یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

موسیقی, بهترین ابزار بیان احساسات


موسیقی, بهترین ابزار بیان احساسات

جیمز بلانت متولد ۱۹۷۴ خواننده و ترانه نویس بریتانیایی است که با انتشار آلبوم «بازگشت به دیوانه خانه» در سال ۲۰۰۵ ناگهان معروف شد ترانه بسیار زیبای «تو زیبایی» در سال ۲۰۰۶ در فهرست ۱۰۰ ترانه داغ مجله «بیل بورد» در رتبه نخست قرار گرفت

جیمز بلانت (متولد ۱۹۷۴) خواننده و ترانه‌نویس بریتانیایی است که با انتشار آلبوم «بازگشت به دیوانه خانه» در سال ۲۰۰۵ ناگهان معروف شد. ترانه بسیار زیبای «تو زیبایی» در سال ۲۰۰۶ در فهرست ۱۰۰ ترانه داغ مجله «بیل بورد» در رتبه نخست قرار گرفت. التون جان آخرین موزیسین بریتانیایی بود که در سال ۱۹۹۷ با ترانه معروف «شمعی در باد» به این عنوان دست یافته بود.

«جیمز بلانت» جدید ترین تک ترانه خود به نام «همان اشتباه» را در دسامبر ۲۰۰۷ منتشر کرد. در پی عرضه تک ترانه بسیار موفق «۱۹۷۳»، «همان اشتباه» دومین ترانه ای است که از آلبوم بسیار بسیار موفق «همه روح‌های گم شده» که در تاریخ یکم نوامبر منتشر شده بود، گرفته شده است. این آلبوم در چندین کشور عرضه شد و تا کنون تقریبائسه میلیون دلار در سر تا سر جهان فروخت.

ما با جیمز بلانت در حالی ملاقات کردیم که به تازگی اجرای زنده را به پایان رسانده بود. با او از تک ترانه جدیدش به نام « The Stig » و موفقیت‌هایش صحبت کردیم.

«همان اشتباه» اکنون به بازار عرضه شده است. ترک زیبایی است. می‌توانید برای‌مان توضیح بدهید که این ترانه چگونه به وجود آمد؟

این آلبوم درباره انعکاس خود است. درباره پشیمانی و احساس گناه است، درباره اینکه ما انسان‌ها چگونه مرتکب خطا می‌شویم، و اینکه چگونه جایز الخطا هستیم. من بعضی وقت‌ها ممکن است بد ترین دشمن خودم باشم.

▪ از کدام یک از ترانه‌های آلبوم «همه روح‌های گم شده» بیشتر لذت بردید؟

ـ شاید ترانه «همه چیز را بر می‌دارم» از نظر من یک چیز دیگر باشد. برای من ترانه برجسته‌ای بود. متن شعرش هم واقعا ناب است.

آخرین باری که با هم حرف زدیم ،گفتید که «خداحافظ عشق من» ترانه محبوب شما است. تهیه کننده این ترانه هم در تمام مدتی که ترانه ضبط می‌شده در گوشه ای از استودیو ایستاده بود و از اطرافیانش می‌خواست که او را به بیمارستان ببرند... آیا در حین ضبط این ترانه هم تجارب مشابهی داشتید؟

چیزی که به آن اندازه عجیب باشد نه. من برای خودم یک گروه داشتم و یک آلبوم اجرای زنده را ضبط کردیم. همه ما در یک اتاق بودیم و آن را به طور زنده ضبط کردیم.

▪ آلبوم شما در هفده کشور دنیا در رتبه اول قرار داشت و تقریبا سه میلیون دلار در سر تا سر جهان فروش داشته است. «بازگشت به تیمارستان» پرفروش‌ترین آلبوم هزاره شد. آیا شما وقت می‌کنید که از سفر خود لذت ببرید و گل‌های رز را بو کنید و موفقیت‌های خود تان را تحسین کنید؟ آیا هنوز آرزویی برای‌تان باقی مانده که بخواهید به آن برسید؟

ـ موفقیت من را در مسیر کار قرار می‌دهد. در استودیو ترانه‌هایم را ضبط می‌کنم، به تور‌های تبلیغاتی می‌روم. خیلی جالب است. من واقعا از این کار‌ها لذت می‌برم. وقتی یک سال را سوار اتوبوس بودیم واقعا روز‌های بسیار خوشی را با هم سپری می‌کردیم. مسافرت با اتوبوس تور و نواختن آهنگ‌های خودت خیلی لذت بخش است; انگار که یک موزیسین واقعی هستی که دارد کار موسیقی انجام می‌دهد. همین قسمت کار برای من جالب است. بعضی وقت‌ها بخش صنعتی و مالی کار باعث می‌شود که موسیقی به زیر فرش برود. در اینگونه موارد، موسیقی تبدیل می‌شود به ایماژ و مفهوم، قیافه و ادا و اصول و رقابت بین موزیسین‌ها و جداول فروش و آمار فروش. ولی موسیقی درباره زبان مشترک بین انسان‌ها است، زبانی که باعث می‌شود ما انسان‌ها با هم ارتباط برقرار کنیم، موسیقی در باره عواطف است.من نمی‌توانم صدای توی سر شما را بشنوم ولی می‌دانم سفر هر چه باشد، ما احتمالا عواطف مشابهی را تجربه می‌کنیم. در تمام طول زندگی‌ات با ترس و امید طرف هستی و گیر یک جنبه دیگر مسائل می‌افتیم، یعنی همان جنبه تجاری که صنعت موسیقی سعی دارد آن را تحمیل کند ولی در تور‌های تبلیغاتی همه چیز از سر سادگی انجام می‌شود. برنامه‌هایی که در این تور‌ها اجرا می‌شوند هیچ ربطی به مد و پول و این جور چیز‌ها که از مظاهر صنعت موسیقی است، ندارد.

دقیقا. به همین دلیل هم هست که ما در مجله «آی لایک میوزیک» یک خط مشی منحصر به فرد در سردبیری داریم که بر اساس آن از موزیسین‌ها سؤال‌های شخصی درباره زندگی خصوصی شان و از این سئوال‌های شایعه ساز خاص نشریات زرد نمی‌پرسیم. هر چیزی که می‌پرسیم درباره موسیقی است.

خیلی خوب است!

▪ شما در سال ۲۰۰۸ هم تور تبلیغاتی دارید. نقاط برجسته سال ۲۰۰۷ چه بوده؟

ـ نقطه برجسته امسال وقتی بود که آلبومم از طریق صندوق پستی ام به وجود آمد. من و دوستم برای تولید آن کلی زحمت کشیدیم و وقتی این آلبوم به درون صندوق پستی من انداخته شد برایم لحظه بسیار مهمی بود. من این آلبوم را خیلی دوست دارم. این آلبوم برای من تازه‌تر و آزادانه‌تر است.

▪ می شود فهمید که شما از ساخت آن حسابی لذت بردید. از تور‌های تبلیغاتی‌تان چه خاطره جالبی دارید که برای ما تعریف کنید؟ اجرای زنده چه چیزش برای شما جالب است؟

ـ خب، در شیکاگو، وقتی داشتم برنامه اجرا می‌کردم، در طول لحظات خاصی از اجرای برنامه از روی سن پایین و به میان جمعیت تماشاگران می‌رفتم. سن خیلی بلندی بود چون ۸ فوت با زمین فاصله داشت، من چند تا پله را پایین پریدم، آنجا یک مامور امنیتی بود که فکر کرد مجبور شده‌ام از آن فاصله بپرم، به همین خاطر فکر کرد من یکی از طرفداران دیوانه هستم، و آمد و من را گرفت. تا اینکه سرانجام یک مامور دیگر فهمید موضوع از چه قرار است و آمد گفت من را ول کند و من دوباره به به روی سن برگشتم!

▪ در آهنگ‌های شما ملودی‌های بسیار دلچسبی به کار برده شده. می‌توانید توضیح بدهید که آهنگ‌هایتان را چگونه می‌سازید؟ آیا اول شعر مهم است یا ملودی؟

ـ کاملا اتفاقی و بدون برنامه از پیش تعیین شده است. ابتدا با یک ابزار نواختن موسیقی مانند پیانو یا گیتار ملودی‌هایی را برای خودم می‌زنم تا اینکه کم کم ملودی ای را که واقعا از آن لذت می‌برم پیدا می‌کنم. و بعد وقتی ملودی مورد نظرم را پیدا کردم سعی می‌کنم حواسم را جمع عواطفم کنم. ترانه‌ها معمولا چهار دقیقه هستند و در بیشتر موارد هم احساسی را بیان می‌کنند، بنا بر این ترانه‌های من هم بر روی عواطف و احساسات متمرکز هستند.

▪ چه توصیه‌ای برای جوانانی دارید که به دنبال دستیابی به رویا‌های خود هستند، منظور من لزوما موسیقی نیست و منظور کل فعالیت‌ها است.

ـ به نظر من اول از همه باید مشخص کرد که منظور از موفقیت چیست. موفقیت یک موزیسین فقط در این است که یک موزیسین باشد. همین که بتواند ترانه بنویسد و آن را بنوازد و ضبط کند خودش یک موفقیت است.

▪ چه توصیه‌ای برای جوانان در مورد فشار گروه همسالان دارید؟

ـ فقط خود تان باشید. دنباله رو گروه همسالان نباشید.

آی لایک میوزیک/دسامبر ۲۰۰۷ /دیوید منکل/فرشید عطایی



همچنین مشاهده کنید