر حفظ‌ مصلحت‌ شخصی‌، هر کس‌ باشد. در این صورت‌ تقاضا کنید و با استقلال‌ و منطق‌ بدون‌ کوچک‌ترین‌ اهانت‌، مطلب‌ را عرضه‌ کنید و مهلت‌ دهید تا در محیطی‌ آرام‌ و بی‌تشنج‌ از خود دفاع‌ کند. در این‌ موقع‌ مجلس‌ به‌ هرچه‌ تکلیف‌ قانونی‌ و شرعی‌ دارد عمل‌ کند، بی‌کوچک‌ترین‌ توهین و ما همه‌ باید بدانیم‌ مجرمی‌ که‌ بالاترین‌ جرم‌ را دارد و به سوی‌ چوبه‌‌دار می‌رود جز اجرای‌ حد شرعی‌، احدی‌ حق‌ آزار او را لفظا و عملا ندارد و مرتکب‌، خود ظالم‌ است‌ و مستحق‌ کیفر». نوری چنان بر اعتقاد خویش پای می‌فشرد که پیکان حمله را به سمت نمایندگان نشانه رفت و همین شاید به برکناری او منجر شد: «ما در کمیسیون‌ داخلی‌ آمدیم‌، سوال‌ فرمودند، جواب‌ دادیم‌. من‌ چند بار آمدم‌ خوب‌، اعضای‌ محترم‌ کمیسیون‌ داخلی‌ اینجا هستند، توصیه‌ حضرت‌ امام‌ این‌ بوده‌ که‌ مسائل‌ در کمیسیون‌ مطرح‌ و حل‌ بشود، حالا اگر حل‌ هم‌ نشد در مجلس‌ بیاید مطرح‌ بشود. فردای‌ آن روز مواجه‌ شدیم‌ به‌ اینکه‌ متن‌ صحبت‌های کمیسیون‌ را روزنامه‌ها چاپ‌ کردند.» دو نفری که از عبدالله نوری در آن روز دفاع کردند سید محمود دعایی و مجید انصاری بودند. دعایی با بیان این مساله که می‌خواهد در رابطه با سوابق و شخصیت نوری صحبت کند، اظهار کرد: «ببینید! موضوع برخورد با شخصیت ایشان داشته، شخصیت ایشان زیر سوال رفته، ایشان را به عنوان عنصری که خدای ناکرده تعهد ندارد، عنصری که پایبند به موازین نیست، عنصری که تابع گروهک معدوم مهدی هاشمی است، این‌طوری در خلال صحبت‌های‌شان مطرح کردند آیا من می‌توانم از ایشان دفاع کنم؟» و از سوی دیگر مجید انصاری به بحث امنیت پرداخت: «مساله امنیت را مطرح کردند، ‌من حقیقتا به عنوان یک شهروند ایرانی که مسائل را امروز شنیدیم و به عنوان یک نماینده مجلس، اغراق بسیار فراوانی در مسائل امنیتی بود و تصویری از گفتار عزیزان، از ایران ما به وجود آمد که کسانی که از ایران خبر ندارند و در خارج مرزها هستند، ممکن است فکر کنند امروز ما در آستانه یک انفجار و جنگ تمام عیار داخلی هستیم، من نمی‌خواهم عین عبارت عزیزان را بخوانم، البته یادداشت کرده‌ام. تعبیر اینکه ایران با این ترتیب به سمت یوگسلاوی سابق یا لبنان سوق داده می‌شود، تعبیر اینکه شرارت و امنیت و قاچاق و امثال اینها... بیداد می‌کند، در یک چنین بستری سرمایه‌گذاری میسر نیست، کار میسر نیست و تصویر به‌شدت ناامید کننده و مایوس‌کننده‌یی از کشور ارائه دادند که مدعی هستیم باثبات‌ترین کشور به لحاظ پایداری ارکان این نظام که بر دوش آحاد مردم است، ایران است، این تصویر منصفانه‌یی از ایران نیست و تصویر منصفانه‌یی هم از مدیریت کلان کشور از جمله وزارت کشور نیست.» اما در نهایت نوری از پست وزارت افتاد تا سیدعبدالواحد موسوی لاری جایگزین او شود.

