شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

در انتظار یک معجزه


در انتظار یک معجزه

چگونه آژاکس نزول کرد

«آژاکس؛ جاده‌ای به سوی موفقیت» این جمله بیشتر ما را یاد یک فیلم تبلیغی راجع به باشگاهی می‌اندازد که به عنوان آکادمی برجسته در دنیای فوتبال شناخته می‌شود.

اما این عنوان گزارشی از ۱۰ سال ناکامی آژاکس در رده‌های مختلف فوتبال است. با رفتن هنک‌تن کات در ماه اکتبر به چلسی که سر و صدای زیادی را به همراه داشت و پس از انتشار گزارش مالی باشگاه که سراسر حکایت از زیان باشگاه داشت، هیات مدیره باشگاه گروهی از افراد نخبه را مامور بررسی وضعیت باشگاه کرد.

ماموریت این گروه منتخب آن بود که دریابند ساختار باشگاه می‌تواند این زیان‌ها را جبران کند و باشگاه با ادامه روند کنونی می‌تواند در رقابت‌های مهم قاره سبز همچون لیگ قهرمانان اروپا بازی‌های خوبی به نمایش بگذارد یا خیر.

این گزارش برای باشگاه بسیار حائز اهمیت است. حتی رده جوانان نیز به دنبال آن است تا عملکرد خوبی از خود بر جای بگذارد. حال این سوال مطرح است که آیا آژاکس واقعا بد کار کرده است؟ برای پاسخ به این سوال باید به سال ۱۹۹۷ بازگردیم که در آن سال آژاکس توانسته بود نتایج خوبی کسب کند. در آن زمان و با حضور بوسمن در باشگاه شاهد آن بودیم که بسیاری از بازیکنان خوب و بومی از باشگاه خارج شدند. عدم تمدید قرارداد با این بازیکنان سبب شد که آنها به فکر رفتن و مهاجرت باشند. باشگاه استادیوم سنتی خود را که خارج از شهر بود و تمام کارها و فعالیت‌ها در آن انجام می‌شد را رها کرد و به دنبال ساخت دفتری جدید در داخل شهر بود. علاوه بر این اعضای هیات مدیره باشگاه نیز عمدتا به صورت نیمه‌وقت در باشگاه حضور داشتند و این نمی‌توانست حلال مشکلات باشد. آژاکس تبدیل به یک شرکت بزرگ شده بود که همه دوست داشتند سهام آن را در تالارهای بورس خریداری کنند. در کنار این مسائل لوئیز فان‌گال که سهم بسزایی در پیشرفت‌های باشگاه داشت نیز از باشگاه جدا شد.

● این همه تغییر

از آن تیم خوب تنها چیزی که باقیمانده بود یک عنوان، یک لباس تیم و مجموعه‌ای از بازیکنان بود که با رفتن بازیکنان اصلی راهی ترکیب می‌شدند. در این بین هواداران نیز حضور داشتند. آنها نیز به چیزی جز رسیدن به افتخاری دیگر فکر نمی‌کردند.

با در نظر گرفتن این شرایط به این نتیجه می‌رسیم که آژاکس در آغاز قرن جدید کوچک‌ترین شانسی برای دستیابی به افتخارات گذشته خود نداشت. تنها یکی از این تغییرات کافی بود تا شیرازه تیمی پرآوازه از هم بپاشد چه برسد که این همه تغییر در آژاکس رخ دهد. در گزارش کمیته این موارد از جمله موارد ناکامی و ضعف باشگاه قلمداد شده است.

باشگاه چیزی در حدود ۵۰ میلیون یورو درآمد داشته است اما بخش اعظم آن صرف سرمایه‌گذاری در باشگاه‌های خارجی دیگر شده است. استیون پینار که هم‌اکنون در اورتون بازی می‌کند از جمله این بازیکنان است. وی که در آژاکس حضور داشت با قراردادی آزاد به دورتموند رفت. همچنین باشگاه به جای پرداختن به آموزش بازیکنان بومی به دنبال بازیکنان و مربیان خارجی بود.

● فقدان واقع‌گرایی

با در اختیار داشتن پول، سرمایه‌گذاران و سهامداران از باشگاه به دنبال شفافیت در عملکرد و پرداختن به وضعیت بی سر و سامان باشگاه بودند.

