سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

سقوط با چاشنی آدرنالین


سقوط با چاشنی آدرنالین

مرد جوان که با چند نفر از دوستانش خود را به بانجی جامپینگ بوستان ولایت رسانده, سینه سپر می کند و از یکی از مربیان می خواهد او را برای پرش آماده کند

مرد جوان که با چند نفر از دوستانش خود را به بانجی‌جامپینگ بوستان ولایت رسانده، سینه سپر می‌کند و از یکی از مربیان می‌خواهد او را برای پرش آماده کند.

آقای مربی هم بعد از این‌که فرم مخصوص به بیمه و مشخصات را به او می‌دهد، مردجوان را راهنمایی می‌کند تا از پله‌های سکوی بانجی بالا برود.

او در حالی که به خود مطمئن است پرواز و سقوط خوبی را تجربه می‌کند، پله‌های اول سکو را دوتا یکی کرده و بالا می‌رود، اما مرد جوان هرچه به سکو نزدیک می‌شود آهسته‌تر قدم برمی‌دارد و وقتی به طبقه‌های آخر سکو می‌رسد، نفس کم می‌آورد، ولی هر‌طور که هست خودش را به محل پرش می‌رساند. آنجا دو مربی انتظارش را می‌کشند، اما مرد جوان وقتی از آن بالا چشمش به زمین می‌افتد رنگ می‌بازد و مردد می‌شود.

مربی‌ها کش بانجی را به جلیقه او متصل کرده‌اند و از او می‌خواهند پایین را نگاه نکند، اما او از ایستادن روی لبه سکو و پریدن امتناع می‌کند. نمی‌خواهد بپرد؛ ده دقیقه‌ای مربی‌ها با او حرف می‌زنند، اما بی‌فایده است.

او از پرش منصرف شده و ترجیح می‌دهد در برابر نگاه سنگین دوستانش از پله‌های سکوی بانجی برای پایین‌آمدن استفاده کند.

این شرح حال تعدادی از افرادی است که برای تجربه هیجان سراغ بانجی‌جامپینگ می‌روند. درحالی که بیشتر آنها پرش موفقی را تجربه می‌کنند، اما هستند افرادی که در نیمه راه منصرف می‌شوند.

برای این‌که از لذت و ترسی که طرفداران بانجی آن ‌را تجربه می‌کنند، بیشتر بدانیم به بوستان ولایت تهران رفتیم و پای حرف‌ مربی‌ها و دوستداران این پرش ماجراجویانه نشستیم.

با این‌که پنجشنبه است، اما حال و هوای خاصی در کنار سکوی بانجی بوستان ولایت موج می‌زند. چند نفری دارند خودشان را برای پرش آماده می‌کنند؛ همه آنها قبل از این‌که به پله‌های آخر برج برسند، تاکید دارند ترسی از پرش نداشته و برای تجربه یک پرواز و سقوط به‌یادماندنی به اینجا آمده‌اند، اما به گفته مهسا احمدی (بدلکار و مربی بانجی)، نظر خیلی‌ها وقتی روی سکو قرار می‌گیرند، تغییر می‌کند؛ برای همین او و دیگر مربی‌ها در برخی مواقع داوطلبان را هل می‌دهند.

خانم مربی درباره بانجی می‌گوید: این ورزش و تفریحی است که هرشخصی می‌تواند آن‌را انجام بدهد، سن خاصی ندارد؛ از پسر و دختر دوازده ساله تا خانم شصت ساله هم پرش بانجی انجام داده‌اند. اینجا سن مهم نیست، ما به وزن افراد توجه می‌کنیم و این‌که بیماری قلبی و خاصی نداشته باشند.

البته مشکل وزن هم حل‌شدنی است، خیلی‌ها که زیر ۴۰ کیلوگرم وزن دارند، می‌توانند همراه مربی، سقوط را تجربه کنند، به این شکل که مربی همراه آنها از سکو پرش کرده و هوایشان را دارد.

قبل از این‌که داوطلب‌ها از پله‌های بانجی بالا بروند، مربی‌ها از آنها می‌خواهند فرمی را پر کنند. خانم مربی دراین باره می‌گوید: یک فرم داریم تا داوطلب‌ها مشخصاتی مانند قد و وزن خود را در آن بنویسند، البته این فرم برای بیمه هم هست.

در این مرحله مربی برای فردی که قصد دارد بانجی‌ را تجربه کند، توضیحاتی می‌دهد. برای نمونه می‌گوید او نباید به جلیقه‌ای که پوشیده دست بزند و بهتر است موقع پرش، بندی را که روی سینه‌اش قرار می‌گیرد، بگیرد و با یک دو سه مربی پایین بپرد یا اگر دوست داشت آنها می‌توانند هلش بدهند پایین.

● اولین پرش

پسر جوانی که سعید نام دارد، آماده است که بانجی را تجربه کند، او می‌گوید اولین باری است که تصمیم گرفته چنین پرشی انجام دهد، او ادامه می‌دهد: «با دوستانم می‌خواهیم کارماجراجویانه‌ای انجام بدهیم، هرقدر فکر کردیم بجز بانجی چیز دیگری به ذهنمان نرسید؛ برای همین به اینجا آمدیم، البته توچال هم بانجی دارد، ولی اینجا به ما نزدیک‌تر بود، برای همین به بوستان ولایت آمدیم.»

سعید بلیت بانجی را به قیمت ۳۰ هزار تومان می‌خرد و فرم لازم را پر می‌کند؛ بعد یکی از مربی‌ها از او می‌خواهد روی ترازو برود تا وزنش مشخص شود.

وقتی کار‌های اولیه انجام شد و سعید فرم مخصوص را امضا کرد و انگشت زد، در میان تشویق دوستانش شروع می‌کند به بالا رفتن از پله‌ها. آقای مربی از او می‌خواهد عجله نکند و آرام‌آرام پله‌ها را بالا برود، چرا که تا بالای سکوی پرش ۱۰۹ پله راه هست. درحالی که سعید کمی مضطرب به نظر می‌رسد، اما شروع می‌کند به بالا رفتن حدود ده دقیقه‌ای زمان می‌برد تا او به سکوی پرش برسد.

آنجا دو مربی از سعید می‌خواهند روی یک صندلی بنشیند، آنها این‌طور برای مردجوان توضیح می‌دهند: تجربه هیجان‌انگیزی انتظار تو را می‌کشد، اصلا نترس کش بانجی نمی‌گذارد حادثه‌ای برای تو اتفاق بیفتد تا می‌توانی فریاد بزن و از پرش خود لذت ببر، چرا که همیشه اولین پرش شیرین‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین لحظه یک پرنده است. سعید از مربی‌ها می‌خواهد اگر او مردد شد، هلش بدهند.

علاوه بر این، مربی‌ها از سعید درباره سالم‌بودن مچ پا و زانوهایش می‌پرسند چون هنگام سقوط ممکن است کمی به زانو یا مچ پا فشار بیاید. در صورت نیاز مربی‌ها می‌توانند طوری وسایل ایمنی را ببندند تا به زانو و مچ پرنده جوان فشار نیاید.

مربی‌ها تاکید می‌کنند که دست‌هایش را روی سینه‌اش بگذارد و اگر پشیمان هم شد، از لبه سکو نگیرد، چون کار خطرناکی است و باعث آسیب‌دیدگی او می‌شود.

به این ترتیب، مربی‌ها سعید را به لبه سکو هدایت می‌کنند و از او می‌خواهند دست‌هایش را روی سینه‌اش بگذارد و رو‌به‌رو را نگاه کند. زانو‌های مرد جوان کمی سست شده و می‌لرزد، ولی او مصمم است که بپرد، هر طور که شده خودش را به لبه سکو می‌رساند، محکم می‌ایستد، چند دقیقه‌ای می‌گذرد، وقتی مربی‌ها می‌فهمند که سعید دوست دارد بپرد، اما مردد شده با احتیاط او را هل می‌دهند و سعید درحالی که فریاد می‌کشد از سکو کنده شده و به طرف تشک بادی زرد رنگ و بزرگی که زیر سکو قرار دارد، شیرجه می‌رود.

مرد جوان چند ثانیه سقوط آزاد می‌کند و بعد کش بانجی او را متوقف می‌کند، اینجاست که سعید فهیمده دیگر خطری او را تهدید نمی‌کند، شروع به فریاد‌زدن می‌کند.

● لذت به‌یادماندنی

چند دقیقه‌ای سعید بین زمین و هوا بالا و پایین می‌شود، دیگر آنقدر فریاد زده که صدایش در نمی‌آید، اینجاست که مربی‌ها کش بانجی را شل می‌کنند تا سعید روی تشک بادی قرار بگیرد، بعد هم یکی از مربی‌ها روی تشک رفته و کش بانجی را از پای مرد جوان باز می‌کند.

در حالی که هیجان در چهره سعید موج می‌زند، دوستانش او را در آغوش گرفته و برایش دست می‌زنند، سعید که هنوز چهره‌اش بر افروخته است، می گوید: «‌حس می‌کنم بی‌نهایت انرژی دارم حس خوبی دارم و از خودم خیلی راضی​ام، وقتی روی لبه سکو قرار گرفتم با خودم گفتم شاید سقوط کنم و بمیرم برای همین چشم‌هایم را بستم و زمانی به خودم آمدم که کش بانجی مرا به سمت بالا کشید آنجا بود که فهمیدم همه چیز کنترل شده است و خطری مرا تهدید نمی‌کند.»

به گفته خانم احمدی، آنها افرادی را که بین ۴۰ تا ۱۱۰ کیلوگرم وزن دارند، پرواز می‌دهند، او ادامه می‌دهد: چون کش‌هایی که ما داریم، مخصوص است و باتوجه به وزن پرنده‌ها ساخته می‌شود، نمی‌توانیم هر شخصی با هر وزنی را با این کش‌ها بپرانیم. فردی که می‌خواهد بپرد نباید حتما ورزشکار باشد فقط باید مشکل قلبی نداشته و تا ۱۲ ساعت قبل از پرش الکل و مواد مخدر مصرف نکرده باشد.

در بوستان ولایت خانم‌ها هم می‌توانند بانجی‌جامپینگ را تجربه کنند، خانم مربی اضافه می‌کند: «فقط خانم‌ها باید یک لباس سرهم و یک کلاه ایمنی بپوشند.»

در ایران سه سکوی پرش بانجی وجود دارد که همگی ۴۰ متر ارتفاع دارند، احمدی دراین باره می‌گوید: دو تا از این سکوها در توچال و بوستان ولایت نصب شده‌است و یکی هم در گنجنامه همدان، البته قرار است تا چند روز دیگر سکوی دیگری در مجتمع ورزشی انقلاب به بهره‌برداری برسد.

به گفته احمدی، خیلی کم پیش می‌آید که شخصی روی سکو برود و پشیمان شود،او و همکارانش سعی می‌کنند تمام توضیحات لازم را به داوطلب‌ها بدهند تا آنها با خیال راحت بانجی را تجربه کرده و مطمئن شوند خطری تهدیدشان نمی‌کند، او ادامه می‌دهد: بعضی‌ها زمان بیشتری می‌خواهند تا قانع شوند. یک بار یک نفر حدود ۴۰ دقیقه بالای سکو بود و بالاخره متقاعد شد که پایین بپرد.

خانم مربی یکی از هیجان‌انگیز‌ترین تجربه‌هایش را پرش دونفره به همراه یک دختر دوازده ساله می‌داند، او در این باره می‌گوید: «سال گذشته دختری دوازده ساله به همراه پدرو مادرش اینجا آمدند، دختر بچه خیلی دوست داشت بپرد، اما وزنش کم بود برای همین باهم پریدیم هنگام پرش آنقدر جیغ زد که نزدیک بود کر بشوم.»

افرادی که دوست دارند در بوستان ولایت بانجی‌جامپینگ را تجربه کنند، می‌توانند پنجشنبه و جمعه هر هفته از ساعت دوازده ظهر تا پنج عصر به بوستان ولایت بروند.

● اولین در بانجی جامپینگ

این مرد جوان اولین پرش بانجی را در کشورمان انجام داده است. حسن حجتی، متولد ۱۳۵۶ است و در رشته سقوط آزاد فعالیت می‌کند.

او اولین پرنده‌ای است که در کشورمان پرش بانجی را تجربه کرده، حجتی در این باره می‌گوید: خیلی دوست داشتم بانجی را تجربه کنم، آن موقع امکانات این رشته در کشورمان وجود نداشت، اما من سال ۷۹ از تسمه استفاده کرده و این کار را تجربه کردم.

اما حجتی از پرش با تسمه قانع نشد، برای همین تصمیم گرفت هرطور که شده کش مخصوص بانجی را تهیه کرده و با استفاده از آن بانجی‌جامپینگ را تجربه کند، او ادامه می‌دهد: خیلی تلاش کردم، شاید باورتان نشود، اما با هزینه‌ای که معادل یک‌سال کارم می‌شد، کش بانجی را تهیه کردم.

آقای ماجراجو آن موقع دنبال کارهای بیمه این پرش هم رفت وکارشناسان بیمه به او گفتند که تعرفه این پرش معادل پرش سقوط آزاد است.

حجتی برای این‌که مطمئن شود کش بانجی می‌تواند وزن او را تحمل کند آن را به آزمایشگاه دانشگاه علم و صنعت تهران برد تا از سوی کارشناسان بررسی شود.

او وقتی از کیفیت کش بانجی مطمئن شد، تصمیم گرفت پرش خود را انجام دهد،حجتی ادامه می‌دهد: «فروردین ۸۰ بود که برای انجام اولین پرش بانجی به پل بیلقان کرج رفتم آنجا به کمک دوستان و برادرم آماده شدم و برای این‌که خیالم همه‌جوره راحت باشد از کش بانجی به صورت دولایه استفاده کردم.»

او پرواز را با چتربازی اتوماتیک شروع کرده و از بچگی به این‌کار علاقه داشته است، مرد جوان اضافه می‌کند: بچه که بودم با چترهای معمولی که روزهای بارانی از آن استفاده می‌کنند از تاقچه خانمان پایین می‌پریدم، خیلی دوست داشتم پرواز را تجربه کنم، خدا را شکر به آرزویم رسیدم.

حجتی در باره اولین پرش بانجی خود می‌گوید: قابل توصیف نیست من کش بانجی را دولایه کرده بودم، برای همین ۲.۲ برابر فشار جاذبه، فشار به من وارد می‌شد، اما درحالی که خیلی‌ها فکر می‌کردند این کار دیوانگی و خودکشی است، پرش موفقیت‌آمیزی را تجربه کردم.

به این ترتیب، حسن توانست لقب اولین شخصی که در کشورمان پرش بانجی را تجربه کرده است، به دست بیاورد. او از ارتفاع ۳۷ متری، بانجی را تجربه کرد.

حجتی می‌گوید، اما این روزها مربی‌های بانجی تجربه بهتری دارند و این کار را به صورت حرفه‌ای انجام می‌دهند، او ادامه می‌دهد: اگر الان بخواهم بانجی را انجام بدهم، یک مبتدی محسوب می‌شوم. من دوست داشتم این رشته را به همه معرفی کنم، اما سال۸۱ عمر آن کش بانجی که تهیه کرده بودم تمام شد، از طرفی مسوولان هم حمایت نکردند برای همین نتوانستم این رشته را به دیگران معرفی کنم، اما خوشبختانه دوستان در بانجی توچال با تلاش و زحمت زیاد توانستند این رشته مهیج را به جوانان معرفی کنند.

مهدی آیینی



همچنین مشاهده کنید