استیضاح نهم: عطاءالله مهاجرانی

وزیر ارشاد دولت خاتمی خیلی زودتر از ۱۱ اردیبهشت ۱۳۷۸ باید استیضاح می‌شد اما عبدالله نوری پروژه مهم‌تری برای مجلس پنجم بود که با گذشتن از او باید تاحدودی فضای جامعه برای استیضاح مهاجرانی آماده می‌شد. در جلسه استیضاح وزیر ارشاد دولت خاتمی در سال ۱۳۷۸ اولین نکته‌یی که جلب نظر می‌کرد خواندن این متن از سوی رییس مجلس یعنی بازنده اصلی انتخابات ریاست‌جمهوری، علی اکبر ناطق نوری بود: «در مورد مساله‌ استیضاح‌ هیچ‌کدام‌ از اطراف‌ قضیه‌ نفیا و اثباتا مطلبی‌ را از قول‌ اینجانب‌ نقل‌ ننمایند.» این جملات را ناطق به قول از مقام معظم رهبری می‌خواند و شاید آن یکی از مهم‌ترین اتفاقات استیضاح‌های جمهوری اسلامی باشد. در استیضاح مهاجرانی، سیدرضا تقوی به عنوان یکی از مخالفان وزارت او گفت: «فضای‌ فرهنگی‌ جامعه‌ را آلوده‌ به‌ شیطنت‌ها، کینه‌ افشانی‌ها، ابتذال‌ خواهی‌ها و ستیزه‌گری‌ با محوریت‌ نظام‌ و نیروهای‌ مخلص‌ نظام‌ دیده‌ایم‌.» نفر بعدی که در مخالفت سخن گفت اما جالب‌ترین گزینه‌یی بود که گویا هیچ اعتقادی به دست تاریخ نداشت. سید محمد حسینی، وزیر ارشاد دولت دوم احمدی‌نژاد که آن زمان نماینده مجلس بود و هنوز در کسوت وزارت به جواد شمقدری در سازمان سینمایی پست نداده بود: « جناب‌ وزیر! اینسان‌ تند و تیز کجا می‌روید؟ آیا سیاست‌ گیشه‌سالاری‌ به جای‌ ارزش‌‌سالاری‌ در سینما شما را به‌ ناکجاآباد نمی‌کشاند؟‌ آش آنقدر شور شد که‌ خان‌ هم‌ فهمید و دادش‌ درآمد.» سیدعلی‌اکبر موسوی‌حسینی‌ نیز به‌شدت به حوزه کتاب حمله کرد اما همه این حرف‌ها دفاع آرام عطاءالله مهاجرانی را به همراه داشت. دفاعی با منطقی محکم که او را با رایی ناپلئونی وزیر نگه داشت.

استیضاح هفدهم: علی کردان

از استیضاح عطاءالله مهاجرانی تا استیضاح علی کردان در ایران سونامی تغییر به وقوع پیوسته بود. دولت خاتمی پس از رسیدن به پایان عمر هشت ساله خود در سال ۱۳۸۴ جا را برای محمود احمدی‌نژاد و یارانش خالی کرده بود و مجلس ایران به دوره هشتم خود رسیده بود. در این فاصله هفت وزیر طعم استیضاح شدن را چشیدند که تنها احمد خرم، وزیر راه و ترابری دولت خاتمی در استیضاح چهاردهم و در حالی که تنها ۹ ماه تا پایان دولت باقی مانده بود، از کار برکنار شد و مابقی بر جای خویش ماندند. در این بین احمدی‌نژاد در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۶ برای اولین بار سنت‌شکنی کرد و با وزیر خود به مجلس آمد تا از او در برابر استیضاح دفاع کند. پیش از این تاریخ هیچ رییس‌جمهور یا نخست‌وزیر دیگری برای دفاع از وزیر خود به مجلس نیامده بود. اما داستان علی کردان وزیر کشور احمدی‌نژاد در دولت نهم داستان دیگری بود. محمود احمدی‌نژاد پس از برکناری مصطفی پورمحمدی از وزارت کشور، علی کردان را به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی کرد. کردان در این جلسه ادعا کرد که موفق به اخذ مدرک دکترای افتخاری حقوق اساسی از دانشگاه آکسفورد شده ‌است. در روز رای اعتماد، یکی از نمایندگانی که به عنوان مخالف نطق می‌کردند، اظهار داشت که علاوه بر مدرک دکتری، مدرک کارشناسی ارشد آقای کردان نیز مبنا ندارد. کردان در همان روز و در انتهای آخرین دفاعیه خود درباره مدرک کارشناسی ارشد خود چنین گفت: «اگر می‌دانستم مدرک فوق‌لیسانس مشکل‌ساز می‌شود حتما اقدام می‌کردم و این مدرک را هم به هیات رییسه تقدیم می‌کردم.»با استعلام تعدادی از خبرگزاری‌ها، مقام‌های دانشگاه آکسفورد رسما اعلام کردند که وی نه دکتری افتخاری و نه هیچ مدرک دیگری از این دانشگاه دریافت نکرده است. پس از بالاگرفتن قضیه دانشگاه آکسفورد بیانیه‌یی در این مورد صادر و در وب سایت دانشگاه قرار داد. در تاریخ ?? آبان ???? مجلس شورای اسلامی طرح عدم اعتماد به علی کردان را مورد مذاکره قرار داد و پس از سخنان موافقان و مخالفان این طرح و اظهارات علی کردان در دفاع از عملکرد خود، طرح عدم اعتماد با اکثریت قابل توجه نمایندگان حاضر در جلسه به تصویب رسید. در جریان استیضاح، محمود احمدی‌نژاد حضور نداشت. استیضاح وزیر کشور نخستین استیضاحی بود که از سوی مجلس هشتم شورای اسلامی طرح و نمایندگان به آن رای مثبت دادند. این استیضاح در حالی از سوی نمایندگان با رای موافق مواجه شد که احمدی‌نژاد آن را غیرقانونی دانست. شاید استیضاح کردان یکی از آن استیضاح‌هایی بود که همه طیف‌های سیاسی مجلس به صورت واحد در برابر وزیر ایستادند و بالاترین رای برای برکناری وزیر را امضا کردند. اولین ناطق استیضاح‌کننده جلسه استیضاح کردان علی مطهری بود که در نطق خود به چک پول‌های پنج میلیون تومانی که چند روز پیش از جلسه استیضاح بحث آن در مجلس مطرح شده بود، اشاره کرد و گفت: «تصور دولت از مجلس، عجیب و غریب است که فکر کنند با یک چک نمایندگان رای خود را عرض می‌کنند.» داریوش قنبری، سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس نیز اظهار کرد: «امروز بحث مقابله با تفکر کردانیستی است و این تفکری است که فقط خود را معیار راستی و درستی می‌داند. امروز بحث مقابله با کردانیزه کردن انتخابات است.» بیژن نوباوه نیز به انتقاد شدید از عملکرد وزیر کشور و صحبت‌های امروزش پرداخت و در نهایت خطاب به کردان گفت: ‌«به عنوان یک بچه مسلمان بلند شوید و همین الان استعفا دهید هنوز هم وقت دارید... اقلیت مجلس، اقلیت ایمانی نیست که اخلاق را زیر پا بگذارد.» علی کردان با اشاره به سخنان بیژن نوباوه که به وجود جانبازان در این مملکت اشاره کرد و گفت : «بنده خود در سردشت جانباز شیمیایی شدم و پیوند مغز استخوان کردم که این را می‌خواستم به عنوان ذخیره قیامت با خود ببرم اما شما برادر عزیز اجازه ندادی.»

استیضاح هجدهم: حمید بهبهانی

استیضاح وزرای احمدی‌نژاد رکورد موارد عجیب استیضاح در جمهوری اسلامی را واقعا جابه‌جا کرد. اگر در استیضاح کردان تقریبا همه مجلس با این اتفاق هم نظر بودند، در استیضاح حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری دولت دهم همه با استیضاح او هم نظر شدند. استیضاح بهبهانی که در سوم بهمن ۱۳۸۹ اعلام وصول شده بود، از سوی دولت احمدی‌نژاد غیرقانونی تشخیص داده شد و وزیر و رییس دولت از شرکت در جلسه استیضاح خودداری کردند. همین اتفاق باعث شد تا نمایندگان با رای بالایی حمید بهبهانی را از پست وزارت راه و ترابری برکنار کنند.

استیضاح بیست و یکم: عبدالرضا شیخ‌الاسلامی

یکشنبه سیاه؛ روزی که استیضاح بیست و یکم جمهوری اسلامی در مجلس برگزار شد. استیضاحی که نه تنها وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی دولت احمدی‌نژاد را از پست خود برکنار کرد، بلکه با دعوای لفظی شدید محمود احمدی‌نژاد و علی لاریجانی پشت تریبون مجلس خاتمه یافت. روزی که همه چشم‌ها به مجلس خیره شده بود تا مجموعه‌یی از اتفاقات عجیب و تاسف بار را شاهد باشیم. آنقدر اتفاقات مجلس در آن روز عجیب و تلخ بود که شیخ‌الاسلامی بیشترین رای موافق برای برکناری را در تاریخ جمهوری اسلامی کسب کرد و با ۱۹۲ رای موافق از کار برکنار شد. نمایندگان که دست‌شان به احمدی‌نژاد نمی‌رسید چنان در این استیضاح با وزیر او که حتی نمی‌توانست پاسخگوی ساده یک انتصاب خود باشد، تسویه حساب کردند که شاید تا سال‌ها روز ۱۵ بهمن ۱۳۹۱ از خاطره‌ها زدوده نشود. تنها یک سال و چند ماه از روزی که در استیضاح بیستم جمهوری اسلامی با دفاع علی لاریجانی رییس مجلس، شمس‌الدین حسنی وزیر اقتصاد کابینه احمدی‌نژاد وزیر مانده بود می‌گذشت که پای استیضاح شیخ‌الاسلامی به میان آمد. دلیل اصلی استیضاح وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی دولت دهم انتصاب سعید مرتضوی به عنوان رییس سازمان تامین اجتماعی از سوی او بود. مرتضوی که از قضاوت معلق شده بود و اتهاماتی نیز در پرونده داشت با حمایت مستقیم احمدی‌نژاد در پست خویش باقی ماند و وقتی تلاش نمایندگان برای تغییر او به جایی نرسید، چاره را در استیضاح شیخ‌الاسلامی دیدند. احمدی‌نژاد در این جلسه فیلمی از دیدار فاضل لاریجانی با مرتضوی را پخش کرد و حرف‌هایی زد که با واکنش شدید علی لاریجانی روبه‌رو شد. یکشنبه سیاه اما که گذشت دیگر شیخ‌الاسلامی وزیر نبود.

استیضاح بیست و دوم: رضا فرجی‌دانا

این گزارش در همین استیضاح بیست و دوم به پایان می‌رسد. گزارش کامل آنچه بر فرجی‌دانا در مجلس گذشته است را قطعا همگان به طور کامل خوانده‌اند. وزیری که در طول ۹ ماه فعالیتش در وزارت مطبوعه موجی از شادی و نشاط را برای دانشجویان به بار آورده بود و در مقابل بسیاری از اتفاقاتی که در زیر میز وزارت علوم رخ می‌داد، ایستاده بود. وزیری که برخلاف ۲۱ مورد دیگر هیچ اشکال جدی و محکمی به کارش وارد نبود و تنها به دلیل رونمایی از پرونده بورسیه‌های غیرقانونی و انتصاب یک معاون و یک مشاور که مورد پسند مجلس نبودند، استیضاح شد. روحانی همراه فرجی‌دانا به مجلس نرفت تا این سنت تنها در اختیار احمدی‌نژاد بماند در حالی که استادتمام برق دانشگاه تهران و نابغه علمی این رشته چنان با آرامش و چونان استادی تمام از خود دفاع کرد، که خاطره این بی‌دلیل‌ترین استیضاح تاریخ جمهوری اسلامی در خاطر همگان بماند. اگر استیضاح گنابادی به دلیل اولین بودن، استیضاح ناطق نوری به دلیل سابقون انقلاب بودن و پرونده زمین‌ها، استیضاح بهزاد نبوی به دلیل یک هفته مانده به پایان کار دولت و پرونده سایپا، استیضاح ایرج فاضل به دلیل اولین برکناری وزیر از حاصل استیضاح، استیضاح عبدالله نوری و عطاءالله مهاجرانی به دلیل اتفاقات سیاسی کشور و پرونده‌های امنیتی و اجتماعی، استیضاح کردان به دلیل مدرک جعلی، استیضاح بهبهانی به دلیل عدم حضور در مجلس و استیضاح شیخ‌الاسلامی به دلیل یکشنبه سیاه وجهی از اعراب داشت، استیضاح فرجی‌دانا همان را که نداشت هیچ، تنها به این دلیل بود که «اسرار هویدا می‌کرد.»

برش

دومین استیضاح مهم جمهوری اسلامی بدون شک یکی از مهم‌ترین آنها نیز بود. استیضاح یکی از کسانی که جزو السابقون انقلاب شناخته می‌شد و در کسوت وزیر کشور در سال ۱۳۶۲ در مقابل نمایندگان مجلس قرار گرفت. رییس این جلسه استیضاح نیز اکبر هاشمی رفسنجانی بود که در خاطراتش می‌نویسد:«آقای‌ ناطق‌‌نوری‌ وزیر کشور، جمعی‌از نمایندگان‌ تصمیم‌ داشتند، به‌ عنوان‌ اعتراض‌ به‌ مصاحبه‌ ایشان‌ ـ که‌ توهین‌ به‌ مجلس‌ تلقی‌ شده‌بود ـ هنگام‌ ورود ایشان‌، جلسه‌ را ترک‌ کنند. منع‌شان‌ کردم‌؛ پذیرفتند و ماندند، ولی‌ خیلی‌ تند وموهن‌ برخورد می‌کردند. آقای‌ ناطق‌‌نوری‌ هم‌ کوتاه‌ می‌آمد؛ گرچه‌ حرف‌هایش‌ را زد، ولی‌ باملاحظه‌. کنترل‌ مجلس‌، بسیار دشوار بود؛ به‌ خیر گذشت‌.»

برش

اولین کسی که به عنوان مخالف عبدالله نوری پشت تریبون قرار گرفت، محمد رضا باهنر بود؛ شایسته است این نکته را بازشکافی کنیم که چرا روند اصلاحی و نظارت نمایندگان مردم در ارتباط با آقای نوری به بن‌بست کشیده شده است و راهی جز بهره‌گیری از این راهکار قانونی باقی نمانده است. با توجه به اینکه جناب آقای نوری در گذشته مورد حمایت و عنایت مسوولان درجه اول نظام قرار گرفته‌اند، انتظار بر این بود که این روند در هنگام اشتغال به کار حساس وزارت کشور ادامه یابد اما متاسفانه واقعا نمی‌دانیم به چه علت در این مدت از ناحیه ایشان شاهد بی‌اعتنایی‌های متعدد به تذکرات قانونی نمایندگان مجلس و همکاران سابق ایشان و نصایح مشفقانه بسیاری از دلسوزان انقلاب بودیم

الهه صداقت