یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بشار اسد كلید صلح خاورمیانه


بشار اسد كلید صلح خاورمیانه

در همان حال كه لبنان رو به ویرانی می رود, این روزها در كشور سوریه و بخصوص در شهر دمشق نسخه های متعدد عكسی دیده می شود كه چهره یك اتحاد جدید سه گانه را در خود دارد

در همان حال كه لبنان رو به ویرانی می رود، این روزها در كشور سوریه و بخصوص در شهر دمشق نسخه های متعدد عكسی دیده می شود كه چهره یك اتحاد جدید سه گانه را در خود دارد. در این عكس صورت رنگ پریده اما بدون ریش و شیك بشار اسد در وسط، و در دو طرف وی تصاویر صورت های پر از ریش روحانی شیعه و تندرو عراقی «مقتدی صدر» و رهبر حزب الله لبنان «حسن نصرالله» به چشم می خورد. پیام این عكس كاملا روشن است: در این منطقه از جهان و یا به عبارتی در جهان عرب كه سال ها است از سیاست سلطه طلبانه اسرائیل و آمریكا رنج می برد، یك تیم جدید رهبری شكل می گیرد تیمی سه نفره كه با پشتكاری عجیب و بدون هر گونه تسلیم درصدد دفاع از حقوق ملی عرب ها و فلسطینی ها و لبنانی ها است. و بدین ترتیب آن «قلب امپراتوری عرب» كه چندین دهه است سوریه بر آن تٲكید دارد، بار دیگر و با قدرت هرچه تمام تر تپیدن گرفته است. بشار اسد كه روزی برخلاف میل باطنی اش بركرسی ریاست جمهوری سوریه نشست، اصولا شخصیتی است كه تاب و توان كافی در برابر توفان ها و تلاطمات منطقه ای چون خاورمیانه را ندارد اما حال این امید در وی زنده شده است كه شاید بتواند از محبوبیتی كه این روزها حسن نصرالله به دلیل مقاومت در برابر اسرائیل در میان عرب ها پیدا كرده، سهمی ببرد. رژیم سوریه كه تا همین چندی پیش با احتیاط از رابطه اش با حزب الله می گفت، امروز به صورتی كاملا علنی از این گروه حمایت كرده و حسن نصرالله را به عنوان قهرمان جدید اعراب به رسمیت می شناسد.

زیرا فاجعه لبنان برای رئیس جمهور چهل ساله سوریه و رژیم تقریبا منزوی این كشور، این فرصت را فراهم آورده كه بار دیگر سوریه به عنوان یك وزنه پراهمیت منطقه ای مطرح گردد. این جراح و متخصص چشم بشار اسد همچون همه دوران حكومت شش ساله اش در آغاز هر چالشی، سكوت كامل اختیار می كند. این بار نیز همچون سال های گذشته در آغاز كار خود را سیاستمداری به اصطلاح بیچاره نشان داد اما واقعیت این بود كه بشار اسد با آن سكوت معنادارش به دنبال یك خط مشی دقیق سیاسی بود. او بیش و پیش از همه به خطراتی كه كشورش را تهدید می كرد آگاهی داشت. بشار نیز همچون پدرش «حافظ اسد» كه همواره به عنوان استراتژیستی بزرگ و هوشمند در مقابل دشمنانش عمل می كرد و در صحنه بین المللی به دلیل همین هوشمندی شهرت داشت، رفتار كرد. بشار اسد درست برخلاف برخی دیگر از سران كشورهای خاورمیانه در مقابل اسرائیل به نوعی خویشتنداری هوشمندانه و سیاستمدارانه نشان داد تا این دشمن همیشه آماده جنگ را تحریك نكند و بهانه ای به دستش ندهد.

خوشبختانه در همان حال كه آتش جنگ در لبنان غوغایی برپا كرده است، در خطوط مرزی سوریه و اسرائیل همانند چند دهه گذشته آتش بس به طوركامل اجرا می شود. و بدین صورت می توان گفت كه ارتش سوریه با آن سلاح ها و تجهیزات كهنه و قدیمی اش، ماشین جنگی اسرائیل را ناامید كرده است.

بشار اسد رفتاری كاملا آگاهانه در پیش گرفته است زیرا رئیس جمهور جوان سوریه این را می داند كه نمی تواند و نمی خواهد دست به ماجراجویی و ریسك بالا بزند، زیرا هرگونه ماجراجویی برای سوریه پیامدهایی فاجعه بار دارد. رئیس جمهور جوان سوریه در حال حاضر از این فرصت بادآورده نیز برخوردار است تا بتواند به عنوان میانجی اسرائیل و آمریكا و حزب الله وارد عمل شود. رهبران آمریكا در این روزها آشكارا از دمشق خواسته اند تا از نفوذ خود برای توقف حملات چریك های لبنانی استفاده كند و دمشق نیز با خشنودی نشان می دهد كه سوریه در آینده ای نزدیك به عنوان شریكی مهم در مناسبات قدرت خاورمیانه مطرح خواهد شد. و بدین ترتیب آن پند خردمندانه و قدیمی خاورمیانه ای بار دیگر به گوش می رسد: برقراری صلح بدون سوریه امكان پذیر نیست.

در دوران شش ساله حكومت بشار اسد، سوریه از آن قدرت سیاسی مركزی و منطقه ای تبدیل به دولتی مطرود شد كه البته عامل اصلی این وضعیت اسرائیل و آمریكا هستند. آمریكا و اسرائیل از سوریه به عنوان یكی از دولت های محور شرارت یاد كردند و جورج دبلیو بوش تلاش كرد تا به طور كلی این دولت را نادیده بگیرد. تلاش های بی شمار اسد برای گفت وگو با آمریكا و اسرائیل بی نتیجه ماند و این اسرائیل بود كه بیش از همه رئیس جمهور جوان و سابقا بی تجربه سوریه را جدی نمی گرفت. اسرائیل و آمریكا عقیده داشتند كه بشار اسد ضعیف تر از آن است كه بتوان با وی مذاكره ای را آغاز كرد.

برخی از كارشناسان امور خاورمیانه هنوز هم با وجود همه هوشمندی ها و شایستگی های بشار اسد، بر این عقیده اند كه این پزشك جوان و دوست داشتنی كه سال ها پیش از این هیچ علاقه ای به سیاست نشان نمی داد و تنها به دلیل مرگ ناگهانی برادر بزرگتر و امتثال امر پدر در سال ۲۰۰۰ وارث حكومت او شد، از شرایط لازم برای این مقام برخوردار نیست. آنها همواره این ادعای پوچ را تكرار می كنند كه بهتر بود بشار اسد به جای حكومت داری به همان شغل پزشكی اش ادامه می داد. البته نمی توان این مسئله را نادیده گرفت كه بشار از نفوذ كافی در مقابل به اصطلاح گاردهای قدیمی رژیم سوریه برخوردار نیست و به دلیل وجود آنهاست كه ناگزیرشد از بسیاری از برنامه های اصلاح گرایانه خود در حوزه های سیاسی و اقتصادی چشم پوشی كند و از طرف دیگر وی از داشتن مشاوران مناسب هم محروم است. رفتار نامناسب و بی محلی های دولت بوش هم نتیجه ای جز افزایش قدرت قدیمی های رژیم سوریه نداشته و ندارد. بشار اسد حتی در میان اقلیت علویان سوریه نیز در مقایسه با پدرش از نفوذ كافی برخوردار نیست.

شاید در نگاه اول رئیس جمهور سوریه به اشتباهات فاجعه آمیز محاسبه ای آن هم به خاطر تضعیف این كشور به دلیل جنگ در عراق و لبنان متهم شود. اما بشار اسد ثابت كرده كه در بحرانی ترین شرایط هم سیاستمداری منطقی و واقع گرا است. او بود كه پس از ترور رفیق حریری و در پی آن تظاهرات میلیونی مردم لبنان علیه سوریه در بیروت، اقدام به خروج نیروهایش از لبنان كرد و بدین صورت از محكوم شدن سوریه در سازمان ملل جلوگیری به عمل آورد. و البته همزمان با این عقب نشینی به دولت لبنان هشدار داد كه این مسئله هزینه ها و پیامدهایی بس هنگفت برای آن كشور دربرخواهد داشت. و امروز شاهد آن هستیم كه این هزینه را نه سوریه بلكه لبنان و اسرائیل متحمل شدند و بدین صورت اسد دروازه های بازگشت و توجه دوباره به دولت شرق مدیترانه ای سوریه را گشود. تراژدی غیرقابل وصفی كه در حال حاضر لبنان به آن مبتلا است، روزبه روز و بار دیگر نگاه لبنانی ها را متوجه سوریه می كند. مردم و سیاستمداران لبنان امروز بیش از هر زمان دیگر این واقعیت تلخ را درك می كنند كه هم پیمانی با آمریكا چه پیامدهای فاجعه باری برای آنان داشته است.

اما آیا بشار اسد كلیدها و راه حل های این مناقشه را در اختیار دارد واشینگتن درصدد است تا اتحاد قدیمی و ریشه دار سوریه با ایران را بگسلد و دولت سوریه را به قطع رابطه با حزب الله و حماس وادار كند. البته دولت آمریكا پیشنهادهای دست و دلبازانه ای هم برای سوریه دارد. یعنی درصورت قطع ارتباط سوریه با ایران و حزب الله و حماس، آمریكا حاضر است كمك های اقتصادی هنگفتی را به این كشور سرازیر كند تا شاید اقتصاد به شدت تحلیل رفته سوریه جان دوباره ای بگیرد. دیگر امتیازهای مشروط آمریكا به سوریه از این قرار است: به رسمیت شناختن هژمونی سوریه در لبنان، برقراری مجدد گفت وگوهای صلح با اسرائیل و تضمین بازپس گیری بلندی های جولان. اما با این حال اینكه اسد بتواند دوستی سی ساله با ایران را یك باره كنار گذارد و بتواند حزب الله را وادار به خلع سلاح كند، مسئله ای است كه به راحتی نمی توان نظر قطعی در مورد آن داد. دولت سوریه از آغاز شكل گیری حزب الله همواره در جهت تقویت رابطه خود با این گروه گام برداشته است. دمشق دروازه ای است كه از طریق آن حزب الله تغذیه می شود و ارتباط با حزب الله حتی پس از عقب نشینی نیروهای سوری از لبنان نیز برای دمشق تضمینی است برای تلاش مشروع این كشور برای بازپس گیری بلندی های جولان.

با همه اینها دولت سوریه به طور رسمی چندان خود را به عنوان حامی سیاسی حزب الله نشان نمی دهد و البته این مسئله در مورد حزب الله هم صدق می كند. نصرالله از دوران جوانی اش حافظ اسد را تحسین می كرد و حافظ اسد هم همیشه خود را آماده كمك به حزب الله نشان می داد اما بشار اسد ظاهرا نفوذ پدر را بر نصرالله ندارد. برخلاف تصور كشورهای غربی، جنبش حزب الله به هیچ وجه به عنوان تنها یك عامل در مثلث سوریه، ایران و حزب الله قرار ندارد، بلكه این جنبش خود یكی از سه ضلع این مثلت قدرتمند را تشكیل داده است. حزب الله همپیمانی ارزشمند و بسیار پراهمیت به شمار می رود. همان طور كه امروز اسرائیل قادر به نابودی این جنبش نیست، بشار اسد هم هرگز قادر به خلع سلاح آن نخواهد بود. بی تردید آن منطق و واقع گرایی بشار در این مورد هیچ ثمری نخواهد داشت و او نیز به خوبی می داند كه خلع سلاح حزب الله به شكسته شدن انزوای سوریه و بازگشت آن كشور به كسوت یك نیروی منطقه ای جدی منجر نخواهد شد.

بیرگیت سرها

ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی

منبع: مركور



همچنین مشاهده کنید