شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
دموکراسی واقعی امکان تبدیل اقلیت به اکثریت
● تعریف « دموکراسی»:
دموکراسی یعنی شما به مخالفان خود این آزادی را بدهید که آنها هم رقابت کنند و قدرت را به دست گیرند. تعریف دموکراسی این نیست که کسی با رأی مردم به قدرت برسد؛ بلکه دموکراسی واقعی آن است که با رأی مردم از قدرت کنار رود؛ یعنی اقلیت بتواند به اکثریت تبدیل شود. اگر این رقابت و حق انتخاب مردم نباشد، بقیهاش تعارف و ظواهر است. ما صد سال است که ظواهر دموکراسی را داریم؛ اما هیچ گاه کارکرد واقعی خود را نداشتند و به همین دلیل است که ما به یک کشور مدرن و کارآمد تبدیل نشدهایم.
البته دموکراسی انتخاب یک سیستم ایدهآل و آرمانی نیست. به قول چرچیل: « دموکراسی سیستم خیلی بدی است؛ ولی سیستمهای دیگر از این بدتر است». الآن در غرب مشارکت سیاسی حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد است و گاهی مشارکتها در سطح شوراهای شهر خیلی بیشتر از سطح ملی میشود؛ چون این حالت پیش آمده است که سیاستمداران از مردم بریده و به دنبال منافع خود هستند.
دموکراسی در اقتصاد: دموکراسی در علم اقتصاد، یعنی بازار؛ همان انتخابی که شما در مورد یک کالا انجام میدهید. شما وقتی کالای خاصی را میخرید، انتخاب میکنید و این انتخاب خیلی جدیتر از انتخاب سیاسی است که هر چهار سال یک بار، آن هم با یک تکه کاغذ انجام میشود. در اینجا شما هزینه میکنید و برای انتخابتان پول پرداخت میکنید.
نسبت اندیشههای مدرن با سنت: اصلاح سنت را باید از درون سنت آغاز کرد و این یک بحث خیلی مهم در مدرنیته است. البته جامعه ایرانی جامعهای بسیار پیچیده است که سیستم سنتی نسبتاً بازی داشته؛ منتها غالباً وجهی از ارزشها حاکم بوده که آن هم ارزشهای جمعگرایانه است؛ ولی در سنت، ارزشهای فردگرایانه بسیاری وجود دارد؛ مانند ارزشهایی که به تجارت و مبادله آزاد خیلی بها میدهد.
مفاهیم سنتی به مفاهیم مدرن اقتصاد، مثل آزادی انتخاب، خیلی نزدیک است. شما اگر مردم را مجبور کنید که خوب را انتخاب کنند، این باعث از بین رفتن اخلاق میشود و اصلاً با این کار حکمت الهی را زیر سؤال میبرید. خداوند این آزادی را به ما داده است که میان خوب و بد انتخاب کنیم. حال اگر سیستمی درست کنید که مردم نتوانند انتخاب کنند، این خلاف حکمت الهی است.
من معتقدم ارزشهای مدرن قابل استخراج از سنتهای دینی خودمان است. نه اینکه ارزشهای مدرن را وارد سنت کنیم؛ بلکه ارزشهای مدرن در درون سنت ما وجود دارد و ما باید آن را پررنگ و غالب کنیم.
رابطه تولید، عرضه و تقاضا: به طور کلی هدف فعالیتهای اقتصادی در جامعه رفاه مردم است؛ یعنی برخلاف آنچه در ایران مطرح شده و عدهای بیشتر روی تولید تأکید دارند و آن را هدف قرار دادهاند، تولید به هر وسیلهای هدف نیست. تفاوت انسان متمدن و انسان عقبمانده، در گستره انتخابهای آنهاست. انسان مدرن قدرت انتخاب بیشتری دارد؛ اوقات فراغتش بیشتر است؛ بیشتر میتواند فکر کند و رفاه بیشتری دارد. تولید وسیلهای است برای اینکه آزادی انتخاب ما را بالا ببرد. البته این آزادی مسائل و مشکلات خاص خود را دارد؛ ولی راه حل مشکلات این نیست که اقتصاد را دولتی کنید یا جلوی فعالیتهای آزاد اقتصادی را بگیرید. اصلاً رمز موفقیت کشورهای صنعتی در این نیست که آنها بر مشکلاتشان فائق آمدهاند؛ بلکه رمز موفقیت آنها در این است که دائماً از خودشان انتقاد و خود را اصلاح میکنند و این به خاطر وجود آزادی است که اصلاح، امکانپذیر شده است. آزادی این امکان را میدهد که شما نتیجه عمل خود را ببینید و بتوانید خود و مسیرتان را اصلاح کنید. البته منظور این نیست که ما به جامعه آرمانی میرسیم؛ اما با این روش از فاجعه جلوگیری میکنیم و در این دنیای فانی از آن بیشتر هم نباید توقع داشته باشید. ما نمیتوانیم روی زمین بهشت ایجاد کنیم. مارکسیستها خواستند بهشت درست کنند؛ اما جهنم بهپا کردند.
● اشاره
در حاشیه گفتوگوی دکتر غنینژاد نکاتی چند قابل طرح است:
۱) آقای غنینژاد در تعریف دموکراسی میگوید: « تعریف دموکراسی این نیست که کسی با رأی مردم به قدرت برسد؛ بلکه دموکراسی واقعی این است که با رأی مردم از قدرت کنار رود؛ یعنی اقلیت بتواند به اکثریت تبدیل شود». میدانیم که تعاریف گوناگونی از دموکراسی و ارکان آن ارائه شده است؛ ولی به نظر میرسد که میان دو مقامی که آقای غنینژاد از هم جدا کردهاند (به قدرت رسیدن و از قدرت کنار رفتن کسی از طریق رأی مردم)، منافاتی وجود ندارد و این دو میتوانند (لااقل در ساحت تعریف و نظریهپردازی) ملازم یکدیگر باشند. در یک نظام سیاسی دموکراتیک، همانگونه که مردم در تشکیل ساختار حاکمیت سهیمند، در تغییر این ساختار نیز تأثیرگذارند. به عبارت دیگر، اگر روشهای دموکراتیک تعیین حاکمیت بهدرستی تعریف و اجرا گردد، میتواند در تغییر حاکمیت نیز بهخوبی به کار گرفته شود. خلاصه آنکه برای تفکیک میان این دو مقام، آن هم در ساحت ارائه تعریف، وجه روشنی به نظر نمیرسد.
۲) آقای غنینژاد با تکیه بر تفکیک یادشده به تبیین این مدعا میپردازند که ظواهر دموکراسی (پارلمان، احزاب، مطبوعات) در کشور ما کارکرد واقعی خود را نداشتهاند. در پاسخ به این مطلب باید گفت هر چند نمیتوان مدعی شد که آنچه ایشان آن را ظواهر دموکراسی مینامند در کشور ما و در وضعیت کنونی در موقعیت آرمانی خود قرار دارند، اما نقش این امور (بهویژه مطبوعات) در جهتبخشی آرای مردم در انتخابات مختلف (ریاستجمهوری، مجلس، مجلس خبرگان و...) غیر قابل انکار است و پرواضح است که فیالمثل روی کارآمدن کابینه و دولت جدید از طریق انتخابات مردمی، ملازم با سلب قدرت از کابینه قبلی است و این فرایندی است که نمونه بارز آن پس از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۵ در کشور ما رخ داد و مصداق این سخن ایشان که: « اقلیت بتواند به اکثریت تبدیل شود» تحقق یافت.
۳) این سخن که انتخاب اقتصادی (از طریق خرید یک کالای خاص) جدیتر از انتخاب سیاسی است، بسیار عجیب است! استدلال آقای غنینژاد در این مقام آن است که در انتخاب اول، انتخابگر هزینه میکند و پول پرداخت مینماید؛ در حالی که انتخاب سیاسی هر چهار سال یک بار، آن هم با یک تکه کاغذ انجام میشود. بعید است که بحث آقای غنینژاد شامل موارد خُردی همچون خرید یک کالای مصرفی ارزان قیمت گردد و ایشان مثلاً انتخاب نمونه خاصی از روغن نباتی را جدیتر از انتخابات ریاست جمهوری بدانند. اما در سطح کلان نیز بر آگاهان امر پوشیده نیست که تحولات در ریاست قوه مجریه (و بهتبع آن تغییر بافت اقتصادی کابینه) یا حتی ریاست قوه قضاییه، بالقوه میتواند زمینه تحولات اساسی در سیاستهای کلان اقتصادی کشور را فراهم آورد و تأثیر گسترده و عمیقی بر انتخابهای اقتصادی آحاد جامعه بگذارد. بر این اساس نمیتوان به صورت مطلق، آنگونه که آقای غنینژاد اظهار داشتهاند، انتخاب اقتصادی را مهمتر از انتخاب سیاسی دانست.
۴) این سخن که هر گونه گذار از سنت به مدرنیته باید با نظر به سنت فرهنگی - تاریخی و هویت ملی ما باشد، سخن درستی است؛ اما این ادعا که ایجاد سیستمی که در آن مردم نتوانند انتخاب کنند، برخلاف حکمت الهی است و باید سیستمی درست کنیم که بتوانند بد را هم انتخاب نمایند، قدری مبهم است و به توضیح و تفصیل نیاز دارد. برای مثال، اگر بپذیریم که از جهت اخلاقی، الزام یک شخص به انجام کار نیک ارزشی ندارد، از جهت حقوقی و در حوزه قوانین اجتماعی مسأله کاملاً متفاوت است. وضع و اجرای بسیاری از قوانین اجتماعی، به منظور الزام(۱) افراد به انجام پارهای کارها و ترک پارهای دیگر انجام میشود و اصولاً مفهوم « قانونی که مردم در انجام آن آزاد باشند» معقول نیست. همچنین این پرسش قابل طرح است که وظیفه حکومت در قبال مظاهر علنی فساد اخلاقی چیست؟ برای مثال، آیا حکومت میتواند به این بهانه که درصدد گسترش زمینههای انتخاب مردم (بین خوب و بد) است و نمیخواهد با حکمت الهی به معارضه برخیزد، تولید و پخش عمومی کالاهای ضد اخلاقی را در سطح جامعه تجویز کند؟
۵) آقای غنینژاد در بخش دیگری از گفتوگو، تفاوت انسان متمدن و عقبمانده را در گستره انتخابهای آنها میداند و اظهار میدارد که انسان مدرن از آن رو که قدرت انتخاب بیشتری دارد، مرفهتر است. این ادعا نیز میتواند مورد تأمل و پرسش قرار گیرد؛ زیرا به نظر میرسد که صرف گسترش یافتن دایره انتخابهای آدمی لزوماً به رفاه بیشتر او نمیانجامد؛ بلکه بهرهبرداری معقول و صحیح از انتخابها است که میتواند تعیینکننده باشد. واقعیتهای آشکار جهان معاصر نیز معادله آقای غنینژاد را تأیید نمیکند؛ زیرا بسیاری از افرادی که در کشورهای توسعهیافته و مدرن زندگی میکنند، احساس خوشبختی و رفاه نمیکنند و حتی گروهی راه چاره را در بازگشت به شیوههای سنتی زیست فردی و اجتماعی میدانند. به هر حال، پیششرط پرداختن به این بحث، ارائه مفهوم روشنی از « رفاه» و شاخصههای آن است تا در سایه آن بتوان به ارزیابی دقیقتر نسبت میان گسترش حوزه انتخابها با رفاه پرداخت.
(۱)بدیهی است که مقصود از « الزام» در اینجا، معنای فلسفی آن نیست.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست