یکشنبه, ۳ تیر, ۱۴۰۳ / 23 June, 2024
مجله ویستا

فردریش هایلر Friedrich Heiler


فردریش هایلر Friedrich Heiler

مردمان دینی, دانشجویان و پژوهشگران ادیان, متألهان با عقاید و گرایش های گوناگون همگی در این عقیده همداستانند كه دعا پدیده محوری دین و گوهر پارسایی و دیانت است

مردمان دینی، دانشجویان و پژوهشگران ادیان، متألهان با عقاید و گرایش‌های گوناگون همگی در این عقیده همداستانند كه دعا پدیده محوری دین و گوهر پارسایی و دیانت است.

ایمان در باور لوتر نیایش است و بس. و «كسی كه دعا نمی‌كند و در لحظات نیاز و درماندگی خدا را نمی‌خواند و دست نیاز به سویش نمی‌گشاید، مطمئناً او را خدا نمی‌داند و چنان كه شایسته نام و یاد اوست، به او توجه ندارد». یوهان آرنت عارف بزرگ مسیحی پیوسته بر این حقیقت تأكید می‌كرد كه «بدون نیایش نمی‌توانیم خدار ا بیابیم، دعا و نیایش راه و وسیله‌ای است كه به كمك آن خدا را می‌جوییم و می‌یابیم». شلایرماخر، متأله بزرگ مسیحی در سده نوزدهم در یكی از موعظه‌های خویش چنین می‌گوید: «دیندار بودن و دعا كردن در واقع یك چیزند». نوالیس، شاعر مكتب رومانتیسم می‌گفت: «نیایش برای دین همان نقشی را دارد كه اندیشیدن برای فلسفه. حس دینی دعا می‌كند، درست همان طور كه قوه تفكر می‌اندیشد». همین نظر را روحانی صاحب‌نام، ریچارد روت در این عبارت بیان می‌كند: «انگیزه و داعی دینی اساساً انگیزه و داعی دعا كردن است. در واقع به مدد دعا و نیایش است كه زندگی دینی فرد شكل می‌گیرد و حضور خدا در فرد و زندگی دینی او تحقق پیدا می‌كند. بنابراین انسانی را كه دعا نمی‌كند، می‌توان از لحاظ دینی و معنوی مرده دانست»... بنابراین هیچ تردیدی وجود ندارد كه نیایش قلب و مركز كل دین است.

نه در عقاید جزمی و نهادها، نه در مراسم و تشریفات و آرمان‌های اخلاقی، بلكه در دعا و نیایش است كه كیفیت خاص زندگی دینی را درك می‌كنیم. در عبارات یك دعا می‌توان به عمیق‌ترین و نهانی‌ترین حركت‌های روح دینی پی برد. به تعبیر آدولف مونو «با تحلیل و بررسی نیایش‌های حكما و فرزانگان همه قرون و اعصار به ژرفای ایمان‌شان، زندگی‌شان، انگیزه‌های اصلی‌شان و كار و كردارشان پی می‌بریم». دنیای رنگارنگ و متنوع مفاهیم و اعمال دینی همواره انعكاس زندگی دینی شخص است و بس.

همه اندیشه‌های مختلف راجع به خدا، خلقت، وحی، رستگاری، فضل الهی و حیات اخروی تبلورات عینی‌ای هستند كه در قالب آنها جویبار غنی عشق و امید و ایمان و تجربه دینی جلوه‌ای استوار می‌یابند. همه آداب و مناسك، فدیه‌ها و اعیاد مقدس، هیئت‌های مذهبی و رقص‌های مقدس، همه آثار زهد و اخلاق، مظاهر غیرمستقیم تجربه درونی دین هستند، تجربه خشیت و اعتماد و تسلیم و بندگی و اشتیاق و آرزو و شوق معنوی. از سوی دیگر در نیایش و دعا این تجربه مستقیماً از پرده برون می‌آید و رخ می‌نماید. نیایش همان طور كه توماس آكوئیناس گفته است: «برهان عملی خاص و ویژه دین است» یا چنانكه ساباتیه به طرزی عالی بیان كرده است: «دعا، دین در عمل و رفتار است، یعنی دین واقعی».

این، پاره‌ای از سخنان فردریش هایلر در كتاب كلاسیك نیایش (Prayer) با عنوان فرعی مطالعه‌ای در تاریخ و روانشناسی دین است كه متن اصلی آلمانی آن با عنوان Das Gebet نخستین بار در سال ۱۹۱۸ و ترجمه انگلیسی آن نیز در سال ۱۹۳۲ انتشار یافت كه در سال ۱۹۹۷ تجدید طبع شد.

فردریش هایلر، پدیدارشناس دین و متأله مسیحی در سال ۱۸۹۲ به دنیا آمد. او ابتدا یك كاتولیك بود اما تحت تأثیر ناتان سو در بلوم به آیین لوتری گروید. از ۱۹۲۲ تا بازنشستگی‌اش در ۱۹۶۰ استاد تاریخ تطبیقی یا مقایسه‌ای ادیان در ماربورگ بود. هایلر مانند رودولف اوتو از طرفداران قوی روش پدیدارشناسی و مقایسه‌ای بود و در كتاب بزرگش «نیایش» آن را به كار برد. او در این اثر تلقی و شناخت خود از پدیدارشناسی را به عنوان راهی برای كشف حقایق مشترك در قلب ادیان گوناگون به كار گرفت.

او مطالعه دین به این شیوه را راهی می‌دانست كه می‌توانست به نزدیكی میان ادیان بینجامد. در آغاز یكی دیگر از آثارش در سال ۱۹۶۱، نگرشش را نسبت به روش پدیدارشناسی به اجمال چنین بیان می‌كند: «روش پدیدارشناسی نمی‌تواند فارغ از ارزشگذاری باشد(Value - Free) زیرا هر علمی مفروضات و پیش‌فرض‌های خود را دارد. لذا مورخ دین باید استقراگرا باشد اما پدیدارشناس باید استنتاج‌گرا باشد و بر بنیان‌های تاریخ، فلسفه و جز اینها تكیه كند و همیشه نسبت به قلمرو مورد پژوهش خود همدلی داشته باشد.

نیایش در تاریخ به شكل‌هایی كه كثرت‌شان حیرت‌انگیز است بروز می‌یابد، از قبیل: دعای آرام و عاشقانه انسانی پرهیزگار در خلوت خویش، مراسم دعا و عبادت رسمی و آیینی جمعیت عظیم، زمزمه‌های پر از تمنای یك فرد دیندار عادی، بیان خودجوش تجربه‌های دینی، قرائت ساده و خشك عبارتی نیایشی، شوق و جذبه قلبی، برون افكندن خودبه‌خودی و غیرارادی احساسی شدید، تمركز عامدانه بر امری دینی، ناله و زاری، شور و جذبه آرام، شعر هنری، لكنت و وقفه افتادن در سخن، پرواز روح به سوی نور متعالی، فریاد و ناله‌ای برآمده از حزن و اندوه دل، حمد و ثنای شادمانه و ستایش شورمندانه، درخواست آمرزش و رحمت، طلب ساده‌دلانه زندگی و سلامتی و سعادت، میل عمیق به قدرت در جهد و تقلای اخلاقی عرصه وجود، تقاضای ساده رزق و روزی، شوق و تمنای تقرب به خدا، آرزویی خودخواهانه، خیرخواهی برای دیگران، نفرین دیگران، استمداد برای غلبه بر دشمنان، فریاد و ناله‌ای پر از هیجان، میل به تغییر دادن مشیت الهی و آن را با خواسته‌های كوچك خویش همساز كردن، از یاد بردن خود و تسلیم در برابر خیر متعالی، تقاضای محجوبانه شخصی گناهكار در برابر داوری سختگیر، سخن گفتن صادقانه یك كودك با پدری مهربان، در دل گفتن و بروز احساسات در حضور دوستی دلسوز، درخواست و عرض حال یك بنده در برابر اربابی قدرتمند و صحبت مجذوبانه عروس با داماد آسمانی.»

به اعتقاد هایلر دعا می‌تواند در قالب همه این حالات و كردارها جلوه‌گر شود. اكنون با ملاحظه این تقابل‌ها و تفاوت‌های بسیار و به جهت دسته‌بندی انواع اصلی متفاوت دعا و نیایش این سئوال پیش می‌آید كه وجه اشتراك همه این انواع متفاوت نیایش چیست؟ در بن همه این پدیدارها چه چیزی نهفته است؟ و در یك كلمه، ذات و گوهر نیایش چیست؟ فردریش هایلر در این باره می‌گوید: «پاسخ به این پرسش ساده نیست. این خطر در میان است كه با یكسان گرفتن ذات و گوهر نیایش با یك امر انتزاعی و دور از مصداق‌های عینی آن، نیایش از بیخ و بن مورد كژفهمی قرار گیرد». به عقیده هایلر برای آن كه به ذات نیایش برسیم، باید به آن نوع دعا و نیایش كه نمودها و جلوه‌های بی‌آلایش و طبیعی و خودجوش روح است، نظر كنیم. هایلر در اینجا میان دو نوع دعا فرق می‌نهد: دعا و نیایش اولیه و دعا و نیایش ثانویه. نوع اولیه عبارت است از دعاهای طبیعی و بی‌آلایش انسان ابتدایی، زندگی پارسایانه و دینی مردمان دیندار، دعاهای انسان‌های بزرگ، دعاهای مشترك در عبادت‌های عمومی تا آنجا كه جنبه خشك و نهادینه پیدا نكرده است. در همه این موارد نیایش به عنوان یك واقعیت روانی محض ظاهر می‌شود، نمود بی‌واسطه تجربه‌ای اصیل و عمیق از روح كه با انرژی درونی جلوه‌گر می‌شود. نیایش‌های نوع دوم بسیار متفاوتند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.