شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

مروری بر رمز و راز هفت خوان رستم


مروری بر رمز و راز هفت خوان رستم

در سفری که رستم از سیستان به مازندران می رود تا کیکاوس را رها سازد , برای او حوادثی پیش می آید که آنها را هفت خوان رستم می نامیم و عبارتنداز ۱ کشتن شیر۲ نجات از گرما و تشنگی ۳ کشتن اژدها ۴ هلاک کردن گنده پیر جادو ۵ اسیر کردن اولاد دیو ۶ کشتن ارژنگ دیو۷ هلاک کردن دیو سفید

● چکیده

در سفری که رستم از سیستان به مازندران می‌رود تا کیکاوس را رها سازد ، برای او حوادثی پیش می‌آید که آنها را هفت خوان رستم می‌نامیم و عبارتنداز: ۱-کشتن شیر۲- نجات از گرما و تشنگی ۳- کشتن اژدها ۴- هلاک کردن گنده پیر جادو ۵- اسیر کردن اولاد دیو ۶- کشتن ارژنگ دیو۷- هلاک کردن دیو سفید.

در حاشیهء برهان قاطع،ذیل هفتخوان چنین آمده است:«خوان» به معنی«سفره» است؛بعضی وجه تسمیهء این کلمه را آن دانسته‏اند که رستم و اسفندیار از هر کامیابی،خوانی از اغذیهء لذیذ می‏گستردند.همان‌طور که بر همگان آشکار است.داستان‌های شاهنامه حاوی‌ نکته‌های فراوان است و ذهن خواننده را به چالش فرامی‌خوانند و اگر ژرف در آنها بنگریم.نکاتی ظریف نمایان می‌شود که موجب می‌گردد زبان به تحسین حکیم طوس بگشاییم.از جملهء این داستان‌ها،ماجرای‌ هفتخوان است.هفتخوان،مضمونی است پر از رمز و راز،که تاکنون ذهن بسیاری‌ از بزرگان و شاهنامه‌پژوهان را به خود مشغول کرده است.آنچه بیش از همه در این مضمون خودنمایی می‌کند.تأثیر عدد هفت و حکمت استفاده‌ از آن و ذهنیت و باورهایی است که موجب شده است این مراحل در کنار یکدیگر چنین داستان جذّاب و پرهیجانی را خلق کنند.چراهایی که‌ در این داستان در ذهن خواننده آگاه ایجاد می‌شود،مجددا دلیلی است بر تحسین فردوسی که چگونه این همه هیجان و زیبایی و حکمت را در کنار یکدیگر قرار داده،تا داستانی خلق شود که سالهای سال جا برای کاویدن‌ و پژوهش داشته باشد.

رموز هفتخوان

به گفتهء دوستخواه ،«هفتخوان»یعنی‏ پشت سر گذاشتن دشواری،که به منزلهء آزمون رازآموزی یا پاگشایی برای پیوستن پهلوان به انجمن دلاوران است.این بنمایه در همه جای جهان دیده می‏شود. به گفتهء اسلامی ندوشن،در خوان دوم مقاومت،در خوان سوم‏ زورمندی،در خوان چهارم تأیید ایزدی،در خوان پنجم تدبیر و چالاکی و در خوان ششم و هفتم مجددا زور بازو و جسارت رستم‏ به کار می‏افتد و او را پیروز می‏کند(اسلامی ندوشن: ۱۳۴۸ص۳۱۹). بیدمشکی بر این نظر است که هفتخوان نوعی آزمون«تشرّف» و«انتقال»برای احراز مقام«جهان پهلوانی»است،که ریشه در آیین و مناسک مهرپرستی دارد.عدد هفت از گذشته مورد توجه‏ اقوام و ملل بوده است.در قدیم،هفت را عدد کاملی می‏دانستند. چون«یک»مظهر یگانگی،«دو»مظهر دوگانگی،ارقام«سه و چهار»به ترتیب مذکّر و مؤنث هستند و حاصل آن دو،«هفت» است که نشان می‏دهد عناصر مادینه و نرینه به تنهایی کامل‏ نیستند.اعداد زوج،به دلیل تقسیم‏پذیریشان همیشه مؤنث،و اعداد فرد مذکّر به شمار می‏رفتند.مهر،ایزد و یاور راستگویان و زنندهء دروغگویان و پیمان شکنان است،که این موضوع به راه و رسم عیّاری‏ نیز راه یافته است.

به نظر بیدمشکی،در هفتخوان مهر،شیر،مرحلهء چهارم است.اشخاصی را که به درجهء بلند پایهء متشرّفان می‏رسیدند «شیرمرد»می‏خواندند و اجازهء راهیابی به مراسم رازآمیز آیینی را می‏یافتند.این شیر در هفتخوان رستم کشته می‏شود.شاید شیر در اینجا باید همچون«گاو»قربانی شود تا هستی تداوم یابد و شاید نبرد شیر و اسب،همچون نبرد مهر و خورشید است؛چون در ایران باستان این دو نیرو باهم نبرد می‏کنند و یا شاید اسب،مظهر بیداری شخصیت رستم باشد.در خوان دوم،بیابان خشک،نشانهء عطش دریافت معرفت است.اژدها در خوان سوم نگهبان گنج‏های‏ پنهان است،که والاترین آنها جاودانگی است(بیدمشکی ۱۳۸۳: ۱۱۶-۱۲۳).البته در اساطیر ایران،اژدها مظهر پلیدی و ناپاکی و نیروی اهریمنی است و اژدهاکشی محتوای دینی و آیینی دارد و به‏ آفرینش و رستاخیز مربوط می‏شود.

به نظر یونگ،اژدهاکشی نوعی‏ خودباوری و گذشتن از مرحلهء کودکی است و در مراسم مهری،پیر و مرشد مهری در نمایش نمادین،اژدها را با گرز خود می‏کشد.در خوان چهارم،زن‏جادو همان پری است،که در ایران باستان زنی‏ پلید به شمار می‏رفته است.در خوان پنجم،رستم درجهء«سرباز» در آیین مهری را دارد.دربارهء خوان ششم که رستم با دیوها روبه‏رو می‏شود،می‏توان گفت که دیوها در ایران نشانه‏ای از نیروی منفی و به‏طور کلی،نمادی از نیروهای طبیعی و تاریخی هستند

مسکوب،هفتخوان را آینهء فراز و فرود جسم و جان آدمی می‏داند (مسکوب ۲۴۲:۱۳۸۴).به نظر او،دشوارترین آزمون پهلوانان، هفتخوان است.پهلوان در آن می‏کوشد تا نام خود را حفظ کند و افتخار بیافریند.راه‏های دیگر نیز به جز هفتخوان وجود دارد؛ولی‏ پهلوان این راه را می‏گزیند چون برای پیروز شدن شتابزده و بی‏تاب‏ است،در این راه یاری جهان‏آفرین،مانند تأیید الهی برای عارف‏ سالک،شرط نخست است(همان ۳۳:۱۳۸۱ -۳۵).

وی بر این نظر است که شاید بتوان گرگ،شیر یا اژدها را به‏ نیروهای سرکش طبیعی و غریزه یا نفس اماره تشبیه کرد،که پهلوان‏ می‏خواهد بر آنها پیروز شود(همان ص۴۰).در پنج منزل نخست،رستم‏ اسیر و غذا و شهوت و خشم است.از خوان ششم بیدار می‏شود. نقال‏ها نیز دیو سپید را کنایه از نفس اماره می‏خوانند و می‏گویند که‏ تا بیدار شد،باید امانش را برید.تهمتن با دلی بیدار،دیو نفس را که در تاریکی پناه گرفت است،می‏کشد(همان:۴۸؛سرّامی،۱۰۰۱:۱۳۸۳- ۱۰۰۵).

سنایی غزنوی از اولین کسانی بود که دیو سپید را به نفس‏ اماره تشبیه کرد(رزمجو ۱۳۸۱:ج ۱،ص ۳۱۰).بنابراین آزمون‏های‏ هفتگانهء رستم،سیری پیوسته از گذرگاه تاریک درون و بیرون است‏ برای رسیدن به روشنایی.و بالاخره در پایان هفتخوان،این رستم‏ است که به کی‏کاووس و همراهانش که در دام نفس گرفتارند، بصیرت و بینایی و هوشیاری می‏بخشد(همان:ج ۲،ص ۲۰).

هفت قلمرو سلوک،که هفتخوان را با آن می‏سنجند،عبارتند از طلب، توحید،معرفت،استغنا،عشق،حیرت و فنا(امیر معزّی ۱۳۸۱: ۹۷).البته هفتخوان پر مخاطرهء رستم و اسفندیار مبدّل به هفت وادی‏ یا هفت شهر عشق در آثار عطار می‏شود،که مرغان رسالهء الطیر او، که خود نمادی از سالکان راه حق هستند،این هفت مرحله را برای‏ یافتن سیمرغ می‏پیمایند(رزمجو ۱۳۸۱:ج ۱،ص ۳۱۰).

در خوان‏های اول تا ششم،تقدیر می‏خواهد به رستم بفهماند که زور بازو همه جا گرهگشا نیست.در خوان هفتم،تقدیر و رستم‏ یگانه شده و تدبیر و تقدیر این‏گونه به هم می‏آمیزند.

نادعلی صادقیان

منابع:

-بیدمشکی،مریم،۱۳۸۳،«مهر مهر بر هفت خان رستم». کتاب ماه هنر.آذر و دی،ش ۷۵ و ۷۶،صص:۱۱۴-۱۲۴.

-اسلامی ندوشن،محمد علی،۱۳۴۸،زندگی و مرگ پهلوان در شاهنامه،تهران:انجمن آثار ملی.

-امیر معزّی،محمّد علی،۱۳۸۱،«نکاتی چند دربارهء تعابیر عرفانی شاهنامه».تن پهلوان و روان خردمند(پژوهش‏هایی تازه در شاهنامه).ویراستهء شاهرخ مسکوب.تهران:طرح نو،صص ۹۳-۱۰۱.

-رزمجو،حسین،۱۳۸۱،قلمرو ادبیات حماسی ایران،تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.۲ جلد.

-سرّامی،قدمعلی،۱۳۸۳،از رنگ گل تا رنج خار.تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.

-مسکوب،شاهرخ،۱۳۸۱،«بخت و کار پهلوان در آزمون‏ هفتخوان».تن پهلوان و روان خردمند(پژوهش‏هایی تازه در شاهنامه).ویراستهء شاهرخ مسکوب.تهران:طرح نو،صص:۲۹-۶۱.