یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شكارچی مهاجم یا مدافع طبیعت


واژه «شكار» و «شكارچی » همواره با نوعی پارادوكس , بویژه در چند دهه اخیر و پس از گسترش مباحث علمی زیست محیطی همچون Protectionism Parservationism و نهایتا Conservationism همراه بوده است

واژه‌ «شكار» و «شكارچی‌» همواره‌ با نوعی‌ پارادوكس‌، بویژه‌ در چند دهه‌ اخیر و پس‌ از گسترش‌ مباحث‌ علمی‌ زیست‌محیطی‌ همچون‌ Protectionism Parservationism و نهایتا Conservationism همراه‌ بوده‌ است‌. این‌ سه‌ مبحث‌ اگر چه‌ همه‌ از یك‌ معنای‌ ریشه‌یی‌، یعنی‌ حفاظت‌ و نگهداری‌ منشا می‌گیرند، اما هر یك‌ از مفاهیم‌ علمی‌ كاملا متمایز و گاه‌ متنافری‌ برخوردارند.آنچه‌ در جهان‌ امروز بر سازوكار نگاهبانی‌ از طبیعت‌ و مواریث‌ آن‌ سایه‌ افكنده‌ و دولت‌ها و مردم‌ متعهد و مسوول‌ را به‌ خود مشغول‌ و به‌ تكاپو واداشته‌ احساس‌ خطر بزرگی‌ است‌ كه‌ آینده‌ زیستكره‌ را تهدید می‌كند و روزبه‌روز بر ابعاد فاجعه‌آمیز آن‌ افزوده‌ می‌شود.و سامانه‌یی‌ كه‌ بر تحركات‌ حفاظتی‌ در سطح‌ بین‌المللی‌ حاكم‌ و مورد پذیرش‌ همه‌ اندیشمندان‌ و كارشناسان‌ محیط‌زیست‌ است‌، سومین‌ و آخرین‌ روش‌ و برنامه‌ حفاظت‌ یعنی‌Conservation است‌.

در این‌ سیستم‌ حفاظت‌ توام‌ با دستكاری‌ اصلاحی‌ است‌ كه‌ این‌ مجال‌ مختصر بحث‌ و واكاوی‌ در آن‌ را برنمی‌تابد. شكار دارای‌ مفهوم‌ و جایگاه‌ ویژه‌یی‌ است‌ كه‌ بنیاد و نهادهای‌ بزرگی‌ در سطح‌ بین‌المللی‌ كار قانونمندسازی‌ و تعیین‌ آن‌ را بر عهده‌ دارند و هر چه‌ می‌گذرد زوایای‌ تاریك‌ و روشن‌ آن‌ آشكارتر و مفهوم‌تر می‌شود. هم‌ از این‌ منظر است‌ كه‌ آشكار می‌شود پارادوكس‌ پیش‌ گفته‌ در واژه‌ شكار و شكارچی‌گری‌ بیشتر به‌ لحاظ‌ درك‌ نادرست‌ از مفهوم‌ آن‌ در این‌ حوزه‌ حفاظتی‌ است‌، نه‌ در ماهیت‌ آن‌.و اما در كشور ما: ساختار زیستی‌ انسان‌ ایرانی‌، به‌ لحاظ‌ موقعیت‌ جغرافیایی‌ و شرایط‌ زندگی‌ اولین‌ مهاجران‌ ساكن‌ در آن‌ مادها و آریایی‌ها براساس‌ شكار، جمع‌آوری‌، تعریف‌ شده‌ و تداوم‌ یافته‌ است‌أ طبیعت‌ سرشار، حیات‌ وحش‌ گسترده‌ و غنی‌ و انسان‌های‌ چابك‌ و پرتكاپوی‌ مهاجر دست‌ به‌ دست‌ هم‌ داده‌ و شكارگری‌ را اساس‌ گذران‌ معاش‌ جوامع‌ باستان‌ ساخته‌ و این‌ روند تا به‌ امروز همچنان‌ تداوم‌ داشته‌ است‌.اگر بخواهیم‌ جامعه‌ شكارچیان‌ امروز را در كشور تعریف‌ كنیم‌ باید به‌ طیف‌ وسیع‌ و گسترده‌یی‌ بنگریم‌ كه‌ از شمال‌ تا جنوب‌ و غرب‌ تا شرق‌ كشور را در برمی‌گیرد. بیش‌ از نیم‌ میلیون‌ سلاح‌ مجاز شكاری‌ خود بیانگر این‌ گستردگی‌ و علاقه‌یی‌ است‌ كه‌ در اقشار مختلف‌ مردم‌ از روستایی‌ و شهری‌ در كشور وجود دارد و همین‌ جا است‌ كه‌ پارادوكس‌ شكار بیش‌ از پیش‌ خود را آشكار می‌سازد. با اندیشه‌ها و آرایی‌ كه‌ در سطح‌ جهان‌ در رابطه‌ با این‌ كنش‌ دیرین‌ آدمی‌ وجود دارد و با توجه‌ به‌ اهمیتی‌ كه‌ حفاظت‌ از گونه‌ها در دنیای‌ امروز مطرح‌ است‌، بی‌گمان‌ در مقوله‌ شكار و مباحث‌ پیرامونی‌ آن‌ حرف‌های‌ فراوانی‌ برای‌ گفتن‌ هست‌. حرف‌هایی‌ كه‌ به‌ واسطه‌ عدم‌ طرح‌ آن‌ بسیار نیاز به‌ بازگویی‌ و حلاجی‌ دارد: آیا شكار برای‌ بقای‌ گونه‌ها مضر است‌؟ آیا شكار برای‌ بقای‌ گونه‌ها ضروری‌ است‌؟ آیا شكار باید به‌ كلی‌ و بدون‌ هیچ‌ محدودیتی‌ آزاد باشد؟...