هر حرکت باشگاه زیر نظر قرار می‌گرفت. آژاکس سرانجام پذیرفت که برای سهامداران عملکرد خود را روشن کند. در گزارش این کمیته آمده است که افراد شاغل در بخش‌های مختلف نمی‌دانستند که به دنبال چه چیزی هستند. انسجام و هماهنگی کاملی در باشگاه وجود نداشت و این از جمله دلایل ناکامی‌های چند سال اخیر باشگاه بوده است.

در یکی از بروشورهای سهامداران در سال ۱۹۹۷ آمده است که باشگاه باید بتواند همه ساله در رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشد. چیزی که در باشگاه وجود نداشت، واقع‌گرایی بود. مربیان حاضر در آمستردام دنبال یک معجزه بودند اما با این حال نتوانستند مدت زمان زیادی در باشگاه حتی به عنوان مدیر فنی فعالیت کنند. آنها تنها به دنبال آن بودند که پول‌های کلانی را صرف بازیکنان نه‌چندان مطرح کنند.

گزارش اعلام می‌دارد که ظرف ۵ سال بازیکنی که بتواند چیزی جدید به باشگاه اضافه کند وجود نداشته است برخی از این بازیکنان در حد و اندازه‌های باشگاه نبودند اما به دلیل مسائل مالی و بحث‌های مربوط به سود و زیان باشگاه به این باشگاه آمدند.

● بدون تجربه لازم

تصمیم اشتباه دیگر این بود که چند بازیکن سابق آژاکس را به عنوان مربی و بدون پشت سر گذاشتن مراحل لازم به کار گرفتند. یان ووترز و دانی بلایند اولین بار به عنوان تمرین دهنده در باشگاه مشغول به فعالیت شدند.

آنها عملکردی خوب در دوران بازیگری داشتند اما تجربه چندانی در امر مربیگری ندارند. این باعث می‌شود که در برخی مسابقات حساس همچون یک مربی خوب کار نکنند.

از سوی دیگر این نکته را نیز باید در نظر داشت که فان باستن نیز سابقه مربیگری چندانی ندارد که بتواند تیم سابقش را به خوبی هدایت کند. اکثر کسانی که به عنوان مدیر فنی در باشگاه مشغول به کار شدند، از آدریانس و بین‌هاکر تاکومان و فان گال و تن کات هیچ یک نتوانستند زوجی موفق در هدایت تیم باشند. این کمیته برای رفع مشکلات باشگاه، دو پیشنهاد داده است.

۱) استفاده از بازیکنان قدیمی و باتجربه در باشگاه و نظیر کاری که اولی هوینس در بایرن مونیخ انجام می‌دهد

۲) استفاده از یک مربی خوب نظیر فان گال که بتواند با تکیه به تجربه بالای خود تیمی خوب و منسجم تشکیل دهد.

● پرونده‌ای مخصوص

حامیان مالی و هواداران نیز جزیی از مشکلات باشگاه هستند. بخش دیگر این گزارش مربوط به آکادمی باشگاه در رده جوانان است یکی از توصیه‌ها آن است که پرونده‌ای مخصوص هر بازیکن ایجاد شود تا عملکرد بازیکنان طبق آمار و ارقام مورد ارزیابی قرار بگیرد. مورد آخر به جذب بازیکنان خارجی پرتعداد باز می‌گردد که باعث تغییرات بسیار در باشگاه شده است.

کمیته بر این باور است که تعداد این بازیکنان باید به حداقل برسد تا باشگاه بتواند همچون گذشته پیشرفت کند. هر چند این کمیته بسیاری از مسائل را موشکافانه بررسی کرده و توصیه‌هایی را نیز به هیات‌مدیره اعلام داشته است اما هنوز بسیاری از مسائل باقی‌مانده است. کمتر کسی تصور می‌کرد که باشگاهی در دورانی نه چندان دور بهترین تیم اروپا بوده باشد، به یک‌باره و در یک دهه به یکی از کم‌اهمیت‌ترین و ضعیف‌ترین تیم‌های اروپا تبدیل شود. این همه تنها بخشی از مشکلات است و باید خیلی مسائل دیگر هم حل شود.

منبع: Guardian



همچنین مشاهده کنید