پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شفاعتی سودآور برای بشر


شفاعتی سودآور برای بشر

بشر اعتقاد به شفاعت را برای گذاشتن سرپوشی بر خطاهای خود و گریز از مسئولیتهای خود پذیرفته است و همین امر است که قرآن در چند جا به مناسبتهایی به بیان آن پرداخته است این گونه شفاعت, شفاعت شرک آمیز است

بشر اعتقاد به شفاعت را برای گذاشتن سرپوشی بر خطاهای خود و گریز از مسئولیتهای خود پذیرفته است و همین امر است که قرآن در چند جا به مناسبتهایی به بیان آن پرداخته است. این گونه شفاعت، شفاعت شرک‏آمیز است. یعنی معتقدین به آن می پندارند که بتان و ثروت و سپاهیان آنان می‏توانند وسیله رهایی از غضب پروردگار باشند ؛ زیرا این بتان در قدرت و سلطه با خدا شریک‏اند. و حال آن که خدا از آنچه اینان برای او شریک قرار می‏دهند فراتر است.

اما گونه دیگری از شفاعت هست که مسئولانه است و انسان را به مسئولیت و اطاعت بیشتر سوق می‏دهد. قرآن این شفاعت را نیز به مناسبتهایی در جایگاه های مختلف بیان کرده است. مقصود از آن دعای پیامبر و امامان و صالحان است برای آمرزش، آن هم برای کسانی که خدا اجازه دهد.

● شفاعت، در راستای اراده‏ی الهی است

«وَلاتَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّی إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّکُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ (سبا ۲۳) ؛ و شفاعت نزد خداوند سودی ندارد، مگر برای آن کس که او اجازه دهد».

(انتظار اذن شفاعت، ادامه دارد) تا زمانی که هراس و اضطراب از دل‏های آنان بر طرف شود، (مجرمان) از آنان پرسند: پروردگار شما چه گفت؟

پاسخ می‏دهند: حقّ گفت و او بلند مرتبه و بزرگ است.

شفاعت حقیقی این است که انسان خود احساس گناه کند و بداند که باید از گناه خود توبه کند. این امر مستلزم انکسار قلب است و نیز تصمیم قوی که دیگر مرتکب آن گناه و هر گناه دیگر نشود ، سپس نزد پیشوای دینی بیاید یا کسی که همانند او باشد و نزد او استغفار کند.نکته‏ها:

کلمه‏ی «فزع» هر گاه با حرف «عن» همراه باشد به معنای بر داشته شدن ناله است، (مفردات راغب) ولی اگر بدون آن باشد به معنای به ناله در آوردن است.

جمله «إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ» را دو گونه می‏توان معنا کرد:

الف) شفاعت نزد خدا سودی ندارد، مگر برای انبیا و اولیا و شفاعت کنندگانی که از طرف خداوند اجازه‏ی شفاعت داشته باشند.

ب) شفاعت نزد خدا سودی ندارد، مگر برای آن دسته از گناهکارانی که خدا اجازه‏ی شفاعت برای آنان را به اولیا بدهد.

در تفسیر اطیب البیان، آیه‏ی مورد بحث چنین معنا شده است: در قیامت جز برای افرادی که خداوند اجازه دهد، شفاعت سودی ندارد و مجرمان در آن روز وحشت زده‏اند و ناله‏ها دارند تا آن که صدایشان خاموش شود و ناله و فزع از دل‏های آنان برخیزد.

در هر صورت در این آیه بهانه بت پرستان برای پرستش بتها که می‏گفتند ؛ «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ:" اینها شفیعان ما نزد خدایند"! (یونس- ۱۸) به این وسیله قطع می‏شود، چرا که خدا هرگز اجازه شفاعتی به آنها نداده است.»

البته به نظر می رسد که لازم بود در این آیه، شفاعت بتها نفی شود ولی گویا بتها ارزش مطرح شدن نفی شفاعتشان را ندارند، لذا در رابطه با مشرکان فرموده: شما از جمله شفاعت کنندگان نخواهید بود، در نتیجه بت های شما نیز شفاعت گر نیستند.

البته واضح است که شفاعت دعاست و آنچه بر آن مترتب است. خدا مجبور نیست دعای کسی را در حق خود یا دیگری اجابت کند هر چند دعا کننده در نزد خدا مقرب باشد. قرآن این معنی را در سخن خدا با حبیب خود محمد (صلی الله علیه و آله) بیان می‏دارد: «اگر برایشان هفتاد بار هم آمرزش بخواهی خدا آنان را نخواهد آمرزید».(التوبة/ ۸۰)

خدا خود شفیع انسان است ، او زمانی شفاعت دیگران را می‏پذیرد که اهلیت داشته باشند چنان که می‏فرماید: «اگر به هنگامی که مرتکب گناهی شدند نزد تو آمده بودند و از خدا آمرزش خواسته بودند و پیامبر برایشان آمرزش خواسته بود، خدا را توبه‏پذیر و مهربان می‏یافتند».( نساء/ ۶۴)

● شفاعت به چه معنا می باشد؟

پس معنی شفاعت حقیقی این است که انسان خود احساس گناه کند و بداند که باید از گناه خود توبه کند. این امر مستلزم انکسار قلب است و نیز تصمیم قوی که دیگر مرتکب آن گناه و هر گناه دیگر نشود، سپس نزد پیشوای دینی بیاید یا کسی که همانند او باشد و نزد او استغفار کند.

خلاصه آن که: بشر اعتقاد به شفاعت را برای گذاشتن سرپوشی بر خطاهای خود و گریز از مسئولیتهای خود پذیرفته است و همین امر است که قرآن در چند جا به مناسبتهایی به بیان آن پرداخته است. این گونه شفاعت، شفاعت شرک‏آمیز است. یعنی معتقدین به آن می پندارند که بتان و ثروت و سپاهیان آنان می‏توانند وسیله رهایی از غضب پروردگار باشند زیرا این بتان در قدرت و سلطه با خدا شریک‏اند. و حال آن که خدا از آنچه اینان برای او شریک قرار می‏دهند فراتر است.

اذنی که خداوند به افراد می‏دهد تا شفاعت کنند یا شفاعت شوند بر اساس حقّ است، یعنی شفاعت کنندگان به خاطر قرب الهی به آن مقام می‏رسند و شفاعت شوندگان به خاطر حفظ ارتباط با راه خدا لایق دریافت شفاعت می‏شوند. «قالُوا ما ذا قالَ رَبُّکُمْ قالُوا الْحَقَّ»شفاعت مسئولانه، چه شفاعتی است؟

اما گونه دیگری از شفاعت هست که مسئولانه است و انسان را به مسئولیت و اطاعت بیشتر سوق می‏دهد. قرآن این شفاعت را نیز به مناسبتهایی در جایگاه های مختلف بیان کرده است. مقصود از آن دعای پیامبر و امامان و صالحان است برای آمرزش ، آن هم برای کسانی که خدا اجازه دهد.

اعتقاد به این گونه شفاعت انسان را به کار و تلاش وامی‏دارد و او را در برابر یأس و نومیدی مقاوم می‏سازد و به اطاعت رهبری دینی انگیزه می دهد.

امام محمد باقر (علیه السلام) بر ابو ایمن وارد شد. ابو ایمن گفت: ای ابو جعفر مردم مغرور شده‏اند و می‏گویند شفاعت محمد، شفاعت محمد. امام محمد باقر(علیه السلام) خشمگین شدند به گونه‏ای که رنگ چهره‏شان تغییر کرد. سپس فرمودند: «وای بر تو ای ابو ایمن ... اگر پنداشته‏ای که هول و هراس قیامت فرا می‏رسد و تو به شفاعت رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) دلبسته‏ای وای بر تو. تنها کسی شفاعت می‏شود که شفاعت بر او واجب باشد».

سپس فرمودند:«هیچ یک از اولین و آخرین نیست مگر آن که در روز قیامت به شفاعت پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیازمند است».

و افزودند: «رسول اللَّه امتش را شفاعت می‏کند و ما شیعیان خود را و شیعیان ما زن و فرزند خود را».

چون هول و هراس قیامت آنها را فرا گیرد، هوش و عقل از سرهایشان بپرد و چشمهایشان تیره شود و این هول و هراس تا زمانی که خدا بخواهد ادامه دارد.

پس شفاعت جز به اذن او صورت نپذیرد و جز او کسی نمیتواند ایمنی دهد و نجات جز به فرمان او نیست.

درباره این آیه تفسیرهای دیگری هم هست ولی آنچه ما گفتیم با سیاق عبارت و مقتضای حال مناسب‏تر است.

پیام‏های آیه:

۱) معبودهای خیالی، اجازه‏ی شفاعت پیروان خود را ندارند. «لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ»

۲) شفاعت به این معنا نیست که شفاعت کنندگان از خداوند مهربان‏ترند، زیرا خداوند است که به شفاعت کنندگان اجازه‏ی شفاعت می‏دهد. «لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»

۳) شفاعت، کاری مستقل در برابر اراده‏ی حتمی او نیست، بلکه در راستای اراده‏ی خداست. «أَذِنَ لَهُ»

۴) در قیامت امکان شفاعت هست، ولی با اذن الهی. «لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»

۵) اذنی که خداوند به افراد می‏دهد تا شفاعت کنند یا شفاعت شوند بر اساس حقّ است، یعنی شفاعت کنندگان به خاطر قرب الهی به آن مقام می‏رسند و شفاعت شوندگان به خاطر حفظ ارتباط با راه خدا لایق دریافت شفاعت می‏شوند. «قالُوا ما ذا قالَ رَبُّکُمْ قالُوا الْحَقَّ»

آمنه اسفندیاری

منابع:

۱- تفسیر نمونه ، ج۱۸

۲- تفسیر نور ، ج ۹

۳- تفسیر احسن الحدیث ، ج۸

۴- تفسیر هدایت ، ج ۱۰

۵- تفسیر اطیب البیان