شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بازخوردهای تاریخ اجتماعی عصر صفوی در قصه حسین کرد


بازخوردهای تاریخ اجتماعی عصر صفوی در قصه حسین کرد

از جمله مهمترین این قصه ها که در دوره صفویه نطفه می بندد, قصه حسین کرد شبستری ست که بسیاری از محققان ادبیات عامیانه معتقدند تنها افسانه عامیانه ای است که زمان و مکان مشخص و معلومی دارد و در دوره صفویه, در شبستر و اصفهان و دیگر نقاط ایران اتفاق می افتد

● نگاهی به کتاب قصه حسین کرد شبستری (بر اساس روایت ناشناخته موسوم به حسین نامه)

قصه ها و داستان های عوامانه در دوره های مختلف تاریخی پژواک هایی از تاریخ اجتماعی را در دل خود دارند. ویژگی ارزنده این میراث ادبی که اغلب در دل طومار های نقالان ماندگار شده اند، آن است که سایه روشنی از رد پای توده مردم بر پیشانی فراخ این گستره پیداست یعنی همان حلقه مفقوده ای که جست وجوی آن در میان تل منابع تاریخ نگاری این دوره و دوره های مشابه دیگر (بخوانید تمام دوره های تاریخی) کوششی بی فرجام و در واقع در پی سراب رفتن است.

به این ترتیب است که قصه های بازمانده از هر دوره تاریخی به مثابه گنجینه های فرهنگ، ادبیات و تاریخ اجتماعی مردم آن روزگار ارزش و اعتبار می یابد؛ دکتر محمد جعفر پوینده از جمله پیشتازان ورطه پاسداری از این بریده های تاریخی پر بها در کالبد شکافی این ارزش و اهمیت تاریخی می نویسد؛ از جمله نتیجه های مطالعه در داستان های عامیانه، به دست آوردن اطلاعاتی در زمینه جامعه شناسی تاریخی ایران است.

در این باب متاسفانه هیچ سندی از گذشته برای ما باقی نمانده است. تاریخ های ایرانی تقریبا متضمن هیچ اطلاعی نیست و اگر به تصادف مطلبی بر آن آمده باشد، به صورت جمله معترضه و بر سبیل استطراد است و جنبه فرعی و طاری دارد و صرف نظر از چیز هایی نظیر اشیای بازمانده از قرون سلف و نقاشی ها و بنا ها و نظایر آن، تنها کتاب هایی که اطلاعاتی قابل ملاحظه در این راه به دست می دهد، همین داستان های عامیانه است. داستان های عامیانه از زندگی توده مردم سرچشمه می گیرد و به همین سبب با آن پیوندی ناگسستنی دارد.

از این راه است که به آداب و رسوم مردم، طرز لباس پوشیدن و غذا خوردن و مهمانی و معاشرت کردن و نشست و برخاست آنها با یکدیگر، طرز تزیین خانه ها، آیین شهر سازی، وضع کوچه ها، رفتار و طبقات مختلف اجتماعی با یکدیگر، ساختمان خانه های مردم فقیر و یا اعیان، آداب ورود به خانه ها، لوازم جنگ و ستیز، وسایل عیاری، طرز اردو کشی و آداب میدان داری، راه و رسم ایلچی فرستادن و کیفیت پذیرایی از سفیران و فرستادگان و نظایر آنها می توان پی برد. (محجوب. ۱۳۸۲. صص ۱۳۹ و ۱۴۰) چنین پیکره هایی در عصر صفویه به جهت پر و بال گرفتن نهاد هایی همچون قهوه خانه ها برای نقالی قصه های مردم پسند هم از لحاظ کیفیت و هم از لحاظ کمیت بر دیگر دوره های تاریخی می چربد.

در لابه لای تکه های این پازل فرهنگی، نماد های گمشده ای از تفکر و اندیشه مردم موج می زند و همانند روزنه هایی مجموعه تاریخ اجتماعی این روزگار را روشنایی می بخشاید. به طور کلی قصه نمودار قسمت مهمی از میراث فرهنگی هر قوم و ملتی است که ارزش های سنتی و زمینه های فرهنگی و روان شناختی و همچنین حوادث و سوانح اجتماعی جدید در آن انعکاس پیدا می کند (اولریش مارزولف. ۱۳۷۶. ص ۱۵) ...

● قصه حسین کرد شبستری یا حسین نامه؟

از جمله مهمترین این قصه ها که در دوره صفویه نطفه می بندد، قصه حسین کرد شبستری ست که بسیاری از محققان ادبیات عامیانه معتقدند تنها افسانه عامیانه ای است که زمان و مکان مشخص و معلومی دارد و در دوره صفویه، در شبستر و اصفهان و دیگر نقاط ایران اتفاق می افتد. شمشیر بران این پهلوان در راه ترویج مذهب جعفری به کار می افتد و پهلوانانی که با آن دست و پنجه نرم می کنند، تمام مسلمان و سنی مذهب هستند و حسین کرد بر تمام آنها فائق می آید، یا ایشان را می کشد و یا به راه راست هدایت می کند و از این جهت می توان آن را یک کتاب حماسی مذهبی دانست. (محجوب. همان. ص ۱۰۵۷)

واقعیت آن است که حسین کرد بیش از دیگر داستان های همسنگ و هم طراز خود، از جمله شیرویه نامدار، با موفقیت و اقبال روبه رو شد. در واقع حسین کرد که داستان عیار زوال یافته ای بود به دلیل نزدیکی بیشتر با منش و ذوق مردم به شهرتی رسید. (حسین اسماعیلی. مقدمه ابومسلم نامه طرطوسی. ص ۶۷) بی تردید شباهت های انکار ناشدنی این قهرمان حماسی با رستم دستان نهفته در پیچاپیچ تاریخ اسطوره ای در این محبوبیت و علاقه مندی بی تاثیر نبوده است .

اما آنچه قصه حسین کرد و دیگر آثار منثور هم طراز آن را ممتاز می سازد، در کنه ویژگی هایی نهفته است که به آن ماهیتی منحصر به فرد و برجسته می بخشاید. از جمله ویژگی های این اثر داستانی تصاویر زنده ای ست که از سنت های عیار پیشگی در این دوره ترسیم می کند. صدای طبل و نبرد شبانه چهار سوق های اصفهان و رویارویی آرمانی پهلوانانی که با پسوند تهمتن توصیف می شوند، تنها مشتی از این خروار است.

قصه حسین کرد در نگاهی گذرا همانند آنچه در ضرب المثل ها مرسوم است، داستانی کشدار و خسته کننده به نظر می رسد اما تکرار نهفته در جملات و عبارت ها نشانگر آن است که این داستان به گونه سریالی و چند قسمتی نقالی می شده است. در واقع نقال هر شب فقط بریده ای از این قصه را نقالی می کرده است و قهرمان داستان را همانند قهرمان پوینده ای که هر شب قصه و ماجرایی می آفریند در قلب توده های شنونده حک می کرده است.

ماجرای اصلی داستان از در هم تنیدن و ریسیده شدن رشته ماجراهایی ساخته می شود که پهلوان گمنام و یاغی مسلکی را به عرصه ای کلان (بخوانید صحنه نبرد دو کیش تسنن و تشیع) می کشاند؛ حسین کرد با گمنامی و از خود گذشتگی به مبارزه با یاغیانی می پردازد که دربار ازبک برای آزار شیعیان و تحت فشار قرار دادن دستگاه سلطنت صفویه می فرستد و در اغلب این مبارزات سر بلند به در می آید و در واقع آبروی شیعیان را می خرد .

اما راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکر شکن شیرین گفتار و نغمه سرایان خیل شاخسار، بعد از ثنای آفریدگار، از راه دانشوری، بدین گونه روایت کرده اند که در عهد شاه عباس جنت مکان، فرزند زاده اسد الله الغالب علی بن ابیطالب، مسیح دکمه بند تبریزی، پسر بهزاد خان دست پرورده بداغخان پرچولی، در شهر بلخ کوسه خضر خان و اقلان را به آتش کشت؛ و چنان آتشی روشن نمود که چشمه خورشید را تیره و تار کرد. عبد الله خان و عبدالمومن خان را ریش و سبیل تراشید و از جهت تاج اثنی عشر در خطا آتشی روشن کرد. (قصه حسین کرد شبستری. ۱۳۸۴. ص ۷)

چنان که در مطلع داستان نیز مشهود است زبان اثر زبانی نسبتا ساده اما آمیخته به ویژگی های زبانی خاص دوران است و در نتیجه از چاشنی آهنگین مرسوم در منابع تاریخ نگاری و ادبی مبرا نیست. داستان پرداز در جای جای داستان به منویات ایدئولوژیکی و علقه های مذهبی - آیینی شخصیت های داستان اشاره می کند شاید به این هدف که خواننده را در ضدیت با ضد قهرمان ها و همگامی و همذات پنداری با قهرمانان با خود هم رنگ و همسو گرداند؛ وجود چنین رویکردی در قصه های عامیانه تا اندازه ای مغایر با اصلی ست که مارزولف بر می شمارد.

مارزولف درباره تاثیر مذهب رسمی در داستان های عامیانه می نویسد؛ نقش و سهم مذهب رسمی به صورت مستقیم در قصه اندک است. کسانی که در زندگی مردم عادی معرف مذهب به شمار می روند همچون قاضی، ملا، آخوند در قصه مورد خرده گیری بسیار قرار می گیرند و با وجود آنکه به صورت ضمنی نامی از این مقامات برده نمی شود نمی توان مدعی شد که مذهب در قصه های عامیانه مقام برجسته ای به خود اختصاص داده باشد. (مارزولف، همان - ص ۴۴) به هر حال این قبیل داستان ها را می توان در ادامه زنجیره ای گنجانید که در گذشته های نه چندان دور به شکل سلسله جنگ های تبلیغاتی میان مناقب خوانان شیعه و فضایل خوانان سنی مرسوم بوده است.

● بر اساس روایت ناشناخته

اما ایرج افشار و مهران افشاری با همکاری یکدیگر نسخه نسبتا جدید تری از قصه حسین کرد را یافته و کتاب خود را قطور تر و منقح تر از سایر چاپ های به تعبیر مقدمه کتاب، بازاری قصه حسین کرد عرضه کرده اند؛ آنها افزون بر این معتقدند که این کتاب در نسخه های نخستین نه قصه حسین کرد شبستری که حسین نامه نام داشته است که بر این اساس با داستان هایی همچون اسکندر نامه و داراب نامه و ابومسلم نامه موافق تر است.

منابع در دفتر روزنامه موجوداست.

نسیم خلیلی



همچنین مشاهده کنید