سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

مروری بر زندگی « یوری الكسی ویچ گاگارین » نخستین كیـهان نـورد مروری بر زندگی « یوری الكسی ویچ گاگارین » نخستین كیـهان نـورد


«زمانی كه مدار گرد من به دور زمین می چرخید من از دیدن این همه زیبایی زمینمان شگفت زده شده بودم مردم جهان بیایید برای حفظ و افزایش این زیبایی بكوشیم نه برای تخریب آن» یوری گاگارین

امروز ۲۳ فروردین‌ماه، برابر با ۱۲ مارس، مصادف با چهل‌و‌سومین سالگرد نخستین سفر فضایی انسان است.

در چنین روزی، یوری گاگارین، فضانورد شوروی سابق با فضاپیمای «وستك»، برای نخستین‌بار از دروازه‌های آسمان عبور كرد و فصلی نوین را در تاریخ تحقیقات فضایی آغاز كرد.

سیروس برزو، كارشناس تاریخ كیهان‌نوردی و پژوهشگر ایرانی مقیم مسكو در مطلبی كه برای سرویس «علمی» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ارسال كرده، فرازهایی از زندگی این فضانورد را مرور كرده‌است:

«یوری الكسیویچ گاگارین»، در روز ۹ مارس سال ۱۹۳۴ در دهكده «كلوشینو» كه در حدود ۱۶۱ كیلومتری غرب مسكو قرار دارد به دنیا آمد. پدرش ، الكسی ایوانویچ، یك كشاورز و مادرش، اناتیموفیونا، یك چوپان بود.

گاگارین در سال ۱۹۴۱ پا به مدرسه گذاشت، اما حمله نازیها، باعث تعطیلی مدرسه شد و آلمانها، منزل خانواده او را اشغال كردند.

گاگارین و خانواده اش به اجبار به یكی از پناهگاه ها منتقل شدند و تا پایان جنگ در آنجا به سر بردند. آنها بعد از جنگ به شهر كوچك «گژانسك» كه امروز به افتخار او، «گاگارین» نامیده می شود، مهاجرت كردند و گاگارین مجددا به مدرسه رفت. او به ریاضیات علاقه وافری داشت و در درس علوم، شاگرد بسیار خوبی بود.

گاگارین بلافاصله پس از پایان دوره دبستان، به هنرستان فنی فلزات در شهر «لیوبرتسكی» (در نزدیكی مسكو) رفت و همچنین به تحصیل در دبیرستان شبانه پرداخت. در این هنرستان، هنرجویان برای قبول مسئولیت در كارهای مختلف، دوره می دیدند.

بعد از یك سال به «ساراتف» رفت. در این شهر یك آموزشگاه هواپیمایی بسیار خوب، وجود داشت. در چهارمین سال تحصیلی، گاگارین به آموزشگاه هواپیمایی روی آورد و به عنوان عضو ، باشگاه هوایی ساراتف، مشغول به كار شد. او پس از پایان دروس تئوری، وارد عملیات اصلی، یعنی پرش با چتر شد. اولین پرش گاگارین، از یك فروند هواپیمای جنگی « یاك-۱۸ » صورت گرفت. در بهار سال ۱۹۵۵ او توانست از هنرستان فنی فلزات، فارغ‌التحصیل شود و همزمان ، دیپلم آموزشگاه پرواز را نیز اخذ كند.

گاگارین تصمیم گرفت به جای كار در كارخانه ذوب فلز، خلبان شود و در تابستان همان سال به آموزشگاه خلبانی «اونیورگ» روی آورد. دو سال بعد، به عنوان خلبان درجه یك از این آموزشگاه ، فارغ التحصیل شد و به نیروی هوایی شوروی پیوست تا به عنوان خلبان جنگی، مشغول به كار شود. اولین كار او در شهر اونیورگ بود و در همان شهر با همسر آینده اش، والیا ( مخفف والنتینا ) آشنا شد. والیا در شهر، مربی بهداشت مدارس بود.

یكی از فعالیتهای چشمگیر نظامیان، رژه بود. اما والیا، نمی توانست همسرش را دراین مراسم ببیند، زیرا گاگارین به علت كوتاهی قد، اجازه شركت در رژه را نداشت. این قد كوتاه، بعدها نیز وقتی كه او می خواست خلبان جنگنده‌های میگ شود، برایش دردسر، ایجاد كرد. او مجبور بود، برای انجام راحت عملیات پرواز، بالش كوچكی را روی صندلیش بگذارد.

گاگارین در سال ۱۹۵۷ به درجه ستوانی رسید و در نوامبر همان سال با والیا ازدواج كرد. او چندی بعد، داوطلب شد تا با یك گروه اكتشافی به قطب شمال، سفر كند. در این زمان همسرش مشغول گذراندن دوره آموزشگاه پرستاری مسكو بود، اما خیلی زود و پس از به پایان رسیدن دوره، به گاگارین پیوست.

در بهار سال ۱۹۵۹ نخستین فرزندش به دنیا آمد؛ دختری كه او را لنا ( مخفف لنوچكا ) نام نهادند.

در اواخر سال ۱۹۵۹ ، گاگارین برای انجام یك معاینه فراخوانده شد. این معاینه چندین روز طول كشید و سرانجام گاگارین متوجه شد كه به عنوان فضانورد، انتخاب شده است. روز ۹ مارس ۱۹۶۰، در بیست و ششمین سالگرد تولدش، این خبر را به او دادند اما مساله كاملا سری بود و گاگارین نمی توانست آن را با همسرش در میان بگذارد.

در ۷ مارس ۱۹۶۱ دومین دخترش به دنیا آمد و نامش را «گالیا» گذاشتند.

چندی بعد، او به همسرش اطلاع داد كه به عنوان اولین كسی كه باید راه فضا را بگشاید، انتخاب شده است. او اجازه نداشت كه روز پرواز را به اطلاع همسرش برساند. والیا می گوید: « وقتی كه به اتفاق چند فضانورد دیگر عازم مركز پرتاب های فضایی بود، از او خواستم كه روز پرواز را به من بگوید، این مساله كاملا سری بود. نه این مساله بلكه اصولا وقتی قرار است انسانی به فضا پرتاب شود، جز عده انگشت شماری، هیچ كس از وقایعی كه می‌گذشت، اطلاع نداشت.»

او مكثی كرد و بعد به آهستگی گفت: « ۱۴ آوریل ». بعدا فهمیدم كه او نمی خواست من خیلی مضطرب شوم و روز ۱۴ آوریل را به اجبار گفت، زیرا تا آن زمان ، پرواز او، به پایان رسیده و به آغوش خانواده اش بازگشته بود.»

گاگارین برای حفظ اسرار، مجبور شد به همسرش دروغ بگوید، زیرا پرواز تاریخی او در ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ انجام شد. این سفر كه با سفینه « وستك-۱» صورت گرفت، یك ساعت و چهل و هشت دقیقه طول كشید و در جریان آن

گاگارین یك بار زمین را دور زد. پس از بازگشت از فضا استقبال بی نظیری از او به عمل آمد. مردم كیلومترها صف كشیدند و چندین مدال به او داده شد. گاگارین به كشورهای زیادی، سفر كرد و بعدها یكی از دهانه های آتشفشانی ماه، به افتخار او، گاگارین ، نام گرفت.

در سال‌های بعد، او به عنوان معلم فضانوردان دیگر كار می كرد و معاونت ژنرال كامانین، رییس كمیسیون برنامه‌های فضایی را بر عهده داشت. او نظارت بر حسن انجام كلیه طرح های مربوط به ماه را بر عهده داشت. گاگارین در سپتامبر ۱۹۶۱ برای انجام تحصیلات عالی، وارد آكادمی نیروی هوایی موسوم به « ژوكوفسكی » كه یكی از معتبرترین دانشكده های نیروی هوایی جهان است، شد و تحصیلاتش را در فوریه ۱۹۶۸ با نمرات عالی، به پایان رساند.

گاگارین در كنار كارهای رسمی خود مثل آموزش فضانوردان، تحصیل در آكادمی و شركت در كنفرانس ها، به انجام كارهای جنبی نیز می پرداخت. به عنوان نمونه در تالیف كتاب «روانشناسی فضا» ولادیمیر لبدف همكاری كرد. او سرپرستی كمیسیون فنی فدراسیون اسكی روی آب و مسئولیت انجمن دولتی شوروی و كوبا را بر عهده داشت.

همسرش می گوید:« او دوست داشت در اوقات فراغت، دور و برش شلوغ باشد. در این مجالس، او به لطیفه‌هایی كه دیگران تعریف می كردند، گوش می داد و با صدای بلند می خندید.»

اما او در ساعات كار، بسیار جدی بود، احتمالا گاگارین می بایست سفری دیگر به فضا می كرد. حتی گفته می شد او قرار بود با یك سفینه به ماه سفر كند. والنتینا ترشكوا، اولین زن فضانورد جهان در سفری به كوبا، اظهار كرده بود:« فضانوردانی برای سفر به ماه انتخاب شده اند، گاگارین سرپرست این گروه است و من یكی از اعضای آن هستم.»

در اوت سال ۱۹۶۶، او به عنوان علی البدل ولادیمیر كمارف برای سفر با « سایوز-۱» انتخاب شد. قرار بود گاگارین با « سایوز-۳ » به فضا، سفر كند. اما با حادثه ای كه برای سایوز-۱ رخ داد و فضانورد آن كشته شد، برنامه سفر گاگارین، به هم خورد و او نتوانست در پرواز فضایی دیگری شركت كند. بنا به گزارشی كه در غرب منتشر شد، در این سالها گاگارین تصادفی با اتومبیل داشت كه جای زخم آن بر روی یكی از ابروهایش مشخص است. ظاهرا او در اوایل ماه مارس ۱۹۶۸ بار دیگر تمرین برای سفر فضایی را آغاز كرد.

روز ۲۷ مارس ۱۹۶۸ او به اتفاق ولادیمیر سریوگین با یك هواپیمای دو نفره « میگ-۱۵ » از فرودگاه مسكو عازم یك تمرین شد. پرواز در ساعت۱۰ و ۱۹ دقیقه صبح آغاز و در ساعت ۱۰و ۳۱ دقیقه با سقوط هواپیما در ۴۸ كیلومتری شرق مسكو، پایان یافت و به این ترتیب، پرونده زندگی نخستین پیشتاز فضا برای همیشه بسته شد.

تحقیق برای یافتن علت سقوط هواپیما، چند سال ادامه داشت ولی به نتیجه قطعی نرسید.

فقط ثابت شد كه گاگارین و سریوگینف تا آخرین لحظات با مهارت و هوشیاری كامل، هدایت هواپیما را بر عهده داشته‌اند و سقوط هواپیما، هیچ ارتباطی با كار آنها نداشته است. در آن زمان، مراسمی به عنوان تشییع جنازه برای او و سریوگین، برپا شد و اعلام كردند كه خاكستر این دو تن، در پای دیوار كرملین به خاك سپرده شده است. این كار فقط برای قهرمانان درجه یك انجام می شود. اما در سال ۱۹۸۳ فاش شد كه جسد او هیچ گاه پیدا نشد زیرا هواپیما پس از سقوط آتش گرفته و هیچ اثری از سرنشینان باقی نمانده و آن تشییع و به خاك‌سپاری جنبه نمادین داشته است.

بعد از این حادثه شهری كه گاگارین در آن بزرگ شده بود و همچنین یك كشتی ارتباط ماهواره‌ای به یاد او نام‌گذاری شد.

مرگ گاگارین به اندازه كشته شدن كمارف در سقوط « سایوز-۱» بر روی فضانوردان دیگر شوروی اثر گذاشت.

او شخصیتی مردمی شده بود و نفوذ فراوانی بر روی دیگر فضانوردان داشت. به طوری كه هیچ یك از مسئولان فضانوردی شوروی بعد از او نتوانستند چنین نفوذی بر روی دیگران داشته باشند. از گاگارین به عنوان انسانی اصولی، قاطع و با شهامت یاد می كنند. راستگویی، رك بودن، چهره خندان و تیزهوشی بسیارش هنوز زبانزد فضانوردان قدیمی است. »