پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
نظریه همگرایی و سازمان کنفرانس اسلامی
با وجود آن که سازمان کنفرانس اسلامی توانسته نفش مهمی در نزدیک کردن نظرات رهبران کشورهای اسلامی داشته است، اما نتوانسته نقش مهمی در حل اختلافات بین کشورهای عضو بازی کند.
سازمان کنفرانس اسلامی تنها نهاد دولتی ـ مذهبی بینالمللی است. این سازمان که در سال ۱۹۶۹ در پی حریق عمدی مسجدالاقصی به وجود آمد، با وجود فراز و نشیبهای فراوان توانسته خود را به صورت یک نهاد بینالمللی معتبر تثبیت کند. سازمان کنفرانس اسلامی از طرف سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده و در حال حاظر اسناد هر یک از این دو سازمان جزو اسناد طرف مقابل به شمار میآید. به علاوه در جلسههای رسمی هر یک از این دو سازمان، رئیس یا نماینده سازمان دیگر به عنوان ناظر شرکت میکند.
با وجود آن که سازمان کنفرانس اسلامی توانسته نفش مهمی در نزدیک کردن نظرات رهبران کشورهای اسلامی داشته است، اما نتوانسته نقش مهمی در حل اختلافات بین کشورهای عضو بازی کند.
سازمان کنفرانس اسلامی تنها نهاد بینالمللی دولتی ـ مذهبی است که هدف آن همکاری گسترده بین دولتهای عضو در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است، علت تشکیل این سازمان را باید در ناکامی رادیکالیزم عربی برای آزادی فلسطین، جنگ فاجعهآمیز ژوئن ۱۹۶۷، آتش سوزی عمدی مسجدالاقصی و همچنین نیاز کشورهای اسلامی به یک تشکل منطقهای خودی، که بتوانند در آن به بررسی مسائل مبتلا به جوامعشان بپردازند دانست. چنان که در این نوشتار خواهد آمد، از بین عوامل ذکر شده، حریق مسجدالاقصی نقشی کلیدی در برپایی سازمان کنفرانس اسلامی بازی کرده است. هدف این مقاله بررسی انگیزه برپایی سازمان کنفرانس اسلامی، شکلگیری ساختارها آن، و نگرش به اینده آن است. برای تجزیه و تحلیل دقیقتر مسائل مورد بحث، نظریه همگرایی به اختصار مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
● نظریه همگرایی [۱]
منظور از همگرایی وضعیتی [۲] است که در آن گروهها، سازمانها، نهادها و یا کشورها برای حفظ منافع جمعی به همکاری گسترده با یکدیگر بپردازند و به سوی نوعی وحدت گام بردارند.
همگرایی اساس شکلگیری جوامع بشری بوده و میتوان ردپای آن را در نوشتههای ارسطو و افلاطون و اگوستین قدیس و ابن خلدون و هگل دید. (کاظمی، ۱۳۷۰،صص ۲۳ و ۲۲). اما همگرایی به عنوان یک تئوری نخستین بار توسط دیوید میترانی [۳] پژوهشگر انگلیسی در سالهای بین دو جنگ جهانی مطرح شد.
طبق نظریه میترانی، پیچیدگی روزافزون نهادهای حکومت از اهمیت کارشناسان سیاسی و سیاستمداران کاسته و در عوض کفه را به نفع کارشناسان فنی که با کارهای سیاسی سر و کار چندانی ندارند سنگین کرده. میترانی برای توضیح نظریه خود از اصطلاح ریشه دواندن یا گسترش [۴] استفاده میکند. برای مثال همکاری در زمینه نفت ممکن است به همکاری در زمینه پتروشیمی، حفاظت محیط زیست و حمل و نقل دریایی منجر شود. میترانی معتقد است که تقسیم جهان بین دولتهایی که منافع متضاد دارند تنها به بحران و جنگ میانجامد. به نظر وی ایجاد شبکه گستردهای از سازمانهای اقتصادی و اجتماعی بینالمللی که زمینهساز همگرایی بینالمللی هستند بهترین راه برای مقابله با وضعیت بحرانآمیز است. (Dougherty, ۱۹۷۱, P. ۲۸۱) نظریهپردازان همگرایی بیشترین تأثیر را از نظریه کارکردگرایی پذیرفتهاند. اندیشمندانی همچون تالکوت پارسونز، منازعه را یک عارضه غیرطبیعی قلمداد میکنند و معتقدند که وفاق چه در سیاست داخلی و چه در سیاست بینالمللی باید جای تضاد را بگیرد، زیرا سیستم جوامع همچون سیستم ارگانیزم تنها از راه وفاق امکان سرپا ماندن را دارد. (Chilcote, ۱۹۸۱, pp. ۱۷۳-۱۷۴)