اینها و ده‌ها سوال‌ دیگر پیش‌ روی‌ برنامه‌ریزان‌ و متفكران‌ مقوله‌ محیط‌زیست‌ و حیات‌ وحش‌ (كه‌ مهم‌ترین‌ و اساسی‌ترین‌ مساله‌ بشر كنونی‌ است‌) قرار دارد و این‌ گزارش‌ كوشیده‌ است‌ از رهگذر گفت‌وگو با چندی‌ از كارشناسان‌ و شكارچیان‌ به‌ بعضی‌ از این‌ سوالات‌ پاسخ‌گوید.

راس‌ اوستین‌، نویسنده‌، شكارچیان‌ را متعهدترین‌ طبقات‌ اجتماعی‌ نسبت‌ به‌ حیات‌ وحش‌ و تداوم‌ آن‌ می‌داند. ریچارد بی‌.وایتز، مقام‌ ارشد وزارت‌ محیط‌زیست‌ ایالات‌ متحده‌ طی‌ گزارشی‌ رسمی‌ بیشترین‌ میزان‌ كمك‌ به‌ پروژه‌های‌ حفاظتی‌ را از طریق‌ ماهیگیران‌ و شكارچیان‌ عنوان‌ كرده‌ است‌. تنها در سال‌ ۱۹۹۲ میزان‌ فروش‌ مسائل‌ و تجهیزات‌ ماهیگیری‌ در امریكا بیش‌ از ۴۲ میلیارد دلار بوده‌، یعنی‌ بیش‌ از دو برابر درآمد ارزی‌ كشور مصر در آن‌ سال‌. تدترنر، صاحب‌ پیشین‌ سی‌.ان‌.ان‌، یكی‌ از شكارچیان‌ تروفه‌ در امریكا است‌ كه‌ چند سال‌ پیش‌ به‌ دنبال‌ بازنشسته‌ كردن‌ خود از فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ همه‌ ؤروت‌ خود را به‌ حفاظت‌ از محیط‌زیست‌، ایجاد مناطق‌ حفاظت‌ شده‌ جدید و بازگرداندن‌ گونه‌های‌ منقرض‌ شده‌ در طبیعت‌ امریكا همچون‌ گاومیش‌ معروف‌ امریكایی‌ (بیزون‌)، گرگ‌ ایبری‌ و امثال‌ آن‌ به‌ زادگاه‌ و زیستگاه‌ قدیمی‌ خود اختصاص‌ داد. آلدو لئوپولد، متفكر صاحبنام‌ غرب‌ در حوزه‌ فلسفه‌ و طبیعت‌ تعبیری‌ نسبتا كامل‌ ارایه‌ داده‌ است‌: «بشر در طول‌ تاریخ‌ به‌ واسطه‌ برخورداری‌ از برتری‌ منطق‌ و عقل‌ به‌ خود اجازه‌ دخالت‌ در سیر طبیعت‌ را داده‌ و هرگونه‌ دخل‌ و تصرفی‌ را بر خود مجاز دانسته‌ است‌. حاصل‌ این‌ فرآیند ناروا نابودی‌ بسیاری‌ از گونه‌ها، زیس

تگاه‌ها و ارزش‌های‌ طبیعی‌ خاكی‌ و آبی‌ بوده‌ هم‌ بدین‌ لحاظ‌ بر اوست‌ كه‌ با دخالت‌ درست‌ به‌ جبران‌ بخشی‌ از خسارت‌ خود بكوشد.» و معنای‌ Conservation به‌ كمال‌ در این‌ جمله‌ آلدولئوپولد نهفته‌ است‌.

حمید زاكری‌



همچنین مشاهده کنید