جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

بازیگران بازار گاز فرصت ها و چشم انداز آینده


بازیگران بازار گاز فرصت ها و چشم انداز آینده

پوست اندازی بازار جهانی گاز آغاز شده است, به گونه ای که سازمان بین المللی انرژی در گزارشی از روند بازار گاز طبیعی, از تغییر در الگوی سنتی تجارت گاز خبر داد و اعلام کرد تبادل اطلاعات بین بازارهای شرق و غرب جهان که تا پیش از آن به شیوه خاص خود عمل می کردند, افزایش یافته و گرایش روشنی برای شکل گیری بازار جهانی گاز به وجود آمده است

پوست اندازی بازار جهانی گاز آغاز شده است، به گونه ای که سازمان بین المللی انرژی در گزارشی از روند بازار گاز طبیعی، از تغییر در الگوی سنتی تجارت گاز خبر داد و اعلام کرد: تبادل اطلاعات بین بازارهای شرق و غرب جهان که تا پیش از آن به شیوه خاص خود عمل می کردند، افزایش یافته و گرایش روشنی برای شکل گیری بازار جهانی گاز به وجود آمده است.

فعالیت عرضه کنندگان جهانی گاز برای توسعه ظرفیت های تولید و آغاز تلاش های دارندگان ذخایر گاز برای به دست آوردن سهمی از تجارت جهانی گاز در سال های آینده، اصلی ترین نقش را در ایجاد و تداوم فعالیت های این بازار ایفا می کند که در این میان، فعالیت های ایالات متحده آمریکا، به عنوان بزرگترین بازار گاز طبیعی و دیگر تولیدکنندگان کنونی از جمله روسیه، اوکراین، اروپا، ایران و ترکمنستان و ظرفیت هایی که در کشورهای کانادا، قطر و اندونزی برای تولید «ال.ان.جی» به عنوان یکی از عناصر بازار در سال های آینده، در حال شکل گیری است، بیش از دیگر بازیگران بازار گاز اهمیت یافته است. پایگاه اینترنتی «انرژی تریبون» در این مقاله با بررسی موقعیت این کشورها، چشم اندازی از شرایط بازار جهانی را در دهه های آینده ترسیم کرده است.

●امتیازهای انحصاری روسیه

گفت و گوهای طولانی مدت روسیه و اوکراین در نخستین روز ژانویه ۲۰۰۶ میلادی به اوج خود رسید، یعنی زمانی که شرکت روسی گازپروم، مانع انتقال گاز به اوکراین شد. این موضوع افزون بر مشکلاتی که برای اوکراین به وجود آورد، آشفتگی هایی را در سراسر اروپای غربی که گاز روسیه را از مسیر اوکراین دریافت می کند، به دنبال داشت و می توان گفت روابط روسیه و اوکراین همچنان می تواند زمینه ساز بحران های گاز این منطقه در آینده باشد.

درگیری با اوکراین تنها یکی از مشاجره هایی بود که گازپروم، شرکت انحصاری روسیه در سال های اخیر برای فروش و عرضه گاز طبیعی داشت. این شرکت پیشینه مشابهی را در جایگاه واردکننده، به نام خود ثبت کرده است، به گونه ای که در سال ۱۹۹۷ میلادی، قراردادی را برای واردات گاز از ترکمنستان امضا کرد تا بتواند به تعهدهای خود برای صادرات گاز به هلند از مسیر اوکراین عمل کند، ولی پس از بحث های طولانی درباره چگونگی قیمت گذاری گاز، تبادل گاز بین دو کشور در سال ۲۰۰۴ میلادی به طور موقت، متوقف شد. این شرکت در اواخر سال ۲۰۰۵ میلادی نیز قراردادی را برای فروش گاز طبیعی به شرکت «روس اوکرانرژو»، شرکت به ظاهر اوکراینی که در واقع گاز پروم آن را کنترل می کند، نهایی کرد. در این قرارداد قیمت فروش هر هزار فوت مکعب ۶ دلار و ۵۱ سنت (معادل ۲۳۰ دلار برای هر هزار مترمکعب) تعیین شده بود که غوغایی را در اوکراین به دنبال داشت و سرانجام روز نخست ژانویه ۲۰۰۶ میلادی، فسخ این قرارداد اعلام شد. البته چهار روز بعد، اوکراین توافقنامه ای پنج ساله را برای خرید ۵۸۰ میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی از شرکت «روس اکرانرژو» به قیمت ۲ دلار و ۶۹ سنت برای هر هزار فوت مکعب امضا کرد.

با مشاجرات خفیف دیگری که در روند تاریخی صادرات گاز روسیه رخ داده است، خریداران گاز این کشور شک ندارند که باید انحصار روسیه را در بازار گاز طبیعی کاهش داد. این دیدگاه، توسعه مسیرهای متنوعی را که برای احداث خطوط لوله انتقال گاز به اروپا بررسی می شوند، به دنبال داشته است:

●با اجرای خط لوله گاز شمال اروپا (NEGP) میدان گازی «استوکمن»، در دریای «بارنتس»، به عنوان یکی از بزرگترین میدان های گازی دنیا، به طور مستقیم به اروپا وصل خواهد شد. عبور از بلاروس و لهستان، یکی از مسیرهای پیشنهادی برای اجرای این پروژه معرفی شده، هرچند دریای بالتیک و گذر از انگلستان نیز به عنوان مسیرهای احتمالی آن در نظر گرفته شده است.

●استفاده از ذخایر شبه جزیره «یمل» و انتقال گاز آن با استفاده از یک خط لوله به اروپا دیگر گزینه تامین گاز این منطقه به شمار می رود. احتمال وصل شدن این خط لوله به خط لوله ای که از «بارنتس» عبور خواهد کرد و پیوستن آنها به کریدور خط لوله اروپا وجود دارد، ضمن آن که گفت و گوهایی برای استفاده از کشتی های یخ شکن «ال.ان.جی»بر در جریان است که انتقال ذخایر این منطقه را از اقیانوس منجمد شمالی امکان پذیر می کند.

●میدان گازی «کوویتکا» در شرق اروپا نیز به عنوان یکی از گزینه های تامین گاز اروپا مطرح شده است که پیشنهاد استفاده و انتقال ذخایر آن با استفاده از خط لوله احتمالی به چین، در دهه آینده نیز ارائه شده است. برخی کارشناسان اعلام کرده اند تولید این میدان که در سال ۲۰۰۶ میلادی آغاز خواهد شد، می تواند گاز مورد نیاز بازارهای محلی را تامین کند.

اجرای این پروژه ها می تواند کشورهای اروپایی را از پیامدهای اختلاف ها و کشمکش همسایه های شرقی خود در امان نگه دارد.

●نیازهای رو به رشد ایالات متحده

خط لوله ۳ هزار و ۵۰۰ مایلی (حدود ۵ هزار و ۶۳۴ کیلومتر) گاز طبیعی آلاسکا که هزینه احداث آن ۲۰ میلیارد دلار اعلام شده است، یکی از گزینه های تامین نیازهای بازار غرب آمریکا به شمار می رود، ولی هنوز اجرای آن نهایی نشده است. از یک سو هیئت تنظیم انرژی فدرال (FERC) اعلام کرده است که تاخیر بیشتر در احداث این خط لوله ممکن است امکان پذیری اجرای آن را به کمترین میزان برساند و از سوی دیگر دولت آلاسکا خبرهای امیدوارکننده ای از توافق با تولیدکنندگان منتشر کرده است. تضمین قیمت گاز در سر چاه، اصلی ترین موضوع برای نهایی کردن اجرای این پروژه معرفی شده است و بسیاری از تحلیلگران، عامل قیمت را در روند اجرای آن موثر می دانند. خط لوله «مکنزی ریور ولی» نیز به عنوان پروژه ای منطقی تر که پیشرفت قابل توجهی داشته است، برای انتقال روزانه یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون فوت مکعب گاز از شمال به جنوب کانادا و ایالات متحده در نظر گرفته شده است که پیش بینی می شود بهره برداری از آن در سال ۲۰۰۸ میلادی آغاز شود.

روند توسعه شبکه حمل و نقل گاز طبیعی ایالات متحده در سال ۲۰۰۴ میلادی کند شد، به گونه ای که آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان می دهد تنها برای احداث ۶ رشته خط لوله جدید در آب های عمیق خلیج مکزیک برنامه ریزی شده است، به اضافه خط لوله «چینی پلین» با ظرفیت روزانه ۵۶۰ میلیون فوت مکعب و امتداد شاخه جنوبی خط لوله «ال پاسو» که ۳۲۰ میلیون فوت مکعب ظرفیت دارد. فاز نخست پروژه «میلینیوم» انتقال گاز کلمبیا نیز که منابع گاز طبیعی کانادا را به شرق ایالات متحده آمریکا وصل می کند، تا نوامبر سال ۲۰۰۶ میلادی اجرا خواهد شد.

بیشترین فعالیت های جدید در صنعت گاز طبیعی ایالات متحده، در زمینه قراردادهای «ال.ان.جی» انجام شده است. «کاوپوینت» که در سال ۲۰۰۵ میلادی به بهره برداری رسید، یکی از بزرگترین تاسیسات دریافت «ال.ان.جی» این کشور با ظرفیت ذخیره سازی جدید ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون فوت مکعب به شمار می رود. عملیات توسعه پایانه های «ال.ان.جی» در «لیک چارلز» و «البا آیلند» نیز در حال انجام است.

احداث تاسیسات جدید دریافت «ال.ان.جی» افزون بر تاثیر قابل توجه بر قیمت های آینده بازار، می تواند به عنوان یکی از موانع اجرای پروژه های احداث خطوط لوله صادرات گاز در منطقه آلاسکا باشد که شرکت «هوستون شنیر انرژی»، رهبر روند احداث این تاسیسات به شمار می رود. این شرکت اجرای سه پایانه از مجموع چهار پایانه بزرگ دریافت «ال.ان.جی» را که مجوز آنها صادر شده است، به عهده دارد که شامل پایانه «فریپورت» با ظرفیت روزانه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون فوت مکعب، «کورپس کریستی» با ظرفیت روزانه ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون فوت مکعب و «سابین پس» با ظرفیت ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون فوت مکعب در روز می شود. هر سه پایانه در تگزاس یا در ساحل تگزاس-لوئیزیانا اجرا خواهند شد. شرکت «سمپرا انرژی کمرون» چهارمین مجوز احداث پایانه «ال.ان.جی» را در هاکنبری لوئیزیانا دریافت کرده است. این پروژه روزانه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون فوت مکعب ظرفیت دارد. بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژی، این شرکت قرارداد دیگری را برای انتقال «ال.ان.جی» تولیدی در اندونزی، به پایانه ای در «باجای» کالیفرنیا، با شرکت «بی.پی» در سال ۲۰۰۳ میلادی، امضا کرده است. تاسیسات شناور GGEB نیز در خلیج مکزیک، فعالیت خود را برای دریافت محموله های «ال.ان.جی» به تازگی آغاز کرده، ولی میزان آن، به طور قابل توجهی کم است (حدود ۵۰۰ هزار فوت مکعب در روز).

اداره اطلاعات انرژی شکاف بین افزایش مصرف و کاهش تولید گاز در این کشور را تا سال ۲۰۱۵ میلادی، سالانه حدود ۸ هزارمیلیارد فوت مکعب (روزانه ۲۲ میلیارد فوت مکعب) پیش بینی کرده است که انتظار می رود با واردات «ال.ان.جی» جبران شود.

●ابرقدرتی به نام ایران

ایران شرایط لازم را برای شناخته شدن به عنوان ابرقدرت در زمینه گاز طبیعی دارد، هرچند روند توسعه ظرفیت های این کشور، به آرامی انجام می شود. بسیاری از خریداران انرژی در حال رقابت برای دستیابی به منابع ایران هستند و این کشور بدون در نظر گرفتن مشکلاتی که به دلیل فعالیت های هسته ای برای این کشور به وجود می آید، طرح های خود را برای توسعه میدان گازی عظیم پارس (جنوبی و شمالی) توسعه می دهد.

ذخایر گاز در لایه خوف میدان نفتی سلمان، میدان زیره در استان بوشهر، میدان هما در جنوب استان فارس، میدان های تابناک، نارکنگان و آغار و دالان در استان فارس و میدان سرخون از دیگر میدان هایی هستند که برای توسعه آنها برنامه ریزی شده است، هرچند بیشترین توجه ایران معطوف توسعه میدان گازی پارس جنوبی شده است که در ۲۸ فاز توسعه خواهد یافت. توسعه این میدان، بزرگترین پروژه ایران در زمینه انرژی به شمار می رود و تاکنون بیش از ۱۵ میلیارد دلار برای اجرای آن سرمایه گذاری شده است:

▪تولید از فاز یک که اجرای آن به عهده شرکت ایرانی پتروپارس بود، اواخر سال ۲۰۰۴ میلادی آغاز شد.

▪اوایل سال ۲۰۰۳ میلادی، تولید از فازهای ۲ و ۳ آغاز شد که کنسرسیومی به رهبری توتال فرانسه و با حضور شرکت های پتروناس مالزی و گازپروم روسیه اجرای آن را به عهده داشت.

▪فازهای ۴ و ۵ نیز در اکتبر ۲۰۰۴ میلادی وارد تولید شدند. شرکت های انی ایتالیا و پتروپارس ایران آن را اجرا کرده اند.

▪شرکت ایرانی پتروپارس و شرکت نروژی استات اویل اجرای فازهای ۶ تا ۸ را به عهده دارند. طبق برنامه ریزی ها، تولید از این پروژه در سال ۲۰۰۷ میلادی آغاز می شود. بخشی از گاز تولیدی در این پروژه برای تزریق در میدان آغاجاری به کار خواهد رفت. در می ۲۰۰۳ میلادی نیز ایران قراردادی را به ارزش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار با کنسرسیومی به رهبری یک شرکت ژاپنی، برای احداث تاسیسات خشکی این فازها امضا کرد.

▪فازهای ۹ و ۱۰ را شرکت کره ای ال.جی اجرا می کند و تولید از آن در سال ۲۰۰۷ میلادی آغاز می شود. قرارداد اجرای این پروژه حدود یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار ارزش دارد.

▪فاز ۱۱ برای تولید «ال.ان.جی» به کار می رود و پیش بینی می شود در سال ۲۰۱۰ میلادی وارد تولید شود. شرکت توتال، رهبری پروژه «پارس ال.ان.جی» را برای اجرای این فاز به عهده گرفته است که با مشارکت شرکت ملی نفت ایران انجام خواهد شد. از این شرکت خواسته شده است آخرین شرایط را برای نهایی کردن اجرای این پروژه که یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار ارزش دارد، بررسی و فراهم کند. شرکت چینی «سی.ان.پی.سی» و شرکت هندی «او.ان.جی.سی» نیز علاقه مند هستند در این پروژه مشارکت کنند.

▪فاز ۱۲ که پروژه «ان.آی.او.سی ال.ان.جی» نامیده شده است و شرکت ملی نفت ایران اجرا می کند، مورد علاقه هر دو شرکت انی ایتالیا و استات اویل نروژ است.

▪گروهی به رهبری شرکت شل نیز پروژه «پرشین ال.ان.جی» را که برای توسعه فاز ۱۳ طراحی شده است، اجرا خواهد کرد. پیش بینی می شود تولید «ال.ان.جی» و «ال.پی.جی» از این پروژه در سال ۲۰۱۰ میلادی آغاز شود. سرمایه گذاری مورد نیاز این پروژه حدود چهار میلیارد دلار برآورد شده است و شرکت ملی نفت ایران، شرکت اسپانیایی رپسول و شرکت آرژانتینی «وای.پی.اف» در آن مشارکت دارند.

▪فاز ۱۴ برای تولید جی تی ال توسعه خواهد یافت که دو شرکت استات اویل و شل به حضور در آن علاقه مند هستند.

▪بر اساس آخرین اخبار، قرارداد فازهای ۱۵ و ۱۶ نیز با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا نهایی خواهد شد.

▪اجرای فازهای ۱۷ و ۱۸ پارس جنوبی به کنسرسیومی ایرانی با حضور سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، اویک و شرکت تاسیسات دریایی واگذار شده است.

دیگر فازهای باقی مانده برای توسعه پارس جنوبی، در مرحله برگزاری مناقصه هستند.

●دیگر قراردادها در ایران

ایران در بخش صادرات گاز با خطوط لوله نیز فعال بوده است. حرکت های ایران برای حضور در این بازار با خط لوله انتقال گاز طبیعی به ترکیه در سال ۲۰۰۲ میلادی آغاز شد و کمی پس از آن، ایران و یونان تفاهم نامه ای را برای امتداد این خط لوله از ترکیه به شمال یونان امضا کردند.

در سال ۲۰۰۴ میلادی، شرکت اتریشی «او.ام.وی»، توافقنامه ای را برای مشارکت شرکت ملی صادرات گاز ایران در خط لوله ۵ میلیارد دلاری انتقال گاز «نابوکو» امضا کرد. این خط لوله از ایران آغاز و پس از عبور از ترکیه به اتریش می رسد. پیش بینی می شد پیش از پایان سال ۲۰۰۵ میلادی، آخرین تصمیم ها درباره اجرای این خط لوله گرفته شود، ولی مسایل سیاسی و ژئوپولتیک این تصمیم گیری را به تاخیر انداخته است. پیش بینی می شود خط لوله نابوکو در سال ۲۰۱۱ میلادی به بهره برداری برسد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.