بنابراین نظریهپردازان همگرایی، دولتهای ملی را عامل نزاع میبینند و معتقدند که رهایی از چهارچوب تنگ دولتهای ملی و روی آوردن به جامعه بینالمللی و همگرایی منطقهای پیش درآمد صلح جهانی است. ارنست هاس [۵] همگرایی را پروسهای میداند که "در آن بازیگران سیاسی در کشورهای مختلف ترغیب میشوند وفاداری، انتظارات و فعالیتهای سیاسیشان را به رکن جدیدی که نهادهایش اختیارات قانونی در دولتهای ملی تشکیل دهنده آن داشته باشد یا خواهان آن اختیارات باشد تفویض کنند. (Dougherty, p. ۲۸۱). البته نوکارکردگرایانی نظیر هاس، دولتهای ملی و منافع ملی را دست کم نمیگیرند، اما معتقدند هنگامی که دولتهای ملی دریابند که منافع آنها در یک نوع اجتماع یا اتحادیه جدید بهتر تأمین میشود به چنین مرکزی روی میآورند. بعضی از این نظریهپردازان، همگرایی را به عنوان یک فرآیند [۶] و برخی آن را یک وضعیت و گروهی دیگر محصول نهایی [۷] وحدت سیاسی میدانند. (Columbis, ۱۹۹۰, p ۲۹۸)
ارنست هاس با توجه به موقعیت جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا [۸] که باعث گسترش همکاری در زمینههای مختلف شد و سرانجام راه را برای تشکیل بازار مشترک اروپا باز کرد، از اصطلاح سرریز شدن [۹] استفاده میکند. سرریز شدن به معنای آن است که همکاری در یک رشته به همکاری در رشتههای دیگر میانجامد. البته امیتای اتزیونی [۱۰] همگرایی را هنگامی کامل میداند که در آن جامعه سیاسی ایجاد شده حق انحصاری و مؤثر کاربرد ابزار خشونت را داشته باشد. اشتباه اتزیونی آن است که همگرایی را تنها در عالیترین شکل آن یعنی در دولت فدرال مورد توجه قرار میدهد. برخلاف آنچه اتزیونی میگوید همگرایی ممکن است اقتصادی، سیاسی و یا فرهنگی باشد، به علاوه سازمانهای منطقهای نظیر سازمان کنفرانس اسلامی، سازمان وحدت آفریقا و اتحادیه عرب سه سازمان عمده همگرا هستند اما حق کاربرد خشونت را ندارند.
مسئلهای را که درباره همگرایی باید مورد توجه قرار داد اختیاری بودن نوع رابطهای است که واحدهای همگرا با یکدیگر برقرار میکنند و بازیگران به میل خویش و براساس شرایط مساوی به وحدت و همکاری با یکدیگر روی میآورند. تشکیل جمهوری متحده عرب (متشکل از مصر و سوریه) در سال ۱۹۵۸ به این علت شکست خورد که سوریه استقلال سیاسی و اقتصادی خود را بدون دریافت امتیازی از جانب مصر از دست داد. به همین جهت نظامیان سوری در سال ۱۹۶۱ دست به کودتا زدند و جدایی کشور خود را از جمهوری متحده عرب اعلام کردند. برعکس، نظامهای دولتهای فدرال در سوئیس، ایالات متحده، استرالیا و آلمان بدان علت است که ایالاتی که تشکیل دولت فدرال را دادهاند استقلال داخلی و هویت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خویش را حفظ کردهاند.
کارل دویچ در رابطه با همگرایی مسئله مهمی را مطرح میکند که بسیار گویاست به گفته دویچ ارتباطات نقش بزرگی در نزدیکی جوامع بازی میکنند، بنابراین هر چه ارتباطات در زمینههای حمل و نقل، توریسم، مراودات پستی، تجارت و مهاجرت بیشتر باشد، این جوامع بیشتر به هم نزدیک میشوند و به جای منازعه به همکاری روی میآورند و جوامع امنیتی [۱۱] را تشکیل میدهند (کاظمی، ۱۳۷۰، ص ۳۸). بنابراین با گسترش همه جانبه ارتباطات همگرایی به ثمر میرسد.
با توجه به مباحث فوقالذکر، همگرایی را باید روندی دانست که براساس آن گروهها، سازمانها و کشورهای مختلف به خاطر منافع مشترک با حفظ استقلال داخلی خود دست به تشکیل سازمان جدیدی میزنند که فعالیتهای آن به نفع تمامی اعضا باشد. هر قدر میزان ارتباط میان اعضا، درک آنها از مشکلات و نیازهای یکدیگر بیشتر باشد و منافع جمعی را فدای آنچه که ممکن است منافع تنگنظرانه ملی خوانده شود نکنند، امکان موفقیت همگرایی بیشتر است. روند همگرایی در اروپا بزرگترین شک خود را در ۱۹۶۵ هنگامی که ژنرال دوگل خودسرانه تصمیم به بایکوت کردن کمیسیون جامعه شورای وزیران اروپا را گرفت، دریافت کرد. این مسئله باعث شد که بعضی نظریهپردازان مانند هاس درباره درست بودن تئوری همگرایی شک کنند.
