شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دیگر خبری از بازیكنان بزرگ نیست


دیگر خبری از بازیكنان بزرگ نیست

احمدرضا عابدزاده نامی است كه فوتبال ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اغلب قهرمانی های خود را به واسطه درخشش او رقم زده است

قهرمان پروری در جوامعی میسر می شود كه اغلب افراد آن از كشف استعدادهای خدادادی غفلت كرده اند. جامعه فوتبال ایران نیز چنین است و به همین دلیل تك ستارگان در این محیط همیشه درخشیده اند. البته نباید فراموش كرد كه همین تك ستارگان گاهی به اندازه یك خورشید پرتوافشانی كرده اند.

عیب چنین جوامعی ضعف كار گروهی در آنها است. یعنی حتی اگر افراد زبده این گونه جوامع در كنار هم گرد آیند، بازهم تك ستارگان این چنین جمع هایی هستند كه كارها را پیش می برند. از این مقدمه كه بگذریم، به اصل مطلب با مصداق های مربوطه می پردازیم. رشته فوتبال در ایران برای تعمیم این موضوع الگویی كوچك اما كامل به شمار می رود.

گل سرسبد آن نیز تیم ملی است. در همین تیم با صرف نظر از چند دوره انگشت شمار، در بقیه زمان ها هرگز صاحب انسجام نبوده ایم و در پس هر موفقیت تیم ملی ایران، نام یك یا چند اعجوبه به چشم می خورد و كمتر زمانی بوده كه توانسته ایم به واسطه كار تیمی راه به جایی ببریم.

● عابدزاده و دیگر هیچ- ۱۹۹۰

احمدرضا عابدزاده نامی است كه فوتبال ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اغلب قهرمانی های خود را به واسطه درخشش او رقم زده است. چند سالی بود او را می شناختیم و اما آسیا، احمد فوتبال ایران را زمانی شناخت كه بازی های آسیایی ۱۹۹۰ پكن با قهرمانی ما به پایان رسید. در آن دوره از بازی ها برخلاف دوره های اخیر، بزرگان فوتبال آسیا با تمام قدرت آمده بودند تا با ارزش ترین مدال طلای قاره را از آن خود كنند.

در این بین اما عابدزاده با شكستن شاخ غول های خط حمله تیم هایی چون ژاپن، كره جنوبی و كره شمالی، ایران را در رسیدن به مقام قهرمانی به نحو احسن یاری كرد. او در طول مسابقات فقط یك گل آن هم از كره شمالی در دور مقدماتی دریافت كرد. احمدرضا چنان درخشید كه مسؤولان برگزاری مسابقات در چین از او آزمایش دوپینگ گرفتند؛ چرا كه باورشان نمی شد دروازه بانی با كلاس اروپایی در آسیا ظهور كرده باشد. در فینال همان دوره عابدزاده با مهار ۲ پنالتی كره ای ها، حكم قهرمانی ایرانیان را با پنجه های طلایی خود مُهر كرد.

*نكته: محمد الدعایه رقیب همیشگی احمدرضا عابدزاده هرچند در رده بندی دروازه بانان برتر قاره آسیا از او پیشی گرفت اما همگان می دانند كه دروازه بان مشهور ایران در مرزهای فراقاره ای همیشه بهتر از الدعایه نشان داده است.كمتر كسی به یاد دارد احمدرضا در طول ۹۰ دقیقه بیش از ۲ گل دریافت كرده باشد اما همگان به یاد دارند كه همین الدعایه در جام جهانی ۲۰۰۲ چند گل از آلمان خورد؛ ۸ گل. او حتی از تیم ملی ایران هم در یك دوره ۳ گل دریافت كرده است كه مربوط به جام ملت های ۱۹۹۶ می شد. در ضمن عابدزاده از آلمان در جام جهانی ۱۹۹۸ كه محتاج پیروزی مقابل ایران بود، فقط ۲ گل خورد و این در حالی بود كه تمام ایرانیان می دانستند زانوی احمدرضا در وضعیت وحشتناكی قرار دارد.

