سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا

سه قدم به جلو دو قدم به عقب مادام yes


سه قدم به جلو دو قدم به عقب مادام yes

می بینیم كه باز خانم ها در عین حال كه یك قدم به جلو, دو قدم به عقب برای حركت احتیاجی هم به گرفتن اجازه نیست چون هرچه جلو بیایند و هر چه درست كار كنند و حواسشان هم برای گرفتن اجازه جمع باشد باز چینش ها به گونه ای است كه آنها را به خط آغاز حركت براند قرار نیست خانم ها به خط تصمیم گیری برسند نه برای خودشان و نه برای دیگری دایره تصمیمات آنها در همان بخش خدمات محدود است همان طور كه كار كردن آنها

● نگاهی به سریال راه شب شبكه ۳ سیما

یكی از محوری ترین موضوعات قابل توجه در این سریال در ارتباط با قدرت تصمیم گیری خانم ها، روابط خانم تهیه كننده و آقای مجری كه نقش همسر او را دارد،است. هر دو با هم جلو می آیند و با تلفن هایی كه در ارتباط با سایر مردم شده به آنها و موضوع مطرح شده در برنامه ارتباط برقرار می كنند و این ارتباط به دلیل نوع ورود و اختلاف نظرهای آن دو با آن چه باید انجام بگیرد قابل توجه است. تا جایی كه این زن و شوهر هر دو یك نظر را دارند موردی نیست ولی آنجا كه در نگاه و آنچه باید انجام شود بینشان اختلافی هست بازی قدرت وارد می شود. زن تهیه كننده است و مدیر مسئول ولی مرد كه مجری است و در واقع موظف به اجرای تصمیم های تهیه كننده به راحتی تن به این تصمیمات نمی دهد.

سریال تلویزیونی «راه شب» كه از شبكه ۳ سیما در حال پخش است در مورد قرار گرفتن زنان در موضع تصمیم گیری و اجرا، بازی «مادام؟ یس» دوران كودكی را به خاطر می آورد. موضوع این بازی تصمیم گیری و دادن اجازه جهت حركت بازیكنان و رسیدن به خط پایان كه خط تصمیم گیری است، می باشد. گفتن كلمه مادام با آهنگ سئوالی به معنی اجازه خواستن برای حركت است و شنیدن پاسخ یس، جواب مثبت برای هر حركت بازیكن.

آنها كه این بازی را كرده اند یادشان هست كه در این بازی هر چند نفر كه بودیم به ردیف جلوی یكی از دیوارهای حیاط یا اتاق می ایستادیم و یك نفر به عنوان رئیس كه فرماندهی بازی را در دست داشت جلوی دیوار روبه رو می ایستاد. این آرایش به گونه ای بود كه دو نیرو در مقابل هم می ایستاد و همه فضای موجود میان این دو قرار می گرفت. در یك طرف یك نفر، كه فرمان حركت های بازی به دست او بود و ردیف دیگر همه بازیكن های دیگر. پایان هر دور بازی از این قرار بود كه یك نفر از این ردیف آدم ها كه همان همه هستند خودش را به رئیس برساند و جای او را بگیرد. اما نكته این بود كه این رساندن به این سادگی ها كه در ابتدا به نظر می آمد نبود. كل بازی عبارت می شد از یك باند بازی كامل و یادگرفتن فنون آن، تن دادن و سكوت در مقابل بازی قدرت كه دست به دست می شد و حفظ ظاهر به جهت عدم اعتراض بازیكنان در عین حفظ هیجان بازی.

بازی در دست یك باند بود كه باید قدرت را دست به دست می كرد و همین خودش بازی بود، باقی آدم ها در بازی حضور داشتند تا بازی انجام شود.

اگر بقیه آدم ها كه عضو باند قدرت نبودند وجود نداشتند كه بازی، بازی نمی شد. هرچه این باند بهتر می توانست بقیه را بازی دهد كه نفهمند حركت ها بر اساس باند بازی است هیجان بازی بیشتر بود. همه چیز در دست های پر قدرت فرمانده بود. كل بازی هم این بود كه فرمانده آدم ها را به نوبت صدا كند و به او بگوید كه چند قدم به جلو یا چند قدم به عقب برود. نفری كه اسمش صدا شده بود باید با ذكر نام رئیس با عنوان مادام با آهنگ سئوالی اجازه حركت را می گرفت. اگر این كار را نكرده حركتی می كرد باید به خط آغاز بازی برگردد. پاسخ اجازه مثبت برای حركت هم همان یس (yes) بود كه توسط رئیس داده می شد. نكته جالب توجه همان است كه هركس كه قرار است به جای رئیس رسیده و جای او را بگیرد دقیقاً همان كسی است كه از همان اول در ذهن رئیس مشخص بوده است. جالب است كه همین جا جای باج دهی ها و قرار و مدار های نانوشته و گوش مالی دادن ها و خط و نشان كشیدن ها میان بچه ها و در واقع تعظیم و تحقیر آدم ها بود.

