دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

مشق زیباترین شعربا ساده ترین واژه!


مشق زیباترین شعربا ساده ترین واژه!

شعر را اگر معماری کلمات بدانیم و اینکه ارتباط اینگونه اثر ادبی با مخاطبش صمیمانه و ملموس باشد یعنی به دور از ابهام و پیچیدگی، جا دارد شاعران خوشفکر و اهل ماندگاری آثار؛ درپی …

شعر را اگر معماری کلمات بدانیم و اینکه ارتباط اینگونه اثر ادبی با مخاطبش صمیمانه و ملموس باشد یعنی به دور از ابهام و پیچیدگی، جا دارد شاعران خوشفکر و اهل ماندگاری آثار؛ درپی این مهم باشند که با ساده ترین واژه ها زیباترین اشعار را به تصویر کشند و در این نیم نگاه با مروری به آثار از این دست عنوان مشق زیباترین شعر با ساده ترین واژه ها را پیش رو می گذاریم.

«کریم رجب زاده» شاعر معاصر در غزل «بعداز این» به دور از لفظی شعاری با ساده ترین و معمولی ترین واژه ها شعری را خلق می کند که در عین سادگی از مفاهیم زیبای عرفان و اندیشه برخوردار است:

تشنه یک قطره خوابم، بعد از این

درعذابم، درعذابم، بعداز این

آبشار پای کوه غصه ها

با همین بغض خرابم، بعد از این

و با همین دیدگاه، شاعر معاصر ایتالیایی «جوزپ په اونگارت تی» در شعری تقدیم به شهیدان نهضت مقاومت وطن خیلی ساده و بی پیرایه احساس خود را به زمزمه می نشیند:

«اینجا زیستگاه ابدی چشمانی است که به روی نور بسته شده اند/ تا دیگران/ چشمانی همیشه بر نور گشوده داشته باشند.»

و این رباعی ماندگار، خواندنی و ساده زنده یاد «رهی معیری» نشان می دهد اشعاری می توانند سینه به سینه نقل شوند و سالهای سال بر زبان گردند که از واژه های ساده برخوردار بوده و توأمان با اندیشه روشن:

آسودگی از محن ندارد مادر

آسایش جان و تن ندارد مادر

دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش

ورنه، غم خویشتن ندارد مادر

شعر اگر مشقی صادقانه است و می خواهد صمیمانه به بار نشیند و حتی معرف خوبی برای یک شاعر؛ تکلیف مشخص و روشن است که بایستی ساده ترین واژه ها را به خدمت گیریم و با پیرایش شاعرانه اثری خواندنی خلق کنیم وگرنه زحمت، کوشش و پویش فرد شاعر دراین راه بیهوده است و در ذهن چنین تداعی می شود که شاعر فقط بازی با کلمات و الفاظ را پیش رو دارد و «کاظم سادات اشکوری» زیبا سرود:

می خواستم به دهکده/ روآرم/ با یک بغل ترانه تازه/ اما ترانه های مرا/ باد می برد از کرانه اندوه

نه، من پرم/ پر همراهی و نجابت و نام/ نه من پرم/ پرشور و شراره و پیغام/ نه من پرم/ چو یکی ابر قیرگون شمال

و از همه شاعرانه تر و بی تردید حرف دل امروز با بهره گیری از آسان ترین واژ ه ها در شعری از «خسرو نوربخش»:

من دچار لاله ام با من بهاری باش و بس

بی قراری، بی قراری، بی قراری باش و بس

قرمزم خون دلم خون دلم در شیشه ها

شیشه هایم را تماشا کن اناری باش و بس

از تپیدن های ماهی خوی دریا را بگیر

موج شو، مواج شو در خویش جاری باش و بس

«یزدان سلحشور» منتقد ادبی در نوشته ای با عنوان «جزایر پنهان در اقیانوس معنا» گذری بر آثار سرآمدان شعر انقلاب اسلامی- علی معلم- آورده است:

ریشه های فرهنگی شعر «معلم» را باید در آرای «ابن عربی» جست وسری هم به «عین القضات» زد و درپی «سهروردی» هم روانه شد. افق فکری این شاعر با متن شعرش چنان در آمیخته که اگر این را درنیابی آن را از کف داده ای...»

با این دیدگاه کلی شاعر چون «علی معلم دامغانی» می خواهد با بهره گیری از واژه های معمولی و ساده در پی مکاشفه های ماندگار باشد:

ستاره سوخته آسمان کوی که ایم

عزیز بی جهت عصر آرزوی که ایم

به بزم حادثه خون می چکد زناله ها

شکست سلسله عقده در گلوی که ایم

شکسته ایم زصد جا به سنگ دشمن و دوست

به باده خانه افلاکیان به سوی که ایم

بنابراین با زبان ساده، معمولی و عامه فهم نیز می توان خالق آثاری خواندنی شد وقتی به این مهم فکر می کنیم که شاعر باید شعری بسراید و این شعر ماندگار شود، زندگی کند، دارای مفاهیم و اندیشه روشنی باشد نیازی به پیچیده کردن ترکیبات نیست یعنی می توان مشق زیباترین شعر را با ساده ترین واژه ها به تصویر نشست.

فرامرز محمدی پور لنگرودی