● جام جهانی فرانسه بدون عابدزاده هرگز

احمدرضا عابدزاده در مرحله مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ آمریكا از ناحیه زانو مصدوم شد. با كنار رفتن وی كه چند سال به طول انجامید فوتبال ایران آسیبی جدی دید تا جایی كه اگر او را در روزهای پایانی دور مقدماتی داشتیم هرگز كیسه گل تیم های كره جنوبی (۳ بر صفر) و عربستان (۴ بر ۳) نمی شدیم و این چنین بود كه از رسیدن به جام جهانی آمریكا محروم شدیم.

● فراموش شده

مثل اینكه گذر ایام ما را دچار فراموشی كرده است؛ چرا كه عابدزاده در سال ۱۹۸۸ نیز با شاهكار خود ایران را به مقام سوم جام ملت ها رساند. در مرحله مقدماتی آن دوره، ایران ۳ بر صفر از كره جنوبی پرقدرت عقب بود و هر آن امكان داشت تعداد گل های خورده ایران افزایش یابد. به همین خاطر یك جوان تركه ای و بلند بالا با چهره ای سبزه رو، لب خط رفت تا جای احمد سجادی درون دروازه ایران قرار گیرد. او رفت و دروازه را قفل كرد.

در مرحله نیمه نهایی عربستان نیز فقط به واسطه پرواز بلند ماجد عبدالله توانست یك گل به ایران بزند. تصور پرواز بلند ماجد و غلبه او بر احمدرضا ،برای سالیانی چند همه دلخوشی فوتبالدوستان عربستانی بود و حتی پوستر بزرگ آن را در یكی از ورزشگاه های این كشور نصب كرده بودند. در آن مسابقه عابدزاده موفق به مهار یك توپ پنالتی حریف شد اما این امر برای فینالیست شدن ایران كافی نبود. در بازی رده بندی، عابدزاده اجازه نداد هیچ یك از ۳ ضربه پنالتی حریف وارد دروازه ایران شود، این گونه بود كه با غلبه بر چین سوم شدیم.

● ایران پر از ستاره بود

شاید كسی به یاد نداشته باشد كه یك تیم در آسیا بتواند در یك دوره ۳ ستاره را معرفی نماید. محمد مایلی كهن این كار رادرجام ملت های ۱۹۹۶ انجام داد؛ علی دایی، كریم باقری و خداداد عزیزی! یكی آقای گل شد (علی)، دیگری فرمانده خط میانی تیم منتخب آسیا (كریم) و نفر سوم فاتح توپ طلای آسیا (خداداد). سر این تیم را هرچند در مرحله نیمه نهایی و بازی مقابل عربستان بریدند اما همگان از آن تیم به عنوان یكی از بهترین تیم های تاریخ قاره كهن یاد می كنند.عابدزاده هم در جمع این بزرگان بود و هرچند ۲ توپ پنالتی عربستانی ها را مهار كرد اما بازهم فینالیست نشدیم. در بازی رده بندی احمدرضا با مهار ۲ ضربه پنالتی كویتی ها، در كسب مقام سومی ایران بازهم ایفای نقش كرد.

● عابدزاده - خداداد

ایران اگر به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه رفت، بیشتر به دلیل داشتن ۲ فوق ستاره بود؛ احمدرضا عابدزاده كه به تنهایی مقابل استرالیا ایستاد و خداداد عزیزی كه تیم ملی استرالیا را با گل خود به زانو درآورد.همگان به چشم خود دیدند كه تیم ملی ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ كمتر از دوره قبل و بعد حضور خود، گل دریافت كرد؛ جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین ناصر حجازی ۸ گل دریافت كرد و در جام جهانی ۲۰۰۶ ابراهیم میرزاپور ۶ بار دروازه خود را باز شده دید اما در جام جهانی ۱۹۹۸ فقط ۴ گل خوردیم كه الحق و الانصاف تیم های قدری حریفمان بودند؛ آلمان، یوگسلاوی و آمریكا.

● زمانی برای محو كردن ستارگان

بلاژویچ كه آمد، ستاره بخت احمدرضا افول كرده اما دایی، خداداد و كریم باقری همچنان در اوج بودند. اما میروسلاو در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ نسخه هر ۳ ستاره را پیچید. ابتدا خداداد عزیزی را چون شلوغ بود و بامزه(!!) از اردو اخراج كرد تا نیش زهرآگین تیم ملی را كشیده باشد.