اصل و نفس بازی به گونه ای بود كه ریاست كه همان قدرت اجازه حركت آدم های دیگر است در دست باند خاصی دست به دست شود. مراقبت خاصی هم نمی خواهد فقط حواسشان باشد كه به هر كس تا چه حد اجازه حركت بدهند و از طرف دیگر اگر كسی یك بار یك قدم به جلو آمد و بار دیگر هم یك قدم، و هر دوبار اجازه حركت را هم فراموش نكرد، بار سوم حواس فرمانده باشد كه او را دو قدم به عقب ببرد. بعضی از این رئیس ها برای این كه خیلی متهم نشوند و یا هیجان بازی را حفظ كرده باشند و یا نخواسته باشند كه دستشان برای بازیكن ها رو شود آنها را تا یك قدمی خود هم می آوردند و بعد یك قدم به عقب و بازی را در نزدیكی های خط خود به گردش درمی آوردند.

سریال «راه شب» یكی از همان هزاران هزار تولید فرهنگی، ادبی، هنری است كه در همین راستا با همان فرمول بازی مادام؟ یس حركت می كند. زنان یك قدم به جلو. مادام؟ یس. یك قدم به جلو. مادام؟ یس. چهار قدم به عقب. در واقع تولیدات فرهنگی، هنری، ادبی با سایر عوامل سیاسی اجتماعی، اقتصادی خانوادگی قانونگذاری و غیره دست در دست هم دارند تا خانم ها به مواضع تصمیم گیری راه پیدا نكنند و همچنان پیاده نظام باقی بمانند هرچند در قدم رو به جلو حركت كنند. حركت ها و چرخش های دیگر به كمك می آیند تا نتیجه همان باشد كه در دستور كار است.

در این سریال نمایشی یك خانم تهیه كننده است كه مدیریت برنامه را دارد و مرد همكار شوهر این خانم است و به همین بهانه اجازه دارد هرجا كه بخواهد و هر وقت كه تشخیص دهد نظر، رای، انتخاب و تصمیم گیری او را وتو كرده و در واقع او را از قدرت ساقط كند. جالب این است كه چینش ها در داستان ها و خط كلی داستان به گونه ای است كه هم بیننده و هم خانم تهیه كننده با ضعف توانایی خانم در تشخیص روبه رو شده و نشان می دهد كه چه خوب است كه مرد اجازه دارد بر خلاف تصمیمات تهیه كننده دست به عمل بزند.

در سریال «راه شب» دو شخصیت اصلی هستند كه یكی تهیه كننده یك برنامه رادیویی است كه خانم است و همسر این خانم هم كارشناس شناخته شده ای است كه به همراه تهیه كننده هر دو با هم اجرای یك برنامه رادیویی به اسم «راه شب» را دارند.

این برنامه به مسائل و مشكلات و درد دل های مردم می پردازد و در واقع زندگی اجتماعی با استفاده از آنتن رادیویی به هم پیوند خورده و جاری می شود. یعنی همان برنامه زنده كه بیان و تبیین زندگی است. مردم می توانند در این برنامه مشكلات خود را بگویند و با كمك مجری و باقی مردم راه چاره بجویند. با یكدیگر سخن بگویند و به یكدیگر كمك كنند تا بتوانند بهتر زندگی كنند. وجه تمایز، جذابیت و برجستگی برنامه این است كه نه فقط یك طرفه نیست كه مجری بگوید و مردم بشنوند، حتی فقط دو طرفه هم نیست كه مجری بگوید و مخاطبین هم تماس بگیرند و صدایشان پخش شود و حرف هایشان را بزنند، بلكه برنامه بعد دارد. به این معنی كه نفر دیگر كه مخاطب تلفن كننده به برنامه است و صدایش مستقیم پخش می شود، او با برنامه تماس می گیرد و جواب آن مخاطب را می دهد و یا مردم به كمك مجری می آیند و در صحنه حل مشكل حضور دارند.

این سریال دو شخصیت ثابت دارد كه همین خانم تهیه كننده و آقای مجری هستند و چند شخصیت فرعی ثابت مرتبط با این دو به عنوان فرزند و همكاران. باقی آدم ها غیر ثابتند كه در واقع شخصیت هایی هستند كه داستان همان قسمت را به پیش می برند و به این شكل هر داستان یكی از معضلات اجتماعی را طرح و راه هایی را برای حل پیش پا می گذارد. شخصیت های ثابت و غیر ثابت این سریال با هر قسمت می آیند و با موضوعاتی كه آورده اند در یاد و خاطره و فرهنگ این جامعه باقی می مانند. هر بار یك داستان است كه بازی می شود و پیام و نتیجه ای كه از آن حاصل می شود زیر پوست شهر می ماند.

