جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نشانه های تداوم رفتار امنیتی مشترک امریکا انگلیس


نشانه های تداوم رفتار امنیتی مشترک امریکا انگلیس

امنیت سازی در عراق فرآیندی طولانی است که باید آن را در چگونگی موازنه قدرت بازیگران اصلی نظام بین الملل و کشورهای منطقه یی جست وجو کرد

اگرچه سفر «گوردون براون» به واشنگتن با انعکاس خبری گسترده یی همراه شده است، اما هیچ گونه تغییری در الگوهای رفتاری امریکا- انگلیس بر جا نمی گذارد. به طور کلی، روابط خارجی دو کشور یادشده بیش از آنکه ماهیت گذرا و مرحله یی و تغییر یابنده داشته باشد، با نشانه هایی از «تداوم و مداومت» همراه بوده است.

به این ترتیب، تغییر در مسوولان حکومتی یکی از دو کشور نمی تواند دگرگونی بنیادینی در جهت گیری سیاست خارجی و الگوهای رفتار امنیتی آنان برجای گذارد.در آستانه سفر نخست وزیر انگلستان به امریکا، شخصیت های سیاسی، نظریه پردازان روابط بین الملل و احزاب سیاسی انگلیس واکنش های مختلفی را به نمایش گذاشتند. شاخص های آنان را می توان در رویکرد رهبر حزب لیبرال- دموکراتیک مشاهده کرد. «منزیس کمپیل» با تبیین ضرورت های امنیت ملی انگلستان تاکید داشته است که در این سفر باید به موضوعاتی از جمله معاهده استرداد یک طرفه توجه بیشتری مبذول شود.

براساس این معاهده نشانه هایی از «رفتار امنیتی غیرمتوازن» در روابط امریکا- انگلستان پیش بینی شده بود. طبعاً «کمپیل» با چنین روابطی که مبتنی بر شاخص های دوگانه و غیرمتوازن امنیتی است؛ مخالفت دارد. در این ارتباط، وی بر ضرورت بستن زندان گوانتانامو و همچنین خروج نیروهای انگلیسی از عراق نیز تاکید داشته است. نشریات انگلیسی نیز چنین سفری را با امید به تغییرات بنیادین در رفتار امنیتی آن کشور تفسیر کرده اند.در حالی که واقعیت های سیاسی در مذاکرات «براون- بوش» نشانه های کاملاً متفاوتی را منعکس کرده است. نخست وزیر انگلیس در روند سفر خود به واشنگتن اعلام داشت که نیروهای نظامی آن کشور صرفاً در شرایطی عراق را ترک می کنند که ارتش ملی عراق آمادگی لازم برای دفاع از امنیت آن کشور را داشته باشد. طبعاً تحقق چنین شرایطی کار سخت و دشواری خواهد بود.

امنیت سازی در عراق فرآیندی طولانی است که باید آن را در چگونگی موازنه قدرت بازیگران اصلی نظام بین الملل و کشورهای منطقه یی جست وجو کرد.این امر نشان می دهد که سیاست تبعیت پذیری انگلیس از الگوهای رفتاری امریکا برای سال های نخست وزیری براون نیز تداوم خواهد یافت. به این ترتیب، نیروهای نظامی و عملیاتی آن کشور صرفاً در شرایطی از عراق خارج می شوند که امریکایی ها نیز به حضور خود در خاورمیانه عربی پایان دهند. طبعاً تحقق این امر تا پایان سال ۲۰۰۹ مقدور نیست. نه تنها جرج بوش و گوردون براون نیروهای نظامی خود در عراق را حفظ می کنند؛ بلکه شواهد به گونه یی است که رئیس جمهور آینده امریکا نیز در برابر عمل و شرایط ایجاد شده قرار خواهد داشت.

چنین روندی به منزله تداوم همکاری امنیتی، استراتژیک دو کشور اصلی جهان غرب در امور خاورمیانه خواهد بود. به هر میزان بحران های امنیتی خاورمیانه افزایش بیشتری پیدا کند، همبستگی استراتژیک امریکا- انگلیس نیز تداوم موثرتری پیدا خواهد کرد.علاوه بر موضوعات همکاری جویانه منطقه یی در خاورمیانه باید مساله دیگری را نیز مورد ارزیابی قرار داد که از اهمیت بیشتری برای امنیت ملی ایران برخوردار است. رهبران سیاست امریکا- انگلیس نسبت به مفاد مذاکرات بغداد در دور دوم گفت و گوهای ایران- امریکا نیز نیازمند تبادل نظر هستند. به هر میزان که همبستگی امنیتی کشورهای یادشده افزایش یابد، طبعاً امکان هماهنگ سازی آنان در حوزه امنیت منطقه یی و روابط با ایران ارتقای بیشتری خواهد یافت.

قدرت سیاسی انگلیس در موازنه سازی سیاست های منطقه یی خود با امریکا مفهوم خواهد یافت، بنابراین طی مذاکرات انجام شده باید به مواضع مشترک آنان در رابطه با ایران نیز توجه داشت. این امر به مفهوم نادیده گرفتن اختلافات دوجانبه امریکا- انگلیس نیست. براون نیازمند آن است تا در سفر خود دستاوردهای مشخصی را حاصل کند. از جمله این موارد می توان به تعدیل سیاست امریکا در ارتباط با «سپر دفاع موشکی در اروپا» اشاره داشت. از سوی دیگر انگلیسی ها تمایل دارند تا در ازای همکاری همه جانبه با امریکا معاهده استرداد یک طرفه به شکل جدیدی از همکاری های امنیتی دوجانبه ارتقا یابد.

تحقق اهداف فوق نیازمند آن است که مواضع انگلیس- امریکا به گونه مشهودتری در ارتباط با ایران سازمان دهی شود. انگلیسی ها بر ضرورت اعمال تحریم های اقتصادی، مالی و تکنولوژیک بیشتر علیه ایران تاکید دارند. این امر نشان می دهد که مواضع این دو کشور در ارتباط با موضوعات یادشده با یکدیگر مشابهت دارند. بنابراین نتایج حاصل از دیدار روسای دو کشور موثر غربی در ارتباط با هماهنگ سازی سیاست های استراتژیک آنان با ایران مورد توجه قرار خواهد گرفت. انگلیسی ها خواستار سیاست های پرشدت تری علیه ایران هستند. آنان با فرهنگ سیاسی ایرانی، آشنایی بیشتری در مقایسه با امریکایی ها دارند. بنابراین در روند موجود نیل به توافق اجرایی در برخورد با ایران امری طبیعی خواهد بود. انگلیس از ابزارهای متنوع تری برای هماهنگ سازی سیاست امریکا با کشورهای موثر اروپایی برخوردار است. به این ترتیب رایزنی جدیدی در روابط انگلیس با آلمان، فرانسه و اتحادیه اروپا برای افزایش محدودیت های مالی- تجاری علیه ایران در حال شکل گیری است.

ابراهیم متقی

استاد دانشگاه تهران



همچنین مشاهده کنید