شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

5گام تا بی وفایی همسران


پژوهش‌هاي متعدد نشان داده است كه «بي‌وفايي» يكي از عمده‌ترين دلايل ذكر شده براي طلاق است. كشف بي‌وفايي فشار زيادي بر قرباني بي‌وفايي وارد مي‌كند و بي‌وفايي منجر به طلاق، اين فشار را مضاعف مي‌سازد. بنابراين افراد در سازگاري با شرايط جديد و حاد، دچار مشكلات زيادي مي‌شوند و سازگاري براي شخص قرباني سخت‌تر از سازگاري شخص مرتكب بي‌وفايي است. همچنين شخصي كه پيشنهاد جدايي مي‌دهد، كمتر از شخص ديگر دچار افسردگي مي‌شود و سازگاري بهتري دارد. البته شخص مرتكب بي‌وفايي نيز احساس گناه شديدي پيدا مي‌كند كه مي‌تواند منجر به افسردگي شود و نيازمند مداخلات درماني باشد.
   
بي‌وفايي در زندگي زناشويي چيست؟
هر نوع پنهانكاري از همسر در مورد روابط خارج از ازدواج نوعي بي‌وفايي تلقي مي‌شود. حتي زماني كه شخص، اطلاعات خصوصي زندگي خود را با شخص ثالثي در ميان بگذارد و آن را از همسرش پنهان كند نوعي بي‌وفايي و خيانت تلقي مي‌شود. وقتي صحبت از بي‌وفايي مي‌شود، همواره رابطه فيزيكي در ذهن تداعي مي‌شود اما بي‌وفايي به اشكال ديگري نيز مي‌تواند وجود داشته باشد. نكته مهم در بي‌وفايي، پنهانكاري است. بنابراين خيالپردازي با شخصي غير از شريك زندگي، ديدن عكس و فيلم مستهجن و روابط تلفني و اينترنتي نيز نوعي بي‌وفايي تلقي مي‌شود. پس بي‌وفايي را در دو قالب بي‌وفايي عاطفي و فيزيكي مي‌توان صورت‌بندي كرد. بي‌وفايي عاطفي به صورت درددل كردن با يك غريبه غير همجنس است، در ميان گذاشتن اسرار،
بگو و بخند كردن، عشق ورزيدن و موارد ديگر كه از چشم همسر پنهان مي‌ماند. بي‌وفايي فيزيكي هم برقراري رابطه فيزيكي با شخص خارج از حوزه زناشويي است كه مي‌تواند جنبه عاطفي نداشته باشد. در مواردي بي‌وفايي عاطفي و فيزيكي مي‌تواند با هم صورت گيرد.
 
بي‌وفايي طي چه مراحلي اتفاق مي‌افتد؟
بي‌وفايي زوج‌ها نسبت به هم يا يكي نسبت به ديگري، پديده ناگهاني و يك شبه نيست بلكه در طول يك فرايند و پروسه اتفاق مي‌افتد، بنابراين شناخت اين مراحل و فرايندها مي‌تواند چشمان زوج‌ها را در مواجهه با خيانت بازتر نگه دارد و به پيشگيري و درمان بي‌وفايي كمك كند. اما اين مراحل عبارتند از:
مرحله اول: مرحله اول، آمادگي ذهني شخص است. اين آمادگي را شخص از محيط، همسالان، خانواده و رسانه‌ها كسب مي‌كند، به گونه‌اي كه احساس و نگرشي مثبت نسبت به بي‌وفايي پيدا مي‌كند. فرد احساس مي‌كند مي‌شود با فردي غير از همسر، صحبت و درد دل كرد، رابطه داشت و اين اشكالي ندارد. اين نگرش مثبت ممكن است شخص را در رؤياي خود و در حالتي از خواب و بيداري غرق كند كه در اين حالت بتواند به فردي به غير از شريك زندگي خود اشتغال ذهني داشته باشد.
مرحله دوم: در دومين مرحله حركت به سوي بي‌وفايي، ممكن است شخص به فردي خاص اشتغال ذهني داشته باشد.
مرحله سوم: در اين مرحله شخص عواطف خود را توسعه مي‌دهد و متوجه آن شخص خاص مي‌كند. مكالمات و اشاره‌ها شروع شده، قرار ملاقات‌هاي پنهاني با شخص مي‌گذارد. هر دو به دنبال بهانه‌هايي براي بودن در كنار يكديگر مي‌گردند. نشانه‌هايي از حس اعتماد بين دو طرف شكل مي‌گيرد وروابط صميمي‌تر مي‌شود.
مرحله چهارم: طرفين درگير رابطه با يكديگر مي‌شوند.
مرحله پنجم: در اين مرحله شخص با اينكه مي‌داند مرتكب بي‌وفايي شده اما سعي مي‌كند به طريقي آن را توجيه كند:
- فقط همين يك بار بود و ديگر اتفاق نخواهد افتاد.
- خدا مي‌داند كه من به اين رابطه نياز داشتم.
- فلان كس و بهمان كس هم اين كار را كرده‌اند.
- ...
 
بي‌وفايي زن و مرد متفاوت است؟
نكته كليدي ديگر در اين ميان، نوع مواجهه زن و مرد در برابر بي‌وفايي است. همچنان كه نگاه زنان و مردان به وزن و تعامل عشق، عاطفه و رابطه متفاوت است، اين تفاوت در مواجهه با بي‌وفايي هم خود را نشان مي‌دهد.
دكتر حسين خدمتگذار، روانشناس باليني و دكتر جعفر بوالهري، روانپزشك و رئيس انستيتوي روانپزشكي تهران در كتاب «بي‌وفايي همسران» به چند نكته مهم درباره بي‌وفايي اشاره كرده‌اند.
دكتر خدمتگذار معتقد است: وقتي زنان به بي‌وفايي همسر خود پي مي‌برند، فكر مي‌كنند كه همسرشان آنها را دوست نداشته و رابطه‌اي عاطفي با زن ديگر برقرار كرده ولي مرداني كه به بي‌وفايي همسرشان پي مي‌برند، فكر مي‌كنند كه محال است رابطه‌اي در كار نبوده باشد.
اگرچه نمي‌توان حكم واحدي در اين زمينه صادر كرد اما پژوهش‌هاي متعدد در فرهنگ‌هاي مختلف نشان مي‌دهد كه مردان به دنبال بي‌وفايي همسرشان به شدت دچار آشفتگي رواني مي‌شوند و واكنش شديدتري نسبت به زنان نشان مي‌دهند. زنان پس از فهميدن خيانت همسر سعي مي‌كنند رابطه زناشويي خود را از نو ترميم و آن را حفظ كنند، در حالي كه مردان به خاتمه رابطه زناشويي تمايل داشته و به دنبال جانشين مي‌گردند. برخي از زنان به افسردگي روي مي‌آورند و زانوي غم بغل مي‌گيرند در حالي كه مردان با خشم و عصبانيت رفتار كرده و خشم خود را بر سر همسرشان خالي مي‌كنند.
 
آيا عوامل شخصيتي و رواني افراد در بي‌وفايي آنها نقش دارد؟
و نكته پاياني اينكه چه آدم‌هايي با چه ويژگي‌هاي شخصيتي بيشتر در معرض بي‌وفايي قرار دارند. آيا بي‌وفايي را مي‌شود به عوامل رواني و شخصيتي نسبت داد؟ پاسخ اين سؤال مثبت است چه از جانب آدم‌هاي عادي و چه از سوي روان درمانگرها.  دكتر حسين خدمتگذار در اين باره معتقد است: روابط خارج از ازدواج به خودشيفتگي افراد، اعتماد به نفس شكننده، نياز براي حفظ عزت نفس و اختلالات رواني نسبت داده شده است. يكي از قوي‌ترين عوامل پيش‌بيني كننده بي‌وفايي، خودشيفتگي شخصيتي است. زناني كه خودشيفتگي زيادي دارند، پيش‌بيني مي‌شود كه ممكن است به دنبال جلب توجه باشند، قرار ملاقات بگذارند و شب در جايي بمانند و همه اينها موجب شود كه روابط عاطفي خارج از ازدواج داشته باشند. جالب اينكه ديده شده شوهران زناني كه خودشيفتگي بالايي دارند نيز ممكن است در فعاليت‌هاي خارج از ازدواج درگير شوند. با اين حال علاوه بر خودشيفتگي، دو عامل قوي پيش‌بيني كننده بي‌وفايي، احساس مسئوليت پايين و روانپريشي - اختلال شديد رواني - هستند كه عنصر مشترك آنها تكانشگري و ناتواني در خويشتنداري و به تأخير انداختن لذت است. تكانشگري يك ويژگي شخصيتي است كه باعث مي‌شود فرد در مواجهه با رويدادها به سرعت تعادل خود را از دست داده و از خود بي‌خود شود و بدون تفكر، واكنش نشان دهد. ويژگي شخصيتي تكانشگري ممكن است شخص را به حوزه بي‌وفايي فيزيكي سوق دهد.  افرادي كه توانايي به عقب انداختن خواسته‌هاي خود را ندارند و خواهان ارضاي فوري آنها هستند همواره تكانشي عمل مي‌كنند، تصميمي ناگهاني مي‌گيرند و به عواقب و جوانب عمل خود فكر نمي‌كنند. اين افراد بدون شك نياز به درمان، به ويژه درمان‌هاي رواني و شخصيتي دارند.
نی‌نی‌بان جدیدترین و بهترین مطالب خود را در تلگرام و از طریق سه کانال «راهنمای بارداری»، «زندگی با کودک» و «سلامت زنان» در اختیار شما قرار می‌دهد.