سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
فلسطین در غیاب روشنفکری
ماجرای غزه تمام شد. دارها را برچیدند و خونها را شستند، اما ماجرای فلسطین پایانناپذیر است؛ چرا که فلسطین نهفقط مسئله جمهوری اسلامی و امت غیرواحده عربی که مسئله اسلام است.
حتی درستتر بگوییم- در مقیاسی جهانی- مسئله انسان است.
فروکاستن فلسطین به مسئلهای عربی و خاورمیانهای، حتی فروکاستن آن به مذهبی خاص از مذاهب اسلامی، حتی فروکاستن آن به مسئلهای قطبی- سیاسی که در گردونه بیپایان سیاستبازی چپ و راست بچرخد، حتی فروکاستن آن به کشتگان مظلوم بیسر یا مجروحان با پای گچگرفته، حتی فروکاستن آن به مفهوم غصب، قصه پر آب چشم فلسطین را به همان جایی میبرد که الان هست.
با این وجود از جمهوری اسلامی گرفته تا عربان و اهل مذاهب و سیاستبازان راست و چپ، همه، از فلسطین بسیار گفتهاند. اما بحث در اینجا بر سر مدعیان وطنی حقایق فراتر از قدرت در میدان عمل اجتماعی است: روشنفکران ایرانی.
اگرچه فلسطین لزوماً مسئلهای روشنفکرانه هم نیست، اما حافظه ما به یاد دارد که تا همین دیروز، تسلای فلسطین، رسالت غالب روشنفکرانی بود که در هیچ قالبی جز نقد قدرت رسمی نمیگنجیدند و عجبا که امروزه میدان فلسطین دوستی را به نفع قدرت خالی کردهاند و پاسداشت مقام انسان را به رویهای حکومتی بدل کردهاند و گویا در این یک مورد، دیانت را عین سیاست دانستهاند.
سکوت روشنفکری ایرانی که عمری است بر دیدگاه ضد حکومتی- و نه حتی غیرحکومتی- خود اصرار میورزد و نیز غوغای اصلاحطلبان برآمده از تحکیم وحدت مبانی حزبی، که هم به نعل میزنند و هم به میخ، هر دو، خود را از قطار کمسرنشین حامیان فلسطین خارج میکنند و چشم به حکومت میدوزند.
شگفتتر این است که وقتی حکومت در عرصه سیاستهای رسمیاش در باب فلسطین حتی از علاقهمندیهای مردمی پیش میافتد و میداندار میشود، روشنفکران ناگهان رسالت خود را در نقد و نافرمانی از حکومت بهیاد میآورند اما به قیمت از یاد بردن پلیدی دولتی اشغالگر که ابایی از افتخار به آدمکشی ندارد و سالهاست ارزشهای انسانی را رسماً به سخره گرفته است. سهل است که حتی برخی روشنفکران دور از وطن، از سر نفرتی کور از حکومت ایران، تا مرز تقدیس نسلکشی و هوراکشیدن برای جنایت پیش رفتهاند.
روشنفکران تا بوده «بر» قدرت بودهاند، اما این بر قدرتبودن چیزی فراتر از محکوم کردن و سیاه و سفید دیدن صرف است. همهجانبهگرایی و فارغبودن از درگیری با سیاست پیشکش؛ باید بپرسیم آیا اصلاً مسئله فلسطین موضوع تفکر و جستوجوی ایشان بوده است؟ باید بپرسیم آیا توجه به رنج مردم مهمتر از صغرا و کبرا کردن و بیان الزام اخلاقی به نیت پذیرش فلان منصب از سوی یک مدیر اجرایی نیست؟ باید بگوییم آیا بنیادگرایی یهودی، بنیادگرایی نیست؟ بسیار سال پیش، که اتفاقاً حضور ریاستمدارانه قدرت بیش از هر زمان دیگر آشکار بود، جلالآلاحمد، که امروزه او را فرصتطلب و هوچی مینامند، از «ولایت عزرائیل» گفت. اما نمونههای امروزی آلاحمد گویا بیشتر دلواپس شترهای خود هستند و در این مورد، حقیقت روشنفکرانه را در بیطرفی میبینند، غافل از اینکه گوسفندان پراکنده بنیاسرائیل حالا دیگر گرگ شدهاند.
دکتر سید باقر میرعبداللهی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ابراهیم رئیسی سقوط بالگرد رئیسی رئیسی شهدای خدمت سیدابراهیم رئیسی ایران شهادت بالگرد تبریز حسین امیرعبداللهیان
تهران هواشناسی کنکور امتحانات نهایی شورای شهر تهران شهرداری تهران هلال احمر سانحه بالگرد رئیسی پلیس مشهد سیل قوه قضاییه
قیمت دلار قیمت خودرو بورس قیمت طلا خودرو بازار خودرو یارانه دلار یارانه نقدی حقوق بازنشستگان بازنشستگان سایپا
سینمای ایران شهادت رئیس جمهور تلویزیون سینما لیلا حاتمی داریوش ارجمند آیت الله سید ابراهیم رئیسی هنرمندان شعر رسانه ملی سریال جشنواره کن
کنکور ۱۴۰۳ تجهیزات پزشکی دانش بنیان باتری
رژیم صهیونیستی روسیه جنگ غزه ترکیه فلسطین امیرعبداللهیان آمریکا اسرائیل غزه چین حماس ولادیمیر پوتین
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال بازی لیورپول منچسترسیتی
هوش مصنوعی مایکروسافت گوگل اپل سامسونگ تبلیغات آیفون طبیعت موبایل ناسا تلفن همراه
سلامت سرطان سزارین قهوه خواب آلزایمر رژیم غذایی کاهش وزن طول عمر مغز انسان افسردگی فشار خون