جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

نقاط قوت و ضعف مدیریت ایمنی در آغاز هزاره سوم


نقاط قوت و ضعف مدیریت ایمنی در آغاز هزاره سوم

به رغم پیشرفت های حاصله در یك قرن گذشته, باید سؤال كرد كه «متخصصان ایمنی تا چه حد توانسته اند سیستم هایی را ایجاد كنند كه بتواند به طور واقعی خسارات را كنترل كند »

قرن بیستم شاهد تولد و رشد نهضت ایمنی در سراسر دنیا بود. اگرچه سرعت و سیر رشد آن در كشورها بسته به درجه پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و صنعتی، در طول یك سده كند یا سریع بوده است، اما می‌توان تكامل تدریجی مقوله ایمنی را با ردگیری و كوشش‌های آغازین برای حفاظ‌گذاری ماشین‌آلات و پرداختن به خطرات حاد و تصویب «قانون پرداخت غرامت» در انگلستان و امریكا تا رویكردهای پیچیده امروز در اغلب كشورها مشاهده كرد.

ارگونومی یا مهندسی فاكتورهای انسانی، ارزیابی ریسك و روش‌های سیستماتیك ایمنی نمونه‌هایی از این رویكردهای پیچیده می‌باشند، در این رابطه سازمان‌های كشور ما، بویژه در دهه اخیر، با تأثیر از روند استقرار سیستم‌های مدیریتی، قدم در راه به‌كارگیری رویه‌های نوین در ایمنی و بهداشت حرفه‌ای نهاده‌اند. اگر این تغییر نگرش با شناخت و آگاهی كافی از ظرفیت‌ها و مقتضیات ایمنی و بهداشت حرفه‌ای كه به شدت متأثر از فرهنگ سازمان‌ها، تغییرات اجتماعی و سیاسی جامعه و الزامات ناشی از تكنولوژی و غیره است نباشد، تغییر مهمی در عملكرد ایمنی و بهداشت حرفه‌ای سازمان‌ها ایجاد نخواهد كرد. در این نوشتار، محوریت بحث، تجربه سازمان‌های متعلق به كشورهای توسعه یافته و صنعتی است كه می‌تواند به عنوان راهنما و چراغ راهی برای متخصصان ایمنی و بهداشت حرفه‌ای كشورمان مورد استفاده قرار گیرد. هر چند وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه‌ای در سازمان‌ها، جدا از برخی تفاوت‌ها در اغلب كشورها یكسان است.

● معیارهای سنجش عملكرد ایمنی

به‌رغم پیشرفت‌های حاصله در یك قرن گذشته، باید سؤال كرد كه «متخصصان ایمنی تا چه حد توانسته‌اند سیستم‌هایی را ایجاد كنند كه بتواند به طور واقعی خسارات را كنترل كند؟»

برای پاسخ به این پرسش، باید به روش‌های اندازه‌گیری عملكرد در ایمنی رجوع كرد. از این دیدگاه، تعیین معیارهای ویژه برای سنجش میزان موفقیت یا شكست یك سیستم مدیریت ایمنی، امری ضروری است.

یكی از روش‌های تعیین معیار آن است كه شركت‌های موفق در امر ایمنی شناسایی شده و عناصری از برنامه‌ها یا سیستم مدیریت ایمنی آنها كه واقعاً بیشترین تأثیر را در موفقیت آنها داشته‌اند، شناسایی شوند. در این صورت می‌توان معیارهای كلیدی ایمنی را گام به گام شناسایی كرد.

بررسی‌های انجام شده در مورد موفقیت سیستم‌های مدیریت ایمنی در كشورهای مختلف بویژه ایالات متحده، نشان می‌دهد كه ۶ معیار ذیل، كلید دستیابی به بهترین عملكرد ایمنی می‌باشد:

۱) ایمنی یك ارزش كلیدی در سازمان باشد و اطمینان حاصل شود كه تلقی و برخورد سرپرستان و گروه‌های كاری با امر ایمنی، پویا و فعال است.

۲) مدیران میانی به عنوان بازیگران كلیدی در امر ایمنی مشاركت كنند و از بابت عملكرد ایمنی زیردستان، سرپرستان یا گروه‌ها، اطمینان حاصل كنند و اقداماتی در جهت نشان دادن اهمیت ایمنی به عمل آورند.

۳) انجام اقداماتی اجرایی مستدل و قابل مشاهده برای همه كاركنان به ویژه سرپرستان و مدیران، الزامی شود. در این مورد ذكر گفتاری تعهد و التزام به ایمنی، كافی نیست.

۴) تعهد ساعت به ساعت، به شكل اقدامات معنی‌دار روزانه حاصل شود.

۵) امكان انعطاف‌پذیری ایجاد شده باشد و همه واحدها و افراد با توجه به اقداماتی كه انجام خواهند داد، حق انتخاب داشته باشند.

۶) در مقوله مختلف مربوط به ایمنی، همواره به گونه‌ای اقدام شود كه تلقی نیروی كار از ایمنی، مثبت باشد.

آیا سیستم‌های مدیریت ایمنی امروزی، معیارهای ۶گانه را برآورده می‌كند؟

در طول سالیان گذشته، روش‌های گوناگونی برای ارزیابی اثربخشی واقعی سیستم مدیریت ایمنی موجود بوده است كه بعضی از آنها در سازمان‌های ایرانی نیز مورد استفاده قرار گرفته‌اند. شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین مشكلی كه تاكنون در مدیریت ایمنی وجود داشته و در آینده نیز احتمالاً وجود خواهد داشت، اندازه‌گیری عملكرد ایمنی است. متخصصان ایمنی چگونه كوشش‌های خود را ارزیابی می‌كنند و مشخص می‌كنند كه برنامه‌های ایمنی كارا هستند یا خیر؟

در طول حدود یك قرن تجربه اجرای سیستم‌های ایمنی، سنجه‌ها و معیارهای اندازه‌گیری مختلفی مورد استفاده قرار گرفته‌اند كه در غالب موارد به تنهایی فاقد اعتبار لازم بوده‌اند. این معیارها به شرح ذیل می‌باشند:

▪ محاسبه ضرایب تكرار و شدت حادثه

از نخستین روزهای مطرح شدن ایمنی تاكنون، تعداد حوادث (ضرایب شدت و تكرار) به عنوان معیاراندازه‌گیری برای ارزیابی پیشرفت ایمنی در یك سازمان (واحد یا بخش)، استفاده شده است.

متخصصان ایمنی در استفاده از این سنجه‌ها، به ظاهر احساس راحتی می‌كردند (و هنوز هم می‌كنند!). عیب بزرگ این ضرایب آن است كه مشخص و پیش‌بینی نمی‌كنند كه چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. همچنین مشخص نمی‌كنند كه سیستم مدیریت یا برنامه ایمنی، خارج از كنترل است یا تحت كنترل. ضرایب شدت و تكرار حادثه با دو شرط می‌توانند به عنوان معیار اندازه‌گیری عملكرد مورد استفاده قرار گیرند، اول آنكه ضرایب مذكور به عنوان بخشی از اندازه‌گیری عملكرد ایمنی مورد استفاده قرار گیرند نه همه آن. ثانیاً، هنگامی به عنوان معیار اندازه‌گیری مورد استفاده قرار گیرند كه سیستم مدیریت ایمنی با ساختار و قالب مناسب وجود داشته باشد (مانند OHSAS۱۸۰۰۱) به طوری كه بتوان در آن هرگونه ضعف عملكرد ایمنی را از طریق تأثیر آن بر سیستم ردگیری كرد.

▪ ممیزی

هنگامی كه در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ مشكلات كار با ضرایب آشكار شد، متخصصان ایمنی، سنجه‌ها و معیارهای اندازه‌گیری متفاوتی پیشنهاد كردند كه از آن جمله «ممیزی» بود. با وجود این آشكار است كه در عمل، پذیرش فنی ممیزی به عنوان یك سنجه معتبر عملكرد، پرسش برانگیز خواهد بود، مگر اینكه این ممیزی‌ها به‌طور عمیق و شدید، بررسی و آنگاه پذیرفته شوند. اگر ممیزی مورد استفاده در یك سازمان، در طولانی مدت با سوابق و تعداد حوادث آن همبستگی و همخوانی داشته باشد، می‌تواند شاخص اندازه‌گیری خوب و مناسبی برای عملكرد باشد و اگر چنین نباشد، باید مورد تردید قرار گیرد.

▪ تجزیه و تحلیل یا بررسی بینش و آگاهی

بررسی‌های مربوط به بینش و آگاهی كاركنان در مورد ایمنی سومین معیار اندازه‌گیری اثربخشی سیستم مدیریت ایمنی است. چنین بررسی‌هایی مدتهاست كه در نظام‌های دیگری مانند كیفیت، انگیزش سازمانی و غیره انجام می‌شود.

بینش كاركنان در مورد سازمان، مافوق‌ها و نیز سطوح انگیزش، عواملی كلیدی هستند كه باید مورد توجه قرار گیرند. عملكرد مناسب واقعی در این قلمروها منجر به افزایش حجم تولید و فروش و نیز هزینه‌های پایین‌تر و كیفیت بهتر می‌شود.

متخصصان ایمنی از مدت‌ها پیش این مسئله را مورد تحقیق قرار داده‌اند كه میزان آگاهی و بینش كاركنان می‌تواند به عنوان یك شاخص و نمایان‌گر «سلامت سیستم مدیریت ایمنی» مطرح شود یا خیر.

نویسنده : مصطفی بختیار

منابع:

۱. Peterson. Dan, "Safety Manangement ۲۰۰۰" Safety Proffessional, January ۲۰۰۰

۲. Baily C. "Managerial Factors Related to Safety Program Effectiveness", Proffesional Safety, AUG ۱۹۹۷.

۳. Likert, R. The, Human Organization, New York. MC Grow HILL, ۱۹۶۷.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.