یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
بحران بزرگ بیكاری تحصیلكرده ها
یكی از مهمترین مباحث در كشورهای در حال توسعه، توسعهیافته یا جوامع بشری جهان امروز، مسئله مبادرت ورزیدن به كاری مفید برای افراد آن جامعه است. شغل مرتبط با تواناییها و استعدادهای ذاتی هر فرد، امری است كه هر شخص لزوما با آن در زندگی روزمره مواجه خواهد شد، حال این شغل میتواند مورد پسند و علاقه فرد واقع گردد یا چیزی خارج از انتظارات او باشد، برای برخی افراد نیز حتی دستیابی به این شغل خارج از علاقه هم میسر نمیگردد و به اینگونه افراد لفظ <بیكار> تعلق میگیرد.
● از كجا فرزند كمتر، زندگی بهتر؟
كشور ایران نیز از این امر مستثنی نبوده است. به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز كه تا سال ۱۳۶۷ سیاست افزایش جمعیت به دلایل استراتژیك منطقهای مطرح بود بهگونهای كه در جنگ عراق علیه ایران و افزایش تعداد تلفات و كشتههای جنگ شاهد میزان باروری بالایی در خانوادههایی ایرانی بودیم كه این افزایش تعداد فرزندان در خانوادهها، باعث شد عرضه نیروی كار در چندین سال بعد از جنگ تحمیلی بروز و ظهور داشته باشد و مسائل گریبانگیر و مبتلا به خود را به وجود آورد.
لذا دولتمردان در این راستا سیاست و شعار اصلاحی <فرزند كمتر، زندگی بهتر> را سرلوحه برنامههای اجتماعی و فرهنگی خود قرار داده و درصدد برآمدند تا با آگاهیبخشی به خانوادهها، آنها را از مسائل رو در روی آینده فرزندانشان مطلع سازند، همچنین به منظور افزایش توانمندی و سطح ارتقای علمی این نسل جوان و ایجاد وقفهای موقتی جهت حل معضل بیكاری، افزایش تعداد دانشگاهها و پذیرش دانشجویان در دستور كار قرار گرفت كه از چندین بعد قابل بررسی و تامل است. از یك سو به صورتی كوتاهمدت، مسئله اشتغالزایی جوانان كمرنگ شد و این نیروی عظیم جوان در دانشگاهها مشغول به تحصیل شدند و از طرف دیگر بعد از گذشت چندین سال، كشورمان شاهد عده بالای جوانان تحصیلكرده با توقعات بالا جهت اشتغال در فرصتهای شغلی متناسب با شانشان بود.
● یافتههای آماری
این در حالی است كه تعداد بیكاران كل كشور جمعیتی بالغ بر سه میلیون نفر را تشكیل میدهند كه از میان آنها ۸۷ درصد و به عبارتی دو میلیون و سیصد هزار نفر جوان هستند، از سوی دیگر مطالعات تطبیقی نشان دهنده آن است كه در میان جوانان، میزان بیكاری افراد ۱۵ تا ۲۴ سال در بیشتر كشورهای دنیا حتی كشورهای توسعه یافته همواره بالاتر از میزان بیكاری كل كشور بوده است، در حالی كه ایران در سال ۱۳۸۳ شاهد ۲۳ میلیون و ششصد هزار جوان ۱۵ تا ۲۹ سال و نه میلیون و ۸۶۲ هزار جمعیت فعال اقتصادی بوده است. بررسی وضعیت اشتغال جوانان ایران به عنوان كشوری كه حدود هفتاد درصد جمعیت آن را جوانان تشكیل میدهند، نشان میدهد تعداد مشاغلی كه باید تا سال ۱۴۰۰ برای جوانان آن تامین شود بین ۸۷۱ هزار تا یك میلیون و پانصد هزار شغل است كه علاوه بر مشاغل جایگزین به علت كاهش شدید نسبت اشتغال در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال باید سالانه بین ۳۴ تا ۶۰ هزار شغل جدید برای آنها ایجاد شود.
بر اساس یافتههای تحقیقات <سازمان ملی جوانان> در پژوهشی تحت عنوان <ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی جوانان> با در نظر گرفتن نسبت اشتغال مردان در سال ۷۹ و دخالت افزایش نسبتهای اشتغال زنان تا سال ۱۴۰۰ تعداد مشاغل لازم برای جوانان در آن سال، بین هفت هزار و ۲۴۹ تا هشت هزار و ۴۵۳ شغل افزایش خواهد یافت كه با كسر تعداد مشاغل سال ( ۷۵پنج هزار و ۳۳۱ هزار شغل) باید تا آن سال بین ۱/۹۱۸ میلیون تا ۳/۱۲۵ میلیون شغل جدید ایجاد كرد كه رقم سالانهای بین ۷۷ تا ۱۲۵ هزار شغل را برای جوانان مطرح میكند، همچنین تحقیقات بیانگر آن است كه <جهانی سازی> و <پیشرفتهای تكنولوژیك> تاثیر عمیقی بر بازاركار سراسر جهان داشته كه افراد جوان به عنوان كارگران جدید لطمه این تغییرها را تحمل كردهاند.
با توجه به این موضوعات، بررسی علل و عوامل بیكاری در هر جامعهای لازم و ضروری است تا با وقوف كامل به این علتها، مسئولان مربوطه در صدد رفع یا اصلاح ساختارهای موجود برآمده و بتوانند میزان بیكاران جوان آن كشور را تقلیل دهند كشور ما نیز از این بررسی مبرا نیست. لذا در ذیل به بازكاوی برخی از این عوامل پرداخته شده است:
▪ رشد بالای جمعیت
رشد بالای جمعیت در ایران به ویژه در طی سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۷ میباشد. در طی این سالها، ایران رشد سالانهای بالغ بر ۳/۹ درصدی را تجربه كرد كه این امر باعث افزایش بیش از پیش جمعیت جوان و جویای كار در سالهای كنونی شده است اما اندیشه های از قبل تعریف شده چه بود.
▪ پایین بودن رشد اقتصادی
پایین بودن رشد اقتصادی كشور، عامل مهم دوم در بالا بودن میزان بیكاری در ایران عنوان شده است. برای جذب تمامی متقاضیان كه هر سال وارد بازار كار میشوند لازم است رشد اقتصادی ایران حداقل به هشت درصد برسد.
برای كاهش میزان بیكاری به زیر ده درصد نیز لازم است اقتصاد ایران رشد ۹/۵ درصدی را تجربه كند. این در حالی است كه اقتصاد ایران در طی چهار سال گذشته كه بهترین موقعیت را سپری كرده است بهطور متوسط رشد ۵/۴ درصدی را شاهد بوده است.
▪ بحران بزرگ؛ بیكاری تحصیلكردهها
میزان بیكاری افراد تحصیلكرده، حداقل دو برابر میزان بیكاری عمومی جامعه ایرانی است. آماری كه در پایان هر ترم تحصیلی بر ارقام آن افزوده میشود، رقمهایی كه به دستاندركاران هشدار میدهد كه در عین بالا بردن ظرفیت دانشگاهها، تدبیری نیز برای افزایش فرصتهای شغلی بیندیشند.كارشناسان معتقدند برای كاهش میزان رشد بیكاری در كشور بر رشد اقتصادی هشت درصدی در سال نیازمندیم. همچنین به جای سوق دادن سرمایه كشور به صنایعی چون نفت و گاز، پتروشیمی و... باید به پروژههای اشتغالزایی و كارآفرینی توجهی جدی شود.
ضمنا عملكرد نامطلوب دستگاههای آموزشی و پرورشی در تربیت نامناسب نیروی ماهر و كارآزموده باعث شده تا بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهها به مشاغل كاذب روی آورند و همین امر تجدیدنظر و اصلاح ساختاری در آموزش و پرورش را به امری ضروری بدل كرده است. ارتقای كیفیت آموزش از جهت دیگری هم الزامی است، چرا كه برخی از تحصیلكردگان دانشگاهی بدون آنكه دانش و مهارت كیفی به دست آورند، به خیل بیكاران پرتوقع میپیوندند.
شاید بتوان گفت نظام آموزش عالی در بیشتر كشورهای دنیا یكی از دو قطب تعلیم و تربیت است كه مسئولیت تربیت نیروی انسانی متخصص و كارآمد مورد نیاز جامعه را در سطح و رشتههای مختلف برعهده دارد اما براساس آمارهای موجود میتوان گفت نظام آموزش عالی كشور ما نتوانسته است به خوبی از عهده این مسئولیت برآید و سالهاست كه مسئولان كشور با این مشكل دست و پنجه نرم میكنند.
بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند كه جذب فارغالتحصیلان دانشگاهها و مراكز آموزش عالی كشور در بازاركار منوط به داشتن توانایی و ویژگیهایی است كه بخشی از آنها در طول دوران تحصیل در دانشگاه و البته بخش عمدهتری از آن در جریان كار كسب میشود از سوی دیگر، نبود توازن بین آنچه در قالب رشتههای تحصیلی مختلف در دانشگاهها آموزش داده میشود با مهارت و تواناییهای مورد نیاز، بازار كار، مهمترین عامل موفق نبودن فارغالتحصیلان در كاریابی محسوب میشود. علاوه بر این مورد، برخی از عوامل كه خارج از حوزه فعالیت و كنترل نظام آموزش عالی است، چون رواج نیافتن فرهنگ كارآفرینی و كم بودن تعداد كارآفرینان، بیتحركی كانونهای فارغالتحصیلان و ناكارآمدی آنها در كاریابی و هدایت شغلی، وجود مشكلات اجرایی در پیاده كردن سیاستها و برنامههای كلان اشتغال كشور و... نیز بر اشتغال فارغالتحصیلان تاثیر میگذارد.
● هفتصد و پنج هزار بیكار تحصیلكرده
تعداد كل دانشجویان دانشگاهها و موسسات عالی در سال ۱۳۵۷ حدود ۱۷۵ هزار و ۶۷۵ نفر بود. این آمار در سال گذشته به حدود یك میلیون و هشتصد هزار نفر افزایش یافت. گرچه این رشد در نگاه اول خوشحالكننده است، اما در حال حاضر بین نظام آموزشی و بازار كار كشور به لحاظ كیفی و كمی ارتباط منطقی وجود ندارد.
میزان بیكاری دانشآموختگان آموزش عالی طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ بیش از پنج برابر صعود كرده و از چهار درصد به ۲۰/۹ درصد رسیده است. این در حالی است كه تا پایان امسال، تعداد بیكاران دیپلم در كشور به یك میلیون و ۵۸۰ هزار نفر میرسد و فراوانی افراد تحصیلكرده بیكار به ۷۰۵ هزار نفر خواهد رسید كه به عبارتی این افراد بیكاران فوقدیپلم، لیسانس و بالاتر خواهند بود.
براساس پیشبینیها از مجموع بیكاران دو میلیون و ۹۲۰ هزار نفر به مدت یك سال یا بیشتر از بیكاریشان گذشته است كه این آمار ترسیمگر بحران بیكاری و نشاندهنده جنبه آسیبرسان آن در سالهای آتی است.
امسال میزان بیكاری كشور معادل ۱۲ و در سال ۸۶ برابر با ۱۲/۵ درصد خواهد بود كه این شاخص با تداوم روند رو به رشد خود طی سالهای ۸۷، ۸۸ و ۸۹ به ترتیب به ۱۳، ۱۳/۴ و ۱۴ درصد و در سال ۹۰ میزان بیكاری معادل ۱۵ درصد برای كشور به ثبت خواهد رسید كه با توجه به رشد هر ساله شمار راهیافتگان به مراكز آموزش عالی پیشبینی میشود، طی یكی دو سال آینده تعداد بیكاران تحصیلكرده از مرز یك میلیون تجاوز كند.
آمارها و پیشبینیها، بیانگر میزان زیاد اهمیت و لزوم اشتغالزایی به ویژه پاسخگویی به نیاز شغلی فارغالتحصیلان دانشگاههاست.
از این رو <شورای عالی جوانان>، <سازمان مدیریت و برنامهریزی>، <شورای عالی اشتغال> و <وزارت كار و امور اجتماعی> را موظف به كاهش میزان بیكاری جوانان از ۲۵ درصد به ۱۲/۵ درصد تا پایان برنامه چهارم توسعه (سال )۸۸ كرده است.
مرتضی پرهیزگار، رییس سازمان همیاری اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها در خصوص معضل اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها میگوید: ابعاد مشكل بیكاری به ویژه برای جوانان تحصیلكرده در كشور گسترده بوده و در مقابل، امكانات لازم برای مهار آن در اختیار متولیان امور اشتغال وجود ندارد یكی از علل مشكل بیكاری در كشور، نبود برنامهریزی اصولی برای هدایت صحیح كارآفرینان است.
هماكنون كشور ما به لحاظ مهارتها، سرمایهها، انگیزهها و فرصتهای شغلی مشكل چندانی ندارد اما گسترش اشتغال به برنامهریزی و حمایت مسئولان نیازمند است.
ضروری است تا با فعال كردن بخشهای كارآفرینی با هدف و تعریف مشاغل جدید، ضمن ایجاد و اشتغال به نیازهای جامعه پاسخ كافی داده شود. همچنین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باید طرح توسعه كارآفرینی با هدف هدایت اصولی نیروهای مولد به سمت بازار كار را در اولویت كاری خود قرار دهد.
بررسی اجمالی كشورهای صنعتی نشان میدهد كه بخش عمدهای از برنامههای آموزشی دانشگاهها در این كشورها به آموزش كارآفرینی اختصاص دارد.
وجود بیش از پنجاه دانشگاه در آمریكا، ۴۲ دانشگاه در آلمان، ۱۳ دانشگاه در لهستان، هشت دانشگاه در سوئد و... كه در آنها كارآفرینی و مدیریت واحدهای كوچك اقتصادی تدریس میشود، حاكی از درك نقش كارآفرینی و اهمیتی است كه در این كشورها برای كارآفرینان در فرآیند توسعه اقتصادی قائل میشوند.
شیلا ارفعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست