چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
روش مطالعه سیاست فرهنگی كشورها
مقاله « روش مطالعه سیاست فرهنگی كشورها » از مقالات مندرج دركتاب «بررسی سیاستهای فرهنگی فرانسه » میباشد كه توسط كارشناسان فرهنگی شورای اروپا و به منظور آشنایی با سیاست های فرهنگی كشورهای اروپای غربی تدوین شده است .
این شورا اقدام خود را ازاین نظر كه به عنوان یك ناظر خارجی به سیاست های فرهنگی كشورهای اروپایی نگریسته در نوع خود منحصر بفرد میداند .
به نظر رسید كه آشنایی دست اندركاران مدیریت فرهنگی كشور، بخصوص محققینی كه درصدد تعین روش های علمی مطالعه سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران میباشند، با نتایج كار این گروه تحقیقاتی مفید واقع شود. لذا اقدام برترجمه مقالهای كه به بررسی روش مطالعه سیاستهای فرهنگی پرداخت نمودیم ضمن آنكه تصور میرفت آگاهی از موانعی كه حتی كشورهای پیشرفته درامر مطالعه سیاستهای فرهنگی دارند ما را در كوشش خویش مصممتر میسازد .
ترجمه كامل این كتاب حاوی بخش های دقیق تر و مشروح سیاست ها و فعالیتهای فرهنگی كشور فرانسه است ( كه از نظر مدیریت فرهنگی مانند جمهوری اسلامی ایران دارای وزارتخانه واحدی تحت عنوان وزارت فرهنگ فرانسه میباشد ) .توسط معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی در دست انجام است و امید میرود پس ازاتمام در اختیارعلاقمندان قرار گیرد.
● روش مطالعه سیاستهای فرهنگی یك كشور
مطالعه سیاست فرهنگی یك كشور به معنی مشخص نمودن اهداف تعیین شده توسط مسئولین ، طرحهای به اجرادرآمده ، میزان موفقیت دربكارگیری آنان و میزان تغییراتی كه در اثر پروژههای آن بوجود آمده ،میباشد .
بررسی نظری سیاست فرهنگی دردو مرحله پیاپی و مكمل همدیگر بعمل میآید :در مرحله نخست تحلیل عواملی كه در شكلگیری سیاست مانند اهداف ،ابزارو منابع بكار رفته ونوع اقداماتی كه مورد استفاده قرارگرفته مورد نظر خواهد بودو سپس ارزیابی نتایج واقعی حاصله. ضمن آنكه بین تغییرات بدست آمده ناشی از سیاستهای فرهنگی و تغییرات متاثر از سایر عوامل، فرق اساسی قائل خواهیم شد.
مراحل تحلیلی و ارزیابی باید جدای از همدیگر مورد توجه قرار گیرند. زیرا هر كدام روشهای مختلفی را مورد بهرهبرداری قرار میدهند، ضمن آنكه در مرحله عمل هیچ مرزبندی مشخصی برای تفكیك این دو ازیكدیگر وجود ندارد.
● تحلیل سیاستهای فرهنگی
▪ تحدید حوزه مورد مطالعه
قبل از تعیین اهداف سیاست فرهنگی توسط مطالعه كننده ضروریست كه وی تعریف مشخصی را از حدود مفهوم سیاست فرهنگی بدست آورد . همانطور كه در مراحل بعد ملاحظه خواهیم نمود در طول بیست یا سی سال گذشته محدوده سیاستهای دولت درزمینه فرهنگ و هنر با توسعه قابل توجهی روبرو بوده است . بعنوان مثال وزارت فرهنگ فرانسه نسبت به پرداخت سوبسید به ساختمان سالن كنسرت موسیقی پاپ اقدام نمود. در حالیكه طی ده یا پانزده سال گذشته هرگز چنین چیزی به گوش نخورده بود .
اینگونه نگرش و سیع موجب گردیده تا محدودهٔ آنچه كه بعنوان فرهنگی یا غیر فرهنگی شناخته ، بسیار نامشخص و گنگ باشد لكن همین نحوه عدم قطعیت در تعریف محدوده سیاست آموزشی و غیره نیز مشاهده میشود و از موانع عمده تحلیل بشمار میرود.
تعیین اجزاء سیاست فرهنگی ، حوزههای تحت پوشش، كاركردها و كارگزاران :
واژه «سیاست فرهنگی » در برگیرنده. مجموعه پیچیده و متنوعی از فعالیتها است كه الزاماً در ارتباط با یكدیگر نمیباشند. در برخی كشورها مانند انگلیس حمایت از هنرهای زنده، كمك به سینما و نگهداری ساختمانها و آثار تاریخی هر كدام توسط وزارتخانه جداگانهای اداره میشوند. بدونآنكه عملاً هیچ گونه ضرورت هماهنگی بین آنها احساس شود.
بنابراین تقلیل سیاست فرهنگی كلاندولت به سیاستهای خود عملی طبیعی بنظر می رسد . تا بتوان از این طریق به بررسی جداگانه آنان پرداخت . روشی كه در اكثر موارد مورد استفاده قرار میگیرد تجزیه به رشته های هنری و انتخاب هر كدام بعنوان یك واحد مورد مطالعه متشكل از تأثر، موسیقی، باله، ادبیات، هنرهای تجسمی، معماری، سینما، رادیو، تلویزیون و غیره میباشد لكن خطوط تفكیك كننده بین هنرها اینگونه كه در وهله اول بنظر میرسد، چندان واضح و روشن نیست و توسعه فعالیتهای تفریحی موجب كهنه شدن تعاریف سنتی گردیده است.
همچنین میتوان كلیت سیاست فرهنگی را به كاركردهای عمدهای كه به اهداف اولیه آن سیاست مربوط است تجزیه نمود:حفظ میراث ملی، حمایت از هنرمندان و خالقین آثارهنری تربیت هنرمندان و نمایشگران، فراهم آوردن زمینه بهرهبرداری عموم از فعالیتهای فرهنگی ، توسعه مبادلات بین المللی وتحقیقات و ... این روش مطالعه كارآمدتر وپر محتواتر بوده و نتایج تحلیلی در سطح وسیعتری را در مقایسه با روش تجزیه به رشتههای هنری پیش گفته به همراه دارد،ضمن آنكه مشكلات خاصی را نیز برسر راه قرار میدهد. بعنوان مثال روشهای متعددی برای دستهبندی سیاست فرهنگی وجود دارد، همچنین بررسی نزدیكتر و اقعیتها نشانگر آن است كه تبیین ارتباط بین اقدامات خاص دولتی با كاركردهای سیاست فرهنگی اگر غیر ممكن نباشد بسیار سخت و دشوار است. لذا در تشریح سیاستهای اعمالشده توسط دولت فرانسه درمورد سینما و انتشارات ملاحظه مینماییم كه كاركردهای مربوط به خلاقیت، اعمال و حمایت از بخش فعالیتهای ملی تا حد زیادی با تداخل روبرو میشود.
باز روش دیگری برای تجزیه و تفكیك اقدامات مربوط به سیاست فرهنگی وجود دارد، كه شامل بررسی نقش و رفتار شركتكنندگان حاضر درفعالیتها بصورت جداگانه و تكتك، با ارتباط بین آنها میباشد: مسئولین ادارات مركزی،مدیران مراكز بزرگ دولتی و خدمات منطهای،مردان و زنانی را كه اداره كننده امور فرهنگی در سطح بومی و منطقهای میباشند، مدیران سازمانهای خصوصی و نمایندگان اتحادیههای صنفی و تجاری از این جمله بشمار میروند.
این نحوهٔ مطالعه در برگیرنده رفتارعوامل مختلف فوق الذكر ، اهدافی كه ابزار میدارند، انگیزههای درونیشان ، چگونگی اعمال نیات و روش برقراری ارتباط با سایر عوامل ذیربط میباشد . بررسی این مسائل میتواند چشم اندازی از چگونگی تعیین واعمال سیاستهای فرهنگی را مشخص نموده و به علاوه درگیریهایی را كه موجب شده ویا موانعی را كه در پیش خود مییابند، معین سازد.
نخستین كاری كه باید در راه تحلیل یك سیاست فرهنگی، برنامه یاطرح انجام داد دست یافتن به سیاست متخذه توسط مسئولین موجود در پس هر اقدام بعمل آمده میباشد : برجسته نمودن انگیزه عمومی، تعیین انتظارات قطعی، مشخص نمودن تمهیدات بعمل آمده برای دست یافتن به آنچه كه مورد نظر بوده است. چنانچه مسئولین سیاست فرهنگی نقشه اجرایی دقیقی را طراحی نموده و انگیزههای خود را بصورت واضح و در قالب كلمات روشن ارائه نمایند، تعیین وترسیم چارچوبهٔ مورد نظركار بسیار آسانی خواهد بود ولی جای تأسف است كه عملاً چنین نیست. در یك گزارش فرانسوی در مورد ارزیابی سیاستهای عمومی ملاحظه میكنیم كه، معمولاً به هنگام اعمال یك سیاست فقط انتظارات نهائی مسئولین بیان میشوند ولی هرگز از اهداف میانی سخنی به میان نمیآید . این مسئله در مورد سیاست فرهنگی نیز مشاهده میشود. بررسی گزارشات رسمی واسناد روشن میسازد كه بندرت شاهد ارائه طرحها در قالب اهداف فرهنگی میان مدت میباشیم . واین بدان معناست كه در اكثر موارد طرح ها و برنامههای اجرایی اعلام شده توسط وزارت فرهنگ در دو عنوان خلاصه میشوند: نخست بیانیهای حاوی اهداف غایی و اصول كلی (كه اكثراً به زبانی گنگ و حتی با كلماتی نامشخص بیان میشوند ) و در مرحله بعدی فقط لیستی از اقدامات مدیریتی (تصویب هزینهها، تغییرآیین نامهها، تأسیس یك نهاد یا سازمان، افزایشبودجهوغیره ...).
این روند نباید مانع تحلیل سیاست فرهنگی گردد بلكه ضرورت تغییر نیات و انگیزههای افراد ذیربط را مطرح میسازد.
در گزارش فوق الذكر همچنین میخوانیم : هركس كه بخواهد سیاستهای دولت را بررسی نماید باید آماده مقدار زیادی از دوبارهكاری باشد.
● تحلیل روشهای اجرایی
پس از بررسی روند عمومی طرحهای اجرا شده توسط دولت ، وظیفه مطالعه كننده نگاه به انواع اقداماتی میباشد كه در این میان بعمل آمده است . برای بیان این وجه ازسیاست فرهنگی واژههایی مختلف بكار رفته وارژهایی مانند: تمهیدات، ابزار،وسایل ،دستگاههاو غیره. لكن باید توجه كرد كه استفاده از هر كدام از واژههای فوق اهمیت چندانی ندارد.
باید توجه كرد كه مشكلات موجود در این مرحله از تحلیل به اندازه مرحله تحلیل اهداف و انتظارات نیست ولی درهر صورت برخی مشكلات عینی وجود دارند.
یكی از این مشكلات آن است كه واژههای بكاررفته در مصوبات اداری الزاماً با واقعیت تطبیق ندارد. وزارت فرهنگ دراكثر موارد از كلماتی استفاده مینماید كه دموكراتیك بودن تصمیمات متخذه، تحمیلی نبودن تصمیمات، همعرض بودن شركاء (سازمانهای هنری و فرهنگی، كمیتههای محلی و شركتها) را با وزارتخانه در مرحلهٔ اجرا القاء نماید. و لذا دلایل بهرهبرداری گسترده از لغاتی مانند مذاكره ، تمركز قرارداد، توافقنامه و غیره روشن میگردد.
منظور ما بیمحتوا بودن واژههای فوق در كلیه موارد نمیباشد ، ولی واضح است كه وقتی وزارتخانهای قصد كمك به یك سازمان فرهنگی را دارد مذاكره بین وزارتخانه و مسئولین سازمان دریافت كننده مانند مذاكره دو شریك برمبنای توقعات یكسان نخواهد بود. بعنوان مثال چنانچه یك نامزد دریافت كمك بالاعوض،هیچ وسیلهٔ اعمال فشاری را ( از طریق موقعیت شخصی ارتباط با محافل فرهنگی، دسترسی به وسایل ارتباط جمعی، حمایت اتحادیهها وغیره ) بر دولت نداشته باشد ازنظر روانی عملاً در شرایط وابستگی كامل به نظرات دولت است .و این احساس در مواردی كه كمك مورد تقاضا برای بهرهبرداری اجرایی بوده و التزاماً قابل تمدید و یا حفظ در میزان فعلی نیست ( و بخصوص زمانی كه محدودیتهای بودجهای نیز برسختی شرایط بیافزاید )،قویتر میشود . از طرف دیگر برخی هنرمندان و یا مدیران سازمانهای فرهنگی وجود دارند كه دریافت كمك مالی از دولت ، برای آنان نسبتاً سهل و آسان است در اینجا نیز برابری بین كمك دهنده و كمك گیرنده برقرار نیست و اینبار سازمانهای دولتی هستند كه در موقعیت فروتری قرار گرفتهاند.
مشكل دیگری كه در مقابل تحلیلگر قراردارد آن كه اكثرا ًدر روش ارائه كمك توسط مسئولین تصمیمات مجزا و دقیق در قالب متون حقوقی تدوین واعلام نمیشوند و هنگامی كه سرانجام متون فوق منتشر گردند در اكثر موارد فقط حاوی رویه اجرا و تركیب كمیته كمك كننده میباشند و كمترین توضیحی درمورد قوانین انتخاب یا ضوابط و معیاریها ارائه نمیدهند . در بیشتر مواقع تدوین قوانین و ضوابط بعهده خود كمیتهها است تا یا روشهای تجربی به این امر بپردازند واین در حالی است كه اكثر كمیتهها حتی بدین شكل نیزعمل نمیكنند . بنابراین جای تعجب نیست چنانچه مطالعه كننده در تشخیص اصول راهنما و روش اخذ تصمیمات با مشكل روبرو شود.
نویسنده : مترجم : محمد علی شعاعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست