دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

عالم ترین مردمان


عالم ترین مردمان

دلایل عقلی و نقلی اعلمیت امام در اندیشه سیاسی شیعه

اعلمیت امام و احاطة مطلق او به ظاهر و باطن شریعت و تسلط بسیار گسترده وی به علم و دانش های زمانه مورد اتفاق متکلمین و علمای شیعه است و از مسلمات اعتقادی تشیع به شمار می رود یکی از بنیاد های اساسی چنین باوری، غیر از بنیاد هایی که ذکر خواهد شد، همان اعتقاد به عصمت است. بدیهی است که با اعتقاد به علم امام و بری بودن وی از خطا و لغزش، خاصه در تفسیر شریعت و احکام خدا، طبعاً باید وی عالم ترین انسان زمان خویش باشد تا پیراستگی وی از خطا معنا داشته باشد.

عقیده احاطه علمی امام در اعلمیت وی در تفکر شیعی به جز مستندات روائی دارای مبانی عقلی نیز هست. برخی از این مبانی در پیوند با شالوده عقلی ضرورت نصب الهی امام و وجوب عصمت هستند و برخی دیگر به صورت مستقل عرضه شده ‏اند. برای اثبات اعلمیت امام همان گونه متکلمین شیعه از قاعده لطف استفاده می کنند در اثبات وجوب اعلیمت امام نیز از این قاعده بهره می گیرند. آنان با یادآوری قاعده مذکور متذکر می شوند که فقط در صورتی که مردم بتوانند برای دریافت درست و دقیق نه ظنی احکام الهی و ظاهر و باطن شریعت و حصول به پیچیدگی های آن، نقطه اتکا و مرجعی داشته باشند لطف الهی تحقق یافته است.

از سوی دیگر یک پایه ضرورت وجود امام این است که او امت را به سر حد کمال برساند، حال اگر خود از شناخت همان کمال به طور دقیق و همه جانبه عاجز باشد، وجوب نصب او بی فایده و نقض غرض خواهد بود.

پایه دیگر عقلی وجوب اعلمیت امام در تفکر شیعی، ضرورت وجود اسوه حسنة در میان مردم است تا ایشان بتوانند با مشاهدة انسانی که تمام قابلیت های بشری را در خویشتن فعلیت بخشیده است، الگویی برای رسیدن به کمال داشته باشند. حال اگر امام جامع علوم زمان نباشد، چگونه خواهد توانست در حالی که به سبب گرفتاری در جهل و خطا و نقص گرفتار می‏‏شود، الگوی مسلمین قرار گیرد.

دلایل عقلی فوق الذکر را که بخشی از دلایل شیعه در ضرورت اعلمیت امام است، می توان به شکل زیر خلاصه و دسته بندی نمود:

۱) بدون وجود امام اعلم، مردم در حصول به شریعت ناتوان خواهند ماند و لطف الهی تحقق نخواهد یافت.

۲) امام، زمانی قادر خواهد بود پیروان خویش را به قلة کمال برساند که خود کمال علمی داشته باشد.

۳) اگر امام احاطه علمی به شریعت نداشته باشد چگونه خواهد توانست به وظیفه خویش که حفظ شریعت است، شریعتی که دقیقا و به طور همه جانبه به آن شناخت ندارد، عمل کند.

۴) امامی که نسبت به پاره ای مسائل اعم از شرعی و غیر شرعی آگاهی و احاطه علمی نداشته باشد خود از فعلیت دادن به خویش یا تداوم کمالات وجودی، عاجز خواهد شد و نخواهد توانست اسوه حسنه برای پیروان خویش باشد.

علمای شیعه در کنار ارائه دلایل عقلی بر اعلمیت امام به مستندات روائی عدیده ای نیز توسل جسته اند که نمونه هایی از آنها ذیلا ذکر خواهد شد:ـ دسته اول مربوط به تصریحات حضرت علی (ع) به احاطه علمی ائمه است. آن حضرت در جای جای کتاب شریف

نهج البلاغه سخنانی در این باره ایراد فرموده اند که به نمونه هایی از آنها اشاره می‏‏شود:

۱) آل پیغمبر نگهدارنده راز نهان و پناه آن حضرت می‏باشند و خزینه دانش آن وجود محترم هستند و مرجع حکمت های آن جناب و حافظ کتاب هایش می‏باشند و مانند

کوه هایی هستند برای دینش. حضرت رسول به کمک آنان پشتش را راست کرد و لرزش بدنش را زائل نمود. (نهج البلاغه ص ۴۴)

۲) « ... ما (ائمه اثنی عشر علیهم السلام) از شجره نبوت هستیم و از خاندانی می باشیم که رسالت و پیغام الهی در آنجا فرود آمده و رفت و آمد فرشتگان در آنجا بوده و ما، کان های

معرفت و دانش و چشمه های حکمت هستیم، یاران و دوستان ما در انتظار رحمت الهی هستند و برای دشمنان و بد خواهان غضب و خشم خداوند مهیا است.»

۳) «سوگند به خدا رساندن پیغام ها و وفای به عهد و همه معانی (و معنی و تأویل قرآن کریم) را یاد گرفتیم و ابواب و معرفت و راه روشن نزد ما اهل بیت می‏باشد. آگاه باشید احکام و قوانین دین و خداوند سبحان یکنواخت است و راه های آن هموار و راست. هر که از احکام پیروی نموده در آن راه ها قدم نهاده و به حق ملحق و بهره مند شد و هر که زیر بار نرفت گمراه و پشیمان شد.» (نهج البلاغه ص ۳۷۱)

۴) «کجایند کسانی که گمان می‏کنند که آنان در علم مطلع و استوارند به جز ما اهل بیت؟ ادعای آنان دروغ و ستم بر ماست زیرا خداوند ما را برتری داده و ایشان را فرو گذاشته و به ما عطا فرموده و آنان را بی بهره ساخته و ما را داخل نموده و آنها را خارج فرموده، به وسیله ما هدایت و راهنمائی را طلب می گردد و بینائی از کوری و گمراهی خواسته می‏‏شود. محقق است که ائمه و پیشوایان دین از قریش هستند که از هاشم به وجود آمده اند. امامت و خلافت بر غیر ایشان سزاوار نیست و خلفائی غیر از آنان صلاحیت ندارند.» (نهج البلاغه، ص ۴۳۸)

۵) آیات قرآن انچه در مدح و منقبت علم و هدایت است دربارة ایشان نازل شده و آنان گنج های خداوند بخشنده هستند. اگر به گفتار لب گشایند راست گویند و اگر خاموش باشند دیگری بر آنان پیشی نگرفته پس باید پیرو جلودار هر قومی به پیروان خود راست گوید.»

۶) «آل محمد زنده کننده علم و دانایی و از بین برنده جهل و نادانی هستند شما را آگاه می سازد بردباریشان از داناییشان، ظاهر شان

از باطنشان و خاموشیشان از راستی و درستی گفتار شان حق را مخالفت نمی کنند و در آن اختلاف ندارند. ایشان ستون های اسلام و پناهگاه های آن هستند. به وسیله ایشان حق به اصل و موضع خود باز می گردد و باطل و نادرستی از جای آن دور و نابود می‏‏شود و زبانش آنجا که حق آشکار شد بریده می گردد. دین را شناختید شناختی که از روی دانائی و رعایت نمودن است، که شناختی که از روی شنیدن و عمل نمودن باشد و روایت کنندگان علم بی شمار و رعایت کنند گان آن کمند.»

علاوه بر تصریحات حضرت علی (ع) که مواردی از آن از کتاب شریف نهج البلاغه نقل گردید. در مورد وسعت علوم امامان شیعه، که علمای اسلام در اثبات اعلمیت امام به آنها استناد می‏کنند، روایات عدیده ای نیز به عنوان مستندات روائی شیعه در همین راستا مورد استفاده قرار گرفته است که ذیلا نمونه هایی از آنها نقل خواهد شد.

۱) «امام محمد باقر (ع) فرمود: اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است و تنها یک حرف نزد آصف بود. آصف آن یک حرف را گفت و زمین میان او و تخت بلقیس در هم نوردید تا او تخت را به دست گرفت سپس زمین به حالت اول بازگشت. و این عمل در کمتر از یک چشم به هم زدن انجام شد و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را داریم و یک حرف هم نزد خدا است که آن را در علم غیب برای خود مخصوص ساخته و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.» (اصول کافی، جلد اول ص ۳۳۴)

۲) «... از امام صادق (ع) شنیدند که فرمود: من آنچه در آسمان ها و زمین است می دانم و آنچه در بهشت و دوزخ است می دانم و گذشه و آینده را می دانم. سپس اندکی تأمل کرد و دید این سخن بر شنوندگان گران آمد. لذا فرمود: من این مطلب را از کتاب خدای عز و جل می دانم. خدای عز و جل می‏فرماید «بیان هر چیز در قرآن است.» (اصول کافی، ص ۳۸۸)

۳) امام موسی بن جعفر (ع) فرمود: علم ما به سه جهت رسائی دارد: گذشته و آینده و پدید شونده اما گذشته برای ما تفسیر شده است (یعنی اخبار گذشته را پیغمبر برای ما توضیح داده است) و اما آینده (در مصفحی که نزد ما است) نوشته شده و اما پدید شونده از راه الهام به دل و تأثیر در گوش باشد ... و آن بهترین دانش ما است.»

بنابراین یکی از اساسی ترین ویژگی های امامان (علیهم السلام) اعلمیت آنان است. امامان عالم ترین مردم زمان خویش بودند. البته وجود مبارک ایشان بنا به مصلحت الهی و اقتضای زمان تنها چشمه هایی از دریای علم لایزالشان را روان می ساختند، چه بسیاری از علوم راکه بنا به اقتضا و مصلحت آشکار ننموده اند.

حجت الله کریمی