تهیه كننده در واقع سردبیر برنامه است و نقش تصمیم گیری دارد، چرا كه رابط میان برنامه و مدیران مسئول است. تهیه كننده است كه برنامه میان او و مدیران به توافق رسیده و اوست كه در نهایت به همین مدیران مسئول پاسخگوست. او رسماً موافقتنامه را امضا كرده و كلیه امكانات مالی و فنی در اختیار او گذاشته می شود و اوست كه تیم مورد نیاز خود را برای تهیه برنامه و اجرای طرح گزینش می كند. در این سریال تهیه كننده برنامه یك خانم است، پس خانم ها یك قدم به جلو. مادام؟ یس و متعاقب آن در اجرا یك قدم به جلو برداشته شده است. بر همین اساس است داستان های این سریال نمایشی.

این سریال گاه در ارتباط با مسائل خانم ها با همان فرمول بازی مادام؟ یس به عمق می رود و مشكلات آنها را مطرح می كند و تلاش می كند تا شنونده ای برای این مشكلات پیدا و راه حلی برای آن طرح كند. گذشته از این كه راه حل هایی كه در چند دقیقه مطرح می شوند تا چه حد می توانند واقعی باشند. مثل آن قسمت كه زن و شوهری در آسانسوری كه در حال بالا رفتن است به حكم اجبار می مانند و باز بر اساس همین حكم اجبار مرد به حرف های زن گوش می دهد. حرف هایی كه در یك عمر زندگی مشترك زن برای گفتن داشته و مرد شرایط شنیدن را فراهم نكرده. زن با ایثار و فداكاری و ازخود گذشتگی راه رشد مرد را فراهم كرده و مرد یكی یكی پله های موقعیت هایی را كه برای او اعتبارات اجتماعی كسب كرده بالا رفته ولی در عین حال از زن و زندگی مشتركشان فاصله گرفته.

فداكاری های زن را ندیده و او را با مشكلاتی كه تعلق به هر دوی آنها داشته تنها گذاشته. این مشكلات عمیق شده و با بیماری در وجود زن جا خوش كرده اند. همه حرف ها گفته می شوند و با راه افتادن آسانسور بار زندگی سبك شده و بر همین اساس معلوم نیست این راه حلی كه یك شبه حاصل می شود تا چه حد ماندنی و كارآمد خواهد بود.

نكته این است كه هر چه باشند به هر حال مثل یك آرزو مطرح می شوند با این امید كه بنابراین گذاشته می شود كه قرار است راه جبران مافات را با هم پیدا كنند. قدم رو به جلو برای زنان در این برنامه این است كه دست كم مشكلات از زبان یك زن طرح شدند. درد دل هایی كه در اثر گذشت زمان روی هم انبار شده و به گونه ای محكم شده، رسوب كرده و جا خوش كرده اند كه به این سادگی بیرون نخواهند رفت. هر چه هست مشكلات طرح شدند، پس خانم ها یك قدم و بلكه دو قدم به جلو. مادام؟ یس. و آقایان دو قدم به عقب. مادام؟ یس.

یكی از محوری ترین موضوعات قابل توجه در این سریال در ارتباط با قدرت تصمیم گیری خانم ها، روابط این خانم تهیه كننده و آقای مجری كه نقش همسر او را دارد است. هر دو با هم جلو می آیند و با تلفن هایی كه در ارتباط با سایر مردم شده به آنها و موضوع مطرح شده در برنامه ارتباط برقرار می كنند و این ارتباط به دلیل نوع ورود و اختلاف نظرهای آن دو با آن چه باید انجام بگیرد قابل توجه است. تا جایی كه این زن و شوهر هر دو یك نظر را دارند موردی نیست ولی آنجا كه در نگاه و آنچه باید انجام شود بینشان اختلافی هست بازی قدرت وارد می شود. زن تهیه كننده است و مدیر مسئول ولی مرد كه مجری است و در واقع موظف به اجرای تصمیم های تهیه كننده به راحتی تن به این تصمیمات نمی دهد. او در ابتدا سعی می كند با منطق نظر زن (و در واقع مدیر مسئول اداری خود) را برگرداند، وقتی نتوانست می گوید كه او براساس آن چه وظیفه خود می داند و در واقع بر اساس تشخیص خود عمل می كند.

فرشته ولی مراد


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.