سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
از عطر نام توست اگر گل معطّر است
![از عطر نام توست اگر گل معطّر است](/web/imgs/16/147/glp7p1.jpeg)
اصغر عظیمیمهر از شاعران جوان، خوشذوق و کرمانشاهی کشورمان است که بیشتر در قالبهای سنتی شعر فارسی بخصوص غزل و مثنوی آثار درخشانی خلق کرده است.
از عظیمیمهر بتازگی توسط نشر فصل پنجم مجموعه شعری با عنوان «همیشه حق با دیوانههاست» منتشر شده است.فرا رسیدن رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص)، فرصت و بهانهای شد تا یکی از بهترین شعرهای اصغر عظیمیمهر را در نعت رسولالله مرور کنیم. البته این غزل ـ مثنوی بسیار طولانی ست و در این مجال به ابیاتی خلاصه از آن بسنده کردهایم.
از روی توست؛ ماه اگر این سان منوّر است
از عِطر نام توست؛ اگر گلْ معطّر است
آن چهره مشعشع و آن دیده پر آب
شأن نزول سوره والشّمس و کوثر است
جنّ و پری سپاه سلیمان اگر شدند
روحالامین به بیت تو هر آن مسخّر است
بال و پر فرشته آمین به راه توست
امر محال اگر تو بخواهی میسّر است
از لطف لایزال تو هر ناتوان اگر ـ
دستی به دامنت برساند توانگر است
دارد به سمت نام تو نزدیک میشود
آغاز هر اذان اگر «اللهاکبر» است!
کردی قیام و دور قیامت گذشت و رفت!
ما منتظر نشسته که کی وقت محشر است
نامت دوبار در صلوات آمد و مدام
از هر زبان که میشنوم نامکرّر است
حرفی تفاوت صلوات و صلاه نیست !
اجر صــلاه با صلواتت برابر است
کی میشود که در غــــزلی جا دهم تو را
مدحت نیازمند غزلهای دیگر است
با تو مدینه قبله حاجات دیگری ست
نهجالفصاحه جلوه آیات دیگریست
در فرضی از مغالطه رد کرده خویش را
هرکس به جز تو در پی اثبات دیگریست!
تأخیر در عبادت و تکیه به قولِ غیر
در کثرتِ معاشرت آفات دیگریست
بتها شکستهاند ولی این جهان چرا
همچون گذشته گستره لات دیگری ست
این قوم سر به راه به فرمان نمیشوند
موسی به طور در پی تورات دیگری ست
نامت مبارک است ولی گوش ما چرا
وقت اذان به جانب اصوات دیگریست
در وصف تو اگر که غزل، چون قصیده شد
بیشک نیازمند به ابیات دیگریست
پیغمبران قبل تو هریک جدا جدا
آوردهاند نام تو را در کتابها
در آبْ نوح گفت و در آتش خلیل گفت!
موسی به کوه طور و مسیحا به جلجتا
آوردهاند کافرِ در حالِ احتضار
بر لب دوبار نام تو آورد و پاک شد!
شقالقمر که معجزهای نیست ! چونکه ماه ـ
روی تو را که دید؛ خودش سینه چاک شد!
این شعر از قوالب رایج عبور کرد
شاعر نخواست وصف تو را مختصر کند
دلدادهای که گاه به دلدار سر زند
خوشباوریست اینکه به او یار سر زند
در پاسخ تمام سؤالات، نام تو ـ
از ماورای پرده اسرار زند
این ماجرای بعثت و غار حرا چه بود؟!
کس دیده قرص ماه که از غار سر زند؟!
ماه چهارده شبه را دیده ! منطقیست ـ
دیوانه گاه اگر که به دیوار سر زند!
نامت حقیقتیست که در آن مَجاز نیست
چشمی که باز نیست به روی تو، باز نیست!
سالک بدون عشق تو در مسلک سلوک
دیوانه هم اگر بشود عشقباز نیست
هرکس که در تو غرق شود ملتفت شود
بعد از نشیب مرحلهای جز فراز نیست
سوز و گداز سیرت دلدادگان توست
چیزی به غیر صورتِ راز و نیاز نیست
جز این که کاتب نَفَس وحی بودهام
من را به شاعران دگر امتیاز نیست
هرجاکه نام توست حریمی الهی است
پس مسجدالحرام فقط در حجاز نیست!
دنیا بدون نام تو رنجی عمیق داشت
تا بودی از بهشت نشانی دقیق داشت
گفتی که داغدار نشد آنکه خاتمی ـ
در دستِ راست کرد و نگینی عقیق داشت
ـ انگشتر نشان تو و نقش آن چه بود؟!
مولا پس از تو چند رفیق شفیق داشت؟ ـ
جز تو که داشتهست؟! «علی» درسپاه خویش!
ـ جنگاوری سترگ که قلبی رقیق داشت ـ
دل وقتی از خدا بشود پُر کجای آن
چیزی کم از قداست بیت عتیق داشت؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست