شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

اقتصاد ایران از خاتمی تا احمدی نژاد


اقتصاد ایران از خاتمی تا احمدی نژاد

اقتصاد ایران خود را برای یك خداحافظی و یك سلام دیگر مهیا می كند, خداحافظی با اقتصاد «خاتمی» و سلام به اقتصاد «احمدی نژاد» رییس جمهوری كه با اصلاحات آمد و در عرصه ی اقتصادی اندیشه ی اصلاح گرایانه خود را جاری كرد و به زودی هم با اقتصاد ایران خداحافظی می كند

هرچند شخص رییس‌جمهور اصلاحات چهره‌ی فرهنگی بود و نه اقتصادی و رییس‌جمهور آینده هم با اندیشه نهضت كار، تولید و بازگشت دولت به مردم و جاری كردن عدالت اجتماعی در بطن اقتصاد ایران كار خود را به زودی آغاز می‌كند و این خداحافظی و سلام به معنای گذر اقتصاد كشور از مرز تحولاتی است كه مردان دیروز و فردا برایش رقم زده و می‌زنند، وگرنه اقتصاد تعطیل‌بردار نیست و اكنون برای سالم اندیشیدن و سازنده نقد كردن فرصتی است تا دور از هیاهوی آلوده سیاست به حركت اقتصاد ایران از محمدخاتمی تا محمود احمدی‌نژاد در فضای آغشته به انصاف و توام با واقعیت نگاه شود. نقد علمی و واقع‌بینانه امروز ما بدون تردید سازنده بهتر فردای ما خواهد بود. مرداد ‌١٣٧٦ اقتصاد ایران در چه شرایطی قرار داشت و اكنون در مرداد ‌١٣٨٤ چه وضعیتی را پیش رو دارد؟پرداختن به اقتصاد ایران بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و جغرافیایی و نیز مناسبات ملی، منطقه‌ای و جهانی اثرگذار بر كشور كاملا ناقص، ابتر و دور از حقیقت و عاری از واقعیت خواهد بود. چرا كه یادآوری شرایط اقتصادی با روی كارآمدن دولت اول محمدخاتمی بدون توجه به شرایط و الزامات دولت سازندگی و مقتضیات زمانی و ضروریات ملی آن روزها باعث یك جانبه‌نگری و و نگاه نقادانه بدون توجه به ریشه‌های تاریخی و جغرافیای سیاسی، اقتصادی و فضای فرهنگی و اجتماعی حاكم خواهد شد. همان‌گونه كه قضاوت و داوری درباره‌ی دوران سازندگی بدون توجه به شرایط جنگ تحمیلی و آثار به جای مانده از آن و اوضاع حساس ایران در دوران جنگ و پس از جنگ به ویژه در عرصه‌ی باور ملی نسبت به توانایی ایرانیان در ساختن آینده خویش، یك قضاوت بدون مبنا خواهد بود و یادآوری این نكته ضروری است كه اگر شعار امروز رییس‌جمهور منتخب ایران «می‌شود و ما می‌توانیم» است، این شدن‌ها و توانستن‌ها برپایه دستاوردهای به جای مانده از انقلاب ایران پس از سال‌ها فعالیت، تلاش، تدبیر و تصمیم برای ساختن ایرانی بهتر است و نه چیز دیگر. البته این به معنای نفی كمبودها، اشكالات در تصمیم‌گیری، نقصان در اجرا و ضعف در نظارت برای اتخاذ روش بهتر به فعالیت درآوردن توان‌های بالقوه كشور و در اختیار گرفتن همه ظرفیت‌ها و اصلاح رویكرد جهت‌گیری‌ها براساس واقعیت‌ها نیست.اقتصاد ایران و به عبارت بهتر اقتصاد سیاسی ایران از چند مشكل تاریخی و ریشه‌دار رنج می‌برد و این دردهای تاریخی به تناسب ویژگی‌ها، دارایی‌ها و منابع اقتصادی جوامع كشورهای در حال توسعه وجود دارد و مختص كشور ما نیست.تك محصولی و یا تك محوری بودن منبع اصلی درآمد اقتصاد كشور متكی به نفت خام است كه نفس وجود این ثروت خدادادی و بهره‌گرفتن از آن یك مزیت ملی مهم به ویژه در عرصه بین‌المللی است. اما همین اتكای اقتصاد كشور به نفت دو پیامد منفی هم داشته است؛ اول این كه در حاشیه قرار گرفتن توسعه صنعت نفت و اتكا به فروش نفت خام و كم توجهی به صنایع گسترده بالادستی و پایین دستی صنعت نفت كه این رویكرد باعث ترویج و تشدید تفكر تامین مخارج جاری و عمرانی از جیب نفت شده است. دوم؛ غفلت از سایر مزیت‌های طبیعی نهفته در اقتصاد ایران و كم توجهی به مدیریت تامین منابع غیرنفتی و مدیریت هزینه‌ها به ویژه با توجه به ساختار مدیریت سیاسی اقتصادی حاكم بر كشور، روح و ماهیت قوانین جاری و بوروكراسی موجود كه در عمل اقتصاد ایران را تا حدودی از پذیرش قواعد علمی حاكم بر اقتصاد دور كرده و ناخواسته جهت گیری اقتصاد ایران تابع تصمیم‌گیری‌های اهل سیاست گردید. دولتی بودن ساختار اقتصاد ایران و تمركزگرایی ریشه‌دار آن دیگر اشكال عمده اقتصادی جامعه محسوب می‌شود كه هزینه‌ی اداره آن از یك سو و نارضایتی نسبی مردم از كمیت و كیفیت كالاها و خدمات ارایه شده توسط اقتصاد دولت‌گرا، دولت را برای ادامه راه با دشواری‌های نهادینه شدن و سنتی مواجه می‌سازد.درون‌گرایی اقتصاد كشور، انفعال نسبی در مواجهه با اقتصاد جهانی، ضعف مدیریت اقتصادی سیاسی در برخورد علمی با پدیده‌های اقتصادی و. . . همه و همه در كنار تعدد مراكز تصمیم‌گیرنده و تضاد در مبانی نظری و عملی تصمیم‌ها چالش‌های اساسی نهفته در بطن اقتصاد ایران است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.