پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

طبابت تعطیل است!


طبابت تعطیل است!

حتما پزشکان در میان خانواده، دوستان و آشنایان با افراد زیادی مواجه می‌شوند که به محض گیر آوردن آنها شروع به پرسش سوالات پزشکی می‌کنند. مردم آن‌قدر اقتصادی‌نگر و مصلحت‌اندیش …

حتما پزشکان در میان خانواده، دوستان و آشنایان با افراد زیادی مواجه می‌شوند که به محض گیر آوردن آنها شروع به پرسش سوالات پزشکی می‌کنند. مردم آن‌قدر اقتصادی‌نگر و مصلحت‌اندیش شده‌اند که حتی به پزشک مفتی هم مثل آب، برق، بنزین و غذای مفتی رحم نمی‌کنند!...

پزشک البته چه در خانه، چه مطب و چه در خیابان، پزشک است و در برابر جان و سلامت انسان‌ها مسوولیت بر گردن دارد. بارها گفته‌اند و شنیده‌ایم که طبابت متفاوت از همه مشاغل است و زمانی که جان انسانی در خطر است پزشک هر جا و هر زمان و هر موقعیتی هم باشد مسوولیتی برای نجات آن فرد بر عهده دارد.

ولی بیشتر سوالاتی که اطرافیان از پزشک می‌پرسند جنبه تکمیلی سلامت را در بر می‌گیرند. برای مثال اینکه برای شاداب نگه‌داشتن پوست چه باید کرد یا خوردن تخم شترمرغ روی ضریب هوشی کودکان موثر است یا نه! یا فلان خمیردندان که فلان کانال شبکه خارجی تبلیغ می‌کند چه طور است!

اگر دندانپزشک هستید اوضاع از این هم بدتر است. در یک میهمانی افطاری با دو جین دهان باز(با رایحه‌های گوناگون) روبه‌رو می‌شوید که صاحب این دهان تشخیص و درمان پیشنهادی از شما می‌طلبد. لزوم یک تشخیص دقیق معاینه درست است و معاینه هم به شرایط خاص خود اعم از نور، محیط مناسب، ابزار‌های تشخیصی و مهم‌تر از همه تمرکز روی بیمار نیاز دارد.

متاسفانه اگر بگویید که الان وقت شام یا فراغت من است یا اینکه ابزار تشخیصی ندارم و از معاینه سر باز بزنید عمل شما را به منزله غرور و بی‌توجهی تلقی می‌کنند و پشت سرتان حرف‌های جورواجور می‌زنند؛ برای مثال اینکه طرف از دماغ فیل افتاده است، دکتر شده و دیگر ما را تحویل نمی‌گیرد یا حتی اینکه چیزی بارش نیست و بی‌سواد است...

مشکل حتی با معاینه شما برطرف نمی‌شود. اولا اینکه چون تمرکز ندارید یا ابزار تشخیصی ندارید احتمال بی‌دقتی و اشتباه زیاد است.

در ثانی چون بیمار به درمان «نیاز» ندارد و «خواسته» او یک درخواست مقطعی و خلق‌الساعه است برای حرف‌های شما حداقل ارزش را (نسبت به مراجعه با پای خود به پزشک) قائل است.

بسیار برای دوستان پزشک پیش آمده که تشخیصی را داده‌اند و یا درمانی توصیه کرده‌اند ولی بیمار بعد از مراجعه به یک پزشک درست و حسابی (منظور پزشکی که ویزیتش را پرداخت کرده!) همان حرف‌های شما را به لحن و بیانی دیگر برای خود شما بازگو می‌کند و غیرمستقیم باز هم به خود شما گوشزد می‌کند تشخیص اشتباه داده‌اید و چیزی بارتان نیست!

این‌طور وقت‌هاست که آدم دوست دارد یک تابلوی «طبابت تعطیل است» با خط درشت بنویسد و بر گردنش بیاویزد تا بتواند مثل همه آدم‌ها از مهمانی و دور هم جمع شدن لذت ببرد.