شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
بحران در ادبیات فرانسه

فصل پاییز فصل اعطای جوایز ادبی فرانسه است. معتبرترین جوایز ادبی فرانسه در طی این ۳ ماه اعطا میشود و میتوان گفت که این کشور محصول یک ساله ادبی خود را در این فصل برمیچیند؛ فصل خزان.
ادبیات فرانسه از دیرباز یکی از غنیترین ادبیاتهای دنیا و زاده بزرگترین مکتبها و نویسندگان و شاعران و سایر هنرمندان بوده است. ادبیات این سرزمین در طول سالهای بعد از رنسانس با پیشرفت چشمگیری مواجه شد، تا جایی که سایر کشورها را نیز به تبعیت از خود واداشت اما در سالهای اخیر بهویژه از سال ۲۰۰۰ به بعد ادبیات فرانسه نه در تولید بلکه در کیفیت با افت شدیدی روبهرو بوده است؛ بهطوری که چندی پیش هفتهنامه «تایم» فرهنگ فرانسه را فرهنگی مرده قلمداد کرد.
سال قبل حداقل حدود ۷۲۷ رمان و ۶۸۳ اثر ادبی دیگر در فرانسه خلق و منتشر شد و صدها آلبوم موسیقی و فیلمهای جدید هم به تولید رسید. پاییز امسال در کشورهایی مانند آمریکا، اسپانیا و... رونق هنری زیادی وجود داشت اما این فصل برای فرانسه همچون غروبی فرهنگی بود. فقدان اثری درخور توجه در سطح ملی و بینالمللی بیانگر این است که ادبیات غنی فرانسه که مهد روشنفکران بزرگی چون سارتر، کامو، پروست، ولتر، سلین و غیره بوده است ـ روبه سقوط میرود.
این عبارت معروف است که «هیچ کشوری بهاندازه فرانسه فرهنگ را جدی نمیگیرد». فرانسویها همواره هزینه زیادی برای ترویج فرهنگ متحمل میشوند. رسانههای گروهی بهای بیشتری به آن میدهند و حتی در مجلات مد هم صفحاتی به مرور کتاب اختصاص دارد. در این کشور سالانه ۹۰۰ جایزه فرهنگی اعطا میشود. گرانترین و معتبرترین این جوایز،کنگور است که امسال به «ترانه آلاباما» اثر لروی رسید که این اثر در قیاس با آثار نویسندگانی چون مارسل پروست، آندره مالرو، روبر مرل و رومن گاری که پیش تر برنده این جایزه بوده اند، ارزش پایینتری داشت.
هفتهنامه تایم دو هفته قبل در مقالهای باعنوان «مرگ فرهنگ فرانسه» نوشت: «امروزه ادبیات فرانسه و تولیدات آن کیفیت گذشته خود را از دست داده است و بیشتر آثار ادبی، ترجمه از زبان انگلیسی یا سایر زبانها محسوب میشوند. به طوری که نویسندگان گذشته فرانسه از مولیر، هوگو، بالزاک و فلوبر گرفته تا پروست، سارتر، کامو و مالرو مخاطبین خود را هنوز در جهان دارند. میتوان گفت ادبیات امروز فرانسه همان ادبیاتی است که در گذشته نویسندگانی را پرورش داد و بیشترین برندگان نوبل را هم از آن خود کرد.»
همچنین در بخشی از این مقاله آمده است: فرانسه در عرصه فرهنگ و هنر زادگاه مکاتبی گوناگون از جمله سوررئالیسم، امپرسیونیسم و سایر ایسمهاست. اینجا کشوری است که «تاثیر فرهنگی بر سایرین» قرنها سیاست ملی این کشور محسوب میشده، بهطوری که فیلسوفان بحثبرانگیز و رماننویسان مطرح آنها نماد غرور و وطنپرستی هستند. همین فرانسویها زمانی چنان به فرهنگ خود بها میدادند که فیلم «پارک ژوراسیک» استیون اسپیلبرگ را نوعی تهدید برای فرهنگ فرانسه تلقی کردند.
در فرانسه هر شخصیت ملی ویژگیهای خاصی داشته که نقش مهمی در ایجاد فرهنگ آن سرزمین ایفا کرده است. نظریه پردازی و تفکرات انتزاعی در عرصه روشنفکری فرهنگ فرانسه زیاد رواج داشته و در مکاتب هم به آن توجه فراوانی شده است. نباید فراموش کنیم که مکاتبی چون سوررئالیسم و دادائیسم توسط جوانان ۲۰ ساله فرانسوی مانند آندره برتون، پل الوار و غیره بنیان گذاشته شد که خیلی از فرهنگها را تحتالشعاع خود قرار داد. سایر فرهنگها از رماننویسی فرانسه تاثیر زیادی پذیرفتهاند اما به اعتراف کارشناسان در سالهای اخیر اثری جدی در این سرزمین خلق نشده است. برای اثبات این گفته میتوان به رمانهای نوشتهشده در سالهای اخیر اشاره کرد که هرچند بعضا برنده جوایز مختلف و معتبری هم شدهاند اما نه از سوی مردم فرانسه مورد استقبال واقع شده و نه توانستهاند از مرزهای سرزمین خود فراتر روند.
برای درک بهتر این مطلب میتوان اینطور موضوع را روشن ساخت که در سال ۲۰۰۷ حدود ۱۵ رمان از میان صدها رمان منتشر شده در فرانسه نامزدهای جوایز مختلف در فصل پاییز بودند. به عبارتی جوایز کنگور، فمینا، رنودو، اینترالیه، کنگور دبیرستانیها و چندین جایزه دیگر که در فصل پاییز اعطا میشوند، تمام نامزدهایشان منحصر و محدود به ۱۵ نویسنده بوده است. قدیمیترین و ارزشمندترین جایزه فرانسه جایزه گنکور بود که به اثری اعطا شد که نویسندهاش چندان شهرتی نداشته و اثرش نهتنها در فرانسه مورد استقبال واقع نشده، بلکه به هیچ زبانی هم ترجمه نشده است.
این در حالی است که نویسندگان آمریکا و آمریکای لاتین آثاری بسیار قوی خلق میکنند که گذشته از اینکه در کشورهای خود و سایر کشورها از استقبال بالایی برخوردارند بلکه در کشور فرانسه هم جزو پرفروشترین آثار به حساب میآیند. برای مثال میتوان از آثار یان مک اوان، پل استر، جان آپدایک، نورمن میلر و ماریو بارگاس یوسا و دهها نویسنده دیگر نام برد که در فرانسه از فروش بالایی برخوردارند.
بهنظر میرسد رماننویسان فرانسه سردرگم ماندهاند و موضوعاتی را در آثار خود منعکس میکنند که به درد خوانندههای امروز نمیخورد. مساله دیگری که اکنون شاهد آن هستیم هجوم ترجمههای مختلف از زبانهای دیگر به فرانسه است که رمان فرانسه را به حاشیه رانده است. از اینرو شاید بتوان گفت که فرهنگ و ادبیاتی که زمانی حاکم برکل دنیا بوده است دیگر حالا روبه زوال میرود.
احسان لامع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست