سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

آموزه های دینی برای كودكان و نوجوانان, در متون پارسی


آموزه های دینی برای كودكان و نوجوانان, در متون پارسی

این نوشته می كوشد نشانه های كوچكی از معرفی اهل بیت ع به كودكان و نوجوانان قرون پیش را معرفی كند بی شك , بحث كامل و جامع دراین باره , مجال وهمت صد چندانی می طلبد, و این , تنها طرح موضوعی و پرسشی است , تا اهل علم و پژوهش به این مقوله بیندیشند

در فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌، چه‌ روشهایی‌ برای‌ انتقال‌ باورها و اطلاعات‌ دینی‌ مرسوم‌ بوده‌ است‌؟ آیا در كنار آموزشهای‌ شفاهی‌ در خانواده‌، مكتبخانه‌ و مسجد، منابع‌ مكتوبی‌ هم‌ برای‌ این‌ منظور وجود داشته‌ است‌؟ جستجو در میان‌ ادبیات‌ كهن‌ پارسی‌ چه‌ ردپاهایی‌ از آموزشهای‌ دینی‌، بویژه‌ دربارهٔ‌ شخصیتهای‌ دینی‌ به‌ دست‌ می‌دهد؟ كودكان‌ و نوجوانان‌ ایرانی‌ و فارسی‌ زبان‌، در سالهای‌ پیش‌ از مواجهه‌ با فرهنگ‌ غرب‌ و رواج‌ صنعت‌ چاپ‌، با چه‌ وجوهی‌ از زندگی‌ و سیرهٔ‌ شخصیتهای‌ مقدس‌ دینی،‌ در كتابها و قصه‌ها رو به‌ رو بوده‌اند؟ آیا جستجو در كتب‌ فارسی‌، نشانه‌هایی‌ از آموزش‌ اطلاعات‌ دینی‌ درباره‌ پیامبر(ص‌) و خاندان‌ ایشان‌ آشكار خواهد كرد؟

این‌ پرسشها، سبب‌ نگارش‌ این‌ مقاله‌ كوتاه‌ شده‌ است‌. این‌ نوشته‌ می‌كوشد نشانه‌های‌ كوچكی‌ از معرفی‌ اهل‌ بیت‌(ع‌) به‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ قرون‌ پیش‌ را معرفی‌ كند.بی‌شك‌، بحث‌ كامل‌ و جامع‌ دراین‌باره‌، مجال‌ وهمت‌ صد چندانی‌ می‌طلبد، و این‌، تنها طرح‌ موضوعی‌ و پرسشی‌ است‌، تا اهل‌ علم‌ و پژوهش‌ به‌ این‌ مقوله‌ بیندیشند.

قدیمی‌ترین‌ كتب‌ آموزشی‌ دینی‌ به‌ زبان‌ فارسی‌، شاید رسالات‌ تعلیمی‌ اسماعیلیه‌ باشد. اسماعیلیه‌ كه‌ به‌ «اهل‌ تعلیم‌» نیز مشهورند، با روش‌ طرح‌ پرسشهای‌ كلامی‌ و فلسفی‌، باورهای‌ دینی‌ و انگاره‌های‌ ذهنی‌ جوانان‌ و علم‌آموزان‌ زمانهٔ‌ خویش‌ را به‌ چالش‌ می‌طلبیدند و آنها را به‌ اصول‌ مكتب‌ شیعهٔ‌ هفته‌ امامی‌ و باطنیان‌ می‌خواندند. «قصیدهٔ‌ سؤالیه‌» ابوالهیثم‌ جرجانی‌، از قدیمی‌ترین‌ این‌ متون‌ است‌، كه‌ در عهد سامانیان‌ در ماوراءالنهر تألیف‌ شده‌، و دو شرح‌ بر آن‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ باقی‌ است‌. اولی‌ از محمدبن‌‌سرخ‌ نیشابوری‌ است‌ كه‌ به‌ سال‌ ۳۷۰ هـ .ق. تصنیف‌ شده‌ و دومی‌ از ناصرخسرو و با نام‌ «جامع‌ الحكمتین‌»، در عهد سلجوقی‌ و به‌ سال‌ ۴۶۲ ‌.

اسماعیلیه‌ كتب‌ سادهٔ‌ آموزشی‌ به‌ جز اینها هم‌ داشته‌اند. مثلاً «ام‌ الكتاب‌»، رسالهٔ‌ ساده‌ و كم‌ حجمی‌ از قرامطه‌ (از شعب‌ اسماعیلیه‌) در قرن‌ پنجم‌ است‌، كه‌ با زبان‌ ساده‌ و عوامانه‌ و همراه‌ با تمثیل‌ و داستان‌، برای‌ جذب‌ نوخاستگان‌ و نوجوانان‌ تألیف‌ شده‌ بود.

«كشف‌ المحجوب‌» كه‌ به‌ سال‌ ۴۴۲ هـ . ق‌. توسط‌ ابوالحسن‌ هجویری‌ تألیف‌ شده‌، از جمله‌ قدیمی‌ترین‌ آثار به‌ جای‌ مانده‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ و احتمالاً قدیمی‌ترین‌ متن‌ فارسی‌ در تصوف‌ است‌. نثر كتاب‌ ساده‌ و دلنشین‌ است‌، اما مطالب‌ آن‌ خاص‌ نوجوانان‌ نیست‌. با این‌ حال‌، حكایتهایی‌ در این‌ كتاب‌ آمده‌ كه‌ می‌توانسته‌ است‌ برای‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ نیز نقل‌ و خوانده‌ شود. بویژه‌ حكایتهایی‌ كه‌ از كودكی‌ معصومین‌ (ع‌) در آن‌ مندرج‌ است‌.

از مهم‌ترین‌ كتابهایی‌ كه‌ از قرن‌ پنجم‌ به‌ ما رسیده‌، منظومهٔ‌ «ورقه‌ و گلشاه‌» سرودهٔ‌ عیوقی‌ است‌. این‌ منظومهٔ‌ داستانی‌ و عاشقانه‌، از اولین‌ افسانه‌های‌ مذهبی‌ در ادبیات‌ فارسی‌ است‌: در یكی‌ از قبایل‌ عرب‌، دختر عمو و پسرعمویی‌ نوجوان‌ به‌ هم‌ دل‌ می‌بازند. اما سدها و حوادث‌ بسیار، مانع‌ وصال‌ آنها می‌شود. وقتی‌ پسر از دنیا می‌رود، دختر نیز در فراق‌ او، خودكشی‌ می‌كند. اما این‌ دختر و پسر، با معجزهٔ‌ پیامبر اسلام‌ زنده‌ می‌شوند و به‌ وصال‌ هم‌ می‌رسند!

این‌ افسانه‌ تخیلی‌، در میان‌ مردم‌ رواج‌ و محبوبیت‌ فراوان‌ یافت‌. این‌ داستان‌ تا دورهٔ‌ قاجار در میان‌ مردم‌ شایع‌ و متداول‌ بود و در مطبوعات‌ آن‌ دوره‌، از آن‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از خواندنیهای‌ كودكان‌ یاد شده‌ است‌. امروز هم‌ در میان‌ فارسی‌ زبانان‌ افغانستان‌، این‌ داستان‌ به‌ شكلی‌ كاملاً عمومی‌ رایج‌ است‌. با توجه‌ به‌ سن‌ و سال‌ قهرمانان‌، فضای‌ اخلاقی‌ و پندآموزانه‌ و مضمون‌ دینی‌ افسانه‌، این‌ كتاب‌ به‌ نوجوانان‌ توصیه‌ می‌شده‌ و مطلوب‌ آنان‌ بوده‌ است‌.

از دیگر كتب‌ به‌ جای‌ مانده‌ از قرن‌ پنج‌، كه‌ مضمونی‌ دینی‌ دارد، «قصص‌ قرآن‌ مجید» یا «تفسیر سورآبادی‌»، از ابوبكر عتیق‌ نیشابوری‌ است‌. این‌ كتاب‌ نوجوانانه‌ نیست‌، اما بی‌شك‌ داستانها و حكایتهای‌ آن‌، برای‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ خوانده‌ می‌شده‌ است‌؛ بویژه‌ حكایتهایی‌ كه‌ به‌ كودكی‌ معصومین‌ (ع‌) باز می‌گردد.

«روضهٔ‌الفریقین‌» از دیگر كتب‌ دینی‌ مربوط‌ به‌ اواخر قرن‌ پنج‌ یا اوایل‌ قرن‌ ششم‌، و مؤلف آن، شخصی‌ به‌ نام‌ ابوالرجاء الثاثی‌ از اهالی‌ مرو است‌. حكایتی‌ از كودكی‌ حسنین‌(ع‌) در آن‌ كتاب‌ خواندنی‌ است‌:

«وقتی‌ حسن‌ و حسین‌، رضی‌ الله‌ عنهما، [از] جایی‌ می‌گذشتند. پیری‌ رادیدند، طهارت‌ می‌كرد، جاهل‌ وار.

گفتند: «بر ما واجب‌ آمد كه‌ او را از بند جهل‌ بیرون‌ آریم‌. كه‌ اگر او برین‌ جهالت‌ از عالم‌ بیرون‌ شود، كار وی‌ بر خطر ب‍ُود، و ما حق نسبت‌ نبو‌ّت‌ نگذارده‌ باشیم‌ و بر امت‌ جد‌ّ خویش‌، شفقت‌ نبرده‌ باشیم‌. و اگر این‌ پیر را گوییم‌ كه‌ «تو طهارت‌ نمی‌دانی‌»، باشد كه‌ خشم‌ در وی‌ اثر كند. بیا تا ما او را حاكم‌ خودگردانیم‌.»

حسن‌ گفت‌: «ای‌ خواجه‌! ما را به‌ تو حاجت‌ است‌. میان‌ من‌ و برادر من‌ سخنی‌ می‌رود در طهارت‌. تو میان‌ ما حكم‌ كن‌!»

پیر گفت‌: «آن‌ چیست‌؟ كه‌ همه‌ عالم‌ را به‌ شما رجوع‌ می‌باید كرد؛ شما به‌ من‌ رجوع‌ می‌كنید!»

حسن‌ گفت‌: «طهارت‌ من‌، به‌ طهارت‌ رسول‌ ماننده‌تر است‌. حسین‌ می‌گوید: «نی‌. چه‌، آن‌ِ‌ من‌ ماننده‌تر است‌.» اكنون‌ ما هر دو طهارت‌ كنیم‌. چشم‌دار، و میانِ ما حاكم‌ باش‌! و میل‌ مكن‌.»

هر دو طهارت‌ كردند؛ و پیر می‌نگریست‌. چون‌ تمام‌ كردند، گفتند: «ازین‌ هر دو، كدام‌ نیكوتر ب‍ُو‌َد؟ «فقال‌ (اَنتما تحسنان‌ الوضوء، و هذا الجاهل‌ لم‌ یكن‌ یحسنُ الوضوء، و قد یعلم‌ الان‌ منكما و تاب‌ علی‌ ایدكما لبركتكما و شفقتكما علی‌ امهٔ‌ جدكما.»

همین‌ حكایت‌ را در قرن‌ هفتم‌، مولوی‌ در «فیه‌ مافیه‌» چنین‌ نقل‌ كرده‌ است‌:

«آورده‌اند كه‌ حسن‌ و حسین‌، رضی‌الله‌ عنهما، شخصی‌ را دیدند در حالت‌ طفلی‌ كه‌ وضو كژ می‌ساخت‌ و نامشروع‌. خواستند كه‌ او را به‌ طریق‌ احسن‌ وضع‌ تعلیم‌ دهند. آمدند بر او كه‌ «این‌ مرا می‌گوید كه‌ تو وضوی‌ كژ می‌سازی‌.» هر دو پیش‌ تو وضو سازیم‌. بنگر كه‌ از هر دو وضوی،‌ كی‌ مشروع‌ است‌.»

هر دو پیش‌ او وضو ساختند.

گفت‌: «ای‌ فرزندان‌! وضوی‌ شما سخت‌ مشروع‌ است‌ و راست‌ است‌ و نیكوست‌. وضوی‌ من‌ مسكین‌ كژ بوده‌ است‌.»

از معدود كتابهای‌ فارسی‌ كهن‌ كه‌ صراحتاً موضوع‌ آن‌‌ْ آموزشی‌ و مخاطب‌ آن‌ بیشتر نوجوانان‌ و جوانان‌اند، «قابوسنامه‌» است‌. عنصرالمعالی‌ كیكاوس‌ بن‌ وشمگیر، این‌ كتاب‌ را در سال‌ ۴۷۵ ه‍ . ق‌. برای‌ پسرش‌ گیلانشاه‌ تألیف‌ كرده‌ است‌. باب‌ اول‌ كتاب‌ «در شناخت‌ ایزد تعالی‌» و باب‌ دوم‌ «در آفرینش‌ و ستایش‌ پیامبر» است‌. زبان‌ و منطق‌ و استدلالهای‌ كتاب‌، ساده‌ و آموزشی‌ است‌. او لزوم‌ بعثت‌ پیامبران‌ را چنین‌ توضیح‌ می‌دهد:

«چون‌ دانستنی‌ كه‌ ایزد در جهان‌ هیچ‌ نعمتی‌ بیهوده‌ نیافرید، بیهوده‌ ب‍ُود كه‌ داد نعمت‌ و روزی‌ ناداده‌ ماند. و داد روزی‌ آن‌ است‌ كه‌ به‌ روزیخواره دهی‌ تا بخورد. چون‌ داد چنین‌ بود. مردم‌ آفرید تا روزی‌ خورد. چون‌ مردم‌ پدید كرد و تمامی‌ نعمت‌ به‌ مردم‌ بود. و مردم‌ را لابد بود از سیاست‌ و ترتیب‌. و ترتیب‌ و سیاست‌ بی‌رهنمای‌ خام‌ بود. كه‌ هر روزیخواره‌ كه‌ روزی‌ بی‌ترتیب‌ و عقل‌ خورد، سپاس‌ روزی‌ دهنده‌ نداند. و این‌ عیب‌ روزی‌ دهنده‌ را بود كه‌ روزی‌ بی‌ دانشان‌ و ناسپاسان‌ را دهد. و چون‌ روزی‌ ده‌ بی‌عیب‌ بود، روزیخوار را بی‌دانش‌ نگذاشت‌. چنان‌ كه‌ اندر كتاب‌ خویش‌ یاد كرد: وفی‌السماء رزقكم‌ و ما توعدون‌. در میان‌ مردم‌ پیغامبران‌ فرستاد تا ره‌ داد و دانش‌ و ترتیب‌ روزی‌ خوردن‌ و شكر روزی‌ده‌ گذاردن‌ به‌ مردم‌ آموختند، تا آفرینش‌ جهان‌ به‌ عدل‌ بود، و تمامی‌ عدل‌ به‌ حكمت‌، و اثر حكمت‌ نعمت‌؛ تمامی‌ نعمت‌ به‌ روزیخوار و تمامی‌ روزیخوار به‌ پیغامبر رهنمای‌. كه‌ از این‌ ترتیب‌ هیچ‌ كم‌ نشاید كه‌ باشد. تا به‌ حقیقت‌ پیغامبر راهنمای‌ را بر روزیخوار خدای‌ تعالی‌ فضل‌ آن‌ است‌ كه‌ روزیخوار را بر روزی‌. پس‌، چون‌ از خردنگری‌، چندان‌ حرمت‌ و شفقت‌ و آرزو كه‌ روزیخوار را بر نعمت‌ و روزی‌ است‌ واجب‌ كند كه‌ حق‌ راهنمای‌ خویش‌ بشناسد و روزی‌ده‌ خویش‌ را منت‌ دارد و فریشتگان‌ او را حقشناس‌ باشد و همه‌ پیغامبران‌ را راستگوی‌ دارد؛ از آدم‌ تا به‌ پیغامبر ما، علیهم‌السلام‌. و فرمانبردار باشد در دین‌، و در شكر منعم‌ تقصیر نكند، و حق‌ فرایض‌ دین‌ نگاه‌ دارد، تا نیكنام‌ و ستوده‌ باشد.»

از رساله‌های‌ مهم‌ قرن‌ هفتم‌ هـ . ق. ‌«الادب‌ الوجیز للولد الصغیر» است‌، كه‌ خواجه‌ نصیر طوسی‌ آن‌ را از عربی‌ به‌ فارسی‌ برگردانده‌ است‌. متن‌ عربی‌، نوشته‌ ابن‌ مقفع‌ است‌. و احتمالاً او این‌ كتاب‌ را از رساله‌های‌ فارسی‌ پهلوی‌ پیش‌ از اسلام‌ ترجمه‌ كرده‌ است‌. كتاب‌ شامل‌ چهل و نه اندرز است‌. و خواجه‌ نصیر به‌ آنها رنگ‌ و بوی‌ دینی‌ و شیعی‌ داده‌ است‌.

در مثنوی‌ مولوی‌ (قرن‌ هفتم‌ هـ . ق‌.) قصه‌ها و حكایتهای‌ فراوانی‌ از پیامبر (ص‌) و حضرت‌ علی‌ (ع‌) نقل‌ شده‌؛ كه‌ با توجه‌ به‌ رواج‌ عمومی‌ این‌ كتاب‌، احتمالاً این‌ قصه‌ها برای‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ هم‌ خوانده‌ می‌شده‌ است‌. از دیگر كتابهای فرن هفتم كه جنبهٔ عمومی‌ و آموزشی‌ داشته‌، «سیرت‌ رسول‌ الله‌» است‌. این‌ كتاب‌ به‌ عنوان‌ كتاب‌ مرجع‌ تاریخ‌ اسلام‌، اعتبار عمومی‌ داشته‌ است‌. نویسنده‌ كتاب‌، ابوعبدالله مطلبی‌ است‌، كه‌ در قرن‌ اول‌ و دوم‌ هجری‌ می‌زیسته‌؛ و مترجم‌ فارسی‌ كتاب‌، رفیع‌الدین‌ همدانی‌ قاضی‌ ابرقوه‌ است‌. او در سال‌ ۶۲۳ هجری‌ قمری‌ در مصر از دنیا رفته‌ است‌. با توجه‌ به‌ نقش‌ آموزشی‌ و عمومی‌ این‌ كتاب‌، به‌ احتمال‌ زیاد، كودكان‌ و نوجوانان‌ هم‌ حكایتهای‌ آن‌ را می‌خوانده‌اند.

از دیگر كتابهایی‌ كه‌ با اطمینان‌ می‌توان‌ به‌ استفاده‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ از آن‌ تصریح‌ كرد «كلیله‌ و دمنه‌» است‌. مترجم‌ كتاب‌ به‌ تناسب‌ آن‌ با كودكان‌ تصریح‌ كرده‌ و اسناد فراوانی‌ دربارهٔ استفاده‌ از آن‌ برای‌ كودكان‌ و توسط‌ ایشان‌ در خانواده‌ و در مكتبخانه‌، از قرون‌ گذشته‌ تا دورهٔ‌ معاصر، موجود است‌. «كلیله‌ و دمنه‌» توسط‌ نصرالله منشی‌ در قرن‌ ششم‌ هجری‌ قمری‌ به‌ فارسی‌ ترجمه‌ شده‌ و تا امروز هم‌ برای‌ آموزش‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ به‌ كار رفته‌ است‌. كتاب‌ با مدح‌ رسول‌ اكرم‌ (ص‌) آغاز می‌شود؛ و طبعاً كودكان‌ و نوجوانان‌ بسیاری‌ این‌ مقدمه‌ را می‌خوانده‌اند. گفتنی‌ است‌ طی‌ قرون‌ مختلف‌، بیش‌ از ده‌ بازنویسی‌، گزیده‌ و... از «كلیله‌ و دمنه‌»، توسط‌ ادیبان‌ مختلف‌ صورت‌ گرفته‌ است‌.

منابع‌:

۱. خودآموز نصاب‌؛ ابونصر فراهی‌؛ شرح‌ حسن‌زادهٔ‌ آملی‌؛ كتابفروشی‌ اسلامیه‌؛ ۱۳۷۴ قمری‌.

۲. نصاب‌ الصبیان‌؛ ابونصر فراهی‌؛ تصحیح‌ حسن‌ انوری‌؛ مركز نشر دانشگاهی‌؛ ۱۳۷۲.

۳. كارنامه‌ دانشوران‌ ایران‌ و اسلام‌(مجموعه‌ چند جلدی‌)؛ نویسندگان‌ مختلف‌؛ اهل‌ قلم‌؛ ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱.

۴. از گذشته‌ ادبی‌ ایران‌؛ دكتر عبدالحسین‌ زرین‌كوب‌ ؛ الهدی‌ ؛ ۱۳۷۵.

۵. متن‌ كامل‌ كلیله‌ و دمنه‌؛ عبدالعظیم‌ قریب‌؛ انتشارات‌ طاهری‌.

۶. باغ‌ همیشه‌ سبز؛ مهدی‌ الماسی‌؛ انتشارات‌ مدرسه‌؛ ۱۳۷۷.

۷. گلستان‌ سعدی‌؛ تصحیح‌ محمدعلی‌ فروغی‌؛ مطبوعاتی‌ حاتم‌.

۸. تاریخ‌ ادبیات‌ كودكان‌ ایران‌؛ (جلدهای‌ ۲و ۳) ؛ محمدهادی‌ محمدی‌ و زهره‌ قاینی‌؛ نشر چیستا؛ ۱۳۸۰.

۹. پندنامه‌ نیاكان‌؛ به‌ كوشش‌ بهروز ایمانی‌؛ اهل‌ قلم‌؛ ۱۳۸۰.

۱۰. عاق‌ والدین‌ (تشریف‌ آوردن‌ پنج‌ تن‌ آل‌ عبا علیهم‌ السلام‌ به‌ قبرستان‌ بقیع‌)؛ چاپ‌ سنگی‌؛ كتابفروشی‌ محمدحسن‌ علمی‌؛ (بی‌ تا).

منبع:فصلنامه اصحاب قلم ، شماره ۲

نویسنده:علی كاشفی خوانساری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.