یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

شیطان مقیم


شیطان مقیم

تازه ترین عنوان عرضه شده از سری «شیطان مقیم» چندان هم جدید نیست و در اصل پورتی از نسخه DS Nintendo آن به کنسول ها و رایانه های خانگی است هیچ شکی نیست که این تغییر جولانگاه بدون بروز کاستی های خاصی که اتفاقا توی چشم هم می زنند, ممکن نبوده است

عنوان: Resident Evil: Revelations پلتفرم: Xbox۳۶۰، PS۳، PC، DS، ۳DS،Wii PSP، iPhone، iPad ناشر: Capcom سازنده: Capcom سبک: اکشن امتیاز: ۰/۷

تازه‌ترین عنوان عرضه شده از سری «شیطان مقیم» چندان هم جدید نیست و در اصل پورتی از نسخه DS Nintendo آن به کنسول‌ها و رایانه‌های خانگی است. هیچ شکی نیست که این تغییر جولانگاه بدون بروز کاستی‌های خاصی که اتفاقا توی چشم هم می‌زنند، ممکن نبوده است. ابتدا باید به ضعف عجیب و غریبی که داستان‌های RE را همیشه تحت تاثیر خود قرار داده و طی چند سال اخیر به اوج وحشتناک خود رسیده است اشاره کنیم.

داستان بازی به‌گونه‌ای است که مرتب مابین صحنه‌های روایی تغییر صورت می‌گیرد که از پایداری روایت می‌کاهد. کوتاه بودن مقطع‌های داستانی هم اصلا خوشایند نیست.

دیالوگ‌ها با پیروی از چند عنوان اخیر این سری، هر از گاه بشدت مضحک و افتضاح کار شده‌اند. قوت قلبی است که می‌بینیم فقط در کشور ما نیست که با سر سوزنی استعداد و تقلید مفتضحانه می‌توان به عرصه‌های هنری پا گذاشت و حق کسانی که دستشان به گوشت نمی‌رسد را نوش جان کرد! شخصیت‌ها هم آن‌طور که باید پرداخته نشده‌اند.

دو شخصیت اصلی داستان، جیل ولنتاین و کریس ردفیلد، پای ثابت این سری بازی به شمار می‌آیند. جیل ازسوی شخصیتی با نام پارکر همراهی می‌شود و ماموری با نام جسیکا نیز هم‌رکاب کریس است. در حالی که به هیچ‌کدام از شخصیت‌ها بخوبی پرداخته نشده است، جسیکا یک فاجعه انسانی به شمار می‌رود و گویا او را با الهام از خوره‌های فیسبوک خلق کرده‌اند. به طور کلی داستان چنگی به دل نمی‌زند و بخصوص در مراحل پایانی سقوط بدی را تجربه می‌کند، اما در نهایت با شالوده‌ای قابل قبول طرف هستیم، زیرا هر چند بازی در داستان و شخصیت‌پردازی دچار ضعف است، در زوایای دیگر به جبران می‌پردازد و اثری در خور تامل ارائه می‌کند. گرافیک بازی برای DS یک شاهکار به شمار می‌رفت و به همین سبب نمرات قابل توجهی را نصیب آن نسخه کرده بود، اما نسخه پورت شده قطعا آن زیبایی را ندارد. با این‌که مدل شخصیت‌های اصلی به زیبایی کار شده است، دیگر شخصیت‌ها و دشمنان، ظاهر خوشایندی ندارند و بافت‌های ضعیف محیط نیز بشدت توی ذوق می‌زنند.

در مقابل، موسیقی و صداپردازی نقش پررنگ و موثری را در این بازی ایفا می‌کنند. سازندگان بخوبی متوجه بوده‌اند که کجا موسیقی را به اوج رسانده و کجا از سکوت محض برای خلق صحنه‌های تکان‌دهنده بهره بگیرند. افکت‌های صوتی هم به زیبایی هر چه تمام کار شده‌اند. صدای سلاح‌ها احساس قدرتمندی را القا کرده و صدای دشمنان شیطانی نیز رعشه بر اندام بازیکن می‌اندازد. در این قسمت از بازی هم از زامبی‌های دوست داشتنی خبری نیست.

در عوض جک و جانورهای جدیدی در مقابل شما قرار می‌گیرند که هیچ شکل و شمایل ثابتی نداشته و می‌توانند هر لحظه از بین منافذ در و دیوار سر راه شما ظاهر شده و تمام مدت شما را در یک انتظار نگران‌کننده محبوس کنند. مهمات به مقداری محدود در دسترس بوده و باید حسابی در خرج‌کردن آنها دقت کنید. دستگاهی با نام Genesis Scanner در دسترس شما هست که با آن می‌توانید محیط‌های بازی را اسکن کرده و بخش‌‌های مخفی را پیدا کنید. این بخش‌‌ها شامل قطعات تازه و تقویت‌کننده برای اسلحه نیز می‌شود که می‌توانند روند بازی را دستخوش تغییر قرار دهند. دوربین باز هم روی شانه شخصیت قرار دارد و کنترل بازی نیز ترکیبی از کنترل کلاسیک و مدرن این سری است.

برای شلیک‌کردن باید بایستید، اما گزینه‌هایی مانند جاخالی دادن و حرکت محدود در حال هدفگیری نیز در دسترس هستند. همراهان شما از منابعی که در اختیار دارید و منابعی که در محیط وجود دارد استفاده نمی‌کنند و در عوض این قناعت، از بی‌عرضگی مفرط رنج می‌برند. حملات همراه شما به دشمنان صدمه جدی به آنها وارد نمی‌کند و تمام بار مبارزه به دوش خود شماست.

در اصل، افزودن همراهان به این بازی فقط از تنش موجود در آن کاسته و به هیچ درد دیگری نمی‌خورد. بخشی با نام Raid هم برای بازی دونفره آنلاین طراحی شده که دو بازیکن را مقابل سیل دشمنان قرار می‌دهد. در نهایت می‌توانم این بازی را به تمام دوستداران این سری که دلشان برای حال و هوای کلاسیک این سری از بازی‌ها تنگ شده بود توصیه می‌کنم.

سیاوش شهبازی