پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
پتانسیل بالای طب سنتی ایران برای ادغام در سیستم بهداشت و درمان
![پتانسیل بالای طب سنتی ایران برای ادغام در سیستم بهداشت و درمان](/web/imgs/16/161/iyvx21.jpeg)
● چگونه با طب سنتی ایران آشنا شدید؟
▪ آشنایی بنده با طب سنتی ایران به اوایل انقلاب برمیگردد. در سال ۱۳۵۸ در دبیرستان كمال دانشآموز ممتاز رشته ریاضی بودم. دانشگاه علم و صنعت هم نزدیك خانه ما بود. خیلی از دوستان میگفتند مدرسه كه تمام شد، همین جا میروی دانشگاه. دو ماه به كنكور مانده بود، انقلاب فرهنگی شد و بعد هم دانشگاهها تعطیل شد. دیدم فرصت خیلی خوبی است كه دنبال صرف و نحو و مطالعه علوم اسلامی بروم. اوایل انقلاب بود و جوانها انگیزه خیلی قوی داشتند كه بیشتر راجع به حدیث و قرآن و اطلاعات داشته باشند. به طور جدی مطالعه كتابهای اصیل اسلامی را شروع كردم و مدتی هم نزد مرحوم محمدعلی عامدی و اساتید دیگر تلمذ كردم. بعد برای ادامه تحصیل علوم اسلامی به قم رفتم. ولی متاسفانه در آنجا به التهاب روده بزرگ مبتلا شدم. با مصرف كمی آب خنك یا هندوانه دچار دلدرد میشدم و هر چه دوا درمان میكردم، جواب نمیگرفتم. این دردها باعث شد كه به تهران برگردم. بیماریام ادامه داشت، ضمن آنكه درس و بحث را در تهران ادامه دادم.
همواره فكر میكردم در حالی كه خداوند حكیم هیچ مشكلی را فروگذار نكرده؛ این كه من درمان نمیشوم به این دلیل است كه یا پزشكان مشكل دارند یا داروها مشكل دارند یا من مشكل دارم. درمان یكی از نیازهای اساسی بشر است و خداوند حكیم در این باره راههای سادهای قرار داده است. منتهی چون كارم در این زمینه نبود نمیدانستم چه باید كرد.
روزی از خیابان انقلاب تقاطع لالهزار رد میشدم، دستفروشی بساط كتابهایش را پهن كرده بود، جلو رفتم و در بین كتابها، كتابی كه جلدش كمی پاره شده بود و ضمنا روی آن لكههای چای بود نظرم را جلب كرد. اسم كتاب «لزوم نهضت پزشكی» یا «لزوم تجدید نظر در اصول و مبانی طب امروز» بود و نویسندهاش استاد دكتر سید جلالالدین مصطفوی كاشانی. گمشده خودم را پیدا كرده بودم. این كتاب میگفت مبانی پزشكی دچار مشكل است. خوب، من پزشكی بلد نبودم. كتاب هم در حوزه پزشكی و پر از اصطلاحات و مفاهیم پزشكی بود كه آنها را به درستی درك نمیكردم ولی چارچوب كتاب را به خوبی درك میكردم. محقق به آسم اشاره كرده بود و سیر تاریخی و روش درمان این بیماری را بررسی كرده و نشان داده بود كه روش كنونی طب برای درمان بیماریها دچار نقص است. دكتر مصطفوی اشاره كرده بود كه در طب جدید مدتها در درمان آسم به استناد همه متون معتبر پزشكی از تریاك و مشتقات آن استفاده میشده است و دانشمندان پس از چندین سال متوجه شدند كه مصرف این دارو موجب افزایش مرگ و میر میشود.
ایشان نشان داده بودند كه یك روش درمانی غلط سالها در جهان پزشكی و در سراسر دنیا روش رایج بوده، و چقدر مرگ و میر داده است. بعد دكتر مصطفوی نقل كرده بودند كه هزار سال پیش ابنسینا فرموده در درمان بیماران آسمی تركیبات تریاك مصرف نكنید. چگونه است كه یك دانشمند جهان اسلام هزار سال پیش فهمیده كه نباید این دسته از داروها را مصرف كرد و پزشكی امروز علیرغم وجود چنین امكانات گستردهای دچار چنین خطایی میشود. این نشان میدهد كه اگر بشر به تاریخش توجه میكرد، دچار چنین خطای بزرگی نمیشد. بههر حال این كتاب به نظرم جالب آمد و تصمیم گرفتم نویسندهاش را پیدا كنم. بالاخره بعد از مدتی تلاش شماره تلفن منزل ایشان را پیدا كردم. زنگ زدم و گفتم كتابتان را خواندهام و علاقمندم كه شما را ببینم و ایشان هم با خوشرویی به من وقت ملاقاتی دادند. اتاقی كه من برای اولین بار در آن استاد دكتر مصطفوی را ملاقات كردم، دورتادورش قفسههای كتاب بود و وسط اتاق هم میزی پر از كتاب قرار داشت. بین میز و كتابخانهها راه باریكی بود. به هر حال ایشان با بزرگواری مرا پذیرفتند و مدتی خدمت ایشان در رفت و آمد بودم. بعد از چند جلسه مشكلم را با ایشان در میان گذاشتم و ایشان كاغذی برداشتند و با خط زیبایی نام چند گیاه دارویی را نوشتند و من هم مصرف كردم و بیماریام بهبود پیدا كرد. بعد از آن بود كه من تصمیم گرفتم پزشكی بخوانم و این نقطه عطفی در زندگی بنده شد.
به هر حال اولین سرنخهای آشنایی من با طب سنتی این كتاب و استاد دكتر مصطفوی و برخورد صحیح ایشان با یك جوان بود. و من فكر میكنم بنده احیا شده اخلاق و رفتار یك دانشمند بزرگ هستم. استادی كه سالها استاد اخلاق پزشكی بودند و به موضوع اخلاق در روابط انسانی توجه كامل داشتند.
در سال ۶۵ كه وارد دانشكده پزشكی شدم، از دیدگاه خاصی به موضوع طب نگاه میكردم. مطالعاتم را ادامه دادم و با اساتیدی كه مستعد بودند بحث میكردم. افرادی بنده را تشویق میكردند از جمله دكتر روشنضمیر، دكتر پورغلامی اساتید فارماكولوژی دانشگاه شهید بهشتی كه در مجله رازی هم رفت و آمد داشتند. روزی به من گفتند مطالبت را بنویس تا در مجله چاپ كنیم و این برای من تجربه تازهای بود. شروع كردم و اولین كاری كه نوشتم با نام «نظام احسن و تحقیق» چاپ شد. و مبنای مقاله این بود كه اگر ما معتقد باشیم جهان آفرینش دارای نظم و ترتیب است، در این صورت تحقیق هم الفبایی پیدا میكند. در این حالت تحقیق یك موضوع اتفاقی نیست بلكه كاری هدفدار است و در واقع محقق باید بتواند رموز جهان آفرینش را كه به دست حكیمی توانا نوشته شده، كشف كند و بخواند. در این صورت است كه تحقیق شیرین میشود، یعنی راهی میشود در جهت دست یافتن به اسرار الهی، نه این كه تحقیق وسیلهای باشد در دست سرمایهداری جهت كسب درآمد بیشتر. در واقع آن مقاله با دیدگاه حكمتی و قرآنی نوشته شده و هدف آن این بود كه اگر ما عقلانیت جهان آفرینش را قبول كنیم تحقیق خیلی سادهتر میشود تا این كه فرض كنیم همه پدیدههای جهان اتفاقی است و به تبع آن تحقیق هم كلافی سردرگم و امری اتفاقی است.
در واقع دانشمندان بزرگ ما، موحدهای بزرگی هم بودند یعنی اسرار الهی را میكاویدند. نمونهاش ابنسینا، ضمن آنكه فیلسوف است، دانشمندی است كه میگوید هر جا در لطایف علوم درمیماندم به مسجد جامع میرفتم و نماز میگزاردم و هیچ مشكلی نبود كه بر من گشوده نشود.
به هرحال دوران دانشجویی برای من دوران خیلی جالبی بود و مدام دغدغهام این بود كه در كجای طب میتوان این مسایل را گنجاند و از چه دیدگاهی بحث كرد.
بعد هم در رشته فارماكولوژی ادامه تحصیل دادم و خوشبختانه با اساتید دیگری از جمله استاد محمد عبادیانی و استاد خسروی همدانی آشنا شدم و به وضوح درك كردم كه طب سنتی ایران توانایی حل بعضی معضلات پزشكی را دارد. مثلا برای رینیت آلرژیك، سینوزیت مزمن، ریفلاكس معده به مری، دردهای عضلانی و استخوانی، میگرن و سردردهای مزمن؛ درمانهای جالبی در طب سنتی ایران وجود دارد. این نكات بنده را مصمم و مصممتر میكرد كه باید در این حیطه كار كرد و در كنار روشهای درمانی طب جدید، از روشهای طب سنتی هم بهره برد. و تعصبی هم از این بابت نداشت. در طب سنتی نیز برخی بیماریها را صعبالعلاج یا لاعلاج ذكر كردهاند، ولی خوشبختانه برای تعدادی از مشكلات طب جدید، طب سنتی ایران، درمانهای ساده و كمهزینهای وجود دارد و این است كه طب سنتی ایران را پراهمیت میكند. و چنانچه این روشها بتواند در كنار روشهای درمانی دیگر به مردم كشورمان و مردم جهان خدمترسانی كند، در توسعه علمی و فرهنگی كشور بسیار حایز اهمیت است.
نویسنده :
دكتر محسن ناصری استادیار فارماكولوژی دانشگاه علوم پزشكی شاهد است. وی از سال ۱۳۷۶ تا كنون در مراكز مختلفی از جمله شورای تدوین و بررسی فرآوردههای طبیعی معاونت دارو و غذا در وزارت بهداشت، شبكه تعیین استراتژی گیاهان دارویی معاونت پژوهشی وزارت بهداشت؛ شورای آموزش پزشكی سنتی و مكمل، شاخه طب سنتی و اسلامی فرهنگستان علوم پزشكی؛ شورایعالی مركز تحقیقات و مطالعات پزشكی، طب اسلامی و مكمل دانشگاه علوم پزشكی ایران و … عضویت دارد.
از ایشان مقالات متعددی در مجامع علمی ارایه شده یا در نشریات متعبر داخلی و خارجی به چاپ رسیده است. همچنین كتابهای دهكده سلامتی یا روش زندگی و تغذیه در طب سنتی ایران، دستنامه آموزش مقدماتی طب سنتی ایران و درمان بیماریهای پریودنتال (مشاركت در تدوین) از ایشان به چاپ رسیده است.
دكتر محسن ناصری به خصوص در دهه اخیر نقش فعالی در احیا و توسعه طب سنتی ایران داشتهاند. با ایشان درباره طب سنتی ایران به گفتوگو نشستهایم.
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
انتخابات ریاست جمهوری مسعود پزشکیان سعید جلیلی انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم جلیلی مناظره مناظره انتخاباتی دولت ریاست جمهوری
هواشناسی پلیس تهران قتل اصفهان شهرداری تهران وزارت بهداشت قوه قضاییه حوادث خانواده آموزش و پرورش سازمان هواشناسی
خودرو مسکن تورم قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو قیمت خودرو قیمت سکه دلار دولت سیزدهم بازار سرمایه بورس
تلویزیون سینما محرم بازیگر تئاتر علیرضا قربانی سینمای ایران تخت جمشید سارا بهرامی رسانه ملی کنسرت دفاع مقدس
ماهواره کنکور ۱۴۰۳
رژیم صهیونیستی روسیه فلسطین جو بایدن ترکیه دونالد ترامپ غزه جنگ غزه آمریکا اسرائیل فرانسه چین
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 سپاهان باشگاه پرسپولیس کریستیانو رونالدو باشگاه استقلال تیم ملی پرتغال جام ملت های اروپا لیگ برتر لیگ برتر ایران
هوش مصنوعی گوگل موبایل اینترنت نمایشگاه الکامپ سامسونگ اینستاگرام اپل عیسی زارع پور ایرانسل فیبرنوری ربات
تب دنگی کاهش وزن برنج خواب سرطان مغز گلابی دیابت مو بارندگی