پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

وضع اقتصادی مدینه در عهد نبوی


وضع اقتصادی مدینه در عهد نبوی

حضور پیامبر ص و مسلمانان در مدینه چهره متحولی به اقتصاد این شهر داد مدینه كه از دیرباز به سبب برخوردار بودن از كشاورزی و واقع بودن بر سر راه بازرگانی شمال به جنوب جزیرهٔ العرب, اقتصادی متمایز از دیگر نقاط داشت با ورود مهاجران, توجه و توصیه های پیامبرصلی الله علیه وآله و دین اسلام با تحولی عظیم روبرو شد

حضور پیامبرصلی الله علیه وآله و مسلمانان در مدینه چهره متحولی به اقتصاد این شهر داد. مدینه كه از دیرباز به سبب برخوردار بودن از كشاورزی و واقع بودن بر سر راه بازرگانی شمال به جنوب جزیرهٔ العرب، اقتصادی متمایز از دیگر نقاط داشت با ورود مهاجران، توجه و توصیه‏های پیامبرصلی الله علیه وآله و دین اسلام با تحولی عظیم روبرو شد. شكوفایی زراعی مدینه ناشی از شرایط جغرافیایی، وجود سفره‏های زیر زمینی آب، و عوامل تازه‏ای از جمله واگذاری برخی زمینهای رها شده به مهاجران بود. با این حال در امر آبیاری نیز مقرراتی وجو د داشت و بسته به آب و هوا، محصولات متنوعی به دست می‏آمد. تجارت نیز به دلیل وجود بازارهای محلی و اهتمام كسانی از مهاجران به امر تجارت، بر رونق اقتصادی شهر افزود. همچنین صنایع و حرف در كنار كشاورزی و تجارت از رونق خوبی برخوردار بود و انواع سكه‏ها از قبیل د ینار و درهم، سكه‏های ضرب شده در ایران و روم، و وزنها و اكیال مختلف به كار می‏رفت.

●زراعت‏

احاطه مدینه توسط كوهها و زمینهای آتشفشانی - حره - خاك این شهر را بسیار حاصلخیز كرده‏۳ و آن را به شكل حوضچه‏های كوهستانی در آورده است‏۴ كه آبهای زیر زمینی در این حوضچه‏ها جمع می‏شود. به طوری كه می‏توان هنگام حفر چاهها۵ در هر ناحیه از این سرزمین به حوض چه‏های زیرزمینی دست یافت. افزون بر این عوامل، وجود تعداد زیادی از رودخانه‏ها كه در زمان بارندگی و سیلاب از آن كوهها و سنگلاخها جاری می‏شدند،۶ نیز شهر مدینه را در درجه نخست به عنوان شهر كشاورزی و كشاورزان قرار داده است.۷ بیشتر مردم مدینه دارای بستان‏ها و نخلستان بودند۸ كه كوچك و بزرگ درآن كار می‏كردند.۹

بستانها و باغهای مدینه به حوائط مشهور بود۱۰ بیشتر اوقات مساحت این باغها زیاد نبود و به طور متوسط حدود صد ذراع بود،۱۱ هر باغی اغلب دارای یك چاه مخصوص به خود بود و در كنار چاه، خانه‏ای جهت حفظ باغ وجود داشت.۱۲ برخی باغداران به دلیل احتیاط و ترس برای باغ د ری قرار نمی‏دادند، مگر سوراخ كوچكی كه از آن آب باریكه‏ای از یكی از چاههای نزدیك به باغ وارد می‏شد و آن جوی آب را«ربیعا» می‏نامیدند.۱۳ بیشتر محصولات این باغ‏ها جهت مصرف شخصی صاحب باغ بود و گاه صاحب باغ محصول آن باغ را می‏فروخت و با آن وسیله معاش خانواده خ ود را تامین می‏كرد.۱۴

گاه كسی كه باغ شخصی نداشت، در باغ‏های اهالی مدینه در مقابل مقدار معینی خرما كار می‏كرد.۱۵ گاه صاحب باغ، باغ خود را به شخصی اجاره می‏داد، او در آن زراعت می‏كرد و آن را آبیاری می‏نمود و در مقابل متعهد می‏شد یك چهارم یا نیم یا كمتر یا بیشتر از این مقدار را به صاحب باغ بدهد. این روش «مزارعه» خوانده می‏شود.۱۶ در آبیاری باغ‏ها از آب رودخانه‏های فصلی‏۱۷ و یا آب چاهها۱۸ استفاده می‏شد. برای كشیدن آب از نهر یا چاه از شترهای آبكش استفاده می‏كردند۱۹ از گاو نیز برای شخم اراضی خود بهره می‏جستند.۲۰

در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله نیز عوامل متعددی مردم را به كشاورزی و ممارست در آن بر می‏انگیخت. عرف بود كه هر كسی زمین بایری را آباد كند، آن زمین برای او باشد.۲۱ افزون بر این، بسیاری از زمینهای زراعی در «وادی عقیق»۲۲ و در منطقه عالیه میان اغلب مهاجران ‏۲۳ تقسیم شد. ذكر شده است كه پیامبرصلی الله علیه وآله به یكی از مهاجران زمینی را در «حرهٔ الوادی» و «مبذر صاع»۲۴ بخشید و به دیگری چاهی در وادی عقیق داد.۲۵ این امر نشان می‏دهد كه این اراضی از آن همه گروهها بود و بدین دلیل در تقسیم آن میان مردم میانه روی می ‏شد تا سهم هر كس به او برسد. در نتیجه گسترش زراعی مذكور، بیرون شهر مدینه باغهای زیادی بوجود آمد كه شهر را احاطه كرد.۲۶

در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله عوامل متعددی در حفظ منابع گیاهی مدینه نقش داشتند، قطع درخت سدر جز برای شخم زدن زمین ممنوع شد.۲۷ این شیوه تا زمان عمر بن خطاب ادامه داشت تا جائیكه شخصی به عنوان نگهبان گماشته می‏شد تا مسؤول مراقبت از درختان اقاقیا باشد تا كسی این درختان را قطع نكند.۲۸

در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله، آبیاری اراضی نقش عمده‏ای در كشاورزی داشت. آب در مسیل رودخانه‏های فصلی در مهزور، مذینیب و بطحان به اندازه‏ای جمع می‏شد كه تا قوزك پا می‏رسید و هنگامی كه به این اندازه می‏رسید به زمین دیگری فرستاده می‏شد و مانع آب از زمین بالاتر به زمین پست‏تر نمی‏شدند.۲۹ ذكر شده است كه سهم آب برای نخل‏داران تا پاشنه پا و برای كشاورزان تا بند كفش بود.۳۰ مسیل از سنگلاخها بسوی دشتها و زمینهای هموار بود و ابتدا زمینهای بالاتر آبیاری می‏شدند و سپس حتی اگر محل عبور آب در زمین اولی بود آب را ب ه زمین كناری می‏فرستادند.۳۱

مهاجران زمینهای زراعی بزرگ زیادی را در غابه و حرهٔ ۳۲شرقی‏۳۳ صاحب شدند. اموال بنی‏نضیر بیشتر در منطقه عالیه بود كه پس از كوچ دادن بنی‏نضیر در سال چهارم هجری‏۳۴ خالصه پیامبرصلی الله علیه وآله شد.۳۵ در زمین بنی‏نضیر درخت نخل می‏كاشتند و از آن غذای یكسال خا نواده پیامبرصلی الله علیه وآله را ذخیره می‏كردند و مابقی آن صرف خرید چهارپایان و سلاح می‏شد.۳۶ پیامبرصلی الله علیه وآله بخشی از اراضی بنی‏نضیر را میان گروهی از مهاجران و دو نفر از انصار تقسیم كرد.۳۷

تعداد نخل كه مهم‏ترین درخت زراعی بود، در مدینه زیاد شد و اموال صاحبان این درختان نیز افزون گشت.۳۸ بدین ترتیب وضع معیشت و قوت آنان نیز بهتر شد.۳۹ اهمیت زراعت درخت نخل در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله به حدی رسید كه یكی از حقوق بردگان این بود كه برای آزاد ی با صاحبان خود قرار می‏گذاشتند كه تعدادی نهال خرما برای او بكارند.۴۰ از شاخه‏ها و تنه درختان خرما برای سقف و ستون خانه‏ها استفاده می‏شد.۴۱ افزون بر آن از الیاف و برگ خرما در تهیه زنبیل، سبد، حصیر، بوریا و مانند آن بهره می‏گرفتند.۴۲ میوه درخت نخل از مهمت رین و با ارزش‏ترین میوه‏ها نزد مردم مدینه بود وآنها هنگامی كه اولین میوه نخل را می‏دیدند آن را نزد پیامبرصلی الله علیه وآله می‏آوردند. پیامبرصلی الله علیه وآله آن را می‏گرفت و می‏فرمود: پروردگارا در میوه درخت خرما به ما بركت عطا كن.۴۳

خرمای مدینه انواع متنوعی داشت از جمله خرمای سیاه و سرخ،۴۴ مشهورترین انواع خرما در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله عجوهٔ و عذق زید بود.۴۵ محصول خرما در بیشتر سالها به اندازه نیاز ساكنان مدینه بود و به همین سبب مازاد آن را به قیمت گرانتر از قیمت خرید گندم وا رداتی از شام می‏فروختند.۴۶ علت آن بود كه خرما ركن معیشت آنها بود و زراعت نخل نیاز به كوشش و صرف وقت زیادی داشت. گفته می‏شود كه گاهی آفات كشاورزی مانند قشام به درختان نخل آسیب می‏رساند و محصول یكسال آن را از بین می‏برد.۴۷

تولید غلات و حبوباتی مانند گندم و جو پس از تولید خرما قرارداشت كه آنها را زیر درختان نخل می‏كاشتند.۴۸ مزارع ویژه حبوبات تا پس از اقدام مهاجران به این كار وجود نداشت.۴۹ مصرف جو میان مردم رتبه نخست را داشت.۵۰ به نظر می‏رسد گندم به اندازه نیاز مردم تولید ن می‏شد، به همین سبب از «بلقاء» به مدینه گندم می‏آوردند.۵۱

مهاجران در گسترش كشت گندم نقش داشتند، ذكر شده است كه طلحهٔ بن عبیدالله تمیمی، نخستین كسی بود كه در وادی قنات در شمال مدینه گندم كاشت.۵۲ با این حال محصول گندم به اندازه نیاز نبود و برای جبران كمبود آن به وارد كردن آن از خارج توجه شد. عبدالرحمان بن عوف هفت صد بار شتر می‏آورد كه گندم، آرد و غذای مردم بود.۵۳

از سوی دیگر، در مدینه برخی میوه‏ها كشت می‏شد و دوبار در سال از بستان‏های آن میوه برداشت می‏شد.۵۴ مشهورترین میوه‏ها انگور و انواع مختلف آن از قبیل «مراودی» است كه مرغوب‏ترین و شیرین‏ترین نوع انگور بود،۵۵ كه در تاكستان‏های قباء، عالیه، جفاف و دیگر بستان‏ه ای مدینه به عمل می‏آمد.۵۶ حكایت شده است كه سعد بن ابی‏وقاص در منطقه عقیق محصول انگور خود را به هزار دینار فروخت.۵۷ افزون بر آن انگور، گلابی و خربزه نیز كشت می‏شد.۵۸

همچنین سبزیجات و حبوباتی مانند خیار و دباء، كه نوعی كدو بود، پیاز، سیر۵۹ و هویج‏۶۰ را می‏كاشتند.

از عواملی كه در بهبودی زراعت و پیشرفت زیاد آن در مدینه نقش داشت، وجود تعداد زیاد مهاجران بود كه به زراعت می‏پرداختند و از زمین‏های كشاورزی به شكل گسترده بهره برداری می‏كردند. آنها وادی‏های اطراف را آباد كردند، مانند وادی بطحان كه طعم ورنگ آب آن تغییر كر ده بود.۶۱ همچنین اراضی غابه در شمال غربی مدینه را آباد كردند كه دارای درختان بسیار و درهم پیچیده از جمله درختان گز و شورگز بود. آنها بیشتر این درختان را قطع كردند و به جای آن نهالهای نخل را كاشتند.۶۲ همچنین در وادی قناهٔ، مزارعی رابه كشت گندم اختصاص دادند و گفته می‏شود كه در یكی از این مزارع گندم از بیست شتر آبكش استفاده می‏شد.۶۳ این مطلب دلالت بر وسعت آن مزارع و كثرت محصولات آنها دارد.

●تجارت‏

الف) بازارهای تجاری مدینه‏

مردم مدینه به دلیل وضعیت و شغل كشاورزی، استقرار در یك مكان و قرار گرفتن مدینه در سر راه تجاری میان شمال و جنوب به انواع فعالیتهای تجاری مشغول بودند.۶۴ از مهمترین نشانه‏های آن وجود چندین بازار تجاری بود كه به شاخه و شعبه‏های متعدد تقسیم شده بودند.۶۵ ا ز جمله بازارهای پیش از هجرت، بازار «حُباشه» از آن قبیله بنی‏قینقاع بود كه به خرید و فروش برده اختصاص داشت.۶۶ به نظر می‏رسد كه آن بخش از بازار بنی‏قینقاع كه در جسر وادی بطحان واقع بود۶۷ بازار بزرگی بود كه در آن جنب و جوش زیاد و صدای خرید و فروش بلند بود.۶ ۸ مهم‏ترین چیزهایی كه در این بازار فروخته شد عبارت بودند از زیورآلات، كمان‏ها، سرنیزه‏ها و شمشیرها.۶۹ به جز آن از بازارهای مدینه در جاهلیت، بازاری در زَباله در ناحیه‏ای كه یثرب نامیده می‏شد،بود۷۰ و بازاری در بخش غربی مسجد قباء۷۱ و بازاری در محل زندگی بنی ‏الحبلی در مكانی كه به آن مزاحم گفته می‏شد.۷۲ این بازارها در جاهلیت و ابتدای اسلام بر پا می‏شدند، یهودیان بازاری در «بقیع غرقد» در شرق مسجد النبی داشتند۷۳ بازار مسلمانان نزدیك بازار یهودیان، در محل «بقیع زبیر» بر سر راه «بقیع غرقد» قرار داشت.۷۴ ظاهرا هنگ امی كه بازار یهودیان، نزدیك بازار مسلمانان بود، نیرومند شدن مسلمانان را دیدند و از رقابت و نزدیكی آنها در تجارت مدینه احساس خطر كردند، كعب بن اشرف یهودی به بازار مسلمانان رفت و داخل آن شد و طنابهای آن را قطع كرد. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: هر آینه ب ازار را به جایی منتقل خواهم كرد كه تحمل آن برای كعب سخت‏تر از این بازار باشد و آن را به محل بازار مدینه در غرب مسجد النبی منتقل كرد. یكی‏۷۵ از صحابه، پیامبرصلی الله علیه وآله را به انتخاب این محل راهنمایی كرد۷۶ و بعدها میان بازار و مسجد النبی خانه‏هایی ب رای صحابه ساخته شد.۷۷

انتخاب موفق مكان بازار از جانب مسلمانان برتجربه تجاری زیاد آنها و درك آنان از امور خرید و فروش دلالت دارد. زیرا كه این بازار در محلی بود كه از سمت شام و یا از سمت یمن و مكه و دیگر قبایل مجاور به عنوان دروازه اصلی شهر محسوب می‏شد. بدون شك تاجران و هیاتها ی مختلف هنگام رسیدن به مدینه، همراه كاروان‏های خود كه حامل بار بودند برای دور زدن خانه‏ها یا عبور از میان آنها جهت ورود به بازار یهود در داخل شهر دچار مشكل می‏شدند.

بازار جدید مدینه پس از هجرت میدان وسیعی بود كه ساختمان و سایبانی نداشت، سوار در آن میدان پیاده می‏شد و مركب خود را در جایی قرار می‏داد. سپس در بازار می‏گشت، در عین حال مركب خود را می‏دید و چیزی از دید او پنهان نمی‏ماند.۷۸ طول بازار بیشتر از عرض آن بود و در منطقه معروفی كه امروز «مناحهٔ» نامیده می‏شود قرار داشت. این منطقه از مرز شمالی به مصلی العید كه در مكان مسجد غمامه امروزی است تا منطقه جرارسعد در محله بنی‏ساعدهٔ نزدیك ثنیهٔ الوداع در شمال مدینه امتداد داشت. در آغاز محل بازار در جرار سعد، مقبره‏های قدیم ی بنی‏ساعده بودند كه آن را به پیامبرصلی الله علیه وآله بخشیدند و ایشان آن را به بازار اختصاص داد.۷۹

این بازار انواع كالاها از قبیل خرما،۸۰ گندم،۸۱ روغن، كشك،۸۲ و دیگر غذاها۸۳ را داشت. همچنین پوست‏های دباغی شده‏۸۴ و مواد دباغی مانند گیاهان دباغی‏۸۵ «بَز» كه نوعی پوشش و جامه است، به فروش می‏رسید. گفته می‏شد بز لباسی است كه در خانه تولید می‏شد.۸۶ بزازها كه فروشندگان لباس بودند مكان مشخصی در بازار داشتند.۸۷ گفته می‏شود كه عثمان بن عفان و طلحهٔ بن عبیدالله بزاز بودند و شغلی جز بزازی نداشتند.۸۸ همچنین در بازار تمام كالاهای مدینه از جمله تیر، نیزه، شمشیر، زیور آلات‏۸۹ و انواع چهار پایان‏۹۰ عرضه می‏شد. اسبها نیز دارای قسمت مخصوصی در بازار بودند كه به «بقیع الخیل»۹۱ مشهور بود همچنین برای شترها۹۲ و گاوها و گوسفندها نیز قسمت خاصی بود.۹۳

افزون بر آن در بازار مدینه تمام كالاهایی كه از خارج وارد می‏شد، از قبیل گندم،۹۴ روغن زیتون،۹۵ عسل،۹۶ اسب و سلاح‏۹۷ و برخی وسایل غیر ضروری و تجملی مانند ظروف نقره فروخته می‏شد.۹۸

نویسنده:عبدالله عبدالعزیز بن ادریس‏

پی‏نوشت‏ها در دفتر خبرگزاری موجود است.

منابع‏

- ابن‏اثیر، عزالدین ابوالحسن، اسدالغابهٔ فی معرفهٔ الصحابه، (القاهره، نشر الوهبیه، ۱۲۸۰ه ). - ابن‏اسحاق، ابوعبدالله محمد، سیره النبی، (تهذیب عبدالملك بن هشام)، تحقیق محمد محیی‏الدین عبدالحمید، القاهره، بی‏نا، ۱۳۸۲ه).

- ابن‏الحاج، عبدالقادر، رفع الخفاء علی ذات الشفاء، نسخه خطی كتابخانه متحف عراقی بغداد، شماره ۲۴۶.

- ابن‏بكار، الزبیر، جمهرهٔ نسب القریش و اخبارها، ج‏۱، تحقیق محمود محمد شاكر، (القاهره، بی‏نا، ۱۳۸۱ه).

- ابن‏جلجل، سلیمان بن حسان، طبقات الاطباء و الحكماء، تحقیق فؤاد سعید، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۵۵).

- ابن‏حجر عسقلانی، شهاب الدین ابوالفضل، كتاب الاصابهٔ فی تمییز الصحابه، (القاهره، چاپ سعاده ۱۳۲۸ه).

- ابن داوود، سلیمان بن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، محمد محیی الدین عبدالحمید، (القاهرهٔ، بی‏نا، ۱۹۵۰).

- ابن‏سعد، محمد، الطبقات الكبری، (بیروت، دار صادر، ۸۸ - ۱۳۸۰ه).

- ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی اسماء الاصحاب، (مصر، مطبعهٔ سعاده، ۱۳۲۸ه).

- ابن‏منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب المحیط، (بیروت، دار صادر، ۱۹۵۶).

- اصطخری، ابوالقاسم بن اسحاق، المسالك و الممالك، تحقیق محمد جابر عبدالعال، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۶۱).

- اصفهانی، ابوالفرج، كتاب الاغانی، (بیروت، بی‏نا، ۱۹۵۵).

- اعظمی، محمد مصطفی، كتاب النبی، (بیروت، بی‏نا، ۱۹۷۴).

- الحمیری، محمد بن عبدالمنعم، كتاب الروض المطار فی خبر الاقطار، تحقیق احسان عباس، (بیروت، بی‏نا، ۱۹۷۵).

- انصاری، عبدالرحمان، طیب لمحات عن بعض المدن القدیمه فی شمال غربی الجزیرهٔ العربیه مجله الدارهٔ ریاض شماره اول سال اول ۱۳۵۹ه / ۱۹۷۵م.

- بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، تحقیق صلاح الدین منجد، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۶۵م).

- - ، انساب الاشراف، تحقیق محمد حمید الله، دارالمعارف، (مصر، بی‏نا، ۱۹۵۹م).

- حتی، فیلیپ، تاریخ العرب، (بیروت، ۱۹۶۵م).

- حسینی، محمد باقر، العملهٔ الاسلامیهٔ فی العهد الاتابكی، (بغداد، بی‏نا، ۱۳۸۶).

- - ، تطور النقود العربیهٔ الاسلامیهٔ بغداد، ۱۹۶۹.

- خزاعی، علی بن محمد، تخریج الدلالات السمعیهٔ علی ما كان فی عهد رسول‏اللَّه من الحرف و الصنایع و المعاملات الشرعیهٔ، نسخه تصویری، مركز احیاء نسخ خطی، دانشكده دول العربیه، شماره ۱۸۵۳.

- دولابی، محمد بن احمد، كتاب الكنی و الاسماء، (حیدرآباد، بی‏نا، ۱۳۲۲ه).

- ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و طبقات المشاهیر و الاعلام، (القاهره، بی‏نا، ۱۳۶۷ه).

- ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق صلاح الدین منجد، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۵۵).

- زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر، اساس البلاغه، (بیروت، دارصادر، ۱۳۵۸ه).

- زیدان، جرجی، تاریخ التمدن الاسلامی، تحقیق حسین مونس، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۰۶).

- شریف، احمد ابراهیم، مكهٔ و المدینهٔ فی الجاهلیه و عهد الرسول، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۶۵م).

- سمهودی، نورالدین علی بن عبدالله، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، تحقیق محیی‏الدین عبدالحمید، (القاهره، بی‏نا، ۱۳۷۴ه).

- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، (مصر، دارالمعارف، ۱۹۶۶م).

- - ، جامع البیان عن تاویل آی القرآن، (القاهره، بی‏نا، ۱۳۷۳ه).

- فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، المغانم المطابهٔ فی المعالم طابهٔ، تحقیق حمد جاسر، (ریاض، بی‏نا، ۱۳۸۹ه).

- كاشف، سید اسماعیل، النقود العربیه‏فی العصر الاسلامی، (الكویت، السجل الثقافی الاول لجامعهٔ الكویت، ۱۹۶۸).

- كبریت، محمد بن عبداللَّه الحسینی، الجواهر الثمینهٔ، فی محاسن المدینهٔ، نسخه خطی كتابخانه اوقاف عمومی بغداد، شماره ۱۷۷، بی‏تا.

- كتانی، سید محمد الحسینی، كتاب التراتیب الاداریهٔ و العمالات و الصناعات و المتاجر و الحالهٔ العلمیهٔ التی كانت علی عهد تأسیس المدینهٔ الاسلامیهٔ فی المدینهٔ المنورهٔ العلیهٔ، تصحیح محمد فواد عبدالباقی، (القاهره، بی‏نا، ۱۳۷۰ه).

- مراغی، ابوبكر بن حسن، تحقیق النصرهٔ بتلخیص معالم دارالهجرهٔ، تحقیق محمد عبدالجواد الاصمعی، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۵۵).

- مرجانی، تاریخ الهجرهٔ المختار، نسخه خطی عارف حكمت، مدینه شماره ۹۰۰.

- مطری، محمد بن احمد، التعریف بما انست الجهرهٔ من معالم دارالهجره، تحقیق محمد عبدالحسین الخیال، (مدینه منوره، منشورات اسعد، ۱۳۷۲ه).

- معلوف، لوییس، المنجد فی اللغهٔ و الادب و العلوم، (بیروت، المطبعهٔ الكاثولیكیه، ۱۹۶۰).

- مقدسی، محمد بن ابوبكر، احسن التقاسیم فی معرفهٔ الاقالیم، تحقیق م.دی‏غوج، (لیدن، ۱۹۰۶).

- مقریزی، احمد بن علی، كتاب الاغاثهٔ الامهٔ بكشف الغمهٔ، تحقیق محمد مصطفی زیادهٔ، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۵۷).

- - ، امتاع الاسماع بما للرسول من الانباء و الاموال و الحفدهٔ و المتع، تصحیح محمود محمد شاكر، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۴۱).

- - ، كتاب المواعظ والاعتبار فی ذكر الخطط و الاثار، تحقیق ج. ویت، (القاهره، بی‏نا، ۱۹۱۰).

- نووی، محیی الدین بن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، (بیروت، دارالكتب العلمیه، بی‏تا).

- واقدی محمد بن عمر، مغازی رسول الله، تحقیق مارسدن جونز، (لندن، آكسفورد، ۱۹۶۶م).

- یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، (بیروت، بی‏نا، ۱۹۵۷م).

- یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، (بیروت، بی‏نا، ۱۹۶۰م).

- مؤلف نامعلوم، فی سیرهٔ الرسول و غزواته، نسخه خطی كتابخانه اوقاف عمومی بغداد، شماره ۳۵۸.

مترجم: شهلا بختیاری

منبع:مجله تاریخ اسلام،‌شماره ۲۳


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.