شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

شیخ فضل الله نوری


در سال ۱۲۵۹ ق در روستای لاشك در منطقه كجور مازندران , ملا عباس كجوری از روحانیان صالح و مورد اعتماد مردم , صاحب فرزندی شد و او را فضل الله نام نهاد فضل الله پس از پشت سر گذاشتن دوران كودكی به تحصیل علوم اسلامی روی آورد

در سال ۱۲۵۹ ق . در روستای لاشك در منطقه كجور مازندران ، ملا عباس كجوری از روحانیان صالح و مورد اعتماد مردم ، صاحب فرزندی شد و او را فضل الله نام نهاد . فضل الله پس از پشت سر گذاشتن دوران كودكی به تحصیل علوم اسلامی روی آورد . تحصیلات ابتدایی را در (( بلده )) ( مركز منطقه نور ) آغاز كرد.(۱) پس از آن به تهران مهاجرت كرد و تحصیلات خویش را تا پایان دوره سطح در آنجا ادامه داد . سپس برای تكمیل دانش خویش به نجف هجرت كرد و نزد استادان بزرگ حوزه نجف میرزا حبیب الله رشتی و شیخ راضی به تحصیل پرداخت و بعد از مدتی در درس میرزای شیرازی بزرگ شركت كرد . هیبت ، وقار و تیز هوشی استاد ، طلبه جوان را آنچنان شیفته وی ساخت كه با هجرت میرزای شیرازی به سامرا وی نیز حوزه نجف را رها كرد و راهی سامرا شد . حضور مستمر در درس میرزای بزرگ و هشت سال حضور در درس شیخ راضی و میرزا حبیب الله رشتی به همراه پشتكار و مداومت در درس و تحصیل ، از شیخ فضل الله مجتهدی برجسته و فقیهی نامدار ساخت .

بخ حقیقت باید او را وارث علم میرزای رشتی و سیاست و مدیریت میرزای شیرازی دانست .

بازگشت

موقعیت حساس سیاسی و اجتماعی ایران موجب شد تا شیخ فضل الله با اشاره میرزای شیرازی و برای هدایت و پیشوایی جامعه ایران در سال ۱۳۰۳ ق . روانه تهران شود. (۲) شیخ فضل الله پس از مهاجرت به تهران ، به اقامه جماعت و تاءلیف و تدریس علوم اسلامی و حوزوی پرداخت . مهارت او در فقه و اصول و سایر علوم اسلامی و شناختنش از مسائل روز جامعه موجب شد تا خیلی زود مورد استقبال و توجه طلاب و روحانیان قرار گیرد . (( مجلس درس شیخ در تهران دارای اعتبار و اهمتی فوق العاده بود و بسیاری از روحانیان به شركت در درس او مباهات داشتند و مجتهدان بسیاری در حوزه درس او حاضر و اغلب علمای تهران از افادات علمی او بهره می بردند. ))(۳)

از چنین حوزه تعلیم و تدریسی شخصیتهای بزرگواری برخاسته اند ، از آن جمله اند : حاج شیخ عبدالكریم حائری موسس حوزه علمیه قم ، حاج آقا حسین قمی ، آقا سید محمود مرعشی ( پدر آیه الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی (ره ) ) ، سید اسماعیل مرعشی ، ملا علی مدرس ، میرزا ابوالقاسم قمی ، شیخ حسن تهرانی ، علامه محمد قزوینی و ... (۴)

مقام علمی

مقام علمی شیخ فضل الله مورد توافق دوست و دشمن بود . او علاوه بر علوم اسلامی از دانشهای دیگر هم اطلاع داشت و به مسائل چامعه و مقتضیات زمان آگاه بود . یكی از كسانی كه شیخ را ملاقات كرده است ، می نویسد : (( مراتب علمی شیخ را هیچ كس از دوست و دشمن منكر نبود و لكن گمان می كردند كه فقط معلومات او منحصر به همان فقه و اصول است . نگارنده در چند جلسه فهمیدم قطع نظر از جنبه فقاهت از بقیه علوم هم اطلاع كافی دارند . ))(۵)

ناظم الاسلام می نویسد : (( نگارنده روزی كه مشار الیهه ( شیخ فضل الله ) در خانه آقای طباطبایی بود ، در مجلس در ضمن مذاكره گفت ملای سیصد سال قبل به كار امروز نمی خورد . شیخ در جواب گفت : خیلی دور رفتی بلكه ملای سی سال قبل به درد امروز نمی خورد . ملای امروز باید عالم به مقتضیات وقت باشد ، باید مناسبات دول را نیز بداند.))(۶)

ادوارد براون ، محقق و تاریخ نویس نامدار می نویسد : (( شیخ فضل الله از لحاظ علم و آراستگی به كمال معروف و فقیه جامع و كامل ... مجتهد سرشناس و عالمی متبحر ... و از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود ...))(۷) مهدیقلی هدایت چنین گفته است : (( مقام علمی اش بالاتر از ( دو سید ) مسند نشین ( طباطبایی و بهبهانی ) است . طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند.))(۸)

ابوالحسن علوی می گوید : (( شیخ فضل الله از شاگردهای نمره اول حاجی میرزا حسن شیرازی معروف بود . در پایتخت مرجع امورات شرعی بود.))(۹)

فریدون آدمیت نوشته است : (( متفكر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نوری بود . از علمای طراز اول كه پایه اش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبایی و بهبهانی شناخته اند.))(۱۰)

احمد كسروی می نویسد :

(( حاجی شیخ فضل الله نوری ... از مجتهدان بنام و با شكوه تهران شمرده می شد. ))(۱۱)

و بالاخره یپرم خان ارمنی - كه خود عاقبت مجری حكم اعدام شیخ شد - در یادداشتهای خصوصی خود نوشته است :

(( شیخ فضل الله نوری ... روحانی عالیقدری بود و گفته او برای توده خلق ، وحی منزل محسوب می شد.))(۱۲)

آثار علمی

شیخ فضل اله علاوه بر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و تدریس و تبلیغ دارای آثار علمی ارزنده ای است كه برخی را تاءلیف كرده و بر بعضی كتابها شرح و توضیح نوشته است . قسمتی از این آثار عبارت اند از :

۱ - رساله منظوم فقهی (( الدرر التنظیم )) به عربی

۲ - بیاض ( كتاب دعا )

۳ - رساله فقهی فی قاعده ضمان الید

۴ - رساله فی المشتق

۵ - صحیفه قائمیه ( صحیفه مهدویه )

۶ - ضمایمی بر كتاب تحفه الزائر از مرحوم مجلسی ( در پایان كتاب )

۷ - اقبال سید بن طاووس با توضیحات شیخ

۸ - رساله تحریم استطراق حاجیان از راه جبل به مكه معظمه

۹ - روزنامه شیخ ( لوایح آقا شیخ فضل الله )

۱۰ - تحریم مشروطیت

۱۱ - حاشیه بر كتاب شواهد الربوبیه ملا صدرا

۱۲ - حاشیه بر كتاب فرائد الاصول شیخ انصاری .(۱۳)

در نهضت تنباكو

شیخ فضل الله در نهضت تنباكو كه نخستین قیام فراگیر به رهبری روحانیت بود ، نقش فعالی داشت . او نخستین عالمی بود كه به حمایت از میرزای آشتیانی برخاست . (۱۴)

وی به عنوان نماینده میرزای شیرازی در تهران مورد توجه مردم و روحانیان بود . به طوری كه پس از لغو قرارداد تا وقتی كه میرزای شیرازی به وسیله شیخ فضل الله از لغو قرارداد اطمینان حاصل نكرد ، حكم حرمت استعمال توتون و تنباكو را لغو ننمود.(۱۵)

در آستانه مشروطیت

با قتل ناصر الدین شاه ، فرزندش مظفر الدین شاه به سلطنت رسید . وی اراده ای ضعیف داشت ساده لوح و زود باور بود و از علم و تدبیری كه لازمهفرمانروایی است بی بهره بود. از این رو اوضاع كشور آشفته بود . این اوضاع نا بسامان ملت را تحت فشار قرار داده بود، مردم كه یك بار پیروزی در نهضت تنباكو را تجربه كرده بودند ، در صدد تغییر وضع موجود بر آمدند . از این زمان انجمن هایی برای هدایت مبارزات مردم تشكیل شد كه مهم ترین آن انجمن مخفی بود كه بوسیله آیت الله طباطبایی اداره می شد . در محرم سال ۱۳۲۳ ق . سخنرانان در مجالس مذهبی به انتقاد از دولت پرداختند . در همین زمان عكسی از (( مسیو نوژ )) بلژیكی كه در اداره گمرك ایران كار می كرد با لباس روحانی پخش شد . عالمان و مردم مذهبی این عكس را توهین به جامعه روحانیت دانستند و همین موضوع موجب تظاهراتی در بازار شد . این وضع در تهران با رویدادهای سایر شهرها از جمله خشم مردم كرمان به جهت برخورد ناشایست حاكمان كرمان با رهبران روحانی آنجا و نیز نارضایتی مردم خراسان ، قزوین و سبزوار از حاكمان محلی سبب نارضایتی عمومی در كشور گردید . مردم و بازرگانان در مسجدی در تهران متحصن شدند . آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی به آنان پیوستند و تظاهراتی صورت گرفت كه مورد هجوم نیروهای دولتی قرار گرفت . رهبران روحانی به همراه مردم به حرم عبدالعظیم علیه السلام پناهنده شدند و در آنجا خواسته های خود را كه مهم ترین آنها اجرای قوانین اسلامی و ایجاد عدالتخانه بود به اطلاع شاه رساندند . با اعلام موافقت با خواستهای مهاجران روحانیان و مردم به شهر بازگشتند اما عین الدوله كه پذیرش خواسته ها قدرتش را محدود می كرد با خواسته های آنها مخالفت كرد و به زندان و تبعید عدالت طلبان پرداخت . مردم نیز مبارزات خود را تشدید كردند و به رهبری روحانیان دست به راه پیمایی و تظاهرات زدند . در این جریان یكی از طلاب به نام سید عبدالحمید به شهادت رسید . مردم جسد شهید را برداشته ، در شهر به راهپیمایی پرداختند و پس از آن در مسجد جامع متحصن شدند .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید