شنبه, ۲۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 15 March, 2025
شفاعتی سودآور برای بشر

بشر اعتقاد به شفاعت را برای گذاشتن سرپوشی بر خطاهای خود و گریز از مسئولیتهای خود پذیرفته است و همین امر است که قرآن در چند جا به مناسبتهایی به بیان آن پرداخته است. این گونه شفاعت، شفاعت شرکآمیز است. یعنی معتقدین به آن می پندارند که بتان و ثروت و سپاهیان آنان میتوانند وسیله رهایی از غضب پروردگار باشند ؛ زیرا این بتان در قدرت و سلطه با خدا شریکاند. و حال آن که خدا از آنچه اینان برای او شریک قرار میدهند فراتر است.
اما گونه دیگری از شفاعت هست که مسئولانه است و انسان را به مسئولیت و اطاعت بیشتر سوق میدهد. قرآن این شفاعت را نیز به مناسبتهایی در جایگاه های مختلف بیان کرده است. مقصود از آن دعای پیامبر و امامان و صالحان است برای آمرزش، آن هم برای کسانی که خدا اجازه دهد.
● شفاعت، در راستای ارادهی الهی است
«وَلاتَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّی إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّکُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ (سبا ۲۳) ؛ و شفاعت نزد خداوند سودی ندارد، مگر برای آن کس که او اجازه دهد».
(انتظار اذن شفاعت، ادامه دارد) تا زمانی که هراس و اضطراب از دلهای آنان بر طرف شود، (مجرمان) از آنان پرسند: پروردگار شما چه گفت؟
پاسخ میدهند: حقّ گفت و او بلند مرتبه و بزرگ است.
شفاعت حقیقی این است که انسان خود احساس گناه کند و بداند که باید از گناه خود توبه کند. این امر مستلزم انکسار قلب است و نیز تصمیم قوی که دیگر مرتکب آن گناه و هر گناه دیگر نشود ، سپس نزد پیشوای دینی بیاید یا کسی که همانند او باشد و نزد او استغفار کند.نکتهها:
کلمهی «فزع» هر گاه با حرف «عن» همراه باشد به معنای بر داشته شدن ناله است، (مفردات راغب) ولی اگر بدون آن باشد به معنای به ناله در آوردن است.
جمله «إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ» را دو گونه میتوان معنا کرد:
الف) شفاعت نزد خدا سودی ندارد، مگر برای انبیا و اولیا و شفاعت کنندگانی که از طرف خداوند اجازهی شفاعت داشته باشند.
ب) شفاعت نزد خدا سودی ندارد، مگر برای آن دسته از گناهکارانی که خدا اجازهی شفاعت برای آنان را به اولیا بدهد.
در تفسیر اطیب البیان، آیهی مورد بحث چنین معنا شده است: در قیامت جز برای افرادی که خداوند اجازه دهد، شفاعت سودی ندارد و مجرمان در آن روز وحشت زدهاند و نالهها دارند تا آن که صدایشان خاموش شود و ناله و فزع از دلهای آنان برخیزد.
در هر صورت در این آیه بهانه بت پرستان برای پرستش بتها که میگفتند ؛ «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ:" اینها شفیعان ما نزد خدایند"! (یونس- ۱۸) به این وسیله قطع میشود، چرا که خدا هرگز اجازه شفاعتی به آنها نداده است.»
البته به نظر می رسد که لازم بود در این آیه، شفاعت بتها نفی شود ولی گویا بتها ارزش مطرح شدن نفی شفاعتشان را ندارند، لذا در رابطه با مشرکان فرموده: شما از جمله شفاعت کنندگان نخواهید بود، در نتیجه بت های شما نیز شفاعت گر نیستند.
البته واضح است که شفاعت دعاست و آنچه بر آن مترتب است. خدا مجبور نیست دعای کسی را در حق خود یا دیگری اجابت کند هر چند دعا کننده در نزد خدا مقرب باشد. قرآن این معنی را در سخن خدا با حبیب خود محمد (صلی الله علیه و آله) بیان میدارد: «اگر برایشان هفتاد بار هم آمرزش بخواهی خدا آنان را نخواهد آمرزید».(التوبة/ ۸۰)
خدا خود شفیع انسان است ، او زمانی شفاعت دیگران را میپذیرد که اهلیت داشته باشند چنان که میفرماید: «اگر به هنگامی که مرتکب گناهی شدند نزد تو آمده بودند و از خدا آمرزش خواسته بودند و پیامبر برایشان آمرزش خواسته بود، خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند».( نساء/ ۶۴)
● شفاعت به چه معنا می باشد؟
پس معنی شفاعت حقیقی این است که انسان خود احساس گناه کند و بداند که باید از گناه خود توبه کند. این امر مستلزم انکسار قلب است و نیز تصمیم قوی که دیگر مرتکب آن گناه و هر گناه دیگر نشود، سپس نزد پیشوای دینی بیاید یا کسی که همانند او باشد و نزد او استغفار کند.
خلاصه آن که: بشر اعتقاد به شفاعت را برای گذاشتن سرپوشی بر خطاهای خود و گریز از مسئولیتهای خود پذیرفته است و همین امر است که قرآن در چند جا به مناسبتهایی به بیان آن پرداخته است. این گونه شفاعت، شفاعت شرکآمیز است. یعنی معتقدین به آن می پندارند که بتان و ثروت و سپاهیان آنان میتوانند وسیله رهایی از غضب پروردگار باشند زیرا این بتان در قدرت و سلطه با خدا شریکاند. و حال آن که خدا از آنچه اینان برای او شریک قرار میدهند فراتر است.
اذنی که خداوند به افراد میدهد تا شفاعت کنند یا شفاعت شوند بر اساس حقّ است، یعنی شفاعت کنندگان به خاطر قرب الهی به آن مقام میرسند و شفاعت شوندگان به خاطر حفظ ارتباط با راه خدا لایق دریافت شفاعت میشوند. «قالُوا ما ذا قالَ رَبُّکُمْ قالُوا الْحَقَّ»شفاعت مسئولانه، چه شفاعتی است؟
اما گونه دیگری از شفاعت هست که مسئولانه است و انسان را به مسئولیت و اطاعت بیشتر سوق میدهد. قرآن این شفاعت را نیز به مناسبتهایی در جایگاه های مختلف بیان کرده است. مقصود از آن دعای پیامبر و امامان و صالحان است برای آمرزش ، آن هم برای کسانی که خدا اجازه دهد.
اعتقاد به این گونه شفاعت انسان را به کار و تلاش وامیدارد و او را در برابر یأس و نومیدی مقاوم میسازد و به اطاعت رهبری دینی انگیزه می دهد.
امام محمد باقر (علیه السلام) بر ابو ایمن وارد شد. ابو ایمن گفت: ای ابو جعفر مردم مغرور شدهاند و میگویند شفاعت محمد، شفاعت محمد. امام محمد باقر(علیه السلام) خشمگین شدند به گونهای که رنگ چهرهشان تغییر کرد. سپس فرمودند: «وای بر تو ای ابو ایمن ... اگر پنداشتهای که هول و هراس قیامت فرا میرسد و تو به شفاعت رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) دلبستهای وای بر تو. تنها کسی شفاعت میشود که شفاعت بر او واجب باشد».
سپس فرمودند:«هیچ یک از اولین و آخرین نیست مگر آن که در روز قیامت به شفاعت پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیازمند است».
و افزودند: «رسول اللَّه امتش را شفاعت میکند و ما شیعیان خود را و شیعیان ما زن و فرزند خود را».
چون هول و هراس قیامت آنها را فرا گیرد، هوش و عقل از سرهایشان بپرد و چشمهایشان تیره شود و این هول و هراس تا زمانی که خدا بخواهد ادامه دارد.
پس شفاعت جز به اذن او صورت نپذیرد و جز او کسی نمیتواند ایمنی دهد و نجات جز به فرمان او نیست.
درباره این آیه تفسیرهای دیگری هم هست ولی آنچه ما گفتیم با سیاق عبارت و مقتضای حال مناسبتر است.
پیامهای آیه:
۱) معبودهای خیالی، اجازهی شفاعت پیروان خود را ندارند. «لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ»
۲) شفاعت به این معنا نیست که شفاعت کنندگان از خداوند مهربانترند، زیرا خداوند است که به شفاعت کنندگان اجازهی شفاعت میدهد. «لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»
۳) شفاعت، کاری مستقل در برابر ارادهی حتمی او نیست، بلکه در راستای ارادهی خداست. «أَذِنَ لَهُ»
۴) در قیامت امکان شفاعت هست، ولی با اذن الهی. «لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»
۵) اذنی که خداوند به افراد میدهد تا شفاعت کنند یا شفاعت شوند بر اساس حقّ است، یعنی شفاعت کنندگان به خاطر قرب الهی به آن مقام میرسند و شفاعت شوندگان به خاطر حفظ ارتباط با راه خدا لایق دریافت شفاعت میشوند. «قالُوا ما ذا قالَ رَبُّکُمْ قالُوا الْحَقَّ»
آمنه اسفندیاری
منابع:
۱- تفسیر نمونه ، ج۱۸
۲- تفسیر نور ، ج ۹
۳- تفسیر احسن الحدیث ، ج۸
۴- تفسیر هدایت ، ج ۱۰
۵- تفسیر اطیب البیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست