جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آیا دنیا واقعا با بحران نفتی رو به رو است


هنگامی كه سیر صعودی بهای نفت آغاز شد, همگان بر این تصور بودند كه با وجود آمریكا در خاورمیانه و تسلط بر نفت عراق, دومین كشور به لحاظ ذخایر نفتی در دنیا, این روند بزودی متوقف و جای خود را به روند نزولی تا حدی كه مصرف كنندگان را راضی و خوشحال نگاه دارد, خواهد داد

... اما اكنون دنیا با چند معضل بزرگ دست به گریبان است؛ بهای نفت بشدت بالا است، چین با مصرف بی اندازه نفت، به سرعت جا پای آمریكا بعنوان بزرگترین مصرف كننده دنیا خواهد گذاشت، آشوب و تنش در خاورمیانه انتقال نفت از این منطقه را تهدید می كند و برخی از كارشناسان بر این اعتقادند كه دیگر نفت چندانی در زیر زمین باقی نمانده است. خبرگزاری رویترز در گزارشی جامع به بحث پیرامون بحران نفتی و عواقب آن پرداخته و چالشهای پیش روی سازمانهای بین المللی و اظهار نظرهای آنان را در این خصوص به تصویر كشیده است.صندوق بین المللی پول (آی ام اف) معتقد است كه اقتصاد دنیا در حال حاضر كارآیی بیشتری به نسبت بحران نفتی دهه ۱۹۷۰ دارد و شاید به همین دلیل است كه افزایش بهای نفت تا مرز ۸۰ دلار هر بشكه، احتمالا" تنها می تواند به اندازه ربع یك درصد بر روی رشد اقتصادی اثر بگذارد. به نظر می رسد كه بسیاری از مردم در این خوشبینی و اعتماد و اطمینان اقتصاددانان "آی ام اف" كه در گزارش هفته گذشته خود اظهار داشتند، افزایش فعلی بهای نفت به هیچ وجه شباهتی به افزایش بهای این ماده سوختی كه منجر به ركود اقتصادی و افزایش بیكاری در ۳۰ سال پیش شد، ندارد، سهیم نیستند. این در حالی است كه جان كلود تریشه، رییس بانك مركزی اروپا، مردی كه سخنانش را از روی دقت و شهامت بیان می كند، هفته گذشته با صراحت از واژه "شوك نفتی" استفاده كرد و اظهار داشت: "این اتفاقی بسیار نامیمون است، من مجبورم اعتراف كنم كه چنین شوكی بشدت اقتصاد جهانی و منطقه یورو را تهدید می كند." بنا بر این گزارش، بهای نفت در حال حاضر، سه برابر بهای نفت در سال ۱۹۹۹ است. در واقع، با بهایی معادل ۵۰ دلار هر بشكه، می توان چنین نتیجه گرفت كه هم تولید كنندگان و هم مصرف كنندگان در وضعیتی نه چندان مطلوب به سر می برند. شاید به همین علت باشد كه بیشتر كارشناسان نفتی بر این اعتقادند كه با توجه به وضعیت سیاسی در خاورمیانه و امكان ایجاد آشوب و تنش در نیجریه، ونزوئلا و دیگر كشورهای عضو سازمان كشورهای صادر كننده نفت (اوپك)، بهای نفت تا چندی دیگر می تواند تا مرز ۸۰ و یا ۱۰۰ دلار هر بشكه نیز افزایش یابد. اندرو اوسوالد، استاد اقتصاد در دانشگاه "وارویك" انگلستان، معتقد است: دنیا با شتابی زیاد به سوی دردسر پیش می رود، زیرا میزان استفاده از نفت روز به روز بیشتر و میزان كشف آن روز به روز كمتر می شود و بدین ترتیب، بهای نفت به طرز بیمارگونه ای رو به افزایش است. وی می گوید: "ما به سوی دوره ای سرشار از خطر می رویم. ۶۰ دلار هر بشكه و بیشتر در سرزمین غرب كه اقتصاد آن مدتها است دچار خطر شده، و دنیایی كه روز به روز بیشتر به نفت وابسته می شود، تنها نشان دهنده آن است كه خطر نزدیك است؛ باید مراقب بود."

بر اساس آخرین تحقیقات بانك جهانی، بهای نفت خام در بازارهای جهانی بطور متوسط در سال ۱۹۹۹، ۱۸ دلار هر بشكه و در سال ۲۰۰۴، ۳۸ دلار هر بشكه بوده است. مادامی كه در حال حاضر، بهای نفت برای تحویل در ماه آینده بیش از ۵۰ دلار هر بشكه خرید و فروش شده است. با توجه به اتفاقات چند سال اخیر در عرصه انرژی، بویژه نفت، می توان چنین نتیجه گرفت كه هر سیر صعودی بهای نفتی، یك ركود اقتصادی به دنبال دارد؛ خواه این سیر صعودی مربوط به جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ باشد، خواه مربوط به تحریم نفتی ایران كه به دنبال انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ به وقوع پیوست و خواه مربوط به جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۰ و تهاجم عراق به خاك كویت باشد. به گفته اوسوالد، با توجه به آن كه شركتهای نفتی برای كنترل قیمتها و خارج شدن از ركود اقتصادی برنامه های مختلفی را به مرحله اجرا درمی آورند، دستكم ۱۸ ماه زمان لازم است تا صدمات واقعی این مساله خود را نشان دهد. ممكن است شما هیچگاه با صفهای طولانی بنزین همانند آنچه در دهه ۱۹۷۰ شاهد آن بودید، رو به رو نشوید، اما این مساله چیزی است كه كارشناسان آن را "بحران جانبی" نامیده و علت آن را تحریم و قطع عرضه نفت عنوان می كنند. امروزه، به نظر می رسد دلیل اصلی آن است كه عرضه كنندگان نمی توانند با سرعت كافی پاسخگوی تقاضای جهانی باشند كه این امر بویژه در مورد چین كاملا" محسوس است. بیشتر كشورهای صنعتی از شوك نفتی دهه ۱۹۷۰ و شوك نفتی فعلی آموخته اند كه تنها نیمی از نفتی كه اكنون تولید می شود برای تهیه فرآورده های نفتی مورد نیاز، كافی است. اما در حال حاضر، فرآورده های بیشتری از آن تولید می شود؛ میزان استفاده چند برابر شده و به همین علت دنیا در حال حاضر به جای ۲۰ میلیون بشكه در روز در سال ۱۹۶۰، به ۸۰ میلیون بشكه در روز نیاز دارد. در این میان، چین كه اقتصادش با سرعتی دو برابر سرعت رشد اقتصاد آمریكا در حال رشد است، و در حال حاضر به دومین مصرف كننده بزرگ دنیا تبدیل شده است، و نیز دیگر كشورها مانند برزیل و هند كه نگرانی های زیست محیطی به آنها اجازه رشد سریعتر را نمی دهد، از مهمترین دلایل این افزایش مصرف به شمار می روند.

... اما اگر نفت تا به این حد مشكل ساز است، چرا اقتصاد جهانی با بیشترین سرعت خود طی چهار سال گذشته در حال رشد است و چرا پیش بینی شده است كه در سال جاری میلادی نیز تغییر محسوسی در این روند مشاهده نخواهد شد؟ وینسنت كوئن، اقتصاددان ارشد سازمان توسعه و همكاری اقتصادی (او ئی سی دی)، معتقد است كه هیچكس نمی تواند بطور دقیق پیش بینی كند كه بهای بالای نفت تا چه اندازه به اقتصاد جهانی لطمه وارد خواهد كرد. وی می گوید: "سوال اصلی این است كه اگر اقتصاد جهانی تحت تاثیر نفت نباشد، این اقتصاد تا چه اندازه و به چه سرعتی رشد می كند؟" در اروپا، افزایش ارزش یورو بر عكس دلار نیز برخی حمایتها را می طلبد. از آن جایی كه نفت با دلار معامله می شود، كشورهای حوزه یورو در قبال پول پرداختی خود، نفت بیشتری را بدست می آورند كه این امر تورم ناشی از بهای بالای نفت را تا اندازه ای كاهش می دهد. بطور كلی، پیش بینی در خصوص تاثیر افزایش بهای نفت بر روی تغییر شرایط معاملات نفتی متمركز می شود. هر چقدر اقتصاد جهانی وابستگی كمتری به نفت داشته باشد، به همان اندازه رشد اقتصاد جهانی با مشكلات كمتری رو به رو خواهد بود. این در حالی است كه بسیاری از دست اندركاران امور بر این اعتقادند كه موقعیت فعلی چندان هم خارج از كنترل نیست. جیمز هامیلتون از دانشگاه سن دیه گو كالیفرنیا، معتقد است كه این اپیزود آخر قابل كنترل است زیرا افزایش بهای نفت به شدت افزایش بهای این ماده سوختی در دهه ۱۹۷۰ نیست. بهای نفت افزایش می یابد اما در مدت زمانی طولانی تر این سناریو به انجام رسیده است. بنابراین بین این دو "شوك نفتی" تفاوتی زیاد وجود دارد؛ از وقفه در عرضه نفت در خلال بحران سوئز در سال ۱۹۵۶ و دو بحران نفتی دهه ۱۹۷۰ تا آغاز جنگ خلیج فارس در دهه ۱۹۹۰. هامیلتون معتقد است: "در هر یك از این اپیزودها، یك كاهش سریع در عرضه نفت بوجود آمده است كه ۱۰ درصد تولید جهانی را شامل می شود." در واقع، وی چنین تحلیل می كند كه موقعیت فعلی بواسطه تقاضای بالای چین و دیگر كشورها نظیر هند، برزیل و ... است كه موجب افزایش تولید به منظور پاسخگویی به این میزان تقاضا شده است. بنابراین، موقعیت فعلی به هیچ وجه شبیه روزهایی نیست كه بهره برداری از میدانهای نفتی بطور كامل متوقف شده بود. بنابراین، می توان در نهایت چنین نتیجه گرفت كه مادامی كه خط رشد اقتصادی كشورها بر روی نمودار مربوطه، یك خط ثابت باشد، افزایش بهای نفت می تواند چیزی باشد كه اقتصاد جهانی قادر است خود را با آن هماهنگ سازد.

... اما آیا برای آن كه میزان تقاضای نفت كاهش یابد لازم است قیمت های نفت به ۸۰ یا ۱۰۰ دلار هر بشكه و بنزین به ۴ دلار هر گالن برسد؟ تحلیلگران عقیده دارند كه به علت افزایش قیمت های نفت، میزان تقاضا شروع به كاهش كرده است و به احتمال زیاد قیمت های سه رقمی نفت باعث ركود اقتصاد جهانی می شود، اما برخی دیگر نیز بر این اعتقادند كه چنانچه قیمتهای نفت سه رقمی شود، دنیا با بحران مالی بزرگی رو به رو خواهد شد. بدین ترتیب، هم دنیا باید خود را برای رویارویی با یك بحران مالی بزرگ آماده سازد و هم بازار نفت باید خود را برای یك كاهش شدید تقاضا كه ناشی از افزایش بی رویه بهای نفت به رغم اقدامات اخیر اوپك در این زمینه است، آماده كند. هرچند كه به نظر می آید به علت عدم كاهش عرضه در بازار، بهای نفت در حال حاضر سیر نزولی خود را آغاز كرده و شاید بزودی به كمتر از ۵۰ دلار هر بشكه برسد و جالبترین نكته آن است كه طی یك هفته اخیر بهای نفت برنت دریای شمال از بهای نفت پایه بورس نیویورك دستكم بیش از یك دلار پیشی گرفته است.

... پس باید خود را برای دوره جدیدی از تنشهای بازار نفت آماده كرد. شاید این تحولات به بهتر شدن وضعیت بازار بیانجامد.