چیزی که به بحث ما مربوط میشود آن است که همکاریهای منطقهای و بینالمللی هنگامی امکانپذیر است که دولتها استقلال یکدیگر را به رسمیت بشناسند و از دخالت در امور داخلی یکدیگر بپرهیزند. به علاوه آنها باید در جهت منافع مشترک گام بردارند و سعی کنند سیاست واحدی در قبال کشورهای غیرعضو جامعه بینالمللی در پیش بگیرند.
اکنون میپردازیم به بحث درباره همگرایی بین کشورهای اسلامی که منجر به تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی شده و بررسی این مسئله که آیا این سازمان امکان روی پا ماندن و گسترش براساس نظریه همگرایی را دارد یا نه؟
● انگیزه تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی
دیپلماسی فعال ایران پس از حریق مسجدالاقصی، نقش عمدهای در آماده کردن زمینه برای تشکیل کنفرانس سران اسلامی بازی کرد. روز ۱۸ اوت ۱۹۶۹ یک توریست استرالیایی به نام روهین، مسجدالاقصی را به آتش کشید. کشورهای منطقه در رابطه با این مسأله عکسالعملهای متفاوتی نشان دادند. شاه ایران نخستین رهبر یک کشور اسلامی بود که نسبت به این مسئله موضع گرفت. (ممدوحی، ۱۳۷۳، ص۹). دربار ایران بلافاصله اعلامیهای در این مورد صادر کرد و از جریحهدار شدن قلوب مسلمانان و نیاز به تلاش همه آنها برای جبران این خسارت یاد کرد و کوشید سازمان ملل متحد را در برابر این مسأله فعال کند. در این راستا نماینده دائمی ایران در سازمان ملل متحد طرحی را به شورای امنیت تسلیم کرد که در آن از اسرائیل خواسته شده بود که از الحاق بخش قدیمی اورشلیم به خاک خود خودداری کند (ممدوحی،۱۳۷۳، ص ۹). هدف شاه از این اقدامات تضعیف رادیکالیزم عربی، خنثی کردن انتقادات از او به خاطر برقراری رابطه با اسرائیل و نیز چهره سخنگو و مدافع منافع مسلمانان را به خود گرفتن بود. سخنان شاه در جمع سفرای کشورهای اسلامی در رابطه با آتشسوزی در مسجدالاقصی بسیار گویاست. "من به کرات گفتهام که اگر عموم ملل مسلمان دنیا با هم نزدیکتر بودند و نوعی تماس و رابطه خاص با یکدیگر برقرار میکردند. شاید برخی فجایع که اکنون رخ داده است، هرگز پیش نمیآمد . امیدوارم ما درک کنیم که خوشبختی و قدرت ما، در همبستگی است باید سعی کرد از این واقعه نتیجه مطلوب به نفع همه کشورهای اسلامی گرفته شود و گرنه با نطقهای تند و دشنام و ناسزا نتیجهای عاید نمیگردد. (ممدوحی، صص ۱۵-۹)
کشورهای عربی به خصوص مصر آتش زدن مسجدالاقصی را یک مسئله عربی تلقی کرده و آن را بخشی از توطئه صهیونیسم علیه کشورهای عربی اعلام میکردند. عبدالناصر رئیس جمهور مصر سعی کرد از این مسئله برای تثبیت رهبری خود در جهان عرب که پس از شکست آن کشور از اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷ به شدت تضعیف شده بود استفاده کند. به همین جهت در خواست تشکیل جلسه اضطراری اتحادیه عرب را کرد. در این کنفرانس که در تاریخ ۲۵ اوت ۱۹۶۹ تشکیل شد جز یک طرح شعارگونه برای تشکیل شورای دفاعی عرب برای رویارویی با اسرائیل نتیجهای گرفته نشد.
دیپلماسی فعال رژیم شاه و شکست تحرکات رادیکالیزم عرب برای بهرهگیری از این واقعه به ملک فیصل پادشاه عربستان که از دیرباز رویای تشکیل یک اتحادیه اسلامی برای مبارزه با ناصریسم و بعثایسم را در سر میپروراند کمک کرد که اندیشه تشکیل کنفرانس اسلامی را با جدیت دنبال کند. کشورهای تندرو عربی مانند سوریه، مصر و عراق و سودان تشکیل کنفرانس سران اسلامی را انحراف از مبارزه علیه اسرائیل میدانستند و طرفدار درگیری نظامی با آن کشور برای آزادی سرزمینهای عربی بودند. البته لازم به یادآوری است که این کشورها توان و اراده مبارزه با اسرائیل را نداشتند و هدفشان اتلاف وقت برای جلوگیری از قدرتگیری کشورهای محافظهکار عربی بود. در عوض کشورهای محافظهکار عربی و متحدان غیرعرب آنها در جهان اسلام مانند ایران و ترکیه از این طرح استقبال کردند زیرا میتوانستند از طریق سازمان کنفرانس اسلامی تمایلات تندروانه کشورهای چپگرای عربی و سازمانهای رادیکال خودی را مهار کنند و از جنگ ناخواسته دیگری با اسرائیل نیز جلوگیری به عمل آوردند.
به هر جهت، اولین کنفرانس سران کشورهای اسلامی از تاریخ ۲۲ تا ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۹ در رباط مراکش تشکیل شد. ملک حسن دوم پادشاه مراکش به عنوان میزبان کنفرانس، مراسم را افتتاح کرد. در این کنفرانس ۲۵ کشور اسلامی شرکت داشتند. از میان کشورهای عربی تنها سوریه و عراق از شرکت در کنفرانس خودداری کردند، سازمان آزادیبخش فلسطین نیز به عنوان ناظر در کنفرانس شرکت داشت.
مسائل مهم مورد بحث کنفرانس عبارت بودند از تأکید بر همبستگی اسلامی بین کشورهای عضو و همکاری در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، علمی و فرهنگی. به علاوه در رابطه با آتشسوزی عمدی مسجدالاقصی، کشورهای شرکت کننده اسرائیل را به شدت محکوم کردند و درخواست کردند که بیتالمقدس وضعیتی را که تا پیش از جنگ ژوئن ۱۹۶۷ داشت حفظ کند. در پایان سران شرکتکننده در کنفرانس از جامعه بینالمللی خواستار عقبنشینی اسرائیل از اراضی اشغالی و به رسمیت شناخته شدن حقوق فلسطینیها شدند.
در رابطه با مسائل اعراب و اسرائیل، مصر خواهان تصویب قطعنامهای قوی و ضداسرائیلی بود اما ایران به شدت با این کار مخالف بود. اردشیر زاهدی وزیر امور خارجه ایران، در این رابطه اعلام کرد که کنفرانس باید خود را محدود به مسائل جهان اسلام بکند و از درگیر شدن در مسئله اعراب و اسرائیل خودداری کند. خود شاه نیز در سخنانش در اجلاس نخست سران، ضمن "غیرقابل قبول بودن اشغال سرزمینهای متعلق به کشورهای دیگر و تحمیل اراده اشغالگران"، روی حل مسالمتآمیز مسأله اعراب و اسرائیل تأکید کرد. [۱۲]
آنچه باعث موفقیت کنفرانس رباط شد، نگرش کشورهای اسلامی برای تبدیل این کنفرانس به یک نهاد دائمی و تأکید کشورهای شرکت کننده بر همگرایی اسلامی، تحکیم همبستگی و تفاهم بین کشورهای عضو، اعلام وفاداری به منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر بود، به علاوه تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی و نهادینه شدن آن بیانگر عقبنشینی رادیکالیزم عربی و تفوق نیروهای محافظهکار عرب و غیرعرب در جامعه اسلامی بود. در حقیقت تشکیل کنفرانس اسلامی نتیجه وقایع زنجیرهای بود که با شکست کشورهای عربی از اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷ اتفاق افتاد. شکست خفتبار کشورهای عربی از اسرائیل، ضعفهای ساختاری و تکنولوژیک مدعیان رادیکالیزم عربی یعنی مصر و سوریه را نشان داد. این دو کشور و متحدشان سودان برای رفع مشکلات اقتصادی از اواخر ۱۹۶۷ دست به دامان کشورهای محافظهکار نفتخیز عربی مانند کویت و عربستان شده بودند. اما این دو کشور بدون فشار وارد کردن به کشورهای رادیکال عربی برای تغییر مواضعشان حاضر به دادن کمکهای مالی به آنها نبودند.
شاید مهمترین تصمیمی که در رباط گرفته شد، توجه به مسئله ایجاد یک دبیرخانه دائمی بود که علیرغم مخالفت مصر و الجزایر با آن به تصویب رسید. برای عملی کردن این تصمیم بنا شد وزرای امور خارجه کشورهای عضو در سال ۱۹۷۰ در جده تشکیل جلسه دهند و دربارة همکاری این کشورها با یکدیگر و بررسی حدود اختیارات دبیرخانه و سازمانهای وابسته آنها به گفتوگو بپردازند.
اجلاس جده یک پیروزی بزرگ برای عربستان سعودی بود. در این اجلاس تصمیم گرفته شد که تا آزادی بیتالمقدس دبیرخانة سازمان کنفرانس اسلامی در جده قرار داشته باشد و پس از آن به بیتالمقدس منتقل شود. در کنفرانس دوم وزرای امور خارجه کشورهای عضو کنفرانس اسلامی که در پاکستان تشکیل شد، نخستوزیر مالزی به دبیر کلّی کنفرانس انتخاب و مأمور شد که پیشنویس اساسنامه کنفرانس اسلامی را تهیه و در اختیار وزرای امور خارجه کشورهای عضو قرار دهد. سرانجام در سومین کنفرانس وزاری امور خارجه کشورهای عضو کنفرانس اسلامی که در ماههای فوریه و مارس ۱۹۷۲ در جده تشکیل شد اساسنامه سازمان کنفرانس اسلامی مورد تصویب قرار گرفت.
● منشور سازمان کنفرانس اسلامی
منشور سازمان کنفرانس اسلامی دارای یک مقدمه و ۱۴ اصل است. براساس منشور، همبستگی اسلامی بین کشورهای عضو و حمایت از مسلمانان جهان محور اصلی همکاری بین آنهاست. ماده ۲ منشور پیرامون هماهنگی فعالیتهای کشورهای اسلامی در زمینه حفاظت از اماکن مقدسه، دفاع از حقوق فلسطینیها، دفاع از صلح و امنیت بینالمللی و همکاری کشورهای عضو در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مبارزه با استعمار و تبلیغات نژادی، به کار بردن شیوههای مسالمتآمیز برای حل اختلافات بینالمللی، تساوی کامل بین اعضا، احترام به حق حاکمیت یکدیگر و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای عضو تأکید دارد.
● عضویت در سازمان
عضویت در سازمان با درخواست کتبی هر کشور و تصویب دو سوم اعضای سازمان صورت میگیرد. سازمان تنها کشورها را به رسمیت میشناسد و از پذیرفتن جنبشها خودداری میکند. تنها استثنا در این زمینه پذیرش عضویت سازمان آزادیبخش فلسطین بود که در دومین کنفرانس سران کشورهای اسلامی در سال ۱۹۷۴ صورت گرفت. تاکنون سازمان تنها عضویت دو کشور را به حالت تعلیق درآورده. عضویت مصر به خاطر امضای قرارداد کمپ دیوید در دهمین کنفرانس وزرای امورخارجه در ماه مه ۱۹۷۹ به حالت تعلیق درآمد. البته در چهارمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی در کازابلانکا در ژانویه ۱۹۸۴ مصر دوباره به عضوت سازمان پذیرفته شد.
عضویت افغانستان نیز به علت اشغال آن کشور توسط شوروی در سال ۱۹۷۹ به حالت تعلیق در آمد اما تلاش مجاهدین افغانستان برای احراز کرسی آن کشور در سازمان کنفرانس اسلامی بینتیجه ماند. تنها پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۸ بود که کرسی آن کشور به مجاهدین افغانستان واگذار شد. (السید سلیم، ۱۳۷۶، ص ۲۳)
با وجود آن که سازمان کنفرانس اسلامی یک نهاد بینالمللی مذهبی است، بیش از ۵۰ درصد از اعضای آن قوانین اساسی لائیک دارند و در بعضی از این کشورها مانند اوگاندا اکثریت با غیر مسلمانهاست. ماده هشت منشور سازمان کنفرانس اسلامی عضویت در این سازمان را مشروط به اسلامی بودن آن کشور میکند اما ملاکی برای اسلامی بودن کشور ذکر نمیکند. با این همه، وجه مشترک این کشورها اعتقاد به اسلام به عنوان یک مذهب و فرهنگ و نیز گسترش همکاری بین اعضا بر اساس برادری اسلامی و تلاش برای بهتر کردن امکانات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشورهای عضو است. سازمان کنفرانس اسلامی جهان را به دو قطب متخاصم اسلامی و غیراسلامی یا دارالاسلام و دارالکفر تقسیم نمیکند، به همین جهت در روابط بینالمللی جهاد را به عنوان کمک مادی و معنوی به کشورهای اسلامی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند به حساب میآورد و نه جنگ تمام عیار با کشورهای غیراسلامی. حتی در این مورد نیز سازمان به عنوان یک نهاد سیاسی بینالمللی و براساس مصوبات شورای امنیت سازمان ملل متحد و در راستای همکاری با آن کشورهای اسلامی که مورد حمله قرار گرفته باشد کمک میکند. به عنوان مثال، در مورد حمله صربها به بوسنی و هرزگوین سازمان کنفرانس اسلامی آمادگی خود را جهت اعزام نیروهای نظامی به این کشور برای کمک به مسلمانان آن کشور اعلام داشت اما تأکید کرد تنها به صورت دستهجمعی و تحت نظر سازمانها و مراجع بینالمللی میبایست چنین اقدامی صورت گیرد. (السید سلیم، ۱۳۷۶، ص ۸۷).
● ساختار تشکیلاتی
سازمان کنفرانس اسلامی دارای ۳ رکن است که عبارتند از:
۱) کنفرانس پادشاهان و سران
که هر سه سال یک بار و یا هر وقت ضرورت پیدا کند تشکیل میشود. تا سال ۱۹۹۷ هفت کنفرانس در سطح سران اسلامی تشکیل شده است.
۲ ) کنفرانس وزرای امور خارجه
کنفرانس وزرای امورخارجه سازمان هر سال و یا هر وقت ضرورت پیدا کند در یکی از کشورهای عضو تشکیل میشود. جلسات اضطراری وزیران امورخارجه به درخواست هر یک از اعضا و یا دبیر کل سازمان با تصویب دو سوم وزرای امور خارجه کشورهای عضو تشکیل میشود. این کنفرانس مهمترین ارگان تصمیمگیری سازمان است و وظایف و اختیارات فراوانی دارد از جمله انتخاب دبیر کل سازمان، توصیه سه دستیار به دبیر کل، بحث دربارة امور مالی و تصویب بودجه سازمان، تصمیم درباره مسائل مورد علاقه کشورهای عضو، توصیه برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی و نیز بررسی پیشرفتهایی که در اجرای تصویب اجلاس پیشین حاصل شده است. به علاوه وزرای امور خارجه کشورهای عضو هرسال پیش از برگزاری اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک تشکیل جلسه میدهد تا سیاستها و مواضع مشترکی نسبت به مسائل و موضوعاتی که در دستور کار مجمع عمومی قرار میگیرد اتخاذ کند.
۳) دبیرخانه
دبیرخانه نهاد اجرایی سازمان کنفرانس اسلامی است و دبیر کل سازمان ریاست دبیرخانه را به عهده دارد. دوره ریاست دبیر کل در ابتدا فقط ۲ سال بود ولی از سال ۱۹۸۱ این مدت به ۴ سال افزایش پیداکرد. در سال ۱۹۹۱ که کنفرانس سران در سنگال تشکیل گردید اصلاحیهای به تصویب رسید که براساس آن دوران ریاست دبیر کل برای یک دوره دیگر قابل تمدید است. براساس ماده ۶ منشور سازمان کنفرانس اسلامی، مقر دبیرخانه سازمان در حال حاضر در جده، ولی پس از آزادی بیتالمقدس به آن شهر منتقل خواهد شد. دبیر کل سازمان از کشور به خصوصی دستور نمیگیرد و نمایندگان کشورهای عضو از مصونیتهای لازم جهت انجام وظایف خود برخوردارند.
● نهادهای سازمان کنفرانس اسلامی
نظریهپردازان همگرایی گسترش همکاریها و فعالیتهای مشترک کشورها حول محورهای خاص را پیشفرض همگرایی منطقهای میدانند.
لیونلیندبرگ با بررسی اتحادیه اروپا مینویسد همگرایی هنگامی حاصل میشود که گروهی از کشورها تصمیمات مهم داخلی و خارجیشان را به صورت مشترک انجام دهند و یا این تصمیمگیریها را به یک مرکز جدید واگذار کنند. (Dougherty,P.۳۰۶.) جان گالتونگ نیز تأکید میکند که همگرایی ممکن است نتیجه نزدیکی و یا همسانی ارزشهای بازیگران سیاسی یک مجموعه باشد. و میآفزاید در حالت دیگر همگرایی ممکن است نتیجه مشابهتهایی بین ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و دموکراتیک تعدادی از کشورها باشد. (Dougherty,P.۲۸۳.)
سازمان کنفرانس اسلامی نیز به علت علایق ایدئولوژیک اعضا به اسلام و داشتن ساختارهای فرهنگی، اقتصادی (توسعهنیافتگی). سیاسی و جمعیتی مشابه به وجود آمد و این کشورها برای موفقیت در اهداف ذکرشده وفاداری خود را معطوف به این رکن جدید یعنی سازمان کنفرانس اسلامی کردهاند. این مرکز جدید نهادهای گوناگونی را برای گسترش همکاری بین کشورهای عضو ایجاد کرده، این نهادها را میتوان به ۴ دستة بزرگ به شرح زیر تقسیم کرد:
الف) کمیتههای تخصصی
این کمیتهها در چهارچوب اجلاس سران و یا وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی ایجاد شدهاند و به پژوهشهای کارشناسی پیرامون مسائل اصلی مربوط به اهداف سازمان میپردازند و نتیجه کار خود را برای هماهنگی و اجرا در اختیار دبیرخانه میگذارند.
این کمیتهها عبارتند از:
۱) کمیته قدس که هدف آن مبارزه با صهیونیزم و بررسی تحولات بیتالمقدس، نظارت بر اجرای قطعنامهها و تصویبنامههای سازمان کنفرانس اسلامی و یا سازمان ملل متحد در رابطه با مسئله فلسطین است.
۲) کمیته دائمی مالی که وظیفه بررسی بودجه سازمان را به عهده دارد.
۳) کمیته اسلامی امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که هدف آن بررسی و نظارت بر اجرای مصوبات سازمان در این زمینهها است.
۴) کمیته دائمی برای همکاریهای علمی و فنی (کومستک) [۱۳]
۵) کمیته دائمی همکاریهای اقتصادی و تجاری (کومسک) [۱۴]
۶) کمیته دائمی اطلاعات و امور فرهنگی (کومیاک) [۱۵] که هدف آن ایجاد ارتباط بین دانشگاهها و مراکز اسلامی و فرهنگی واز میان برداشتن موانع فعالیتهایی فرهنگی در این کشورها است.
ب ) ارگانهای فرعی؛ که هدف آنها گسترش همکاری در زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و فنی در بین کشورهای عضو است و عبارتند از:
۱) مجمع فقه اسلامی [۱۶] که هدف آن انطباق موازین اسلامی با شرایط جامعه مدرن است.
۲) صندوق همبستگی اسلامی [۱۷] که هدف آن کمک به مراکز فرهنگی و اجتماعی کشورهای مسلمان و مراکز فرهنگی مسلمانان در کشورهای غیراسلامی است.
۳) موسسه اسلامی علوم، تکنولوژی و توسعه [۱۸] که هدف آن تشویق پژوهشهای علمی و فنی در کشورهای اسلامی است.
۴) مرکز اسلامی تحقیقات و آموزش فنی و حرفهای [۱۹] که هدف آن پژوهش پیرامون آموزش فنی و حرفهای و ارزیابی احتیاجات کشورهای عضو در این زمینه است.
۵) مرکز تحقیقات تاریخ، هنر و فرهنگ اسلامی [۲۰] که هدف آن همکاری دانشپژوهان کشورهای اسلامی درباره تاریخ، هنر و فرهنگ اسلامی و تشویق مبادلات فرهنگی بین کشوهای عضو است.
۶) مرکز تحقیقات آماری، اقتصادی، اجتماعی و آموزشی [۲۱] برای کشورهای مسلمان که هدف آن ارزیابی بنیادهای اقتصادی و اجتماعی کشورهای عضو و تهیه آمارهای دقیق از شرایط اقتصادی ـ اجتماعی آنها و بررسی امکان و همکاری بین کشورهای عضو در این زمینهها است.
۷) کمیسیون بینالمللی حفاظت از میراث اسلامی [۲۲] که هدف آن حفاظت از میراث فرهنگی کشورهای اسلامی، شامل آثار باستانی، دستنوشتهها، بناهای تاریخی و مبادله اطلاعات در زمینه میراث فرهنگی است.
۸) مرکز اسلامی توسعه بازرگانی که هدف آن تشویق سرمایهگذاری مشترک در کشورهای عضو و توسعه مبادلات بازرگانی بین آنهاست.
۹) بنیاد قدس که هدف آن مبارزه با یهودی کردن سرزمینهای اشغالی و حمایت از مبارزات فلسطینیها علیه اسرائیل است.
ج ) مؤسسات تخصصی
این مؤسسات برای گسترش ارتباطات بین کشورهای عضو، توسعه اقتصادی آنها و نیز تثبیت سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان یک نهاد بینالمللی است.
۱) آژانس خبرگزاری اسلامی بینالمللی (اینا) [۲۳]، که هدف آن ایجاد ارتباطات گسترده آژانسهای خبرگزاری کشورهای عضو و ایجاد تفاهم بیشتر در زمینهها اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بین آنهاست.
۲) بانک توسعه اسلامی [۲۴]، این بانک یک مؤسسه مالی بینالمللی است که در سال ۱۹۷۵ به خاطر کمک به توسعه اقتصادی کشورهای عضو سازمان و با شرکت ۲۲ کشور تشکیل شد.
۳) کمیته اسلامی هلال بینالمللی [۲۵] که هدف آن رساندن کمکهای بشردوستانه به کشورهای اسلامی و سازمانهای بینالمللی است.
۴) سازمان آموزش علمی و فرهنگی اسلامی، که هدف آن گسترش همکاری بین دولتهای عضو در زمینههای تربیتی فرهنگی و مشارکت در استقرار صلح بینالمللی از طریق گسترش ارتباطات فرهنگی است.
۵) سازمان رادیو و تلویزیون کشورهای اسلامی [۲۶]، که هدف آن گسترش آگاهی بین کشورهای اسلامی از طریق همکاری در زمینههای تولید برنامههای رادیویی و تلویزیون و نیز آموزش زبان عربی به مسلمانان جهان است.
د) نهادها و سازمانهای درون سیستمی سازمان کنفرانس اسلامی [۲۷]
این نهادها از نظر مالی وابسته به دبیرخانه سازمان کنفرانس اسلامی نبوده و از استقلال مالی برخوردارند.
۱) اتاقهای اسلامی بازرگانی صنعت و مبادله کالا [۲۸] هدف این نهاد تشویق همکاری بین اتاقهای بازرگانی کشورهای عضو و افزایش هماهنگی اقتصادی بین آنهاست.
۲) سازمان پایتختهای اسلامی. [۲۹] هدف این نهاد افزایش همکاری بین پایتختهای کشورهای اسلامی و حفظ و حراست از پایتختها و حفظ میراث فرهنگی و اسلامی آنهاست.
۳) اتحادیه اسلامی مالکان کشتی، [۳۰] که هدف آنها هماهنگی فعالیتهای شرکتهای کشتیرانی دولتهای عضو، توسعه حمل و نقل دریایی، بیمه، حمل و نقل منظم کالا و مسافر در بنادر کشورهای عضو است.
۴) اتحادیه اسلامی سیمان [۳۱] که هدف آن استفاده از منابع و نیروی کار در زمینه تولید سیمان کشورهای عضو است.
۵) فدراسیون ورزشی همبستگی اسلامی [۳۲] که هدف آن همکاری در زمینههای ورزشی و همکاری با نهادهای بینالمللی و منطقهای ورزشی است.
اگر چه بیشتر این نهادها و ارگانها کار چندان مهمی انجام نمیدهند، اما وجود آنها به گسترش همکاری بین کشورهای عضو کمک میکند و زمینه همگرایی بین آنها را گسترش میدهد. فعالترین و موفقترین نهادهای ذکر شده بانک توسعه اسلامی است (عراقچی، ۱۳۷۶، ص ۷۶۳) که با نهادهای تخصصی و فنی مانند کومسک، کومستک همکاری بسیار نزدیکی دارد.
نویسنده:محمد امجد
یادداشتها
[۲] -Condition
[۳] -David Mitrany
[۴] -Ramification
[۵] -Ernst B.Haas
[۶] -Process
[۷] -End product
[۸] -European Coal and Steel Community
[۹] -Spillorer
[۱۰] -Amitai Etzioni
[۱۱] -Security Communities
[۱۲]- بولتن نخست اجلاس سران کنفرانس اسلامی، وزارت امور خارجه، ۱۳۴۸، نقل شده در مجله سیاست خارجی، شمارة ۳، سال یازدهم، پاییز ۱۳۷۶، ص ۸۷۳
[۱۳] -Standing Committee for Scientific and Technological Coopration
[۱۴]-Standing Committee for Commercial and Economic Cooperation
[۱۵]-Standing Committee fon Information and cultural Affairs Cooperation
[۱۶] -Islamic Juriprudence Academy
[۱۷] -Islamic Solidarity Fund
[۱۸] -Islmic Foundotion for Scienc, Technoligy, and Development
[۱۹] -Islamic Center for Technical and Vocational Training
[۲۰] -Research Center for Islamic History, Art and Culture.
[۲۱] -Statistical, Economic and Social Research and Training Center for the Muslim Countries
[۲۲] -International Comission for the Islamic Heritage
[۲۳] -International Islamic News Agency
[۲۴] -Islamic Development Bank (IBD)
[۲۵] -The Islamic Committee of the International Cresent
[۲۶] -Islamic States Broadcasting Organization
[۲۷] -Institution, and Organizations within the Organization of the Islamic Countries System
[۲۸] -Islamic Chamber of Commerce Industry and Commodity Exchange
[۲۹] -Islamic Capitals Organization
[۳۰] -Islamic Shipowners Association
[۳۱] -Islamic Center Association
[۳۲] -Sports Federation of Islamic Solidarity
[۳۳] -Association of South East Assian Nations (ASEAN)
اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا
[۳۴] -North America Free Trade Agreement (NAFTA)
موافقتنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی
[۳۵] -European Coal and Steel Community
[۳۶] -Western European Union
[۳۷] -European Common Market (ECM)
[۳۸] -European Economic Community (EEC)
[۳۹] -Joseph Nye.
[۴۰] -Economic Community of West African States
کتابنامه :
۱- کاظمی، سید علی اصغر، نظریه همگرایی در روابط بینالمللی "تجربه جهان سوم"، تهران، چاپ پیک ایران، ۱۳۷۰.
۲- ممدوحی، فرزاد، سازمان کنفرانس اسلامی، تهران ، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۷۳،
۳- السید سلیم، محمد و دیگران، سازمان کنفرانس اسلامی در جهان متغیر، حسن رضایی، تهران ، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت خارجه ۱۳۷۶،
۴-عراقچی، سیدعباس، "سازمان کنفرانس اسلامی،آیندهای بس نومیدکننده"، مجله سیاست خارجی سال یازدهم، شمارة سوم، پاییز ۱۳۷۶
۵- مصفا، نسرین، "سازمان کنفرانس اسلامی و همکاری با سازمان ملل متحد" مجله سیاست خارجی، سال یازدهم، شمارة سوم، پاییز ۱۳۷۶.
۶- احمدی، کوروش، "سازمان کنفرانس اسلامی در شرایط جدید بینالمللی" مجله سیاست خارجی، سال یازدهم، شمارة سوم، پاییز ۱۳۷۶.
۷- خورشیدی، غلامحسین، بازار مشترک اسلامی، تهران، چاپخانه سپهر، ۱۳۶۹
۸- فائر محمد، نقش بانک توسعه اسلامی در تقویت سازمانهای منطقهای، ترجمه مرضیه ساقیان، مجله سیاست خارجی، سال یازدهم، شمارة سوم، پاییز ۱۳۷۶.
۹-Dougherty James and Pfaltzgraff Robert, Contending Theories in International Relations, Philadelphia, J.B Lippincott Company, ۱۹۷۱
۱۰- Chilcote Ronald, Comparative Politics, the Search for a Paradigm, Westiew Press, Boulder, Colorado, ۱۹۸۱.
۱۱- Columbis Theodore and Wolfe James, Introduction to International Relations Power and Justice, Englewood Cliffs, New Jersey, ۱۹۹۰.
۱۲-Nienhaus Volker, Economic Cooperation and Integration Among Islamic Countries, Islamic Research and Training Institute, Jaddah, Saudi Arabia, ۱۹۸۷.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست