جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

موسیقی هرکی هرکی از زبان خشایار اعتمادی


موسیقی هرکی هرکی از زبان خشایار اعتمادی

صدای بم خشایار اعتمادی, همچنان خاطره بزرگ آنهایی است که ناگهان شنیدند «من بهارم تو زمین » حالا خیلی سال بعد از آنکه نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب جاده ها را برای نسل های بعدی صاف کرد, خشایار اعتمادی روبه روی ما نشسته و از گذشته و آینده می گوید

صدای بم خشایار اعتمادی، همچنان خاطره بزرگ آنهایی است که ناگهان شنیدند: «من بهارم تو زمین!» حالا خیلی سال بعد از آنکه نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب جاده‌ها را برای نسل‌های بعدی صاف کرد، خشایار اعتمادی روبه‌روی ما نشسته و از گذشته‌ و آینده می‌گوید. او که به نظر پس از درخشش اولیه کمتر در حد نامش کار کرده، در این‌باره به ما و شما توضیح داده است. مصاحبه ما می‌توانست مفصل‌تر از این حرف‌ها باشد اگر جغرافیای کوچک صفحه جواب می‌داد... خشایار اعتمادی پس از دو سال انتظار جدیدترین آلبوم خود را به بازار عرضه خواهد کرد. آلبومی که عقیده دارد یک نقطه جدید و‌ روشن در کارنامه اوست. امیدواریم که همین‌طور باشد.

● با «راز پنهان » شروع شد

از سال ۷۴ با قطعه «راز پنهان» که اجرا شده و روی غزلی از حضرت حافظ پخش شد، وارد عرصه موسیقی کشور شدم، از همان سال تمرکز روی آلبوم اولم «دلشوره» را به طور جدی آغاز کردم. همان سال با کار روی ۶-۵ ملودی در کنارمرحوم بابک بیات و با همراهی ارکستر بزرگ که در آن زمان به نوبه خود کار نویی محسوب می‌شد، شروع همکاری‌ام به طور رسمی با صدا و سیما و به شناخته‌تر شدنم منجر شد.«مثل هیچ کس» کار مشترک من و مریم حیدرزاده آلبوم دومم بود که به علت فضای خاص حسی، قطعات آن کارها در آن زمان با استقبال خوبی روبه‌رو شد. از آن سال به بعد آلبوم‌های «خاتون»، «طعنه»، «لیلا»، «عاشقی هر کی هر کی شد»، «خدا تو رو ببخشه» و «باید به تو برگردم» از من منتشر شد. «تو محکومی به برگشتن» هم نام آلبوم جدیدم است که قرار است اواخر مهر ماه به بازار موسیقی عرضه شود.

● هرکی هرکی در موسیقی پاپ

در زمان شروع کار ما در دنیای موسیقی شرایط برای تولید موسیقی پاپ و پرداختن به آن بسیار سخت بود. آن زمان کارها به صورت پاپ کلاسیک و پاپ سنتی و در سطح غیرحرفه‌ای تولید و ارائه می‌شد همزمان با آغاز فعالیت ما یعنی درست زمانی که نیاز به حضور و وجود موسیقی پاپ در کشور احساس شد، حمایت از فعالان آن و هدایت درست و کارشناسانه از آنها به نحو منطقی صورت گرفت. در آن سال‌ها اگر کاری ضعیف تولید می‌شد، یا ضعف آن برطرف می‌شد یا کار با ممیزی‌هایی اجازه پخش می‌گرفت یا به راحتی رد می‌شد، اما الان به دلیل حضور این همه خواننده که اغلب هم کاملا غیرحرفه‌ای هستند، به‌سادگی از بی‌محتوایی کارها می‌گذریم و این جزء دستاوردهای بد رشد موسیقی پاپ ماست. در واقع علت اصلی این همه حضور غیرحرفه‌ای، هدایت نشده بودن مسیر و هدف آنها در موسیقی‌است. کارها غالبا کارشناسی نمی‌شوند و به دلیل عدم حمایت به بسترهای ذی‌صلاح مراجعه نمی‌کنند و طبیعتا به سمت کانال‌ها و راه‌های غیرمجاز رفته و وقتی که وارد بازار غیرمجاز شوند هیچ کنترل و نظارتی هم روی کیفیت کارهایشان صورت نمی‌گیرد، البته نکته بد این اتفاق این است که گاهی همین کارهای غیرحرفه‌ای و در عین حال غیرمجاز معرف کارهای پاپ داخل کشور می‌شود در حالی که سطح خیلی از کارهای مجاز تولید داخل به مراتب قوی‌تر از آنهاست.

● ما همه اعضای یک خانواده ایم

هیچگاه در جریان موسیقی پاپ فقط به فردیت خودم در حوزه موسیقی پاپ توجه نکردم. زیرا همه ما در این عرصه یک خانواده هستیم چه آن زمان که تعداد ما به اندازه انگشتان دست بود و چه حالا که نزدیک به ۲ میلیون فعال در حوزه موسیقی داریم و خیل مخاطبان و طرفداران این سبک روز به روز در حال افزایش است. تمام ما در مقابل موسیقی پاپ و رسالت رشد آن یک خانواده واحد هستیم و اگر اتفاق خوبی برای هر کدام از ما در موسیقی بیفتد همگی در آن سهیم هستیم و برعکس هر اتفاق بدی متوجه همه ماست.

● همیشه در کارم تنوع داشتم

طی این سال‌ها ژانر ترانه‌سراها و آهنگسازهایی که با آنها در تمام مجموعه آلبوم‌ها همکاری داشتم کاملا متفاوت بوده است. من از نیما یوشیج، شاملو، محمد صالح‌علاء، مریم حیدرزاده، روزبه بمانی و افشین یداللهی کار اجرا کرده‌ام. در ساخت ملودی‌ها کار با مرحوم بابک بیات، فریبرز لاچینی، بهروز صفاریان و علیرضا افکاری را تجربه کردم و انتخاب‌های تقریبا دقیق در تولید حدود ۱۰۰ قطعه آهنگ در قالب ۹ آلبوم اختصاصی و ۴-۳ آلبوم مشترک، تنوع خوبی طی این سال‌ها در کارهایم ایجاد کرد. حضور در ۳ جشنواره معتبر موسیقی که از جمله مهم‌ترین آنها جشنواره بین‌المللی موسیقی سارایوو است و کسب عنوان برترین خواننده در آن جشنواره در میان چندین کشور مسلمان از اتفاقات خوب و خاطره‌انگیز زندگی من بود. اجرای زنده همراه با ارکستر بزرگ سارایوو، ارکستری که بوچلی و پاواروتی در آن حضور داشتند هدیه این جشنواره به نفر برتر بود که به جرات می‌توانم آن را نقطه عطفی در مراحل زندگی موسیقایی بدانم.

● کسی که کپی می کند قطعا هنردوست نیست

در رابطه با کپی‌کارها سؤال من این است که آیا واقعا این مخاطبان هنرمند خود را دوست دارند؟ همه ما باید درک کنیم که هنرمندان برای اینکه کار خود را با کیفیت تمام به دست طرفدارانشان برسانند شاید گاهی نزدیک به ۲۰ ماه زحمت می‌کشند، اصطکاک می‌بینند و پشت درهای بسته زیادی مانده‌اند تا کاری با کیفیت تهیه و ارائه کنند. یک بسته فرهنگی که شاید بتواند فرهنگساز یک جوان و در عین حال ارائه‌کننده فرهنگ و هنر یک جامعه باشد را حاضر نیستیم ۲ هزار تومان بابت آن هزینه کنیم، در عوض به راحتی آنها را از فضای مجازی دانلود می‌کنیم. به نظر من این عده هیچگاه نمی‌توانند ادعا کنند هنردوست هستند یا هنرمند خود را دوست دارند، زیرا در این جریان هم هنرمند ضرر کرده و هم بازاری که سرمایه خود را صرف یک کار فرهنگی می‌کند. وقتی تبلیغات به صورت گسترده و تصویری از طریق رسانه صورت نگیرد مخاطب هم غیرحرفه‌ای عمل خواهد کرد و در نتیجه آن کارها کاملا غیرکارشناسانه به دست مخاطب می‌رسد و به همین ترتیب سیطره عملکرد غیرحرفه‌ای گسترش می‌‌یابد. با تمام این تفاسیر اینکه موسیقی با این فراز و نشیب‌‌های فراوان همچنان جریان خوبی دارد، موضوع قابل توجهی است و به‌طورحتم می‌توان به این جریان سر و سامان داد ولی اگر این روند به همین ترتیب ادامه پیدا کند روز به روز ضعف ما در موسیقی محسوس‌تر خواهد شد اگرچه این نکته در تولید کارهای نازل با حجم بالا به خصوص با اشعار بی‌محتوا کاملا مشهود است.

● گوش های امروز حرفه ای​ترند

به عقیده من گویا ما در این برهه ناگزیر بودیم این فراز و نشیب‌ها و کم‌ و کاستی‌ها را ببینیم و تجربه کنیم. دهه ۸۰ شاهد حضور کارهای زرد فراوانی چه در مطبوعات، آثار هنری و چه در موسیقی، فیلم و... بودیم ولی به نظرم باید این دوران را طی می‌کردیم تا امروز مخاطب بتواند تشخیص درستی بین بد و خوب داشته باشد. مخاطب امروز موسیقی نسبت به حدود یکی، دو سال پیش بسیار حرفه‌ای تر عمل می‌کند و این شاید به دلیل حجم آن همه کار ضعیف تولید شده باشد که مخاطب را به نقطه‌ای برساند که گوش خود را آلوده و مشغول شنیدن هر کاری نکند.

● ماجرای من و سارقان باج‌گیر

گرچه آلبوم «تو محکومی به برگشتن» زمان زیادی را برای انتخاب ترانه به خود اختصاص داده است اما علت تاخیر در توزیع آن اتفاق عجیبی بود که چند هفته پیش با تهدیدهایی از سمت فردی ناشناس آغاز شد. به این ترتیب که آنها تقاضای مبلغی پول را در ازای پخش نکردن فایل‌های آلبوم با صدای شخص دیگری را داشتند. در ابتدا این تهدیدها را جدی نگرفتیم تا وقتی که دو قطعه از کارهای آلبوم را با صدای شخص دیگری روی سایت خودم دیدم. با پیگیری و مراجعه به دادسرای ویژه جرایم رایانه‌ای افراد مورد نظر را شناسایی و بعد از اعتراف آنها، عاملان این سرقت فرهنگی دستگیر شدند. از همین جا کمال تشکر را از تلاش‌های پلیس فتا دارم که با ضرب‌الاجل خود جلوی یک جنجال فرهنگی را گرفتند و سایت‌های موسیقی‌ای که با حمایت خود از پخش آن جلوگیری کردند. مسعود رهبر، احسان حاجیان و سعید بنازاده برای به ثمر رسیدن این آلبوم زحمات زیادی کشیدند. جای بهروز صفاریان هم در بین آهنگسازان آلبوم تازه‌ام بسیار خالی است.

● بقیه هم باید باشند

همیشه از حضور چهره‌های نو و تازه‌نفس در موسیقی استقبال می‌کردم چون تنها به جریان موسیقی فکر می‌کنم. لزومی ندارد که همیشه و همه جا خشایار اعتمادی باشد. در کنار خیل دیگر هنرمندان خشایار اعتمادی هم می‌تواند باشد. اما من به شخصه بعد از تجربه‌های خوب در اجراهای زنده با حدود ۱۸هزار طرفدار، تیراژهای بالایی از فروش آلبوم‌هایم و همراهی با ارکسترهای بزرگ و موفق به خصوص در کنار بزرگان موسیقی در جشنواره سارایوو به نقطه‌ای از رضایت رسیده‌ام که تا حدی از فضای ارائه موفق‌تر کارهای خودم جا بمانم. در واقع تمام حرفم این است که سن موسیقایی ما بالا و پایین‌های مسیر موسیقی را کاملا چشید بنابراین هیچگاه به فکر این نبودم که باید به هر قیمتی حضور داشته باشم. امروزه حضور پررنگ‌ فقط با حضور در رسانه یا اجرای تیتراژهای مناسبتی مختلف برای دیگران معنی می‌گیرد در حالی که به عقیده من هرگاه بدانم حرفی برای گفتن دارم و می‌توانم تاثیرگذار باشم، قطعا اعلام حضور خواهم کرد.



همچنین مشاهده کنید