در ادامه از علی دایی آن قدر بد استفاده كرد كه زمزمه های انتقاد از این گلزن تبدیل به فریاد شد. در ادامه نیز مقدمات برهم ریختگی روحی دایی را فراهم كرد. دیگر اینكه علی در كنار خداداد، بیشتر و راحت تر گلزنی می كرد. اما كریم باقری! دنیزلی فقط یك بار اشتباه بلاژویچ را در بازی با سپاهان (مرحله نهایی دوره اخیر جام حذفی) انجام داد تا تیم بازی یك بر صفر برده را با شكست ۴ بر یك عوض كند.

مصطفی نیز چون میروسلاو كریم را از خط هافبك به خط دفاع آورد. با این حساب حتماً متوجه شده اید كه سرمربی كروات تیم ملی در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ چه بر سر تیم ملی و كریم باقری آورد.تیمی كه خدادادش را بیرون بگذارد و كریم را در خط دفاع محبوس كند، چگونه می تواند در بازیسازی و گلزنی چیز خاصی از خود نشان دهد؟ تیم متكی به ستاره ایران با تصمیمات عجیب بلاژویچ نابود شد؛ چرا كه ستارگانش پرتوافشانی نمی كردند.

● جام جهانی ۲۰۰۶ بدون ستاره

تیم ایران آسان ترین صعود خود به جام جهانی را در سال ۲۰۰۵ و با برانكو تجربه كرد. (البته نه به خاطر درایت برانكو كه به دلیل آسانی قرعه! با این حال قرعه یاد شده نیز نزدیك بود كار دست ایران بدهد چون تیم ایوانكوویچ به اردن باخته بود؛ آن هم در تهران. پرونده یاد شده را نمی گشاییم و به اصل مطلب بازمی گردیم.

ایران با حضور در جام جهانی ۲۰۰۶ ثابت كرد سخت می تواند ارایه كننده یك كار گروهی قابل قبول باشد وبه چشم خود دیدید كه بدترین بازی های ایران در این دوره رقم خورد و خوش شانس بودیم كه باآنگولای ناشناخته در دقایق پایانی به تساوی رسیدیم. علت هم كاملاً معلوم بود. استمرار افكار بلاژویچ توسط برانكو، البته ایوانكوویچ بارها پشت درخشش تك ستاره فوتبال ایران یعنی علی كریمی، ضعف های خود را پوشش داد اما وقتی این بازیكن با افتی محسوس مواجه گردید، نسخه برانكو در بدترین زمان ممكن پیچیده شد. او اگر نبود مطمئن باشید ایران با برانكو نمی توانست به مقام سوم جام ملت های ۲۰۰۴ چنین دست یابد. شخصیت واقعی تیم برانكو همانی بود كه در بازی با عمان دیدیم!

● ستارگان كجا هستند؟

این همه از خاطرات یاد كردیم و نیك می دانیم شما نیز چون ما دچار افسوس شده اید اما از آن ستارگان آنچنانی كه باید دیگر خبری نیست. دیگر در این فوتبال از امثال عابدزاده ها، باقری ها، خدادادها، دایی ها و كریمی ها خبری نیست.

احمدرضا« بار» فوتبال ایران را از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۸ به دوش كشید. باقری و خداداد از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ كمك حال تیم ملی بودند. دایی نیز تمام كاستی های فوتبال ایران را با گلزنی های خود به دست فراموشی سپرد اما چندی است در تیم ملی ایران و حتی تیم ملی امید بازیكنان بزرگ به چشم نمی آیند. مهاجمی كه در تیم امید از ۱۰ فرصت پیش آمده فقط یك توپ را به چهارچوب می زند و صدالبته آن هم مهار می شود، چگونه می خواهد چون علی دایی ها و خداداد عزیزی ها بار این فوتبال را روی دوش بكشد؟

در تیم ملی ایران حتی یك شوت در سطح ۵۰ درصد شوت های وحشتناك كریم باقری زده نمی شود!روزگاری كه كریم باوی رفت، از او بهترش آمد، یعنی علی دایی اما حالا چه؟ باور كنید وقتی می خواهیم از ستارگان فوتبال ایران یاد كنیم، ناخودآگاه به آرشیو ذهنمان مراجعه می كنیم چون ستارگان فوتبال ایران در كوچه بن بست تاریخ ماندگار شده اند و مثل اینكه سمت بن بست این كوچه به زمان حال ختم می شود.



همچنین مشاهده کنید