یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
وضع اقتصادی مدینه در عهد نبوی
حضور پیامبرصلی الله علیه وآله و مسلمانان در مدینه چهره متحولی به اقتصاد این شهر داد. مدینه كه از دیرباز به سبب برخوردار بودن از كشاورزی و واقع بودن بر سر راه بازرگانی شمال به جنوب جزیرهٔ العرب، اقتصادی متمایز از دیگر نقاط داشت با ورود مهاجران، توجه و توصیههای پیامبرصلی الله علیه وآله و دین اسلام با تحولی عظیم روبرو شد. شكوفایی زراعی مدینه ناشی از شرایط جغرافیایی، وجود سفرههای زیر زمینی آب، و عوامل تازهای از جمله واگذاری برخی زمینهای رها شده به مهاجران بود. با این حال در امر آبیاری نیز مقرراتی وجو د داشت و بسته به آب و هوا، محصولات متنوعی به دست میآمد. تجارت نیز به دلیل وجود بازارهای محلی و اهتمام كسانی از مهاجران به امر تجارت، بر رونق اقتصادی شهر افزود. همچنین صنایع و حرف در كنار كشاورزی و تجارت از رونق خوبی برخوردار بود و انواع سكهها از قبیل د ینار و درهم، سكههای ضرب شده در ایران و روم، و وزنها و اكیال مختلف به كار میرفت.
●زراعت
احاطه مدینه توسط كوهها و زمینهای آتشفشانی - حره - خاك این شهر را بسیار حاصلخیز كرده۳ و آن را به شكل حوضچههای كوهستانی در آورده است۴ كه آبهای زیر زمینی در این حوضچهها جمع میشود. به طوری كه میتوان هنگام حفر چاهها۵ در هر ناحیه از این سرزمین به حوض چههای زیرزمینی دست یافت. افزون بر این عوامل، وجود تعداد زیادی از رودخانهها كه در زمان بارندگی و سیلاب از آن كوهها و سنگلاخها جاری میشدند،۶ نیز شهر مدینه را در درجه نخست به عنوان شهر كشاورزی و كشاورزان قرار داده است.۷ بیشتر مردم مدینه دارای بستانها و نخلستان بودند۸ كه كوچك و بزرگ درآن كار میكردند.۹
بستانها و باغهای مدینه به حوائط مشهور بود۱۰ بیشتر اوقات مساحت این باغها زیاد نبود و به طور متوسط حدود صد ذراع بود،۱۱ هر باغی اغلب دارای یك چاه مخصوص به خود بود و در كنار چاه، خانهای جهت حفظ باغ وجود داشت.۱۲ برخی باغداران به دلیل احتیاط و ترس برای باغ د ری قرار نمیدادند، مگر سوراخ كوچكی كه از آن آب باریكهای از یكی از چاههای نزدیك به باغ وارد میشد و آن جوی آب را«ربیعا» مینامیدند.۱۳ بیشتر محصولات این باغها جهت مصرف شخصی صاحب باغ بود و گاه صاحب باغ محصول آن باغ را میفروخت و با آن وسیله معاش خانواده خ ود را تامین میكرد.۱۴
گاه كسی كه باغ شخصی نداشت، در باغهای اهالی مدینه در مقابل مقدار معینی خرما كار میكرد.۱۵ گاه صاحب باغ، باغ خود را به شخصی اجاره میداد، او در آن زراعت میكرد و آن را آبیاری مینمود و در مقابل متعهد میشد یك چهارم یا نیم یا كمتر یا بیشتر از این مقدار را به صاحب باغ بدهد. این روش «مزارعه» خوانده میشود.۱۶ در آبیاری باغها از آب رودخانههای فصلی۱۷ و یا آب چاهها۱۸ استفاده میشد. برای كشیدن آب از نهر یا چاه از شترهای آبكش استفاده میكردند۱۹ از گاو نیز برای شخم اراضی خود بهره میجستند.۲۰
در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله نیز عوامل متعددی مردم را به كشاورزی و ممارست در آن بر میانگیخت. عرف بود كه هر كسی زمین بایری را آباد كند، آن زمین برای او باشد.۲۱ افزون بر این، بسیاری از زمینهای زراعی در «وادی عقیق»۲۲ و در منطقه عالیه میان اغلب مهاجران ۲۳ تقسیم شد. ذكر شده است كه پیامبرصلی الله علیه وآله به یكی از مهاجران زمینی را در «حرهٔ الوادی» و «مبذر صاع»۲۴ بخشید و به دیگری چاهی در وادی عقیق داد.۲۵ این امر نشان میدهد كه این اراضی از آن همه گروهها بود و بدین دلیل در تقسیم آن میان مردم میانه روی می شد تا سهم هر كس به او برسد. در نتیجه گسترش زراعی مذكور، بیرون شهر مدینه باغهای زیادی بوجود آمد كه شهر را احاطه كرد.۲۶
در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله عوامل متعددی در حفظ منابع گیاهی مدینه نقش داشتند، قطع درخت سدر جز برای شخم زدن زمین ممنوع شد.۲۷ این شیوه تا زمان عمر بن خطاب ادامه داشت تا جائیكه شخصی به عنوان نگهبان گماشته میشد تا مسؤول مراقبت از درختان اقاقیا باشد تا كسی این درختان را قطع نكند.۲۸
در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله، آبیاری اراضی نقش عمدهای در كشاورزی داشت. آب در مسیل رودخانههای فصلی در مهزور، مذینیب و بطحان به اندازهای جمع میشد كه تا قوزك پا میرسید و هنگامی كه به این اندازه میرسید به زمین دیگری فرستاده میشد و مانع آب از زمین بالاتر به زمین پستتر نمیشدند.۲۹ ذكر شده است كه سهم آب برای نخلداران تا پاشنه پا و برای كشاورزان تا بند كفش بود.۳۰ مسیل از سنگلاخها بسوی دشتها و زمینهای هموار بود و ابتدا زمینهای بالاتر آبیاری میشدند و سپس حتی اگر محل عبور آب در زمین اولی بود آب را ب ه زمین كناری میفرستادند.۳۱
مهاجران زمینهای زراعی بزرگ زیادی را در غابه و حرهٔ ۳۲شرقی۳۳ صاحب شدند. اموال بنینضیر بیشتر در منطقه عالیه بود كه پس از كوچ دادن بنینضیر در سال چهارم هجری۳۴ خالصه پیامبرصلی الله علیه وآله شد.۳۵ در زمین بنینضیر درخت نخل میكاشتند و از آن غذای یكسال خا نواده پیامبرصلی الله علیه وآله را ذخیره میكردند و مابقی آن صرف خرید چهارپایان و سلاح میشد.۳۶ پیامبرصلی الله علیه وآله بخشی از اراضی بنینضیر را میان گروهی از مهاجران و دو نفر از انصار تقسیم كرد.۳۷
تعداد نخل كه مهمترین درخت زراعی بود، در مدینه زیاد شد و اموال صاحبان این درختان نیز افزون گشت.۳۸ بدین ترتیب وضع معیشت و قوت آنان نیز بهتر شد.۳۹ اهمیت زراعت درخت نخل در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله به حدی رسید كه یكی از حقوق بردگان این بود كه برای آزاد ی با صاحبان خود قرار میگذاشتند كه تعدادی نهال خرما برای او بكارند.۴۰ از شاخهها و تنه درختان خرما برای سقف و ستون خانهها استفاده میشد.۴۱ افزون بر آن از الیاف و برگ خرما در تهیه زنبیل، سبد، حصیر، بوریا و مانند آن بهره میگرفتند.۴۲ میوه درخت نخل از مهمت رین و با ارزشترین میوهها نزد مردم مدینه بود وآنها هنگامی كه اولین میوه نخل را میدیدند آن را نزد پیامبرصلی الله علیه وآله میآوردند. پیامبرصلی الله علیه وآله آن را میگرفت و میفرمود: پروردگارا در میوه درخت خرما به ما بركت عطا كن.۴۳
خرمای مدینه انواع متنوعی داشت از جمله خرمای سیاه و سرخ،۴۴ مشهورترین انواع خرما در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله عجوهٔ و عذق زید بود.۴۵ محصول خرما در بیشتر سالها به اندازه نیاز ساكنان مدینه بود و به همین سبب مازاد آن را به قیمت گرانتر از قیمت خرید گندم وا رداتی از شام میفروختند.۴۶ علت آن بود كه خرما ركن معیشت آنها بود و زراعت نخل نیاز به كوشش و صرف وقت زیادی داشت. گفته میشود كه گاهی آفات كشاورزی مانند قشام به درختان نخل آسیب میرساند و محصول یكسال آن را از بین میبرد.۴۷
تولید غلات و حبوباتی مانند گندم و جو پس از تولید خرما قرارداشت كه آنها را زیر درختان نخل میكاشتند.۴۸ مزارع ویژه حبوبات تا پس از اقدام مهاجران به این كار وجود نداشت.۴۹ مصرف جو میان مردم رتبه نخست را داشت.۵۰ به نظر میرسد گندم به اندازه نیاز مردم تولید ن میشد، به همین سبب از «بلقاء» به مدینه گندم میآوردند.۵۱
مهاجران در گسترش كشت گندم نقش داشتند، ذكر شده است كه طلحهٔ بن عبیدالله تمیمی، نخستین كسی بود كه در وادی قنات در شمال مدینه گندم كاشت.۵۲ با این حال محصول گندم به اندازه نیاز نبود و برای جبران كمبود آن به وارد كردن آن از خارج توجه شد. عبدالرحمان بن عوف هفت صد بار شتر میآورد كه گندم، آرد و غذای مردم بود.۵۳
از سوی دیگر، در مدینه برخی میوهها كشت میشد و دوبار در سال از بستانهای آن میوه برداشت میشد.۵۴ مشهورترین میوهها انگور و انواع مختلف آن از قبیل «مراودی» است كه مرغوبترین و شیرینترین نوع انگور بود،۵۵ كه در تاكستانهای قباء، عالیه، جفاف و دیگر بستانه ای مدینه به عمل میآمد.۵۶ حكایت شده است كه سعد بن ابیوقاص در منطقه عقیق محصول انگور خود را به هزار دینار فروخت.۵۷ افزون بر آن انگور، گلابی و خربزه نیز كشت میشد.۵۸
همچنین سبزیجات و حبوباتی مانند خیار و دباء، كه نوعی كدو بود، پیاز، سیر۵۹ و هویج۶۰ را میكاشتند.
از عواملی كه در بهبودی زراعت و پیشرفت زیاد آن در مدینه نقش داشت، وجود تعداد زیاد مهاجران بود كه به زراعت میپرداختند و از زمینهای كشاورزی به شكل گسترده بهره برداری میكردند. آنها وادیهای اطراف را آباد كردند، مانند وادی بطحان كه طعم ورنگ آب آن تغییر كر ده بود.۶۱ همچنین اراضی غابه در شمال غربی مدینه را آباد كردند كه دارای درختان بسیار و درهم پیچیده از جمله درختان گز و شورگز بود. آنها بیشتر این درختان را قطع كردند و به جای آن نهالهای نخل را كاشتند.۶۲ همچنین در وادی قناهٔ، مزارعی رابه كشت گندم اختصاص دادند و گفته میشود كه در یكی از این مزارع گندم از بیست شتر آبكش استفاده میشد.۶۳ این مطلب دلالت بر وسعت آن مزارع و كثرت محصولات آنها دارد.
●تجارت
الف) بازارهای تجاری مدینه
مردم مدینه به دلیل وضعیت و شغل كشاورزی، استقرار در یك مكان و قرار گرفتن مدینه در سر راه تجاری میان شمال و جنوب به انواع فعالیتهای تجاری مشغول بودند.۶۴ از مهمترین نشانههای آن وجود چندین بازار تجاری بود كه به شاخه و شعبههای متعدد تقسیم شده بودند.۶۵ ا ز جمله بازارهای پیش از هجرت، بازار «حُباشه» از آن قبیله بنیقینقاع بود كه به خرید و فروش برده اختصاص داشت.۶۶ به نظر میرسد كه آن بخش از بازار بنیقینقاع كه در جسر وادی بطحان واقع بود۶۷ بازار بزرگی بود كه در آن جنب و جوش زیاد و صدای خرید و فروش بلند بود.۶ ۸ مهمترین چیزهایی كه در این بازار فروخته شد عبارت بودند از زیورآلات، كمانها، سرنیزهها و شمشیرها.۶۹ به جز آن از بازارهای مدینه در جاهلیت، بازاری در زَباله در ناحیهای كه یثرب نامیده میشد،بود۷۰ و بازاری در بخش غربی مسجد قباء۷۱ و بازاری در محل زندگی بنی الحبلی در مكانی كه به آن مزاحم گفته میشد.۷۲ این بازارها در جاهلیت و ابتدای اسلام بر پا میشدند، یهودیان بازاری در «بقیع غرقد» در شرق مسجد النبی داشتند۷۳ بازار مسلمانان نزدیك بازار یهودیان، در محل «بقیع زبیر» بر سر راه «بقیع غرقد» قرار داشت.۷۴ ظاهرا هنگ امی كه بازار یهودیان، نزدیك بازار مسلمانان بود، نیرومند شدن مسلمانان را دیدند و از رقابت و نزدیكی آنها در تجارت مدینه احساس خطر كردند، كعب بن اشرف یهودی به بازار مسلمانان رفت و داخل آن شد و طنابهای آن را قطع كرد. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: هر آینه ب ازار را به جایی منتقل خواهم كرد كه تحمل آن برای كعب سختتر از این بازار باشد و آن را به محل بازار مدینه در غرب مسجد النبی منتقل كرد. یكی۷۵ از صحابه، پیامبرصلی الله علیه وآله را به انتخاب این محل راهنمایی كرد۷۶ و بعدها میان بازار و مسجد النبی خانههایی ب رای صحابه ساخته شد.۷۷
انتخاب موفق مكان بازار از جانب مسلمانان برتجربه تجاری زیاد آنها و درك آنان از امور خرید و فروش دلالت دارد. زیرا كه این بازار در محلی بود كه از سمت شام و یا از سمت یمن و مكه و دیگر قبایل مجاور به عنوان دروازه اصلی شهر محسوب میشد. بدون شك تاجران و هیاتها ی مختلف هنگام رسیدن به مدینه، همراه كاروانهای خود كه حامل بار بودند برای دور زدن خانهها یا عبور از میان آنها جهت ورود به بازار یهود در داخل شهر دچار مشكل میشدند.
بازار جدید مدینه پس از هجرت میدان وسیعی بود كه ساختمان و سایبانی نداشت، سوار در آن میدان پیاده میشد و مركب خود را در جایی قرار میداد. سپس در بازار میگشت، در عین حال مركب خود را میدید و چیزی از دید او پنهان نمیماند.۷۸ طول بازار بیشتر از عرض آن بود و در منطقه معروفی كه امروز «مناحهٔ» نامیده میشود قرار داشت. این منطقه از مرز شمالی به مصلی العید كه در مكان مسجد غمامه امروزی است تا منطقه جرارسعد در محله بنیساعدهٔ نزدیك ثنیهٔ الوداع در شمال مدینه امتداد داشت. در آغاز محل بازار در جرار سعد، مقبرههای قدیم ی بنیساعده بودند كه آن را به پیامبرصلی الله علیه وآله بخشیدند و ایشان آن را به بازار اختصاص داد.۷۹
این بازار انواع كالاها از قبیل خرما،۸۰ گندم،۸۱ روغن، كشك،۸۲ و دیگر غذاها۸۳ را داشت. همچنین پوستهای دباغی شده۸۴ و مواد دباغی مانند گیاهان دباغی۸۵ «بَز» كه نوعی پوشش و جامه است، به فروش میرسید. گفته میشد بز لباسی است كه در خانه تولید میشد.۸۶ بزازها كه فروشندگان لباس بودند مكان مشخصی در بازار داشتند.۸۷ گفته میشود كه عثمان بن عفان و طلحهٔ بن عبیدالله بزاز بودند و شغلی جز بزازی نداشتند.۸۸ همچنین در بازار تمام كالاهای مدینه از جمله تیر، نیزه، شمشیر، زیور آلات۸۹ و انواع چهار پایان۹۰ عرضه میشد. اسبها نیز دارای قسمت مخصوصی در بازار بودند كه به «بقیع الخیل»۹۱ مشهور بود همچنین برای شترها۹۲ و گاوها و گوسفندها نیز قسمت خاصی بود.۹۳
افزون بر آن در بازار مدینه تمام كالاهایی كه از خارج وارد میشد، از قبیل گندم،۹۴ روغن زیتون،۹۵ عسل،۹۶ اسب و سلاح۹۷ و برخی وسایل غیر ضروری و تجملی مانند ظروف نقره فروخته میشد.۹۸
نویسنده:عبدالله عبدالعزیز بن ادریس
پینوشتها در دفتر خبرگزاری موجود است.
منابع
- ابناثیر، عزالدین ابوالحسن، اسدالغابهٔ فی معرفهٔ الصحابه، (القاهره، نشر الوهبیه، ۱۲۸۰ه ). - ابناسحاق، ابوعبدالله محمد، سیره النبی، (تهذیب عبدالملك بن هشام)، تحقیق محمد محییالدین عبدالحمید، القاهره، بینا، ۱۳۸۲ه).
- ابنالحاج، عبدالقادر، رفع الخفاء علی ذات الشفاء، نسخه خطی كتابخانه متحف عراقی بغداد، شماره ۲۴۶.
- ابنبكار، الزبیر، جمهرهٔ نسب القریش و اخبارها، ج۱، تحقیق محمود محمد شاكر، (القاهره، بینا، ۱۳۸۱ه).
- ابنجلجل، سلیمان بن حسان، طبقات الاطباء و الحكماء، تحقیق فؤاد سعید، (القاهره، بینا، ۱۹۵۵).
- ابنحجر عسقلانی، شهاب الدین ابوالفضل، كتاب الاصابهٔ فی تمییز الصحابه، (القاهره، چاپ سعاده ۱۳۲۸ه).
- ابن داوود، سلیمان بن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، محمد محیی الدین عبدالحمید، (القاهرهٔ، بینا، ۱۹۵۰).
- ابنسعد، محمد، الطبقات الكبری، (بیروت، دار صادر، ۸۸ - ۱۳۸۰ه).
- ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی اسماء الاصحاب، (مصر، مطبعهٔ سعاده، ۱۳۲۸ه).
- ابنمنظور، محمد بن مكرم، لسان العرب المحیط، (بیروت، دار صادر، ۱۹۵۶).
- اصطخری، ابوالقاسم بن اسحاق، المسالك و الممالك، تحقیق محمد جابر عبدالعال، (القاهره، بینا، ۱۹۶۱).
- اصفهانی، ابوالفرج، كتاب الاغانی، (بیروت، بینا، ۱۹۵۵).
- اعظمی، محمد مصطفی، كتاب النبی، (بیروت، بینا، ۱۹۷۴).
- الحمیری، محمد بن عبدالمنعم، كتاب الروض المطار فی خبر الاقطار، تحقیق احسان عباس، (بیروت، بینا، ۱۹۷۵).
- انصاری، عبدالرحمان، طیب لمحات عن بعض المدن القدیمه فی شمال غربی الجزیرهٔ العربیه مجله الدارهٔ ریاض شماره اول سال اول ۱۳۵۹ه / ۱۹۷۵م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، تحقیق صلاح الدین منجد، (القاهره، بینا، ۱۹۶۵م).
- - ، انساب الاشراف، تحقیق محمد حمید الله، دارالمعارف، (مصر، بینا، ۱۹۵۹م).
- حتی، فیلیپ، تاریخ العرب، (بیروت، ۱۹۶۵م).
- حسینی، محمد باقر، العملهٔ الاسلامیهٔ فی العهد الاتابكی، (بغداد، بینا، ۱۳۸۶).
- - ، تطور النقود العربیهٔ الاسلامیهٔ بغداد، ۱۹۶۹.
- خزاعی، علی بن محمد، تخریج الدلالات السمعیهٔ علی ما كان فی عهد رسولاللَّه من الحرف و الصنایع و المعاملات الشرعیهٔ، نسخه تصویری، مركز احیاء نسخ خطی، دانشكده دول العربیه، شماره ۱۸۵۳.
- دولابی، محمد بن احمد، كتاب الكنی و الاسماء، (حیدرآباد، بینا، ۱۳۲۲ه).
- ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و طبقات المشاهیر و الاعلام، (القاهره، بینا، ۱۳۶۷ه).
- ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق صلاح الدین منجد، (القاهره، بینا، ۱۹۵۵).
- زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر، اساس البلاغه، (بیروت، دارصادر، ۱۳۵۸ه).
- زیدان، جرجی، تاریخ التمدن الاسلامی، تحقیق حسین مونس، (القاهره، بینا، ۱۹۰۶).
- شریف، احمد ابراهیم، مكهٔ و المدینهٔ فی الجاهلیه و عهد الرسول، (القاهره، بینا، ۱۹۶۵م).
- سمهودی، نورالدین علی بن عبدالله، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، تحقیق محییالدین عبدالحمید، (القاهره، بینا، ۱۳۷۴ه).
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، (مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۶م).
- - ، جامع البیان عن تاویل آی القرآن، (القاهره، بینا، ۱۳۷۳ه).
- فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، المغانم المطابهٔ فی المعالم طابهٔ، تحقیق حمد جاسر، (ریاض، بینا، ۱۳۸۹ه).
- كاشف، سید اسماعیل، النقود العربیهفی العصر الاسلامی، (الكویت، السجل الثقافی الاول لجامعهٔ الكویت، ۱۹۶۸).
- كبریت، محمد بن عبداللَّه الحسینی، الجواهر الثمینهٔ، فی محاسن المدینهٔ، نسخه خطی كتابخانه اوقاف عمومی بغداد، شماره ۱۷۷، بیتا.
- كتانی، سید محمد الحسینی، كتاب التراتیب الاداریهٔ و العمالات و الصناعات و المتاجر و الحالهٔ العلمیهٔ التی كانت علی عهد تأسیس المدینهٔ الاسلامیهٔ فی المدینهٔ المنورهٔ العلیهٔ، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، (القاهره، بینا، ۱۳۷۰ه).
- مراغی، ابوبكر بن حسن، تحقیق النصرهٔ بتلخیص معالم دارالهجرهٔ، تحقیق محمد عبدالجواد الاصمعی، (القاهره، بینا، ۱۹۵۵).
- مرجانی، تاریخ الهجرهٔ المختار، نسخه خطی عارف حكمت، مدینه شماره ۹۰۰.
- مطری، محمد بن احمد، التعریف بما انست الجهرهٔ من معالم دارالهجره، تحقیق محمد عبدالحسین الخیال، (مدینه منوره، منشورات اسعد، ۱۳۷۲ه).
- معلوف، لوییس، المنجد فی اللغهٔ و الادب و العلوم، (بیروت، المطبعهٔ الكاثولیكیه، ۱۹۶۰).
- مقدسی، محمد بن ابوبكر، احسن التقاسیم فی معرفهٔ الاقالیم، تحقیق م.دیغوج، (لیدن، ۱۹۰۶).
- مقریزی، احمد بن علی، كتاب الاغاثهٔ الامهٔ بكشف الغمهٔ، تحقیق محمد مصطفی زیادهٔ، (القاهره، بینا، ۱۹۵۷).
- - ، امتاع الاسماع بما للرسول من الانباء و الاموال و الحفدهٔ و المتع، تصحیح محمود محمد شاكر، (القاهره، بینا، ۱۹۴۱).
- - ، كتاب المواعظ والاعتبار فی ذكر الخطط و الاثار، تحقیق ج. ویت، (القاهره، بینا، ۱۹۱۰).
- نووی، محیی الدین بن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، (بیروت، دارالكتب العلمیه، بیتا).
- واقدی محمد بن عمر، مغازی رسول الله، تحقیق مارسدن جونز، (لندن، آكسفورد، ۱۹۶۶م).
- یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، (بیروت، بینا، ۱۹۵۷م).
- یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، (بیروت، بینا، ۱۹۶۰م).
- مؤلف نامعلوم، فی سیرهٔ الرسول و غزواته، نسخه خطی كتابخانه اوقاف عمومی بغداد، شماره ۳۵۸.
مترجم: شهلا بختیاری
منبع:مجله تاریخ اسلام،شماره ۲۳
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست